واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: خیلی از بازیگران برای این نقش تست داده بودند ولی بازیگر این نقش را پیدا نکرده بودند و کار خوابیده بود. لوکیشنهای مربوط به این شخصیت شروع شده بود و بازیگر نداشتند... امیدوارم تکرار نشوم!تحصیل کرده رشته اقتصاد است و هم اکنون نیز در رشته حقوق تحصیل میکند تا دومین لیسانس خود را دریافت کند. «نگین صدق گویا» متولد 1349 است و تاکنون در فیلمهای تیک تاک، خلبان، زن امروز، عبور از خط سرخ، بی قرار، انتخاب، رأی باز، واکنش پنجم، خواستگار محترم، ابراهیم خلیل ا...، مانا و زمانی برای دوست داشتن، نقش آفرینی کرده است. بهانه و دلیل این گفت و گو متفاوت بودن مجموعه «به کجا چنین شتابان» و نقش و ویژگیهای بازی او در این مجموعه است.«صدق گویا» تاکنون در نقشهای مثبت ظاهر شده است و بازی در نقش کتایون مجموعه «به کجا چنین شتابان» تجربه بازی در نقشی منفی و متفاوت برایش محسوب میشود. او میگوید: اگر چه در مجموعه «به کجا چنین شتابان» ریسک کردم، فیلم نامه را نخواندم و فردای روز قراردادم مقابل دوربین رفتم، اما از این تجربه راضی ام. گفت و گوی ما را با کتایون مجموعه «به کجا چنین شتابان» بخوانید. آشنایی شما برای بازی در این مجموعه چگونه محقق شد؟طبق معمول همیشه برای بازی در این کار دعوت شدم، گویی خانم «آهو خردمند» من را برای بازی در نقش «کتایون» پیشنهاد داده بود. خیلی از بازیگران برای این نقش تست داده بودند ولی بازیگر این نقش را پیدا نکرده بودند و کار خوابیده بود. لوکیشنهای مربوط به این شخصیت شروع شده بود و بازیگر نداشتند. به پیشنهاد دوستان به آقای طالبی معرفی شدم و به دیدنشان رفتم و همان روز برای نقش کتایون انتخاب شدم. شما در مجموعه «به کجا چنین شتابان» نقش منفی دارید؛ از چگونگی شکل گیری نقش «کتایون» برایمان بگویید.روزی که برای بستن قرارداد رفتم تصور میکردم طبق معمول فیلم نامه را میگیرم و مطالعه میکنم تا روی نقش کار کنم اما چون کار خیلی عجله ای بود روز اول قرارداد بستم و فردای همان روز مقابل دوربین رفتم متأسفانه خیلی فرصت نکردم روی شخصیت کتایون کار کنم. سعی کردم از راهنماییهای کارگردان و «بابک حمیدیان» که نقش ثابت مقابل من بودند استفاده کنم تا این که روزهای اول شروع کار موفق شدم فیلم نامه را مطالعه کنم آن چه مقابل دوربین بازی کردم با فیلم نامه فرق میکرد اما آن شخصیت و ذات اصلی را از فیلم نامه گرفتم و به کمک متن و کارگردان سعی کردم نقش را بازی کنم. اشاره به فیلم نامه کردید. از فیلم نامه بیشتر بگویید. خوشبختانه آقای طالبی سر صحنه دیالوگها را عوض میکرد و سکانسها را سر صحنه بازنویسی و یک سری از دیالوگها را حذف یا اضافه میکرد. وی کارگردان نظرپذیری بود و هنگامیکه ما نظرات خود را با او در میان میگذاشتیم میپذیرفت، گاهی مواقع هم مخالفت میکرد زیرا دلایل خاص خود را داشت اما این گونه نبود که فقط نظر خودش را اعمال کند. از شیوه کارگردانی «ابوالقاسم طالبی» برایمان بگویید.برای نخستین بار به این شیوه کار میکردم که برایم تجربه خوبی بود. گاهی اوقات۵-۴ سکانس مداوم در فیلم نامه وجود داشت که با یکدیگر تمرین میکردیم و برداشت اولی که گرفته میشد به نوعی تمرین ما بود و خیلی اوقات مورد موافقت کارگردان قرار میگرفت. میزانسنها و دیالوگهایی که تمرین میکردیم دست خودمان بود. گرفتن چند سکانس پشت سر هم از لحاظ تداوم حس خیلی خوب بود اما سختیهای خودش را داشت زیرا گاه 6 بازیگر هم زمان در آن چند سکانس با یکدیگر حرکت و دیالوگ داشتند. البته کارگردان با نگاه دقیق خود در مقابل دوربین بازیگران را نظارت و هدایت میکرد. چه تحلیلی از شخصیت «کتایون» دارید؟کتایون شخصیتی منفی است، او اعتیاد دارد اما تیز و دقیق است و در انجام هر کاری با سیاست تمام جوانب را در نظر میگیرد. کتایون در پی این عشق کاذب به طور حتم سرانجام تلخ و نافرجامی خواهد داشت؛ در خصوص این شخصیت بیشتر توضیح دهید. شخصیتهای منفی در کارها یا همیشه سرانجام تلخ و شومی دارند یا این که در نهایت سرشان به سنگ میخورد و پشیمان و متوجه اشتباههای خود میشوند. کتایون هم به طور قطع از این 2 حالت خارج نیست. از هم بازی شدن با «بابک حمیدیان» و «رضا رویگری» که سکانسهای مشترکی با یکدیگر داشتید چه تجربه ای کسب کردید؟