واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روزهای خزان علی دایی
بخش ورزشی - دوباره ثابت شد که لزوما یک بازیکن بزرگ نمیتواند مربی بزرگی باشد و این فرضیه دو بار با ناکامی علی دایی اثبات شد.بار اول که در تیم ملی نتیجه نگرفت و اجباری برکنار شد و دومین بار با شکستهای پرسپولیس مجبور به استعفا شد. دایی با این دو ناکامی بزرگ ثابت کرد که اگرچه یک بازیکن نامدار در فوتبال آسیا و حتی جهان بود اما این بزرگ بودن نمیتواند تضمین کننده موفقیت در عرصه مربیگری هم باشد. اولین شکست خانگی تیم ملی ایران برابر عربستان و ثبت پنج شکست پیاپی نتایجی بود که با علی دایی ثبت شد و این دو نتیجه نام دایی را در مربیگری هم جاودانه کرد.* اولین تجربه دایی در مربیگریپس از جام جهانی 2006 هجمه وحشتناکی علیه دایی شکل گرفت. حتی موافقان دایی هم به منتقد دایی تبدیل شده بودند و همه دایی را مقصر باخت به مکزیک و پرتغال میدانستند. سایپا پس از سقوط "شهریار" تلاش کرد با جذب دایی از او چهرهای جدید و البته دوباره موفق بسازد. دایی در قامت یک بازیکن به سایپا رفت اما جایی در ترکیب "ورنر لورانت" سرمربی آن روزهای سایپا پیدا نکرد و نیمکت نشین شد.اگر قرار باشد به خاطر دو ناکامی بزرگ درباره آینده مربیگری دایی پیشبینی کنیم، میتوان گفت که حداقل تا چند سال او به نیمکتی در ایران نمیرسد اما با این حال شخصیت کاریزماتیک او طوری است که بعید نیست مدیران ورزشی را دوباره به سمت خود جلب کندبه گزارش گروه ورزشی تبیان؛ البته ورق برای دایی وقتی برگشت که سایپا و لورانت روی دور باخت افتادند و سرانجام مدیران سایپا حکم به برکناری سرمربی آلمانیشان دادند. از شانس خوش دایی، مدیران سایپا به او پیشنهاد سرمربیگری هم زمان با بازیگری دادند و دایی هم با استفاده از نظرات دوستان مشاورش قبول کرد که بدون گذراندن دورهای مربیگری هدایت سایپا را بر عهده بگیرد. در همان سال دایی سایپا را قهرمان کرد اما بسیاری این قهرمانی را به کارهایی که لورانت کرده بود، نسبت دادند. اما به هر حال این یک موفقیت بزرگ برای دایی، یک سال پس از جام جهانی کابوسوار آلمان به حساب میآمد.
* انتخاب شگفتآور فدراسیون فوتبالبه اندازه کافی داستان انتخاب دایی به عنوان سرمربی تیم ملی برای همه ملالآور شده است. همه به یاد دارند که چگونه دایی در واکنش به انتخاب احتمالی افشین قطبی به عنوان سرمربی تیم ملی به تمسخر گفت که "هر کس لابی بهتری داشته باشد، سرمربی تیم ملی میشود" و 48 ساعت بعدش در بهت همه به عنوان سرمربی جدید تیم ملی انتخاب شد. سابقه دایی اگرچه در مربیگری چندان روشن نبود اما همه به قدرت کاریزماتیک دایی ایمان داشتند و امیدوار بودند که دایی حتی بدون گذراندن کلاس مربیگری درجه A هم با تیم ملی در راه رسیدن به رقابتهای انتخابی جام جهانی 2010 به موفقیت برسد. شروع برای دایی و تیم ملی امیدوار کننده بود اما مشکلات دایی با تیم ملی از جایی شروع شد که ایران در ابوظبی برابر تیم امارات متوقف شد. از این بازی به بعد انتقادها اوج گرفت و با باخت برابر عربستان این انتقادها به بینهایت رسید تا جایی که فدراسیون فوتبال با فشارهای بیرونی مجبور به برکناری علی دایی شد.بعد از اخراج، به غیر از دوستان دایی که به او توصیه کرده بودند قدم در راه مربیگری بگذارد دیگر کسی از شهریار خبری نداشت و خودش هم ترجیح داد در قبال اتفاقات سکوت کند اما نه ماه بعد اتفاقی افتاد که دوباره همه را شگفتزده کرد.اگرچه دایی قدم در راه مربیگری گذاشته اما بسیاری از دلسوزان او افسوس میخورند که چرا دایی با شخصیت بینالمللیاش به سمت کارهای مدیریتی نرفت.* دایی دوباره همه را شوکه کردحبیب کاشانی در شوکه کردن جامعه فوتبال دست علی دایی را هم از پشت بسته اما این دو شگفتیساز در وسط فصل دوباره جامعه فوتبال را بهت زده کردند. در شرایطی که پرسپولیس با زلانکو کرانچار در رده سوم جدول بود، کاشانی، دایی را به عنوان سرمربی جدید پرسپولیس انتخاب کرد تا او با این کارش تا ساعتها هواداران را به شوک ببرد. او برای جلوگیری از شکایت کرانچار مراسم شیکی هم برگزار کرد و با تقدیر و اهدای هدایایی از کرانچار قدردانی کرد.دایی در آن روز قول قهرمانی نداد اما گفت که قطعا باید بهتر از کرانچار نتیجه بگیرد. گرچه پرسپولیس قهرمان لیگ برتر نشد اما پیروزی برابر استقلال و قهرمانی در جام حذفی در دیدار برابر فولاد گستر تبریز جایگاه دایی را مستحکم کرد.
فصل جدید را پرسپولیس باز هم با دایی آغاز کرد. این بار بر خلاف مرتبههای قبلی، سرمربی پرسپولیس تیمش را در فصل نقل و انتقالات بست اما در میان بازیکنان جدید پرسپولیس، صید بزرگی دیده نمیشد؛ با این حال همه خوشبین بودند که دایی با بازیکنانی نظیر محمد نوری و غلامرضا رضایی در لیگ دهم به موفقیت برسد.البته این خوش بینی تنها پنج هفته دوام آورد. پیروزیهای پرسپولیس سرپوشی بود بر نمایش ضعیف تیم دایی اما از روزی که پرسپولیس به استقلال باخت، روزهای دشوار دایی هم آغاز شد. باختهای پیاپی دایی و پرسپولیس ادامه داشت تا اینکه با برد برابر ذوب آهن و استیل آذین، پرسپولیس از بحران خارج شد اما پس از دو هفته دوباره باختهای پرسپولیس شروع شد. مس، پیکان، سپاهان، تراکتورسازی و صبا تیمهایی بودند که در پنج بازی پشت سر هم پرسپولیس را بردند تا این نتایج رکوردی جدید را به لحاظ شکستهای پیاپی در تاریخ پرسپولیس به ثبت برساند. بعد از باخت آخر، دایی استعفا داد اما بازیکنان به دایی اصرار کردند که بماند. با این حال دایی بار دیگر بازگشت تا معادلات پیچیده تر از گذشته شود.* آینده مبهم دایی در مربیگریاگر قرار باشد به خاطر دو ناکامی بزرگ درباره آینده مربیگری دایی پیشبینی کنیم، میتوان با قطعیت گفت که حداقل تا چند سال او به نیمکت مهمی در فوتبال ایران نمیرسد اما با این حال شخصیت کاریزماتیک او طوری است که بعید نیست مدیران ورزشی را دوباره به سمت خود جلب کند. اگرچه دایی قدم در راه مربیگری گذاشته اما بسیاری از دلسوزان او افسوس میخورند که چرا دایی با شخصیت بینالمللیاش به سمت کارهای مدیریتی نرفت.آیا دایی با نفوذی که در فیفا داشت نمیتوانست تا چند سال دیگر به عنوان رییس کنفدراسیون فوتبال آسیا به فوتبال ایران و قاره کمک کند؟ قطعا این سوالی است که دایی هم تا به حال چند بار در ذهنش مرور کرده اما دل او جای دیگری است؛ او میخواهد یک مربی بزرگ باشد اما هنوز راهش را یاد نگرفته است.نویسنده - محسن معتمدکیا گروه جامعه و ارتباطات
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 375]