واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: دكور نمایش از ابتدا تا انتهای نمایش بهتدریج تنگ و تنگتر میشود و در آخر شبیه تابوت میشود؛ خصوصا كه صحنه آخر از چكمههایی پر میشود كه جسد شوهر را له كردهاند... یك سال و 8 ماه پیش قرار بود نمایشنامه «مسافری در تاریكی» نوشته مارشال نورمن توسط گروه گیتی كار شود. در این نمایش قرار بود محمدعلی كشاورز و زندهیاد خسرو شكیبایی بازی كنند كه بهدلیل مشكلاتی به اجرا نرفت. روحالله جعفری به نمایشنامهای فكر كرد كه با شرایط اجتماعی مرتبط و در عین حال جهانشمول هم باشد. او نمایشنامههای مختلفی خواند و در نهایت با آثار ماتئی ویسنییك آشنا شد و به «اسبهای پشت پنجره» رسید.روحالله جعفری، كارگردان این اثر پیش از این نمایشهای «برفراز ناقوسها» و «شهادتخوانی انسانهای سرگشتهای كه به بهای اندك مسیحشان را به صلیب كشیدند از بهر آنكه راستكردار بودند» را كارگردانی كردهاست. • دلیل انتخاب این متن چه بود؟زمانی كه این نمایشنامه را خواندم، دیدم كه با زبانی شاعرانه در فضایی گروتسكوار به وقایعی میپردازد كه جنگ بر سر كانون خانواده و زنان میآورد. فكر كردم كه میتوانم این نمایشنامه را كار كنم، چراكه ما 8سال از بهترین دوران زندگیمان را درگیر جنگ تحمیلی ایران و عراق بودیم. این نمایشنامه میتوانست مصداق عینی در كشور ما داشته باشد. • در دراماتورژی و اجرای نمایش به اصل نمایشنامه وفادار نبودید؛ بهعنوان مثال اشاره میكنم به شخصیت مادر در اپیزود اول كه در نمایشنامه، یك مادر نگران و مضطرب است، اما آنچه ما در نمایش میبینیم (با توجه به میزانسن، كه مادر با چكش پسرش را به وسط صحنه میخكوب میكند). تصویر یك مادر دست و پاگیر را به مخاطب ارائه میدهد. این تغییرات به چه دلیل بوده است؟البته در متن حذفیاتی برای بهتر اجرا شدن مفاهیم صورت گرفته. دراماتورژی این كار توسط خودم صورت گرفت. سعی كردم كه به اندیشه نمایشنامه پایبند باشم. معتقدم كه این نویسنده با تبحر، زیركی و هوشمندی هرچه تمامتر، 3 فضا را در 3 اپیزود خلق كرده كه جهانشمول است. • تغییراتی كه اشاره كردید، بر چه اساسی بوده است؟تغییراتی كه در متن صورت گرفت، بیشتر در تبدیل بیزمانی و بیمكانی بوده، كه من روی آن بسیار مانور دادم. هرچه متعلق به مكان و زمان بود، از دل نمایشنامه كنار گذاشتم. این حذفیات و تغییرات به این علت بوده كه بتوانم به فضای جهانشمول- چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ اجرایی- دست یابم. • در مورد مادر چرا این تغییرات صورت گرفت؛ خصوصا اینكه جنبه منفی به شخصیت داده است؟مادر در حال مرتب كردن چمدان پسرش است؛ پسری كه میخواهد به میدان نبرد برود. مادر نگران و آشفته است كه پسرش در میدان جنگ كشته شود. به لحاظ اجرایی به این رسیدم كه مرتبكردن و چیدمان چمدان مادر به شكل دیگری باشد. پسر را روی چمدان بستهشده قرار دادم و مادر را در حال بستن پسر و منحصر كردن او با كشها نشان دادم. میخواستم نشان بدهم كه مادر بهرغم اینكه میخواهد پسرش به میدان جنگ برود تا از خاك و اقلیمش دفاع كند دلشوره هم دارد و میخواهد پسرش را لحظهای بیشتر در كنار خودش نگه دارد. • آثار ماتئی ویسنییك، یك ویژگی مهم دارد و آن عدمتاكید نویسنده بر دكور است اما شما در این كار بهشدت روی دكور تاكید دارید؛ حتی با دكور بازی میشود؛ قابهای عكس عوض میشود و دیوارهای دكور در هر اپیزود تنگتر میشود.