با آقای رویگری در گذشته تجربه همکاری داشتم و با روش یکدیگر آشنا بودیم اما با «بابک حمیدیان» برای نخستین بار هم بازی شدم و تجربههای خوبی از این همکاری به دست آوردم. در سکانسهای مشترک بده بستانهای خوبی داشتیم و برای رسیدن نقش یکدیگر را یاری میکردیم. بی شک بخشی از تواناییهای شما در این مجموعه دیده شد؛ در این مجموعه چه تجربه ای کسب کردید و آیا فکر میکنید در روند کاری تان مؤثر باشد؟وقتی در نقشی بازی میکنم هر چه آن نقش جای کار بیشتری داشته باشد میتوانم خودی نشان دهم. نقشهای منفی به سبب خاص بودنشان جای کار دارد. نقش کتایون نقش خاصی بود که در تلویزیون کمتر دیده شده است اگر یک سری عوامل خاص بگذارند این نقش روی آینده کاری ام تأثیر میگذارد. مسئله ای که در بین هم نسلان شما دیده میشود همین عادی و شاید تکراری شدن است. شما چه قدر سعی کرده اید که به این سمت کشیده نشوید؟متأسفانه این مسئله در سینمای ما وجود دارد. وقتی بازیگری چند کار خوب از خودش ارائه میدهد در واقع در نقشهایش خود را تکرار میکند. معتقدم یک بازیگر زمانی بازیگر خوبی است که بتواند خلاف ذات و رفتارهای واقعی خودش و حتی چهره ظاهری که دارد، کار کند. سر هر کاری میروم همیشه به من گفته اند چهره ات خیلی مثبت و چشمانت خیلی مهربان است به همین دلیل برای نخستین بار در مجموعه «به کجا چنین شتابان» فیلم نامه را نخواندم چون نقش منفی و متفاوتی بود و با تعریفهایی که کارگردان و خانم خردمند درباره نقش داشتند، قرارداد بستم. پیش از بازی در این مجموعه همیشه نقشهای مثبت کار کرده بودم و علاقه مند بودم تا خودم را آزمایش کنم و نشان دهم میتوانم در نقشهای دیگری هم بازی کنم که خدا را شکر این اتفاق افتاد. به هر حال حواس خود را جمع میکنم تا در نقشهایم تکرار نشوم. در این چند سال گزیده کار شدم و پیشنهاد بازی در خیلی از کارها را رد کردم. ترجیح میدهم کم کار باشم اما تکرار نشوم و روی نقشهای منفعل کار نکنم. اکنون هم که این اتفاق افتاده و دیده شده بیشتر سعی میکنم در انتخابهایم دقت کنم. منفی و مثبت بودن نقش معیار اصلی ام نیست مهم این است نقش برایم جای کار داشته باشد. امیدوارم در نقشهایم تکرار نشوم. شما اشاره کردید که فیلم نامه را نخواندید و با تعاریفی که کارگردان و آهو خردمند از نقش برایتان داشتند پذیرفتید در مجموعه بازی کنید، تصور نمیکنید این گونه انتخاب یک ریسک محسوب میشود؟به طور قطع ریسک کردم که فیلم نامه را نخواندم و بازی در مجموعه را پذیرفتم. البته گاهی اوقات هم اتفاق میافتد که بازیگری فیلم نامه ای را مطالعه میکند و طی کار شاهد تغییراتی در کار میشود که خوشایند نیست برای خود من از این دست اتفاقها افتاده است. اما به هر حال در این مجموعه کارگردان جزء به جزء ویژگیهای شخصیت کتایون را برایم توضیح داد و «آهو خردمند» هم که بازیگر صاحب نظری است از این نقش تعریف و مرا تشویق به بازی کرد و من هم به نظر این عزیزان اعتماد کردم. اکنون از این اتفاق خوشحالم هر چند که ریسک بود. روزهای اول که مقابل دوربین کار کردم برایم خیلی سخت بود زیرا ۸-۷روز قبل از ملحق شدن من به گروه مجموعه کلید خورده بود و من در آن شرایط به گروه اضافه شدم، مقابل دوربین رفتم و خودم را به کارگردان و بقیه عوامل سپردم که من را راهنمایی کنند. اگر چه فیلم نامه طولانی بود اما همان روزهای اول که مقابل دوربین رفتم فیلم نامه را خواندم زیرا معتقدم برای فرو رفتن در نقش خواندن فیلم نامه مهم است. واکنش مخاطبان را نسبت به بازی خود و مجموعه چگونه دیدید؟نظرها مثبت است و با افرادی که رو به رو میشوم درباره نقشم نظر میدهند و تعریف میکنند. خیلی خوشحالم از این که ریسک کردم، چون نظرها مثبت است. چه کارهایی آماده نمایش دارید؟فیلم سینمایی «زمانی برای دوست داشتن» ابراهیم فروزش و «مانا» رزازی فر را در نوبت اکران دارم البته هر 2 فیلم در جشنواره فیلم فجر سال گذشته به نمایش درآمد و چند فیلم تلویزیونی هم در نوبت پخش دارم. حرف آخر برای پایان این گفت و گو. بازی در این مجموعه و گروه خوب خاطرات زیادی را برایم به همراه داشت و تمام این 5 ماهی که در مجموعه کار کردم خیلی برایم لذت بخش بود و روزی که کار تمام شد غصه دار بودم. حدود یک ماه و نیم شمال کشور فیلم برداری داشتیم و به واقع خاطرات خوبی از آن روزها دارم. امیدوارم بینندگان از تماشای مجموعه لذت ببرند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 890]