واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نگاهي به "شيطان در لباس آبي"/قهرمان ناگزير
فيلم خارجي "شيطان در لباس آبي" ساخته كارل فرانكلين موقعيت يك قهرمان ناگزير را پيگيري ميكند كه ناخواسته وارد روابطي تو در تو شده و دوگانگي اتفاقات پيرامون او را به سطحي جديد ميرساند.
به گزارش خبرنگار مهر، كارگردان "شيطان در لباس آبي" تلاش ميكند با توجه به مولفههاي آشنا فيلمهاي نوآر خالق فيلمي شود كه فراز و نشيبهاي زندگي يك سياهپوست را محور اصلي خود قرار ميدهد و از دل اين پيگيري از واقعيتي تلخ پرده بردارد كه در بطن روابط و مناسبات و ماهيت جامعه حاضر موج ميزند.
فيلم با تأسي به آثار نمونهوار اين سبك و بخصوص آثار موسوم به فيلمهاي كارآگاهي با معرفي كوتاه قهرمان آغاز ميشود. ايزي رالينز (دنزل واشينگتن) كه سابقه حضور در جنگ جهاني دوم را دارد از معدود سياهپوستان شهر لس آنجلس است كه خانهاي از خود دارد، ولي پرداخت اقساط خانه او را در تنگنا قرار داده و به شدت دنبال كاري است تا از مخمصه نجات پيدا كند.
اين پيشزمينه كمك ميكند تا ناگزيري شخصيت برجسته شده و او را در موقعيت تضعيف شده انتخاب شدن قرار دهد. موقعيتي كه حتي اصول اخلاقي خاص او را در نزديك نشدن به كارهايي كه بوي خلاف ميدهند، تحت تأثير قرار داده و در واقع او را از امكان انتخاب كه ويژگي قهرمان قدرتمند نه ناگزير است، دور ميكند.
اين تعريف و موقعيت آغازين يادآور موقعيت اوليه فيلم تحسين شده "محله چينيها" رومن پولانسكي با بازي جك نيكلسن است. زني كه با پيشنهاد زير نظر گرفتن شوهرش سراغ يك كارآگاه خصوصي ميرود و اين آغاز ماجرايي است كه در انتها پيشنهاد اوليه را به طور كلي زير سئوال برده و همه جنبههاي آن را دروغين معرفي ميكند.
هر چند كارآگاه "محله چينيها" با وجود داشتن قدرت انتخاب به جهت كنجكاوي تحريك شده نميتواند از پيگيري ماجرا خودداري كند و خود را درگير بازي خطرناك ميكند، اما ايزي به جهت موقعيت ناگزير ترسيم شده تنها با تكيه بر شرايط خود وارد اين بازي خطرناك ميشود كه در ادامه همه وجوه زندگي و روابط افراد بلندپايه شهر را زير سئوال ميبرد.
پيشنهاد كاري اوليه جستجو براي پيدا كردن نامزد جوان يكي از مقامهاي شهر كه به معاشرت با سياهپوستان علاقه دارد، از وجه سياهپوست بودن ايزي هم كاربرد پيدا ميكند و به نوعي مكمل ناگزيري اين شخصيت در قبول پيشنهاد ميشود. از اين پس است كه ايزي براي انجام مأموريت وارد روابطي تو در تو ميشود كه در انتها مجموعهاي تمام و كمال از فساد را در پي دارد.
به گفته ديگر ايزي با هر گام در حال فاصله گرفتن از تعريف اوليه مأموريت خود و رسيدن به اطلاعاتي متفاوت با بازتاب بيروني آنهاست. عرض مسير اين جستجو به گونهاي تشكيل شده از مجموعهاي از خطوط داستاني و شخصيتهاي فرعي كه هر كدام مقطعي را پيش برده و كاركردهاي كليدي خود را بروز ميدهند.
سكانسي كه ايزي در حال رسيدگي به باغچه كوچك خانهاش است، رفيقش تيتر روزنامه را ميخواند كه به نوعي در تضاد با واقعيت موجود است كه ايزي به عمق آن نفوذ كرده و قلابي بودنش را فهميده است. ماشين شهردار جديد از مقابلش ميگذرد و ايزي به دوستش ميگويد بايد دنبال كاري جديد باشد، شايد خودش يك كارآگاه خصوصي مستقل شود و ...
در واقع ايزي با اين انتخاب نهايي كه در پي پشت سر گذاشتن تجربههاي انتحاري مياني نصيبش شده، صحه ميگذارد بر وجه انتخابگري كه ميتواند به عنوان امتياز كار جديدش تلقي شود و يك كد كاركردي ميدهد بر بيدار شدن روح جستجوگري كه به نظر ميآيد انگيزه و عامل پيشبرنده جذابتر براي رفتن به دل ماجراهاي اينچنيني است.
"شيطان در لباس آبي" محصول 1995 آمريكا ساعت 22 روز پنجشنبه 26 ارديبهشت از سينما يك پخش شد. دنزل واشينگتن، تام سايزمور، جنيفر بيلز و دن چيدل بازيگران فيلم هستند و داستان درباره سرباز سابق جنگ جهاني دوم است كه پيشنهاد يافتن زني را قبول ميكند، بيآنكه بداند به شبكهاي از جنايت، حقالسكوت، فساد پليس و زندگي خصوصي سياستمداران وارد ميشود.
جمعه 27 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]