تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 21 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر چیز دارای سیماست، سیمای دین شما نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799789881




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نوبل را به چشم و ابروی کسی نمی دهند


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نوبل را به چشم و ابروی کسی نمی دهند اهدای جایزه نوبل ادبیات 2010 به ماریو بارگاس یوسا اهدای جایزه نوبل ادبیات 2010 به ماریو بارگاس یوسا وي را به‎شدت شگفت‌زده کرد. نویسنده پرویی قصد داشت برای یک فصل، به منظور برپایی یک دوره کلاس ادبی در دانشگاه پرینستون در منهتن مقیم شود، اما پس از دریافت خبر اعطای جایزه ادبی نوبل، درخواست کرد که اولین کنفرانس خبری‌اش در مؤسسه «سروانتس» که در حوالی محل اقامتش بود، برگزار شود؛ جایی‎که 200 خبرنگار انتظار دیدارش را می‌کشیدند. بارگاس یوسا در اولین سخنانش گفت: «خبر دریافت جایزه به‎شدت شگفت‎زده‌ام کرد و بسیار برایم خوشایند بود. نوبل انگیزه‎ای بی‌حد و حصر به من خواهد داد. حدسم این است که روز‎های آینده، روال زندگی‌ام به‎شدت تغییر خواهد کرد، اما فکر نمی‌کنم در ساختار کاری‌ام تغییری ایجاد کند.»سئوال‌ و جواب‌‎هاي زير از دو مصاحبه يوسا بعد از دريافت جايزه نوبل ادبيات، استخراج شده است.پس از دریافت نوبل، اولین فکری که به ذهن‎تان آمد چه بود؟انتظارش را نداشتم. فکر کردم که واقعیت ندارد. گفتم، شاید یک شوخی باشد. مدت‌‎ها بود که نامم در میان فینالیست‌‎ها نبود. یاد «آلبرتو موراویا» افتادم که با او تماس گرفتند و همین خبر را به او دادند و او هم باور کرد، اما شوخی‌ای بیش نبود. از همه مهمتر آن‎که نام من در فهرست نبود و این مرا آسوده کرده بود. درج نامم در لیست کاندیدای دریافت جایزه برایم به یک کابوس سالانه تبدیل شده بود. همه با من تماس می‌گرفتند و صحت ماجرا را جویا می‌شدند، اما دبیر آکادمی سوئد گفت که تا 15 دقیقه دیگر خبر علنی خواهد شد. وقتی از طریق رسانه‎‎ها شنیدم، دیگر باورم شد.  ماریو بارگاس یوسا کسی بود که در این سال‌‎ها خود را متقاعد کرده بود که نویسنده‎ای نیست که جایزه نوبل از آن او شود. چرا؟ چرا؟ برای آن‎که به این نتیجه رسیده بودم که من در نوبل میان چهره‎‎های غیرنهایی جای داشته‌ام. من نویسنده‎ای مخالفم؛ همانند مخالفین مزاحم. در نتیجه به غلط می‌پنداشتم که هرگز نوبل به من تعلق نخواهد داشت. همیشه درست چیزی را که از مسائل برداشت می‌کنم، بر زبان نمی‌آورم. در نهایت همه این‎‎ها به من فهماند که نوع نگاه من به ادبیات با نگاه داوران جایزه متفاوت است. اما آکادمی ملی سوئد، درباره شما و آثارتان صحبت کرده است. می‌توانم آن را برای‎تان بخوانم؟ در متن آمده که: «جایزه را به ماریو بارگاس یوسا اهدا می‌کنیم؛ به‎خاطر تصویری که از ساختار‎های قدرت ترسیم می‌کند و نگاه برنده و ریزبینانه‌اش به مقاومت‌‎های فردی در مقابل قدرت‌‎ها و همچنین انقلاب‌‎ها و شکست‌هاست.»جدی می‌گویید؟ این بی‌نظیر است! بسیار دلشادم می‌کند. این‎‎ها چیز‌‎هایی هستند که بر آثار من حاکمند. این جملات به‎راستی گویای حق‌اند.  در این لحظات تکرار نشدنی، یاد کدام نویسندگان می‌افتید؟