واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: او میلیاردر میشود، رؤسای جمهور و ستارگان موسیقی را ملاقات میكند، و ناخودآگاه باعث تغییر در فرهنگ عامه مردم میشود... آیا " هیل ماری" كه تا آخرین نفس آرزو داشت در چهار سالگی از همه جلو بزند و در بازیها برنده باشد یا معلم ریاضی دبیرستانی كه دانش آموزانش را در تکالیفشان راهنمایی میكرد، فیلمهایی هستند كه ما را کاملاً راضی میكنند؟ فیلمهای زیر در گذر زمان به ما این را ثابت كرده اند (و تعداد زیادی جایزه اسكار نصیب خود كرده اند) با تواناییهایشان باعث شدند رویاهای ما جامعه عمل بپوشانند... و برندگان عبارتند از: فارست گامپ، 1994تام هنکس با بازی در قالب مردی ساده و بی تكلف با توان ذهنی پایین و به خاطر نقش تکان دهنده اش، برای دومین بار برنده جایزه اسكار میشود. او میلیاردر میشود، رؤسای جمهور و ستارگان موسیقی را ملاقات میكند، و ناخودآگاه باعث تغییر در فرهنگ عامه مردم میشود. "گامپ" در اصل، داستانی است كه زندگی را یك هدیه شگفت انگیز و گرانبها میپندارد و ارزش پنهان آن را برایمان آشكار میكند. In the Heat of the Night ،1967بازرس پلیس دعوت شده فیلادلفیا "ویرگیل تیبز" (یعنی سیدنی پویتر) در پرونده ای به پلیس شهر كمك كرد و آنها را در بررسی پرونده قتلی راهنمایی كرد. همچنانكه پلیس مخفی در این پرونده پیشرفت میكرد و به سرنخهایی میرسید، هوش و درایت و حرفه ای بودن "تیبز" تبعیض نژادی را كه باعث فاصله بین این دو پلیس شده بود را از بین برد و منجر به یك رابطه دوستانه و همراه با احترام بین آنها شد. "هیت" همچنین جوایز بهترین عكسها را هم از آن خود كرد. رودی، 1993"سین آستین" ( كه سالهای گذشته را به بطالت گذرانده بود) بازیكنی شد كه در فوتبال افتخاری تكل میزد و بعد هم توانست به دانشكده ای كه همیشه آرزویش را داشت وارد شود. این داستان واقعی، پایانی سوزناك دارد. جان فاوارو رنگ پریده سالهای قبل اكنون با دوست خود مسابقه میدهد و در آخر او هم به رودی كمك كرد كه ستاره و قهرمان شود و حتی به مدرسه برود. این فیلم هیجان انگیز نشان دهنده این ضرب المثل قدیمی است كه "برندهها هیچ وقت تسلیم نمیشوند و تسلیم شوندگان هیچ وقت پیروز نمیشوند."! آقای اسمیت به واشنگتن میرود، 1939 در روزگار سیاستمدارانی كه به نظر میرسید تنها برای سودجوییهای شخصی به میدان سیاست آمده اند، در اخبار و وقایع تاریخ نام یك نفر درج شده كه واقعا برای انجام وظیفه آمد و میتوان رهبری او را قابل ستایش خواند. او جیمی استوارت بود كه به عنوان آخرین سناتور "جفرسون استوارت" خوانده میشد. شخص قابل اعتمادی كه فقط برای اینكه آرزوهای برباد رفته خود را ببیند، به واشنگتن مسافرت كرد؛ آرزوهایی كه به خاطر رشوه ای كه برخی مردان پول دوست گرفته بودند از بین رفته بود. این فیلم میتواند یكی از بهترین فیلمهای كارگردان بزرگ "فرانك كاپرا " به شمار بیاید. خاطرات روزانه آنی فرانک، 1959فیلم خاطرات نوجوانی است به نام "آنی فرانك" كه در زمان جنگ جهانی دوم با خانواده و