واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بطور کلي پرخاشگري، رفتارهاي تهاجمي و واکنش نسبت به ناکامي و سرکوبي اميال است که زاييده تعامل پيچيده بين وضعيت محيطي، تغييرات بيوشيميايي، عوامل فرهنگي و پاسخهاي آموخته شده است و بصورت ضرب و جرح، آزاد و اذيت ، تخريب و صدمه رساني به ديگران بروز مي کند. به گزارش ايرنا به نقل از معاونت بهداشتي دانشگاه علوم پزشکي کرمانشاه، علايم و نشانه هاي پرخاشگري همانند تعاريف آن متعدد و متنوع است و نمي توان با قاطعيت و صراحت گفت که کدام علامت، نشانه رفتار پرخاشگرانه است بلکه بايد پيشينه رفتار و موقعيت زماني و مکاني شخص پرخاشگر دقيقا مشخص شود. روانپزشکان بطور کلي علايم پرخاشگري را به دو دسته پرخاشگري با خود و پرخاشگري با ديگران طبقه بندي مي کنند که در نوع اول بصورت احساس خستگي و فرسودگي، بهم فشردن دندانها، پيدايش چين و چروک در صورت، بالا رفتن ضربان قلب ، کاهش دقت ، گريه و گوشه گيري بروز مي کند. پرخاشگري با ديگران نيز بصورت ايجاد مزاحمت براي اطرافيان، بهم ريزي نظم ، ناديده گرفتن حقوق ديگران، شکستن اشياء و درگيري مشاهده مي شود. روانپزشکان علل اين عارضه را از ديدگاههاي غريزي، زيستي و محيطي بررسي مي کنند. بعضي از روانپزشکان پرخاشگري را حالتي غريزي و ذاتي مي دانند و اعنقاد دارند که کودک از بدو تولد ، کم و بش براي بروز رفتارهاي پرخاشگرانه آمادگي دارد. اين عارضه ممکن است ناشي از اختلالات و بيماريهاي جسمي باشد، براي مثال اگر کودکي اختلال شنوايي يا بينايي داشته باشد احتمال دارد به رفتارهاي پرخاشگرانه متوسل شود. همچنين اشکال در عملکرد سيستم مرکزي اعصاب، وجود ضايعات مغزي، اختلال در ترشح غدد و تحريک هيپوتالاموس موجب بروز رفتارهاي پرخاشگرانه مي شود. از ديدگاه علل محيطي، اين عارضه رفتاري آموخته شده است ، اگر کودک به هدفش نرسد و ناکام شود يکي از رفتارهاي او ، رفتار پرخاشگرانه خواهد بود که بدان وسيله نياز دروني خود را برآورده سازد. حال اگر کودکي از طريق توسل به رفتارهاي پرخاشگرانه به خواشته هايش برسد ، بتدريج مي آموزد که در آينده بيشتر از اينگونه رفتارها استفاده کند که در اين زمينه خانواده ، مدرسه و جامعه نقش بسيار مهمي دارند. پزشکان روان معتقدند بي توجهي يا توجه افراطي اعضاي خانواده به کودک ، تنبيه هاي شديد ، تشويق هاي بيجا و ... مي تواند به بروز رفتارهاي پرخاشگرانه بينجامد، همچنين کودکان با مشاهده اين رفتارها ، رفتار پرخاشگرانه را مي آموزند. درمان اين عارضه به شيوه هاي گوناگون انجام مي شود. در درمان پرخاشگر بايد علل ايجاد کننده آن بخوبي شناسايي شود، بايد توجه داشت هدف از درمان به هيچ وجه حذف غريزه پرخاشگري در کودک نيست، بلکه هدف آن است که پرخاشگري بتدريج به سوي اعمال مطلوبتر و مناسبتر سوق داده شود. درمان اين عارضه از دو جنبه فردي و اجتماعي قابل بررسي است که در روش درمان از جنبه فردي، درمان با خود کودک از طريق انجام دادن فعاليتهاي مختلف مانند ورزش، سپردن مسووليت ، آشنا کردن کودک با حقوق ديگران و آموزش رفتارهاي پسنديده به کودک و تشويق او به انجام اين رفتارها آموزش داده مي شود. در درمان از بعد اجتماعي، تا هنگامي که رفتار والدين و ديگر کساني که با کودک ارتباط دارند ، تغيير نکند ، در رفتار پرخاشگرانه کودک هيچگونه تغيير چشمگيري بوجود نخواهد آمد. روانپزشکان در اين زمينه توصيه مي کنند که پرخاشگري کودک از همان سالهاي اول کنترل شود تا در سالهاي بعد بصورت عادت در نيايد، ضمن آنکه رفتار پرخاشگرانه کودک در نيل به اهدافش تشويق نشود. از ديگر توصيه روانپزشکان در اين زمينه مي توان به رفع محروميتهاي کودک تا حد ممکن ، واگذار نکردن تکالبف سنگين به کودک، عدم توجه افراطي به کودک ، خودداري از تنبيه بدني وي و منع کودک از مشاهده صحنه هاي خشونت آميز اشاره کرد. در پايان علاوه بر تاکيد بر احترام گذاشتن به شخصيت کودکان، توصيه مي شود در مواردي که خانواده به رفع مشکلات در اين زمينه قادر نباشد ، از افراد متخصص کمک گرفته شود. 7450/567
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]