بورخس. چون این جایزه هیچ‎گاه به او تعلق نگرفت. او کسی بود که بیش از هرکسی شایستگی دریافت آن را داشت. پس از آن به یاد تمام استادان و پیشکسوتانی افتادم که حضورشان و قلم‎شان لذت خواندن را به من چشاند. در این لحظات حس می‌کنم که تمام کسانی که راه را برایم گشوده و به من جهت داده‌اند، همراهی‌ام می‌کنند. نویسندگانی همچون تولستوی، داستایفسکی، گونگورا، بورخس، مارتورل، فلوبر و توماس مان که همگی پیشوای من هستند. خصوصا فاکنر و سارتر به یادم می‌آیند. هرچند با گذر زمان از آن‎‎ها فاصله گرفتم، اما هنگامی که حرفه نویسندگی را آغاز کردم، اندیشه سارتر درباره ادبیات، و داشتن تعهد سیاسی هم‎زمان بسیار برایم مهم بودند. این نظریات او که ادبیات بر تاریخ اثر می‌گذارد و نویسندگی روشی برای عمل به تعهدات است، به‎خصوص با شرایط آن روز‎های آمریکای لاتین، همواره سرلوحه کار من بوده است. کجا از نوشتن لذت بردید؟در اولین جایی که از نویسندگی لذت بردم Pantaleón y las Visitadoras بود؛ اثری که به اوضاع ناخوشایند پرو و فساد دولتی می‌پردازد. در این کتاب بود که اولین‎بار خوش‎خلقی را با ادبیات آمیختم. قبل از آن هیچ‎گاه به شوخ‎طبعی اعتماد نمی‌کردم و مقصر آن را سارتر می‌دانم. حتی یک لبخند هم نمی‌توانی در آثارش بیابی. معتقدم که این فکر غلط را که ادبیات با شوخ‎طبعی سازگاری ندارد، او به من تزریق کرده است. اثری که بیش از همه آثارم مرا به کار گماشت، همین کتاب آخر است که به نام «رؤیا‎های سلتا» به چاپ خواهد رسید. چراکه کتابی است که مرا به سرزمین‌‎هایی برد که كم آن‎‎ها را مي‌شناختم. مرا به مطالعه و بازدید از ایرلند و کنگو واداشت. شخص اول داستان یک ایرلندی است که در مبارزه برای استقلال ایرلند گرفتار شده است و در بخش پرویی آمازون و کنگو زندگی می‌کند. اثر دیگری که به پایان رساندنش دشواری‌‎های بسیاری برایم به‎همراه داشت، کتاب «جنگ آخرالزمان» بود. برزیل را نمی‌شناختم و مجبور بودم آن کشور عظیم را شرح دهم. ماجرای پیچیده و دشواری بود و همزمان، به شکل باورنکردنی‌ای مهیج!  روش کار شما برای نویسندگی چیست؟کار زیاد، تصحیح زیاد، بازخوانی زیاد. کار کردن از دوشنبه تا شنبه روی کتابی که در حال نوشتن آن هستم. مقالات را هم یکشنبه‎‎ها می‌نویسم. واقعیت این است که لحظه‎ای از نوشتن دست برنمی‌دارم؛ چه در مسافرت و چه در تعطیلات، اما این ارزش خاصی به کارم نمی‌دهد. انجامش می‌دهم، چون به آن عشق می‌ورزم و نیازمند آن هستم. بزرگ‌ترین فاجعه برایم ننوشتن و مطالعه نکردن است. این مصیبت بزرگی خواهد بود. با ذوق و علاقه خاصی می‌نویسم، هرچند گاهی باعث سردرد برايم مي‌شود. نوشتن هرگز کار آسانی نیست. به‎واقع سخت است، اما در عوض می‌دانم و باور دارم که در درازمدت به بار خواهد نشست. می‌خواهم تا روز مرگم بنویسم و هیچ‎چیز این را تغییر نخواهد داد؛ حتی جایزه نوبل. در میان ادبیات آسان و عامه‌پسند و ادبیات پیچیده و دشوار، نویسنده باید خود را کجای این خط سیر قرار دهد؟ فرم و روش نویسندگی باید در مسیر پیشبرد داستانی باشد که نویسنده قصد نقل آن را دارد، اما دشواری اثر نباید بی‌دلیل و بی‌هدف باشد. اگر اثری این‎گونه خلق شود، هرچند دشوار و پیچیده باشد، خوانندگان را آموزش می‌دهد. کتاب‌‎هایی که خواندن‎شان در ابتدا غیرممکن به‎نظر می‌رسید، وقتی نوشته شدند و به چاپ رسیدند، با استقبال روبه‌رو شدند. چراکه به نسلی از خوانندگان کتاب، درس‌‎ها می‌آموختند. مانند «اولیس» اثر جیمز جویس که از نظر ساختار و زبان، کتابی بسیار پیچیده است و با آن‎که بعد از انتشار با مخالفت‌‎هایی روبه‌رو شد، یکی از پایه‎‎های ادبیات