سایر یهودیان در اتاقی مخفی واقع در آمستردام زندگی میكردند، در این خاطرات آنی از امیدها و آرزوها و امیال جوانی خود سخن میگوید و در طی این سالها تحول شخصیتی خود را شاهد است. "خاطرات" به ما خوش بینی عمیقی را كه میتواند در وجود یك انسان وجود داشته باشد نشان میدهد كه در آن زمان به خاطر حضور گشتاپو در ظاهر افراد مشخص نبود. آنی میگوید: "من بر این باورم كه همه انسانها با وجود بعضی دشمنیها و عداوتها، بدون استثنا همه در قلب شان مهربانی را احساس میكنند." رستگاری "شاوشانک"، 1994در سال 1947 اندی جفرسون (تیم رابینز) درحالیکه در تعقیب برای دستگیری دو قاتلی که به او سپرده شده بود شکست خورد، به زندان ایالتی شاو شانك فرستاده شد. نزدیك دو دهه از زندگی خویش را در آنجا سپری كرد و عجیب اینكه این مرد محبوب و شایسته دیگر نتوانست ماندن در آنجا را تاب بیاورد و این موضوع اصلا در زندگی مردم دیگر هیچ اهمیتی نداشت. اگر چه فیلم بیشتر بر نجات اندی جفرسون تاکید دارد اما نباید بازی زیبای "مورگان فریمن" را نادیده گرفت. او كه به عنوان دوست و خدمتكار با وفای اندی در فیلم حضور داشت با گفتار خیره كننده و جذابش ارزش این را دارد كه به توانایی بازیگری او اعتراف كنیم. فیلادلفیا، 1993بیمار مبتلا به ایدز "اندرو بكت" (تام هنكس) بعد از ضربه ظالمانه ای كه از شرکت حقوقی اش خورده بود، از كارمندانش برای این تبعیض شكایت كرد. حامی ناموفق او (دنزل واشنگتن) وكیلی بود كه او هم زخم روحی بر تن داشت. فیلادلفیا خبر از تغییر و دگرگونی زلزلهواری در هالیوود سخن میگوید كه چگونه همجنس بازان را به تصویر میكشد. در آخر، تام هنكس برنده جایزه اسكار شد و در مراسم سخنرانی همچنانكه به این مصیبت بزرگ جهانی (ایدز) اشاره میكرد گفت: "من معتقدم خیابانهای بهشت پر از جمعیت فرشتگان است." تیتانها را فراموش نکن، 2000 زمانیكه "هرمان بوون" (دنزل واشنگتن) سمت مربیگری فوتبال در دبیرستان ویرجینیا را بر عهده گرفت (در اوایل دهه 70)، دبیرستانی كه نشانههایی از تبعیض نژادی در آن به چشم میخورد، مردم سفید پوست و سیاه پوست در کنار یکدیگر کاملا ناهماهنگ بودند. اما در لحظه حساسی كه Knute Rockne، برنده اول Gripper به التماس افتاد، تیم تبعیض نژادی را نادیده گرفتند و تبدیل به نفر اول مسابقات ایالتی شدند، و این باعث شد که اختلافات داخلی آنها تبدیل به قدرت شود. فهرست شیندلرز، 1993زمانیكه هلوكاست در اروپا بیداد میكرد، تاجر نازی تبدیل به شخص انسان دوستی شد. اسکار شیندلر (لیان نیلسون) سعی میكرد كه از کارگران کارخانه یهودی در برابر خطر نابودی محافظت کند. از طریق خط و نشان كشیدن و یا جادو و مهربانی كردن و توسط حسابدار با درایت (بن كینگزلی) به آنها كمك میكرد. شیندلر بالاخره موفق شد جان بیشتر از هزار نفر لهستانی یهودی را نجات دهد- تقریبا تنها لهستانیهایی كه از جنگ جهانی جان سالم بدر بردند. برنده بهترین تصاویر و كارگردانی "استیون اسپیلبرگ" كه جایزه اسكار را از آن خود كرد، این فیلم واقعی –اگر چه ناراحت كننده- نشان