واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ژودیت به منظور نجات قوم بنیاسرائیل خود را تسلیم اردوگاه دشمن نمود و با زیبایی سحرآمیز خود سردار آسوری را مجذوب خود کرد و در هنگام شب... 2- در شمال غربی آسیاملکه تومی ریس (thomyris) ملکهی سیتها (scythes):«ملکه تومی ریس» در شش قرن قبل از میلاد، معاصر کوروش زندگی میکرد، گفته میشود چون پسرش به دست کوروش کشته شده بود برای گرفتن انتقام در راس یک ارتش به جنگ علیه پادشاه ایران- کوروش کبیر- پرداخت.اگر از قسمت اخیر آنکه جز افسانه، چیز دیگری نمیباشد صرفنظر نمائیم میتوان حدس زد که تومی ریس یک سردار جنگی زن بوده است که لااقل در مقابل کوروش آنچنان مقاومتی نموده، که اثر آن در تاریخ باقی مانده است.3- در بابلملکه سمیرامیس (semiramis):ملکه سمیرامیس بر حسب گفته «دیودور دو سیسیل» در حدود دوهزار سال قبل از میلاد و به عقیده هردوت فقط 800 سال قبل از میلاد میزیسته است. گفته میشود که از یک بشر و یک الهه به نام درکتو (derkto) متولد شد، که او را در صحرا رها کردند و به وسیله چوپانی بنام سیمیوس (simios) یافت شد.ابتدا همسر افسری از اهالی نینوا (پایتخت دولت آسوری در کنار دجله) یا حاکم سوریه به نام «اومنس» شد، که حاکم مزبور «سمیرامیس» را در هنگام لشکر کشی به «باکتریان» همراه برد و او را در جنگ شرکت داد و در هنگام تصرف bactres (منطقه شمال شرقی ایران قدیم) «سمیرامیس» آن چنان از خود شجاعت و لیاقت نشان داد که باکتر به زودی تسخیر گردید و به همین علت مورد توجه پادشاه قرار گرفت و پادشاه او را به همسری خود برگزید.«سمیرامیس» بیاندازه جاهطلب بود و به علت همین جاهطلبی، شوهر تازه خود یعنی پادشاه را کشت که خود به تنهایی مالک تاج و تخت آسوریها گردد. در این هنگام بود که نبوغ ذاتی او ظاهر گردید. احتمالاً نام پادشاه آسوری شمشی آداب پنجم ( 810- 823 قبل از میلاد) بود و اسم آسوری «سمیرامیس» به نام «سامورامات» بوده که به نام پسر کوچکش «آداد- نی ناری» سوم سلطنت نموده است. سمیرامیس سرزمینهای مردابی اطراف رودخانه را با انجام عملیات عظیم و فوقالتصور خشک نمود و زیباترین شهر باستانی را به نام بابل با کاخهای عالی در آنجا بنا نهاد.فتوحات او با شکستی که در کنار رودخانه سند خورد متوقف گردید و به علت غرور زیادی که داشت نتوانست این شکست را تحمل کند و از سلطنت به نفع پسرش نینیاش صرفنظر نمود. «سمیرامیس» بعد از 42 سال سلطنت پرافتخار از دنیا ناپدید شد و بنا به گفته افسانه، به شکل کبوتری بهآسمان پرواز نمود. (کلمه semiramis در زبان آسوری به معنی کبوتر است). 4- در سوریه ملکه زنوبی (zenobie)«زنوبی» ملکه مشهور پالمیر (واقع در سوریه) بود. شوهر دوم او به نام «اودهنات» رئیس طوایف صحرایی پالمیر بود. در هنگام جنگ در مقابل شاهپور اول پادشاه ساسانی امور جنگی و هدایت آن را بین خود و شوهرش تقسیم نمود. به علت حس جاه طلبی که در او وجود داشت، احتمالاً شوهرش بر اثر تحریک او کشته شد و او به نام پسرش «وابالات» عهدهدار امور حکومت گردید و در سال 267 میلادی عنوان ملکه شرق را پیدا نمود. بدون اینکه از روم اطاعت نماید قلمرو خود را از یک طرف تا حدود فرات و از طرف دیگر به مدیترانه توسعه داد. سوریه را تسخیر و حتی مصر و قسمتی از آسیای صغیر را به تصرف خود درآورد. در عین حال اشتغال به امور فرهنگی را نیز از نظر دور نداشت. آداب و رسوم عرب را با فرهنگ یونانی و علوم نظامی رومی مخلوط نمود. دربار او محل ملاقات شعرا و فلاسفه و پناهگاهی برای مسیحیانی که مورد ظلم در نقاط دیگر قرار میگرفتند، گردید و در مدت کوتاه حکومت خود پالمیر را به صورت پایتخت شرق در آورد. بهطوریکه قبلاً نیز اشاره شد چون نمیخواست تحت تسلط روم درآید، اورهلی ین امپراطور روم (از سال 270 تا 275 که دیوار روم را بنا نهاد و هم اکنون خرابههای آن باقیست) با پالمیر لشکر کشید و نیروی پالمیریها را در محلی به نام امز (emese) واقع در سوریه شکست داد و پالمیر را محاصره و ملکه شرق مجبور شد خود را تسلیم نماید.« اورهلی ین » پالمیر را خراب نمود (خرابههای آن در قرن 17 کشف شد ولی دارای ارزش هنری نمیباشد). بدین ترتیب او را دستگیر و به رم بردند. نام حقیقیاش بت زبینا (batzebina) بود. بعضی میگویند هنگامیکه او را به رم میبردند در کنار راه رها کردند که از گرسنگی هلاک شود. ولی به عقیده عده دیگر اورهلیین برای باشکوهتر جلوه دادن فتح خود، او را به رم برد و زندگی خود را در ویلائی که به او داده بودند، به سر آورد.5- در فلسطینالف- بوراه دبوراه(deborah) پیغمبر زن و قاضی قوم بنی اسرائیل است، طوایف جهود را که از بیست سال قبل در زیر یوغ ژاپن (jabin پادشاه کانان یا پادشاه آسور ) خم شده بودند، علیه پادشاه مزبور مسلح نمود و به دستور او باراک barac به سیزارا sisara سردار ژابن حمله کرد و او را شکست داد. در تورات یک سرود مذهبی مشهور وجود دارد که جریان پیروزی اسرائیلیها را بر شانه آنها به خاطر میآورد.ب- ژودیت judith«ژودیت» یک قهرمان زن اسرائیلی است که زنی جوان و زیبا و بیوه و ساکن بتولی(در فلسطین قدیم) بود. زندگی او مربوط به هفت قرن قبل از میلاد میشود. سردار بخت النصر (پادشاه نینوا) به نام هولوفرن شهر «بتولی» را محاصره کرد. ژودیت به منظور نجات قوم بنیاسرائیل خود را تسلیم اردوگاه دشمن نمود و با زیبایی سحرآمیز خود سردار آسوری را مجذوب خود کرد و در هنگام شب «هولوفرن» را مست و مدهوش نمود و سر از تن او جدا کرد و سر سردار را در داخل کیسهای گذاشت و آن را به نزد همشهریان خود باز گردانید. روحیه اهالی «بتولی» از مشاهده سر سردار مزبور و شجاعت ژودیت تقویت گردید و با حمله به دشمن خط محاصره را شکست و ارتش دشمن را که سردار خود را از دست داده بود، نابود نمودند. این افسانه زیبا که الهام بخش هنرمندان بسیاری شده است، چندان با حقیقت وفق نمیدهد. افسانه مزبور در حقیقت عبارت از یک نوشته ادبی است که بیشتر جنبه ادبی مورد توجه نویسنده بوده است نه جنبه تاریخی آن. کتاب «ژودیت» زمانی جنبه میهن پرستی داشته و مربوط به قوم بنیاسرائیل است و نویسنده کتاب مصالح مختلف افسانه مزبور را از عصرهای مختلفی به عاریت گرفته است. نویسنده در این کتاب در حقیقت خواسته خشونت جنگی را که بین خدا و نیروهای بدی وجود دارد بیان نماید. ادامه دارد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 357]