واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: منتقد تئاتر میتواند در جریانسازی تئاتر اهمیت فوقالعادهای داشته باشد. این جریانسازی، در رودررو شدن منتقد با هنرمند و از سوی دیگر منتقد با... اینكه خلق آثار هنری و نشان دادن آن در جامعه، بدون آگاه كردن مخاطبان، خطرآفرین خواهد بود، حقیقتی انكار ناشدنی است و از سوی دیگر، با معرفی و تحلیلهای درست میتوان بر میزان بسامد تأثیر آثار هنری بر احوال مخاطبان افزود. اگر منتقدان از جامعه حذف شوند، آسیبهای زیادی بر هر جامعه رو به رشد و پیشرفت وارد خواهد آمد، بنابر این وظیفه متولیان فرهنگی و هنری هر كشور است كه منتقدان ادبی و هنری جامعه خود را شناسایی كنند و با حمایت از آنان، بر جریانهای هنری و ادبی نظارت داشته باشند.منتقد همواره پل میان هنرمند و مخاطب است و میتواند با پرداختن به لایههای مختلف یك اثر و كشف و شرح نشانهها، مخاطب را به شناخت بهتر اثر برساند. از این رو نقد جایگاهی خاص و موثر، همچنین انواع و رویكردهای گوناگون دارد. یك منتقد تئاتر میتواند از منظرهای مختلف به نقد نمایشهای اجرا شده یا نمایشنامههای منتشر شده بپردازد. یك منتقد علاوه بر اینكه در نقد اثر، گروه اجرا كننده را متوجه نقاط ضعف و قوت كار میكند، به تماشاگر هم كمك میكند تا به درك درست و بهتری از اثر برسد، همچنین یك نقد میتواند باعث شود عدهای از دیدن یك نمایش منصرف یا بعكس ترغیب شوند تا از آن نمایش دیدن كنند. همه آنچه گفته شد، نشان میدهد نمیتوان از تئاتر صحبت كرد، ولی از نقد تئاتر صحبتی به میان نیاورد. سوال اینجاست كه جایگاه نقد تئاتر در جامعه فعلی ما كجاست؟● صداقت، عنصر غایب اولین قدم برای نوشتن یك نقد، صداقت و دوری از ملاحظات معمول است. منتقد باید بدون غرض و حب و بغض، تنها به نقد اثر بپردازد. همچنین یك نقد خوب باید برای خواننده كه هم میتواند مخاطب تئاتر باشد و هم تولیدكننده كار مفید باشد.دكتر رحمت امینی، استاد دانشگاه و رئیس دپارتمان تئاتر دانشگاه هنر و معماری دانشگاه آزاد در این زمینه معتقد است: متاسفانه برخی منتقدان، از روی ضعف جانب احتیاط را میگیرند و محافظهكاری میكنند تا مبادا خصومتی میان آنان و همكارانش ایجاد شود و به جای نقد به تعریف و تمجید میپردازند، در حالی كه هر جا كه تعریف هست، نقد هم باید موجود باشد. رشد نقد موجب ارتقای همه رشتههای هنری، فرهنگی و اجتماعی میشود و تا وقتی یك بعدی هستیم و نقد را نمیپذیریم، باید منتظر فجایع زیادی باشیم.عضو هیاتمدیره خانه تئاتر دانشگاهی در ارتباط با وضعیت نقد در دانشگاهها به نكات ساده ولی قابل تاملی اشاره میكند و میگوید: با وجود اینكه خیلی از منتقدان از میان فارغالتحصیلان تئاتر هستند، ولی نقد آنچنان كه سزاوار است در دانشگاهها جدی تلقی نمیشود. آنچه در برخی گرایشها درباره نقد تدریس میشود، بیشتر به نقد ادبی میپردازد. همچنین معمولا اساتید برای تدریس نقد تئاتر بیشتر از اطلاعات و تجربیات خودشان بهره میگیرند و در این خصوص منبع درسی وجود ندارد و اگر باشد مورد استفاده قرار نمیگیرد. مسلما آموزش اصولی و توجه و نگاه علمیبه نقد در دانشگاه میتواند منتقدان خوبی را از میان دانشجویان و فارغالتحصیلان، به جامعه منتقدان معرفی كند و گامیموثر در اعتلای نقد تئاتر باشد.تئاتر آن زمان شكل میگیرد كه پیامیانتقال داده شود و در معرض ارتباط قرار گیرد و در تكمیل سیستم ارتباطی دریافت و ادراك شود. نقد تئاتر حوزهای مرتبط با این فرآیند ارتباطی است كه در شكل منطقی و ساده آن میتواند به تكمیل فرآیند ارتباطی و تسهیل یا هدفمندسازی درك آن از سوی گروه مخاطبان منجر شود. ● سطح دانش منتقدانرضا آشفته، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر منتقد را زمانی تاثیرگذار بر جامعه و هنرمندان آن میداند كه دانش وی دایره وسیعی از اطلاعات را در برگیرد و اشراف منتقد جز در مقوله تئاتر دیگر هنرها و علوم پایه و اجتماعی را نیز در برگیرد و میگوید: یك منتقد تئاتر باید فردی جامعالاطراف باشد. او باید علاوه بر تسلط كافی بر انواع هنرها، از تاریخ، روانشناسی، جامعهشناسی، زبانشناسی، علوم سیاسی، ارتباطات، فناوری، دین و عرفان، ادبیات، زیباییشناسی و مردمشناسی آگاه باشد. در غیر این صورت نمیتوان انتظار داشت منتقد بتواند بر جامعه و هنرمندان تاثیرگذار باشد. برای آن كه صدای او نیز ناقص است و به عنوان منتقد نمیتواند از یك نقطه دید والا و قابل درك و رویت حرف و حدیث خود را به كرسی بنشاند.به هر حال، جامعه امروز با فشارها و تهدیدهای كلان اقتصادی مواجه است و بدیهی است كه یك منتقد تئاتر هم با آسیبهای شخصی و اجتماعی خاص خود روبهروست، بنابراین خیلی راحت هم نمیتوان از نیازهای او چشم پوشید یا این كه مقوله نقد تئاتر را باری به هر جهت قلمداد كرد. اگر سرمایه و هزینهای صرف ایجاد تئاتر و حمایت از دستاندركاران و هنرمندان آن میشود، یك وجه این ساختار هم مرتبط با منتقدان تئاتر است. باید منتقد باشد و این منتقد هر روز سواد خود را تازه كند تا بر اساس دیدگاه و معیارهای نوین هنرمند و جامعه هنری را سمت و سو دهد و ذائقه تماشاچیان را بهبود بخشد. ● تعهد و پایبندی منتقد منتقد تئاتر میتواند در جریانسازی تئاتر اهمیت فوقالعادهای داشته باشد. این جریانسازی، در رودررو شدن منتقد با هنرمند و از سوی دیگر منتقد با جامعه (تماشاچیان) ممكن و محقق میشود. امیر دژاكام، نمایشنامهنویس و كارگردان تئاتر در این زمینه معتقد است: از آنجا كه در حال حاضر در مسائل بنیادین تئاتر دچار كاستی هستیم، در نقد هم نمیتوانیم به دور از این ایرادها باشیم. یكی از مهمترین این كاستیها و آفتها، تعهد و پایبندی نداشتن برخی منتقدان نسبت به وظایفشان است. منتقد باید روشنگری و ارتباط مخاطب با اثر را بیشتر كند، در حالی كه بیشتر نقدها، برداشتهای شخصی منتقدان است و نشانههای آن در خود اثر دیده نمیشود. تحلیل و نقد جای ارائه دلایل خاص است و به چرایی میپردازد و نباید در نقد برخورد سلیقهای داشت. اگر در یك نقد میگوییم فلان اثر مدرن یا پستمدرن است، باید حداقل توضیح مختصری داده شود كه چرا این كار به مدرن یا پستمدرن نزدیك شده است. متاسفانه بیشتر نقدهای روزنامهها و نشریات سطحی و توصیفی هستند و به بررسی فنی و تكنیكی اثر نمیپردازند و نقدها عمق و بعد ندارند و چیزی را به دانستههای خواننده اضافه نمیكنند.كارگردان نمایش شب رجعت سیر صعودی وضعیت نقد تئاتر در ایران و بخصوص نقدهای موجود در مطبوعات را بسیار امیدواركننده توصیف میكند و معتقد است: خوشبختانه در سالهای اخیر، تئاتر در مطبوعات حضوری بهتر دارد و بیشتر روزنامهها بخشی از صفحات خودشان را به تئاتر اختصاص دادهاند، ولی متاسفانه اكثر مطالبی كه به عنوان نقد تئاتر در مطبوعات به چاپ میرسد، بیشتر بیان خلاصه نمایش، شرح و تفسیر نمایشنامه و ابراز نظرات كلی است . ● نقد تئاتر را جدی بگیریمدر پایان این نوشتار نیز بر خود لازم میدانم به این نكته اشاره كنم كه در حال حاضر ۲ تشكل درخصوص نقد تئاتر فعال هستند. یكی كانون ملی منتقدان و دیگری انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر. هر دوی این تشكلها بیشتر به نقد نمایشهای روی صحنه میپردازند و گاهی نیز به برگزاری نشستهای تخصصی یا جلسات سخنرانی اقدام میكنند، ولی فعالیتی در زمینه آموزش نقد ندارند. با مرور آنچه گفته شد درخواهیم یافت اگر خواهان رشد تئاتر هستیم، باید نقد تئاتر را نیز جدی بگیریم و نگاهی اصولی و علمیبه آن داشته باشیم. مطالب مرتبط: نگاهی به سه دوره تحولات تئاتر در ایران تئاتر بیاعتراض، مرده است
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]