واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا، مادر پارساي وي نجمه و به روايتي خيزران نام داشت؛ او بزرگترين دختر امام هفتم (ع) و برجسته ترين آنها بود. دانشمند فرزانه حاج شيخ عباس قمي در اين باره مي نويسد: افضل آنها سيده جليله معظمهء فاطمه بنت امام موسي (ع) معروف به معصومه است. نام او فاطمه و مشهور ترين لقب ايشان معصومه است اين لقب را امام هشتم (ع) به وي عطا فرمود اگر چه روزگار با حبس هاي پي در پي و شهادت زود هنگام امام هشتم (ع) از همان اوان كودكي مهر و محبت پدرانه را از اين بانوي فرزانه دريغ نمود. ليكن دستان نوازشگر برادر بزرگوارش نگذاشت غبار غم بر آيينه دل او بنشيند آن حضرت (ع) از دوران كودكي به برادر بزرگوارش سخت انس گرفت و در دامن پر مهر وي پرورش يافت و از كشتزار دانش، حكمت، عصمت و عفاف امامتش خوشه ها چيد. القاب متعددي همچون طاهره ، عابده، رضيه، تقيه، عالمه، محدثه، حميده، و رشيده گوشه اي از فضيلتها و سجاياي اخلاقي آن بانوي گرامي را بازگو مي كند. در پي عزيمت اجباري حضرت رضا (ع) از مدينه به مرو در سال 200 قمري و يك سال بي خبري خاندان پيامبر (ص) از وي اين بانوي گرامي تاب دوري نياورد و براي آگاهي از حال برادر سختي سفر را به جان خريد و در سال 201 قمري از مدينه به قصد مرو راهي ايران شد. از چگونگي اين سفر و همراهان وي اطلاع دقيقي در دست نيست اما نوشته اند چون به ساوه رسيد سخت بيمار شد و از همراهان خواست وي را به قم برسانند. هنگامي كه خبر آمدن ايشان به خاندان سعد اشعري رسيد تصميم گرفتند به پيشواز آن حضرت بروند ولي يكي از آنان به نام موسي بن خزرج بر ديگران پيشي گرفت و شبانه به استقبال وي شتافت و پس از شرفيابي مهار ناقه آن حضرت را گرفت و به سوي قم حركت داد. علامه مجلسي از تاريخ قديم (تأليف فاضل دانشمند حسن بن محمد كه در سال 378 قمري نوشته شده) نقل مي كند كه گفت: قول صحيح تر اين است : هنگامي كه خبر ورود حضرت معصومه (س) به ساوه و خبر بيماري او به آل سعد (شيعيان عرب اشعري) رسيد آل سعد به اتفاق تصميم گرفتند به ساوه بروند و آن حضرت را دعوت كرده و به قم بياورند. حضرت معصومه (س) 16 يا 17 روز در خانه موسي بستري بود تا از دنيا رفت. نظر به اينكه حضرت معصومه (س) دهم يا دوازدهم ربيع الثاني از دنيا رفت و شانزده روز در قم زيست نتيجه مي گيريم كه ورود آن حضرت به قم تقريبا در روز 23 ربيع الاول سال 201 قمري بوده است. مردم قم كه اكثريت قاطع آنها شيعه بودند از ورود حضرت معصومه (س) به قم شادمان شدند و در اين چند روزي كه حضرت معصومه (س) در قم بود از فراق برادر مي گريست و بسيار غمگين بود در سراي موسي بن خزرج عبادتگاهي داشت كه هنوز باقي است و هم اكنون آن مكان مقدس با بنايي با شكوه مشخص است و در كنار آن مسجد مجلل و چند حجره وجود دارد كه به عنوان مدرسه علميه ستيه (در محله ميدان مير قم) خوانده مي شود. زميني كه هم اكنون مرقد مطهر حضرت معصومه (س) و صحن و سراي آن حضرت در آن جاي دارد در عصر ورود حضرت معصومه (س) به قم با نام بابلان خوانده مي شد و از باغهاي ساحلي موسي بن خزرج اشعري بود. پس از وفات حضرت معصومه (س) جنازه مطهر او را غسل داده و كفن كردند، و به همين زمين آوردند تا به خاك بسپارند. آل سعد؛ سردابي حفر كردند در اين وقت بين آل سعد اختلاف شد كه چه كسي جنازه آن حضرت را در آن سرداب به خاك بسپارد سرانجام اتفاق كردند كه سيدي پرهيزكار و پيرمردي پارسا كه به نام قادر معروف بود وارد سرداب شود و آن گوهر پاك را دفن كند. وقتي كه به سراغ آن پيرمرد رفتند ناگاه از جانب صحرا دو نفر سوار نقابدار پيدا شدند وقتي به نزديك رسيدند از مركب خود پياده شده و بر جنازه حضرت معصومه (س) نماز خواندند سپس داخل سرداب شده و جنازه را دفن كردند آنگاه بيرون آمدند و رفتند و كسي نفهميد كه آنها چه كسي بودند. آن گاه موسي بن خزرج سقف وسايباني از بوريا بر سر قبر مطهر برافراشت تا هنگامي كه زينب دختر امام جواد (ع) وارد قم شد و قبه اي بر روي آن مرقد مطهر بنا كرد. بعضي احتمال داده اند كه نقابدار حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) بوده اند اين موضوع نيز در جاي خود بسيار مورد توجه است از اين رو كه در مورد امامان (ع) دستور داده شده كه جنازه آنها را امام دفن كند. بعضي از خواص نيز داراي چنين امتيازي هستند مانند حضرت عباس (ع) كه جنازه مطهرش را امام سجاد (ع) دفن كرد وقتي بني اسد براي كمك پيش آمدند امام سجاد (ع) به آنها فرمود : كساني ( از فرشتگان و ملكوتيان) همراه من هستند و مرا در دفن جنازه حضرت عباس كمك مي كنند. 7389/616/1448
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 260]