واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ایستوود هم با اسطوره مرد بینام یك شبه به ستارهای پولساز تبدیل شد و هر 3همكاریاش با لئونه همراه با توفیق بود. مرور خاطرات قدیمی ایستوود از همكاریاش با سرجیولئونه خالی از لطف نیست.... كلینت ایستوود بازیگر نه چندان مشهور سریالهای وسترن در دهه 1960، در سایه همكاری با سرجیو لئونه به شهرت و اعتبار رسید.سهگانه «به خاطر یك مشت دلار»، «به خاطر چند دلار بیشتر» و «خوب، بد، زشت» فقط لئونه و ایستوود را به شهرت نرسانید، بلكه به منزله تولد یك زیرگونه جدید بود؛ زیرگونه «وسترن اسپاگتی» كه درست در روزهایی كه بهنظر میرسید ژانر وسترن در انتهای خط قرار گرفته وسترنهای لئونه تصویر تازهای از این ژانر را به نمایش گذاشت. ایستوود هم با اسطوره مرد بینام یك شبه به ستارهای پولساز تبدیل شد و هر 3همكاریاش با لئونه همراه با توفیق بود. مرور خاطرات قدیمی ایستوود از همكاریاش با سرجیولئونه خالی از لطف نیست.كلینت ایستوود 20سال پس از مرگ یكی از بهترین دوستانش- سرجیو لئونه- خاطرات روزهایی كه به همراه هم پردههای سینما در سرتاسر جهان را فتح كردند را مرور میكند. آخرین دیدار ایستوود با لئونه در سال1988 بود. فیلم «برد» درباره زندگی چارلی پاركر از ایستوود به تازگی در ایتالیا اكران شده بود و مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته بود و او برای حضور در كنفرانسهای خبری به رم سفر كرده بود. در یكی از روزهای اقامتش در رم، كارگردان و دوست قدیمیاش با او تماس گرفت. سالها میشد كه همدیگر را ندیده بودند. بیخبریشان از هم به سالهای آخر دهه1960 بازمیگشت و باعث شده بود تا ایستوود تصور كند دوستیشان به پایان رسیده است و البته برای این تصورش دلیل قانعكنندهای داشت. در آن زمان پس از ساخت 3فیلم وسترن عالی و تحسین شده، ایستوود از خیر بازی در فیلم چهارم به نام «روزی روزگاری در غرب» گذشت و تصور میكرد این فیلم زمین میخورد و اعتباری را كه با بازی در وسترنهای قبلی به دست آورده یك شبه از كف خواهد داد. تاریخ نشان داد حق با ایستوود بوده اما لئونه كه بهشدت از این موضوع عصبانی بود، ناراحتیاش را به او منتقل نكرد ولی بعدها گفت كه ایستوود با كلاه و بدون كلاه 2شخصیت كاملا متفاوت دارد.به هر حال سالها گذشته بود و بهنظر میرسید لئونه قصد دارد جبران مافات كند و زمانی كه ایستوود از لئونه پرسید كه این روزها روی چه پروژهای كار میكند، لئونه به ایده فیلمی درباره لنینگراد اشاره كرد كه از زمان ساخت «خوب، بد، زشت» دربارهاش با ایستوود صحبت كرده بود ولی از آن پس نتوانسته بود برای ساختش حامی مالی پیدا كند.ولی اگر قرار بود همكاری تازهای بین آنها باشد، با این دیدار موضوع برای همیشه فراموش شد. بهنظر ایستوود او هنوز غرورش را پس از این همه سال حفظ كرده بود و با همان شرایطی سخن میگفت كه 30سال قبل از آن با ساخت وسترنهای اسپاگتی در اوج بود.درخواستش از ایستوود برای اینكه وارنر را متقاعد به سرمایهگذاری در این فیلم كند همانجا با پاسخ منفی ایستوود روبهرو شد و این دیدار به مثابه خداحافظی آنها بود. چند ماهبعد لئونه در 59سالگی درگذشت. اما خاطرات ایستوود از لئونه همیشه به این تلخی نبودهاند. اولین دیدار آنها در اوایل دهه 60بود؛ زمانی كه لئونه فیلمنامه غریبه شگفت انگیز را براساس فیلم «یوجیمبو» آكیرا كوروساوا نوشته بود. ایستوود كه برای انجام این گفتوگو با ما حاضر به توقف فیلمبرداری آخرین كارش براساس زندگی نلسون ماندلا شده، پس از توقف كوتاهی میگوید: او تا آن زمان فقط یك فیلم داشت و همه در رم از او بهعنوان فردی بذلهگو یاد میكردند و این بذلهگویی در فیلمنامهاش هم به چشم میخورد و من هم به این فیلم بهعنوان یك موقعیت خوب نگاه میكردم. در آن دوره چند سالی بود كه در سریال تلویزیونی «راوهاید» بازی كرده بودم و واقعا از این نقش تكراری خسته شده بودم ولی ضرورتا بهدنبال بازی در یك فیلم وسترن نبودم، هر چند تصور میكردم فیلمنامه خوب میتواند سكوی پرتابی برایم باشد. از طرفی یوجیمبو را در دهه1950 دیده بودم و بهنظرم برای یك فیلمنامه وسترن مناسب بود. كمتر كسی فكر میكرد نویسندهای توانایی ارائه فیلمنامه وسترن خوبی از آن را داشته باشد اما خوشبختانه سروكله لئونه با آن فیلمنامه پیدا شد.لئونه در اصل خواهان بازی روری كالاهان در این نقش بود ولی در نهایت به ایستوود رضایت داد. خود ایستوود در مورد این تغییر عقیده لئونه میگوید: شاید این به خاطر اختلاف دستمزدم با كالاهان بود ولی مشكل اینجا بود كه لئونه اصلا به انگلیسی مسلط نبود و من هم ایتالیایی بلد نبودم و ناچار بودیم در رم از مترجم استفاده كنیم و البته در انتقال مفاهیم از دستانمان هم كمك زیادی گرفتیم! لئونه برای نقش غریبه كه آمریكاییها بعدها نام آن را به مرد بینام تغییردادند به ایستوود اعتماد كاملی داشت و اجازه داد خودش لباسهای مورد نظرش را بپوشد. من با تعدادی پانچو و كلاه كابوی به سرصحنه آمدم و بعد بیرون رفتم و تعدادی سیگار خریدم هر چند كه اصلا نمیدانستم طعم آنها تا این حد بد است! این سیگارها «بلند ویرجینیا» نام داشتند و من آنها را به تداركاتچی دادم تا آنها را ببرد و بعد این سیگارهای كوتاه شده را كه اندازههای متفاوتی داشتند در جیبم گذاشتم و به تناوب در صحنههای متفاوت از آنها استفاده میكردم.برای بازی در فیلم هم لئونه دست ایستوود را كاملا باز گذاشته بود. او شخصیتی كاملا مشابه قهرمان یوجیمبو داشت. در یوجیمبو قهرمان فیلم سامورایی است كه در جامعه آن روز جایی ندارد و به نوعی خارج از مد روز است و در وسترنها نیز قهرمان فیلم از جامعه، دور افتاده است. ایستوود از لئونه بهعنوان فردی پرخور یاد میكند كه عاشق غذا بود و در نخستین روز فیلمبرداری كه در استودیویی خارج رم انجام شده بود ایستوود به خاطر اینكه با لئونه همراهی كند كلی اسپاگتی و نوشیدنی خورده بود و بعد متوجه شده بود در بازگشت به سرصحنه برای 2 ساعتی همه به شكل اسلوموشن كار میكنند و تصمیم گرفت تا رژیم غذاییاش را در روزهای آینده رعایت كند. اما ایستوود روزهای مبهمی را پس از پایان تولید فیلم سپری كرد؛ «وقتی كار تمام شد ناگهان فیلم غریبه شگفت انگیز ناپدید شد و من چند هفته بعد در ورایتی راجع به فیلمی خواندم كه در ناپل و رم حسابی سرو صدا كرده است و نامش به خاطر یك مشت دلار بود ولی اصلا برایم آشنا نبود. از آن به بعد در روزنامههای دیگر هم راجع به آن خواندم و دیدم در یكی از آنها نوشته به خاطر یك مشت دلار با بازی كلینت ایستوود و تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده! البته در فهرست عوامل فیلم نام سرجیو لئونه نبود و او از عنوان باب رابرتسون استفاده كرده بود چون میخواست نامی آمریكایی یا انگلیسی در تیتراژ داشته باشد و من از او خبری نداشتم تا اینكه برای كار دوم با من تماس گرفت.»این آغازی برای همكاری ایستوود با این كارگردان بود كه به سهگانه وسترن اسپاگتی تاریخی در 2سال بعد منجر شد و ركوردهای گیشه را در آمریكا و سایر كشورهای جهان جابهجا كرد و ایستوود را ستارهای كرد كه برای 4دهه آینده هنوز هم میدرخشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]