وقتی نمایشنامه خوانده میشود، با وسایل صحنهای مواجه میشوید كه تداعیكننده خانه است؛ خواهناخواه برداشت اولیه و تصویر خواننده، خانه خواهد بود. اما چون میخواستم این فضا و زمان را بشكنم و بگویم كه این اتفاق میتواند در همه جا بیفتد و تماشاگر با دیدن این اثر تخیلش به كار بیفتد و با توجه به نشانههایی كه از اثر میبیند، رمزگشایی كند، به این شكل از طراحی صحنه رسیدم. براین اساس با احمد كچهچیان، طراح صحنه تئاتر تصمیم گرفتیم كه طراحی را با لتههای متحركی انجام بدهیم كه تماشاگر بتواند تمام آن چیزهایی كه متعلق به نمایش است را از درون دكور ببیند و كشف كند؛یعنی تمام دكور و وسایل صحنه باید در خدمت كار باشد. • دكور نمایش از ابتدا تا انتهای نمایش بهتدریج تنگ و تنگتر میشود و در آخر شبیه تابوت میشود؛ خصوصا كه صحنه آخر از چكمههایی پر میشود كه جسد شوهر را له كردهاند.درست است. هرچه داستان پیش میرود، فضا تنگتر میشود كه شما آن را تشبیه كردید به تابوت و من میگویم فضایی كه زن و شوهر با یكدیگر دارند و به خرد شدن زن تبدیل میشود كه نشانهای است برای اینكه مكان (خانه) هم زن را بهصورت جسمی و ذهنی خرد میكند. • نمایشنامه فضای گروتسكوار دارد. این حس در یكجا در دكور استفاده میشود. در صحنهای كه مادر خبر مرگ پسر را میشنود و میگوید كه وقتی او بچه بود، شیر میگرفتو... در بك گراند صحنه (پنجره عقب صحنه) پسر را میبینیم كه در حال حركت است. این صحنه دوباره تكرار نمیشود و این موضوع باعث شده كه این شیوه؛ كاركرد خودش را از دست بدهد، در قسمت دوم، زمانی كه دختر با پیك درباره رژه حرف میزند، این اتفاق تكرار میشود. زمانی كه اجرا را دیدم، این صحنه نبود. به تازگی این صحنه را اضافه كردهاید؟با توجه به ظرفیت سالنی كه ما در آن هستیم در چند شب اول این امكان نبود كه از پردههای سیاه كه نیاز اجرایی این میزانسن بود استفاده كنیم. الان بالای قسمت پنجره پرده سیاه اضافه شده است و در اپیزود دوم، این مسئله كه اشاره كردید را به تصویر كشیدیم. • میخواهم بدانم كه از ابتدا این میزانسن و این طرح را داشتید و بهدلیل كمبود امكانات از آن استفاده نكردید یا در طول اجرا به این نكته رسیدید؟از ابتدا این میزانسن طراحی شده بود كه حین گفتوگوی دختر و پیك، زمانی كه به رژه رفتن سربازها اشاره میشود، ما رژه رفتن سربازها را ببینیم. • بهنظرم این موضوع به عدمامكانات سالن برنمیگردد؛ آویزان كردن این شالهای مشكی از ابتدا، نه سخت است و نه غیرممكن؛ بیشتر به طراحی صحنه برمیگردد یا به كارگردانی شما.نه این طور نیست. این تصویر از ابتدا بود اما بهدلیل اینكه ما 4 اجرای اولیه را رفتیم و سپس اجرا را بهدلیل جشنواره تئاتر رضوی متوقف كردیم، قرار شد هرآنچه كه قرار است به دكور اضافه شود، به بعد از جشنواره موكول شود. به همین دلیل قرار بر این شد كه در 3یا4 اجرای اول بدون این میزانسن اجرا كنیم و بعد میزانسن را كامل كنیم. كف سالن هم همینطور بود. در چند اجرا كف را هر روز رنگ میكردیم. با توجه به استفاده مداوم از آب و كثیف شدن كف و لباس بازیگران، رنگ كردن هرروزه برای ما هزینهبر بود و بعد از جشنواره ما كفپوش گذاشتیم و از رنگ كردن هرروزه كف نجات پیدا كردیم. • رنگهای غالب صحنه سفید است و لباس بازیگران خاكستری.اندیشه كار براساس بیزمانی و بیمكانی شكل گرفته. استفاده از هر رنگی در فضای سفید برجسته میشد. • درست است اما رنگ سفید و خاكستری علاوه بر كلیشه شدن، با خودشان بار معنایی خاصی دارند. تاكید شما بر بیزمانی و بیمكانی را میتوان در نكات دیگر نمایش اجرا كرد و نشان داد. شخصیتهای این كار نه اسم دارند و نه مشخصات دیگر و نه به مكان خاصی اشاره میشود؛ اینها همان بیمكانی و بیزمانی است؛ دیگر نیازی به این همه تاكید روی لباس و دكور نیست. هر ظرفی را باید با مظروف خاص خودش سنجید. درست است كه این كار دراماتورژی شده است اما پایبند به اندیشه نویسنده است چرا كه متن، پتانسیل بالایی دارد كه ذهن و دست كارگردان را در میزانسن دادن و كار كردن فضاهای مختلف باز میگذارد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]