دهنده این ضرب المثل یهودی است: "او كسی است كه یك زندگی را نجات داد، اما درنهایت تمام جهان را نجات داد." راکی، 1976راکی بالبوا (سیلور استالونه) برای تمام عمرش شانس آورد زمانیكه قهرمان سنگین وزن، آپولو کرید (كارل ویترز) این ایتالیایی قوی را برای بازی بعدی به عنوان حریف انتخاب كرد در واقع بهترین فرصت زندگی نصیبش شد! او فكر میكرد كه رقیبش شبیه یك كیسه بوكس ثابت است. بله درسته! اگر چه مسابقههای خیلی زیاد نیروی او را تحلیل برده بود، عنوان قهرمانی راكی در بوكس به خاطر ضربه ناگهانی مهیج اش هنوز در ذهن است. این فیلم برنده بهترین تصاویر و بهترین كارگردانی (جان جی. اویلدسن) شد و جایزه اسكار را نیز از آن خود كرد. همچنین این فیلم سرآغازی شد برای راكی كه بعد از بازی كردن در نقشهای كوچك مسیر خود را به سوی سوپراستارشدن طی كند. افتخار، 1989این فیلم تکان دهنده در مورد زندگی نامه اولین گروههای سیاه پوست ( (the 54th Massachusetts كه در جنگ سیویل به صف شدند، ساخته شده است و با بازی بازیگر برنده اسكار یعنی (دنزل واشنگتن) تثبیت شد. او نقش یك برده فراری را بازی میكرد كه در ارتش به خدمت گرفته شده بود. آخرین محكومیت او برای یورش در مقابل قلعه شورشیان بود كه كلنل (متیو برادریك) مرد شجاع خود را تشویق كرد كه از توفان آتش جان سالم بدر ببرد. شما میتوانید سخن فردریك داگلاس را به یاد آورید كه میگفت :"... بگذارید یك مرد سیاه یونیفرم بگیرد و به تن كند و بعد هیچ قدرتی در زمین نمیتواند او را از بدست آوردن حقوق شهروندی اش باز دارد." The Miracle Worker 1962این فیلم واقعی براساس زندگی هلن كلر ساخته شده (برنده اسکار جایزه بهترین نقش مكمل زن برای پتی دیوك) و شرح كار كردن او با معلم و استادش آنی سولیوان میباشد (برنده جایزه اسكار برای نقش اول زن آنی بن كرافت). هلن، از كودكی كر و كور بود، تجربیات جهان وقتی برایش آشكار شد كه، در یك پمپ آب، او توانست رابطه ای بین ریزش آب و كلمهای كه آنی در دستش هجی میكرد را بفهمد. این منظره هنوز یكی از احساسی ترین صحنههایی است كه تا كنون در تاریخ سینما به آن پرداخته شده و هنوز هم در اذهان باقی مانده است. پای چپ من، 1989دانیل دی- لوئیس برای ایفای نقش خود به عنوان (كریستی براون) مردی ایرلندی كه از فلج مغزی رنج میبرد و تنها میتوانست پای چپ خود را حركت دهد، برنده جایزه بهترین بازیگر اسكار شد و به جایگاه شغلی خوبی رسید. براون (فیلم براساس زندگی نامه او ساخته شده) توانست نویسنده، نقاش و شاعر شود. او اثبات كرد كه روح یك انسان میتواند بر ناملایمات غلبه كند و پیروز میدان شود. تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر /culture اختصاصی مطالب پیشنهادی: برترین ما فوق بشری های تاریخ سینما پرهزینه ترین فیلمهای تاریخ سینما (3) دیدنیترین فیلمهای سینمای جنگ برترین فیلمهای تاریخ سینما با موضوع کریسمس برترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما (2)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 706]