تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850027670




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مختارنامه مثل کودکی است که در بزرگ کردنش نقش داشته‌ام


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: سری به این کارگاه زدم، بهار فرج اللهی در رفت و آمد بود و اگرچه نه مثل سال‌های پیش، اما هنوز هم کارهای زیادی برای انجام دادن داشت. او که فارغ التحصیل رشته... گفت وگو با بهار فرج اللهی، دستيار طراح لباس سریال "مختارنامه"  بهار فرج اللهی، دستیار طراح لباس سریال "مختارنامه" است؛ مجموعه ای که کار ساختش را از 6 سال پیش آغاز کرد و این روزها در آخرین هفته‌های فیلمبرداری‌اش به سر می‌برد. خیلی از کارگاه‌های آن رو به تعطیل شدن است و کار بسیاری از بازیگران تمام شده اما در کارگاه کهنه‌کاری هنوز هم می‌توانید افرادی را ببینید که لباس‌ها را تعمیر، گردنبند‌ها را رنگ و کلاهخودهایی را آماده می‌کنند و خلاصه هنوز هم مشغول کارند. سری به این کارگاه زدم، بهار فرج اللهی در رفت و آمد بود و اگرچه نه مثل سال‌های پیش، اما هنوز هم کارهای زیادی برای انجام دادن داشت. او که فارغ التحصیل رشته طراحی پارچه و لباس از دانشگاه است، به دعوت آذر محمدی، طراح لباس سریال برای کار در این مجموعه تلویزیونی دعوت شد و از آن زمان 6 سال می‌گذرد.با او درباره کارگاه کهنه کاری و سختی‌های کار "مختارنامه" گفت وگويی کرده ام که در پی می‌آید:     درباره کهنه کاری صحبت کنید؛ کاری که برای اولین بار است در ایران به این صورت حرفه ای انجام می‌شود.سختی کار در این بخش پروژه، برای بچه‌های بخش کهنه کاری بیشتر از این لحاظ بوده که کهنه کاری اولین بار است در ایران و در این پروژه آغاز شده. شما هیچ پروژه سینمایی یا تلویزیونی دیگری را نمی‌بینید که یک بخش جدا به اسم کهنه کاری داشته باشد و به این صورت حرفه ای کار شده باشد. کارهايی که ما اينجا انجام داده ايم، مبنایش همین جا گذاشته شده. ما تست‌های مختلف زده ایم تا به یک الگو رسیده ایم یعنی از قبل الگویی نداشته ایم که بر اساس آن کار کنیم. این ویژگی کار "مختارنامه" است.  ایده تاسیس چنین کارگاهی چطور و از کجا آمد؟خواسته کارگردان بود و ایده‌اش را خانم آذر محمدی طراح لباس پروژه دادند. پیش از این در فیلم‌ها کهنه کاری به این شکل نبود، مثلا با خاک و سر صحنه انجام می‌شد؛ یک ذره کدر کردن، با اسپری آب- وایتکس پاشیدن و از این دست ،یعنی آن چیزی که در این کار و در این سطح انجام شده و می‌شود، به دلیل کیفیت بالای خود سریال و انتظار و خواست کارگردان بود. ایشان تاکید داشت که باید کارگاهی برایش ساخته و رویش به طور متمرکز کار شود؛ در غیر این صورت مثل همه کارهایی که می‌بینیم و متاسف می‌شویم که چرا با وجود این همه زحمتی که کشیده شده، به این شکل جلوی دوربین رفته و چرا به جزئیاتی مثل آنچه در لباس  لازم است،‌ اهمیت داده نشده است. کار شما در این کارگاه چیست؟من دستیار طراح لباس هستم. وظیفه من پیگیری این است که هر طرح  از زمانی که زده می‌شود تا زمانی که جلوی دوربین می‌رود، درست اجرا شود. از تهیه کردن پارچه‌ها تا نظارت بر رنگرزی آنها، دوخت لباس‌ها و تهیه کفش‌ها و کلاهخودها و ... در واقع باید نظارت کنم تا طرحی که ما می‌خواهیم، همان طور که باید، در بیاید. مراحلی که در کارگاه خیاطی طی می‌شود تا کامل شدنش در کهنه‌کاری و کفاشی و تا مرحله آخر که کار جلوی دوربین می‌رود؛ پیگیری و نظارتش با من است. البته خود من در دانشگاه طراحی صحنه و لباس خوانده‌ام. طراحی لباس‌ها با توجه به شخصیت بازیگر چگونه صورت می‌گیرد و اصولا طرح لباس‌ها را چه کسی انتخاب می‌کند؟ آیا بر اساس سلیقه کارگردان و طراح لباس است یا استناد تاریخی نقش بیشتری دارد؟