به‎شمار می‌رود و هر خواننده‎ای که کمی تجربه و دانش داشته باشد، می‌تواند از پس خواندن آن برآید. کتاب‌‎ها باید به خوانندگان‎شان آموزش و درس بدهند. اگر پیچیدگی کتاب با دلیل و هدف باشد، خواننده برای درک آن انگیزه دارد تا خود را به زحمت بیندازد، اما در حالتی که این دشواری و پیچیدگی کلام بر اساس منطق خاصی شکل گرفته باشد، تجربه نشان می‌دهد که موردتوجه قرار خواهد گرفت. کاری که فاکنر، پروست و جویس انجام می‌دهند، این است که هر روز خوانندگان بیشتری را جذب می‌کنند و بیش از زمانی‎که می‌زیستند، آثارشان مورد مطالعه قرار می‌گیرد. اگر ادبیات پیشرفت نکرده بود و شناخته نشده بود، همچنان همانند قرن‌‎ها پیش بودیم.  در این زمان، قدردانی خاص شما به چه کسی یا کسانی تعلق دارد؟وظیفه خود می‌دانم که از سرزمین اسپانیا تشکر کنم که بدون آن هرگز یک نویسنده نمی‌شدم و پس از آن من می‌خواهم یادی از «کارلوس باررال» ویراستار اولین کتابم بکنم. راستش در خواب هم نمی‌دیدم که کتاب‌هایم تا این اندازه خواننده پیدا کنند و به زبان‌‎های دیگر ترجمه شوند. بنابراین، عامل اصلی این امر را باررال می‌دانم. به‎نظرتان ادبیات و سیاست جدایی‎پذیرند؟سیاست و ادبیات، ارتباطی محکم با یکدیگر دارند، چراکه هر دو به‎شدت مخاطب خود را مجذوب می‌کنند. سیاست، ادبیات را قدرتمند خواهد ساخت. از سوی دیگر، معتقدم که رابطه ادبیات با سیاست، آن‎قدر در زندگی شهروندان و نوع بشر اساسی است که نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. در ادبیات غنی تاریخ، همواره شرایط مردم تحلیل شده است. ایجاد رابطه بین ادبیات و سیاست، کاری است که بزرگان ادبیات به آن پرداخته‌اند. مگر سروانتس، تولستوی یا فلوبر این‎گونه نبودند؟  به اعتقاد خودتان چرا جایزه نوبل به شما تعلق گرفت؟باید این را از اعضای آکادمی ملی سوئد پرسید. علاقه‌مندم فکر کنم که آن را به‎خاطر آثار ادبی‌ام به من اهدا کرده‌اند. فکر نمی‌کنم به‎خاطر چشم و ابرویم آن را به من بخشیده باشند. بیش از هرچیز مایلم به‎خاطر اندیشه‎هایم شایستگی دریافت آن را پیدا کرده باشم. به‎راستی جز آثار ادبی مگر چیز دیگری هم دارم؟ در پایان، وقت آن است که جمع‌بندی و نتیجه‌گیری کنیم. نوشته‎‎های شما تاکنون چه بوده‌اند و بعد از این‎ چه خواهند بود؟ نوشته‎هایم زندگی من هستند. خود من هستند. من خود همان ادبیاتی هستم که به کمک آن، قلم بر کاغذ می‌رانم. روزنامه‌نگاری هم برایم همین است. در مورد آینده باید بگویم که تمام عزم خود را جزم خواهم کرد که تغییری در آن حاصل نشود. نوبل یک دنیا انگیزه است، اما آینده را تغییر نخواهد داد. همچنان خلاقيت‎ها، علایق و آزادی‌هایم در اولویت قرار خواهند داشت و همچنان مانند یک نویسنده، روزنامه‌نگار و شهروند آزاد زندگی خواهم کرد. تعهداتم مانند گذشته خواهد بود که با افزایش مسئولیت‌‎هایی که این جایزه با خود برایم به‎همراه آورده، عجین خواهد شد و همچنان بر مرکب نویسندگی خواهم راند. من مانند فلوبر معتقدم که ادبیات، سیره من است و چیز دیگری جز آن ندارم. با همه پستی‌‎ها و بلندی‌هایش خوشبختی را برایم به ارمغان می‌آورد. ادبیات، بهترین‌‎های زندگی‌ام را به من بخشیده است؛ دوستانم و تجربیاتم را. قلب کار من چیزی غیر از ادبیات نیست و هر آن‎چه از من می‌جوشد، حاصل آن‌ست. بهترین چیزی است که بر زندگی من فرود آمده استهفته نامه پنجره




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن