واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: بوشی كه الیور استون به تصویر كشیده است و برولین نقش او را بازی میكند، همان مردی است كه در جوانی فردی دائمالخمر بوده است، به «گوآنتانامو» میگوید... «دبلیو» نمایش اخلاقی و انتقادی از زندگی جورج دبلیو بوش نمایش فیلمی درباره زندگی جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور جمهوریخواه آمریكا با كارگردانی فردی لیبرال به نام الیور استون، در آستانه انتخابات 4 نوامبر ریاست جمهوری آمریكا بیتردید میتواند انتخابات آتی این كشور را تحت تاثیر قرار دهد. مردم آمریكا بیصبرانه در انتظار دیدن تصاویری واقعی از زندگی كسی هستند كه 8 سال رئیسجمهورشان بوده و 3 جنگ بزرگ را در دنیا به راه انداخته است. دیدن و دانستن حقایقی از زندگی گذشته و حال جورج بوش و مناسبات او با افراد مختلف، چیزی است كه مردم آمریكا و سراسر جهان بیصبرانه در انتظار آن هستند. فیلم «دبلیو» ساخته الیور استون كه درباره زندگی جورج بوش، رئیسجمهور آمریكاست تنها 3 هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریكا روی پرده سینماهای این كشور میرود. بیتردید این فیلم تمام عناصر لازم برای یك نمایش اخلاقی و انتقادی تمامعیار را در اختیار دارد؛ مغلوب كردن و به زمین زدن پدر، گفتگوهایی صریح و بیپرده با مادر، تقلب و همدستی با برادر و ارتباط با شخصیتهایی چاپلوس كه نقش معتقدان راستین او را ایفا میكنند. فیلم با این مشخصات كاملا ملموس، تصویری از یك فیلم كمدی- كه بیشتر آن سیاه است - را در ذهن بیننده به جا میگذارد.بوشی كه الیور استون به تصویر كشیده است و برولین نقش او را بازی میكند، همان مردی است كه در جوانی فردی دائمالخمر بوده است، به «گوآنتانامو» میگوید «گوآنتانامرو»، و برای اینكه خودش را سیاستمدار تمام عیار معرفی كند در سخنرانی خودش را با حضرت موسی مقایسه میكند و معتقد است او به مراتب بهتر از یك پیامبر حرف میزند و حضرت موسی سخنگوی خیلی خوبی نبوده است.نام فیلم برگرفته از میانه فامیلی بوش یعنی «واكر» است. «دبلیو» بیشتر به صورت یك فیلم تلویزیونی روایت میشود تا یك فیلم سینمایی، موضع سیاسی خاصی نسبت به انتخابات 4 نوامبر آمریكا ندارد و به جای آن سعی میكند به واقعیات بپردازد و این حس را در ببینده تقویت میكند كه بوش یك «سیاستمدار نالایق و كاملا خطرناك» بود و به این ترتیب برای كسانی كه در سمت دیگر باورهای سیاسی قرار دارند و ترجیح میدهند نگران تحت تاثیر قرار دادن آزادیخواهان باشند، مهمات فراهم میكند.الیور استون خواسته یا ناخواسته، در فیلمش سواد سیاسی نداشته سیاستمداران را زیر سوال میبرد و آنها را به باد استهزا و تمسخر میگیرد؛ افرادی كه هیچ آگاهیای درباره مسائل سیاسی جهان ندارند و فقط در پی مطرح كردن خود در قالب فردی اندیشمند هستند و نوید میدهند كه اگر سكان هدایت جهان را به دست گیرند همه مردم جهان را به سرنوشتی روشن و بهتر خواهند رساند. استون با زیركی به بیننده میفهماند كه هنوز در دنیا افراد زیادی وجود دارند كه به این گونه افراد اطمینان میكنند.جاش برولین جورج بوش فیلم كاملا شبیه او حرف میزند؛ دقیقا با همان لهجه خاص و عادت همیشگی بوش در بریدهبریده كردن كلمات. برولین در نقش كپی برابر اصل بوش همیشه سعی میكند با چشمهایش حرف بزند و با نگاههای مثلا معنیدار به همه بفهماند كه كاملا درست فكر میكند. برولین با بازی خوبش این نكات را كاملا رعایت كرده است.اسكات گلن كه در این فیلم در نقش دونالد رامسفلد ظاهر شده، معتقد است «دبلیو» فیلمی است كه با هدف دستكاری در افكار مردم آمریكا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ساخته شده است و با به تصویر كشیدن سرگذشت یك رئیس جمهور میتواند سرنوشت پیش روی آمریكا را تغییر دهد. به گفته او «دبلیو» نمایشی نیمه كمدی از تاریخ معاصری است كه برای بسیاری از مردم جذاب و دیدنی خواهد بود.یكی از برجستهترین بخشهای فیلم، پرداختن به رابطه تونی بلر نخست وزیر پیشین انگلیس كه به سگ دستآموز بوش معروف بود و خود نیز به این نكته افتخار میكرد با رئیسجمهور آمریكاست. بلر به گفته خود بوش، همانند یك برادر واقعی در حالی كه اطرافیانش كم كم خود را در گوشهای پنهان میكردند 7 سال تمام در كنارش ایستاد.الیور استون این 2 مرد سیاسی را اول بار در مراسم جشنی كه به مناسبت ورود عضوی جدید برپا میشود، در میان دودی غلیظ و در حالی كه درون یك وان فلزی در دانشگاه ییل نشستهاند و دیوانهوار مشروب میخورند به مخاطبش نشان میدهد. شاید استون میخواهد ما را با مبتكر شیوه «شكنجه با آب» آشنا كند. تصاویر مربوط به این قسمت فیلم، شباهت ظریفی بین روش شكنجه با آب كه در زندانهای آمریكا مرسوم است و خوردن مشروب با قیفهایی بزرگ و ریختن آن با فشار بر سر و صورت، رسما بیان شده است.بوش و بلر هر دو تحصیلكرده دانشگاه ییل در نیوهون آمریكا هستند. گرچه همدوره نبودهاند ولی ییل برای الیور استون این زمینه را مهیا میكند تا داستان یك آشنایی قدیمی را كه منجر به توطئهای بزرگ در جهان شد، به تصویر بكشد و مخاطبش را این گونه با داستان «دبلیو» درگیر كند. كارگردان فیلم طوری از این رابطه خبر میدهد كه بیننده فكر میكند حتی خود استون هم از آن بیخبر بوده است. او با تصاویری تاثیرگذار از گسترش رابطه این دو مرد خبر میدهد؛ سال 1999وقتی بوش در اولین دوره نامزدی پست ریاست جمهوری آمریكا درباره بلر میگوید: با كارش آشناست و او را میشناسد.یكی از ویژگیهای فیلم تاكید و پرداختن به این مساله است كه راه این دو مرد پیش از این از هم جدا بوده است؛ بوش به ویتنام میرود و خود را زیر نقابی از یك راستگرای افراطی پنهان میكند و دیگری یعنی تونی بلر با استفاده از موقعیتهای خانوادگیاش، از رفتن به جنگ و سربازی طفره میرود و به سیاست میپردازد. این 2 نفر بعدها با هم برخورد میكنند و همراه میشوند.بوش در جوانی مردی لاابالی است كه فقط عاشق مهمانی رفتن و خوردن مشروب و خزیدن از یك كار به كار دیگری است. در جایی از فیلم تنها عشق او در زندگی یعنی پدرش كه نقش او را جیمز كرومول بازی میكند او را با این كلمات سرزنش میكند: تو فكر میكنی كی هستی؟ یك كندی دیگه؟ تو یك بوش هستی... و بوش مادر، باربارا كه نقش او را الن برستین بازی میكند با یك خط گفتاری خاص خطاب به پسرش جورج با تعجب فریاد میزند: فرماندار تگزاس؟ شوخی میكنی؟ولی بوش كه جوانی خودرای و خودسر است، دقیقا در همان زمان با زن آرزوهایش یعنی لورا بوش كه نقش او را الیزابت بنكس بازی میكند، ملاقات و لورا به او كمك میكند تا از تاریكیهای درون خود بیرون بیاید، دوباره متولد شود و به سوی آیندهای روشن حركت كند.الیور استون معتقد است با فیلم «جان اف كندی» خود قصد داشت توطئه آمیز بودن ترور كندی را ثابت كند، ولی «دبلیو» از این قاعده دور است. استون در «دبلیو» در پی اثبات چیزی نیست و فقط میكوشد واقعیتها را به تصویر بكشد و به گفته خودش بار اصلی این فیلم اخلاقی- انتقادی بر رابطه بوش پدر با بوش پسر استوار است و او توانسته با ظرافت این رابطه را بررسی كند. الیور استون با سبك خاص خود نبرد بین این دو مرد تاریخ آمریكا را تصویر میكند و آنچه در پایان فیلم در ذهن بیننده بر جا میگذارد، یك دوئل خیالی بین این دو مرد سیاسی است.بی تردید نمایش فیلم «دبلیو» كه 3 هفته پیش از انتخابات در سینماهای آمریكا آغاز میشود، باعث تحریك و دامن زدن به انتخابات قریب الوقوع آمریكا خواهد شد و این در حالی است كه جورج دبلیو بوش در دفتر كارش در كاخ سفید نشسته و خود را برای آخرین نقشی كه برای او نوشتهاند و او باید آن را بازی كند، آماده میسازد. مطالب مرتبط: عاشق جنایتكارها هستم! گزارش تصويرى: هاليوود ابزارى براى راىگيرى هالیوودیها در جشن"روز نكبت"! گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ /culture منبع: جام جم آنلاين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 517]