کار صد در صد استناد تاریخی دارد. اگر قرار باشد بخش استناد تاریخی کار حذف شود و همه چیز بر اساس سلیقه کارگردان یا طراح لباس باشد، آن چیزی که مخاطب می‌بیند بعدها برایش باورپذیر نیست زیرا بر اساس واقعیت نبوده یعنی مخاطب باید باور کند که آن زمان ترکیب لباس پوشیدن به این شکل بوده است. البته در جاهایی به نقش و روان شناسی آن آدم هم توجه می‌کنند. کارگردان و طراح با هم صحبت می‌کنند که مثلا این کاراکتر را آقای میرباقری می‌خواهند خیلی اشرافی‌تر یا خیلی ساده‌تر باشد یعنی با توجه به خواست کارگردان  و توضیحات فیلمنامه، طراح طرح خودش را روی کاغذ می‌زند. ابتدا یک طرح اولیه است، بعد یک طرح رنگی.  پرو هم در چند مرحله انجام می‌شود. در پرو اول، کارگردان حضور ندارد و خودمان کار را می‌بینیم. در پرو دوم که نهایی است، لباس با حضور کارگردان پرو می‌شود. نظر نهایی از طرف او داده می‌شود؛ ممکن است دلش بخواهد تغییراتی رویش انجام شود یا همان را تایید کند. ما منتظر نظر قطعی کارگردان می‌مانیم، بعد از آن لباس آماده می‌شود که جلوی دوربین برود. اما استناد تاریخی حتما هست. کتاب‌های تاریخی و منابع تصویری موجود کمک بسیار خوبی بودند. در این کار طراحی اصلی را خانم آذر محمدی انجام می‌دادند و من هم کمک می‌کردم. سختی‌های این کار چه بود؟ اول از همه طولانی شدن پروژه خیلی برایم سخت بود. من فکر می‌کنم کسی که کار هنری می‌کند روحیه اش با کار مداوم، روتین و ثابت داشتن جور در نمی‌آید؛ وگرنه به طور قطع این نوع کار را انتخاب نمی‌کرد. این کار به دلیل طولانی شدنش مرا خیلی اذیت کرد اما چون واقعا کارم را دوست داشتم و به خاطر زحمتی که برایش کشیده بودم، دلسرد نشدم. البته گاهی هم پیش می‌آمد که به دلیل خستگی ناشی از کار و مسائلی که بالاخره پیش می‌آید، گفته‌ام من دیگر ادامه نمی‌دهم اما آن دوست داشتن دوباره مرا به اینجا کشانده. گاهی راش‌هایی از کار را که می‌بینم، مو را بر تنم سیخ می‌کند. می‌گویم نه، من باید تا آخرش با آن باشم؛ مثل بچه ای می‌ماند که در بزرگ کردنش سهیم بوده‌ام  و می‌خواهم نتیجه اش را ببینم. شش سال واقعا زمان کمی ‌نیست.   سختی‌های" مختارنامه" هم مثل هر کار سینمایی دیگری است. من به خیلی شهرستان‌ها برای خرید پارچه رفته‌ام: اصفهان، یزد، سنندج، کرمانشاه و کرمان. هیچ  ساعت کاری وجود ندارد؛ باید باشی تا کارت تمام شود. نمی‌توانی مثل یک کارمند سر ساعت مشخص  کار را شروع یا تعطیل کنی. شش صبح دنبالت می‌آیند و معلوم نیست کی برگردی، با زندگی خانوادگی هماهنگی نداری؛ اینها مواردی است که آدم را در درازمدت اذیت می‌کند اما چیزی که مانع ادامه کار شود، نبوده. یکی از سخت ترین موقعیت‌های کاری ام هفت ماهی بود که در شاهرود بودیم؛ خیلی مرا اذیت کرد. هفت ماه تهران نبودن ناراحت کننده بود. درست است که آخر ماه‌ها می‌آمدیم تهران اما به هر حال همه این خستگی‌ها به امید دیدن انتهای کار و زحمت‌هایی که کشیده بودم، از تنم بیرون می‌رفت. درباره خرید پارچه‌ها و تهیه آنها بيشتر توضیح بدهید. معمولا این همه پارچه را از کجا می‌خریدید؟برای خرید پارچه‌ها من خودم می‌رفتم؛ نمی‌شود یکی دیگر را برای این کار بفرستی. گاهی چیزی را می‌خواهی که فقط در ذهن طراح و من است. هر چقدر هم بخواهی آن را به گروه تولید و تدارکات توضیح  بدهی، نمی‌توانی. برای همین خودم می‌رفتم. اوایل کار در زمان پیش تولید به اصفهان، یزد و کرمان رفتم و بخش عمده ای از پارچه‌هایمان را از همان جاها گرفتیم.  تقریبا می‌توانم بگویم همه جا دنبال پارچه بودم. اینجا در تهران به صورت خیلی اتفاقی به انبار گمرک رفتم. خبردار شده بودیم که بار بزرگی آمده و مثل این که در آب افتاده بود. مزایده بود. رفتم دنبال آن بار، گفتند از فلان سريال قبل از شما آمد همه اش را برد. با سختی آدرس واسطه ای را پیدا کردم و مقدار زیادی از پارچه‌هایمان را هم از این طریق تهیه کردیم. دو سال پیش هم رفتم سنندج و کرمانشاه برای بخش مدائن مان که پارچه‌های گلدار می‌خواستیم. آنها را هم از آنجا تهیه کردیم.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن