واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: «میری» در «گاوصندوق» ما را با آدمهای خوب یا بد مطلق همراه نمیکند. بلکه ما با آدمهایی سروکار داریم که هم خوبیهایی دارند و هم بدیهایی، گاه شریک دزدند و گاه... نگاهی به مجموعه تلویزیونی «گاوصندوق» ساخته مازیار میریدر گاوصندوق خانه آقای «پروانه»، جواهری هست که خیلیها، در پی سرقت آن هستند. یکی از آنها «غلامرضا» جوانی شهرستانی است که از سوی گروهی خلافکار، برای ربودن آن تحت فشار قرار گرفته است. وی برای دسترسی به گاوصندوق، در مجتمع مسکونی که «پروانه» در آن جا ساکن است، آپارتمانی اجاره میکند. اما آشناییاش با دختر «پروانه» او را در ادامه این کار بر سر دو راهی قرار میدهد و... بی تردید زمانی که چند سارق حرفه ای، تلاش دارند تا جواهری عتیقه را از خانه ای سرقت کنند، باید شاهد اتفاقهای عجیب و غریبی باشیم که بسیاری از آنها، غیرقابل پیش بینی اند. «مازیار میری» که هم اکنون فیلم سینمایی «کتاب قانون» به کارگردانی وی، بر پرده سینماهای کشور است، در «گاوصندوق» که نخستین تجربه تلویزیونیاش میباشد، در این شبهای پاییزی با همین داستان به ظاهر خطی و سرراست، بینندگان سریالهای شبانه را با خود همراه کرده است. وی که پیش از این فیلمهای «قطعه گمشده»، «به آهستگی»، «پاداش سکوت» و «کتاب قانون» را در عرصه سینما کارگردانی کرده است، در «گاوصندوق» هم تسلط خویش را بر مدیوم تلویزیون به اثبات میرساند. «گاوصندوق» داستان آدمهایی معمولی است که در شرایط عادی زندگی میکنند. با همان شادیها، غمها، درست کاریها و خطاکاریهایشان. آدمهایی که برای همگیمان ملموس و باورپذیرند و چه بسا هر روز در کوچه و خیابان، با آنها سر و کار داریم. داستان «گاوصندوق» هم داستان چندان پیچیده ای نیست و حکایت هر روزه همگی ماست. داستان لغزشهای کوچک و بزرگ همان آدمهای کوچه و خیابان. زبان طنزی که کارگردان برای روایت داستانش برگزیده است، اگر مخاطب را به قهقهه نمیاندازد، دست کم لبخند را بر لب او مینشاند. «مازیار میری» پس از کسب تجربههای متفاوتی در عرصه سینما، این بار با «گاوصندوق» به قاب شیشه ای آمده است تا ارتباطی از نوع دیگر را، با انبوه بینندگان سریالهای تلویزیونی تجربه کند. مضمون اجتماعی- کمدی این اثر در همان چند قسمت آغازین، به سبب نحوه روایت و طنزی ظریف نشان از سریالی ساختارمند با فیلم نامه ای منسجم داشت. از آن جا که «مازیار میری» از سینما به تلویزیون آمده است، با «گاوصندوق» توانست دوستداران سینما را نیز با خود همراه کند. مخاطبانی که انتظارشان از او و اثرش، فراتر از دیگران است. قسمتهای نخست «گاوصندوق» اگرچه تا حدی کسالت بار و نامنسجم بود اما باز هم به لحاظ شیوه روایی، با بیشتر آثاری که برای تلویزیون ساخته میشوند تفاوتهای بسیاری داشت. «میری» در قسمتهای نخست اثرش، به سبک و سیاق سینما پراکنده گویی کرد و ساده و سرراست، سراغ معرفی شخصیتهایی نرفت که قرار بود هر شب میهمان خانههای بینندگان تلویزیون باشند. در حالی که آثار تلویزیونی، روایت سرراست تری دارند و برای معرفی آدمها و شخصیتها، وقت بیشتری صرف میشود. اما درست پس از پخش چند قسمت نخست، «میری» جذابیتهای «گاوصندوق»اش را یکباره به نمایش گذاشت. مخاطب «گاوصندوق»، دیگر شاهد تکرار کلیشهها و الگوهای نخ نما شده و امتحان پس داده نیست. لحن طنز متفاوتی که کارگردان برای روایت اثرش انتخاب کرده، سبب شکل گیری فرم، ساختار، شخصیت پردازی، تعلیق و گره افکنیهای ویژه ای شده است. حضور بازیگران تئاتری در «گاوصندوق»، نشان از هوشمندی «حبیب رضایی» به عنوان مسئول انتخاب بازیگران این سریال دارد. زیرا بازیگران تئاتری توانمندیهای بسیاری، برای ایفای نقش در فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی دارند. بازی روان، ملموس و باورپذیر بازیگرانی چون سیامک صفری (عباسی)، حمید ابراهیمی (هوشنگ)، افشین هاشمی (غلامرضا)، رضا بابک (پروانه)، فرهاد اصلانی (جلوه)، پیام دهکردی (سرگرد آذرنوش)، سیروس گرجستانی و... نیز گواه این ادعاست. زیرا نقش آفرینی در پلانهای طولانی و ادای دیالوگهای بلند، در توان هر بازیگری نیست. «میری» در «گاوصندوق» ما را با آدمهای خوب یا بد مطلق همراه نمیکند. بلکه ما با آدمهایی سروکار داریم که هم خوبیهایی دارند و هم بدیهایی، گاه شریک دزدند و گاه رفیق قافله. اما هنگام قضاوت، به ناچار برخی کفه خیرشان سنگین میشود و گروهی هم کفه شرشان. فیلم نامه «گاوصندوق» نوشته «امیر عربی» و «مصطفی عزیزی»، ترکیبی از ژانر (گونه) پلیسی و کمدی رمانتیک است. فیلم نامه ای که تلاش دارد حرفهای جدی را، به زبان طنز بازگو کند. برخلاف دیگر آثاری که با مضمون «گاوصندوق» ساخته شده اند، اتفاقات و حوادث این سریال به گونه ای درست طراحی شده است و روابط آدمهای داستان، سر و شکلی منطقی دارد. به این معنا که رخدادهای «گاوصندوق»، به گونه ای تصادفی و اتفاقی چیدمان نشده است. «میری» در شخصیت پردازی داستانش به گونه ای هوشمندانه با ایجاد داستانکهای فرعی، سبب ارتباط منطقی میان آدمهای «گاوصندوق» میشود. به همین سبب است که مخاطب به «غلامرضا»، «پروانه»، «جلوه»، «عباسی»، «هوشنگ» و دیگر آدمهای «گاوصندوق»، از فاصله دور نمینگرد. بلکه با برخی از آنها همراه میشود، با برخی شان همدلی میکند و ممکن است از برخی شان هم متنفر باشد. درونمایه کمدی «گاوصندوق» میری، اگرچه جذابیتهای لازم را برای همراهی مخاطب دارد، اما در برخی قسمتها، نمیتواند از بیننده پیشی گیرد و برگ برنده را به دست او میدهد. از همین رو بیننده در برخی موارد، حوادث، رخدادها و اتفاقهای سریال را پیش بینی میکند یا درباره آنها، حدس و گمان به ذهنش راه میدهد. اساس داستان و فیلم نامه «گاوصندوق» بر سوءتفاهمها، گره افکنی و گره گشاییهای متعددی بنا شده است. اما «میری» در برخی قسمتهای «گاوصندوق» نمیتواند گرههای لازم را برای پی گیری فصلهای بعدی حکایتش فراهم آورد. درباره بازیگران و شخصیتهای اثر هم میشود به جرأت گفت هیچ یک از آنها شبیه دیگری نیست. هر کدام سرجای خودشان هستند و صرفا برای پر کردن صحنه، جلوی دوربین نیامده اند. اتفاق خوشایند «گاوصندوق» فیلم نامه ای خوب و تا حدی شسته رفته است. زیرا هر شخصیت زبان خاص خودش را دارد و با ادبیات مخصوص خود سخن میگوید. «کارن همایونفر» که پیش از این با موسیقی سریال «نردبام آسمان» خاطره ای خوش در ذهن بینندگان حرفه ای تلویزیون حک کرده بود، در «گاوصندوق» هم گوشه ای دیگر از تواناییهایش را به رخ میکشد. موسیقی این سریال برخلاف مضمون کمدی آن، به سمت طنز و لودگی نمیرود، زیرا نوعی طنز موقعیت آن هم به شکل ظریفی در آن تنیده شده و صرفا برای درشت نمایی و اغراق سوژه، ساخته نشده است. «گاوصندوق» جدای از خوب یا بد بودنش، نشان از توجه ویژه رسانه ملی به نقد ناهنجاریهای اقتصادی دارد که در نوع خود قابل تأمل میباشد. چرا که در این زمینه کمتر سریالی به نقد فرهنگ نادرست اقتصادی پرداخته است. فرهنگی که متاسفانه در سالهای اخیر در کشور رو به گسترش است. «گاوصندوق» با وجود برخی امتیازات، کاستیهایی هم دارد. بازیهای کلیشه ای و گل درشت برخی بازیگران از جمله بهاره رهنما (ژیلا)، آزاده صمدی (پرستو)، شراره دولت آبادی (پوران)، خاطره حاتمی (مونا) و... -که البته بازی خوب دیگر بازیگران، این کاستی را تا حد زیادی کمرنگ کرده است-، نبود تعلیق کافی و مناسب، پایان بندی بدون گره افکنی در برخی قسمتها، نحوه بیان آزاردهنده، گویش غیرمتعارف تعدادی از بازیگران به ویژه «عباسی» و «جلوه»، به زبان آوردن برخی الفاظ رکیک و ناپسند، ریتم تند، کند یا ناموزون در برخی قسمتهای سریال و...از آن جمله اند .«گاوصندوق» به سبب تلفیق ژانر کمدی و رمانتیک، لحنی متفاوت و مفرح با برشهای زمانی و مکانی، اتفاق خوشایندی در عرصه سریالهای تلویزیونی است. زیرا جدای از یک سریال سرگرم کننده، سعی در ارتباط با مخاطبانی دارد که «حق انتخاب» دارند. به همین سبب شاید بتوان آن را تا حد زیادی نقد زمانه دانست. یکی از نکات پررنگ و مثبت «گاوصندوق» این است که برای جذب مخاطب تنها وابسته به لحن کمدی کار نیست. بلکه این شخصیتها هستند که به سبب باورپذیری شان، -آن هم بدون نیاز به اغراق- مخاطب را به دنبال خودشان میکشانند تا بدان حد که آدم منفیهای داستان هم، مابه ازای بیرونی دارند. «گاوصندوق» به عنوان نخستین تجربه تلویزیونی «مازیار میری»، نمونه خوبی از سریالهایی است که صرفا برای پر کردن آنتن تهیه و تولید نمیشوند. بلکه اثری است که به مخاطبش احترام گذاشته و قصد ارتقای سلیقه او را دارد. عنوان بندی آغازین «گاوصندوق» گواه خوبی بر این ادعاست. ساختار سینمایی این عنوان بندی بیانگر این نکته است که کارگردان در نهایت حرفه ای گری، مخاطبش را به دیدن سریالی متفاوت دعوت میکند. اثری که در ساخت آن از خست دوری جسته و تا حد زیادی گشاده دست بوده است.«گاوصندوق» داستان آدمهای آشنایی است که میان ما هستند اما شاید دیده نمیشوند. فقط لازم است کمیدقت کرد و حوصله به خرج داد، تا بتوان آنها را دید. «گاوصندوق» به عنوان یک تجربه خوشایند در کارنامه «مازیار میری»، مهر ماندگاری میخورد. چرا که به جای آن که از «بایدها و نبایدها» بگوید، با مخاطبش از «آن چه هست» میگوید. به جای آن که خودش ببرد و بدوزد، سرکلاف را به دست بیننده میدهد تا با سلیقه خودش آن را باز کند یا بپیچد. بیتردید در وانفسای انبوه برنامههای تلویزیونی که در آنها کمتر میتوان نشانی از «حرمت به مخاطب» را سراغ گرفت، غنیمتی کمیاب است. اثری که چندین سر و گردن از برخی سریالهای پخش شده یا در حال پخش، بالاتر میایستد. آیا همین کافی نیست؟!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3052]