واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اوجب واجبات از نگاه سعید حجاریان من بين دين و ايدئولوژي تفاوت ميگذارم. ايدئولوژي يك مفهوم مدرن است و دولتهاي ايدئولوژيك به يكسانسازي تمايل دارند؛ يعني اينكه دولت ميخواهد در ضمير مردم تصرف كند و در عرصه خصوصي مردم دخالت كند و برايش كافي نيست كه مردم فقط ظواهر شرعي را رعايت كنند.
سعيد حجاريان عضو شوراي مركزي حزب مشاركت در گفتوگويي مشروح با فارس با بيان اينكه «اكنون دغدغه ذهني من اخلاق سياسي است» تصريح كرد:به بيان فارابي، اسقاط «دولت ايدئولوژيك» از اوجب واجبات است؛ ولو آنكه نام «دولت ديني» را يدك بكشد. سعيد حجاريان عضو شاخص جريان اصلاحطلب و عضو شوراي مركزي حزب مشاركت در گفتوگو باخبرگزاري فارس در پاسخ به اين سوال كه آيا سخنان شما در زمينه لزوم تفكيك حوزه دين و سياست به معناي لزوم ديوار كشيدن بين اين دو حوزه است؟ گفت: من بين دين و ايدئولوژي تفاوت ميگذارم. ايدئولوژي يك مفهوم مدرن است و دولتهاي ايدئولوژيك به يكسانسازي تمايل دارند؛ يعني اينكه دولت ميخواهد در ضمير مردم تصرف كند و در عرصه خصوصي مردم دخالت كند و برايش كافي نيست كه مردم فقط ظواهر شرعي را رعايت كنند. حجاريان افزود: ما بايد خيلي مواظب باشيم كه به اين دام نيافتيم؛ چون علاوه بر تبعات سياسي، اجتماعي و رواني پيامدهاي اخلاقي مهمي هم در پي دارد؛ مثل رياكاري، تملق، چاپلوسي، رانتخواري و غيره. چنين نظامي قطعاً به بيان فارابي جزو مدينههاي ضاله خواهد بود كه نه تنها حفظ آن واجب نيست؛ بلكه اسقاط آن از اوجب واجبات است؛ ولو آنكه نامي ديني را يدك بكشد. وي در واكنش به اينكه پس معتقد به جدايي دين از سياست به صورتي كه بين آنها ديواري كشيده شود و كاملاً از هم جدا شوند، نيستيد؟ اظهار داشت: نگرانم كه در ايران تحت عنوان «دولت ديني» به سمت دولت ايدئولوژيك پيش برويم و خواه ناخواه دچار همان عوارضي شويم كه اتحاد شوروي و حزب بعث شد. شايد بعضي متفكرين كه به كلي قائل به جدايي نهاد دين از نهاد دولت هستند، از تبعات ناگزير دولت ديني در عصر جديد كه منتهي به دولتي ايدئولوژيك ميشود، نگرانند. عضو شوراي مركزي حزب مشاركت، دغدغه ذهني فعلي خود را «اخلاق سياسي» عنوان كرد و در پاسخ به اين سوال كه چه ايجاب و تاكيدي بوده كه به اين سمت كشيده شديد؟ تصريح كرد: جمعبندي من اين است كه مدتهاست بين اين دو حوزه خيلي فاصله افتاده است؛ حتي در سطح نخبگان. مردم الان فكر ميكنند كه سياست يك امر "بي پدر و مادر" است. حجاريان با بيان اينكه «من قبلاً گفتم اصلاحات مرد، زندهباد اصلاحات!» اما بحث جديد من عمقتر از مباحث گذشته است كه نه تنها دامنگير اصلاحات ميشود بلكه از آن بالاتر به كل دولت و نظام باز ميگردد و ما تا نتوانيم اين گره را باز كنيم، قافله سياست تا به حشر لنگ خواهد بود»، در پاسخ به اين سوال كه آيا شما نسبت به اصلاحاتي كه زمان آقاي خاتمي صورت گرفته بود انتقاد داريد؟ بيان داشت: رابطه من با هر كسي رابطه «اتحاد و انتقاد» است؛ منتها با بعضي رابطه انتقاديام بيشتر است و با بعضي رابطه اتحاديام بيشتر است. وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه اين انتقاد بابت چه بوده و چه اشكالاتي در آن اصلاحات وجود داشته است و آيا اين انتقادات همان نكاتي است كه آقاي محمدرضا تاجيك در سخنراني اخير خود مطرح كردهاند؟ خاطرنشان ساخت: آقاي تاجيك حرف خودش را زده است. اين فعال سياسي در پاسخ به اينكه آيا شما حرفهاي آقاي تاجيك را قبول نداريد؟ حرفهاي تاجيك را غير از مواضع خود برشمرد و مجدداً در واكنش به اينكه آقاي تاجيك معتقد بود كه ما مرزبنديهاي خود را مشخص نكرديم و بعضي جريانهاي خط امامي"سوپر آمريكايي" شدند، تاكيد كرد: «نه، اين حرف را قبول ندارم.» حجاريان مهمترين عامل توسعه و پيشرفت كشور را وجود اعتماد در جامعه عنوان كرد و در تشريح انواع آن، «اعتماد به نفس، اعتماد به جامعه و اعتماد به احزاب و دولت» را برشمرد و گفت: امروز اعتماد در جامعه ما خيلي كم شده است. اعتماد به نفس كم شده، زمان ما اعتماد به نفس بالا بود و بچهها ميخواستند شاه را بيرون كنند. جوان الان ميخواهد برود دانشگاه صنعتي شريف درس بخواند و سرش در كتاب باشد. البته منظور من همه نيستند. همه نه،بسيجيها هم دنبال درس هستند و دنبال چيزهاي ديگر كمتر هستند، اما به روزمرگي افتادهاند. در مورد اعتماد به جامعه، بايد مردم بتوانند به جامعه اعتماد كنند؛ مثلاً شما بخواهيد برويد شريك بگيريد،ميترسيد. وي همچنين عدم اعتماد به دولت و نظام سياسي را از مشكلات ديگر امروز كشور اعلام كرد و افزود: به دولت بايد بتوان اعتماد كرد، اما امروز دولت يك چيز ميگويد و شما يك چيز ديگر ميگوييد. مثلاً سرمايهگذاري ميكنيد در زمينه كاري و كالا يا خدماتي توليد ميكنيد،دولت همان جنس را از خارج وارد ميكند و توي بازار ميريزد،خوب شما ورشكسته ميشويد،مثلاً ميوه؛ سيب،انگور و گلابي از شيلي وارد ميكنند و ... اينها ضد مشاركتي است. عضو شوراي مركزي حزب مشاركت، راهحل رفع اين مشكلات را توجه به اخلاق در جامعه عنوان كرد. حجاريان در پاسخ به اينكه اصلاح را بايد از كجا شروع نمود؟ تصريح كرد: به نظر من اصلاح از بالا واجبتر و اولي است. البته شايد خود دولت نخواهد اصلاحات ايجاد كند،ملت خودش بايد دست به كار شود. بايد جامعه مدني را تقويت كرد و سنديكاها و اتحاديههاي مستقل ايجاد نمود تا بتوانند به عنوان پايگاه احزاب به تقويت آنها بپردازند. وي در پاسخ به اين سوال كه در شرايط كنوني اميدي هست كه در عرصه اجتماعي فضاي بهتري ايجاد شود؟ تاكيد كرد: من قبلاً هم گفتم جامعه ما، جامعه رشيدي است؛ به شرطي كه گسست نسلي ايجاد نشود. اعتماد سازي بايد كرد؛ مثلاً اين تلويزيون معلوم نيست كه چه ميكند، من اگر آقاي ضرغامي را ببينم به او ميگويم چه ميكني در اين تلويزيون؟! اين چه برنامههايي است كه ساخته ميشود،اغلب آنها بياعتمادي، كلك و دروغ را ترويج ميكنند. حجاريان در واكنش به سوالي مبني بر اينكه «براي اعتمادسازي به نظام سياسي، احزاب خيلي موثرند اما از اعتمادسازي كه مهمترين عنصر آن قبول مسئوليت است طفره ميروند؛ به عنوان مثال چرا در اين هشت سالي كه دوم خرداد و دولت خاتمي بود و هيچ مانعي هم نبود، تنها در آخرين ماهها حزب مشاركت آمد و تاكيد كرد كه روزنامه مشاركت ارگان اين حزب است، يعني چهار پنج سال فرار ميكرد از اين كه ارگان داشته باشد و البته هميشه روزنامه داشت، اما به اسم فرد بود و كمتر ميآمد بگويد كه اين روزنامه ارگان حزب مشاركت است و حتي نميخواستند مسئوليت يك روزنامه را به پاي خودشان بنويسند؟» گفت: بله،آقاي هاشمي هم نگفت عضو حزب هستم. آقاي خاتمي هم نگفت عضو حزب هستم و آقاي احمدينژاد هم نگفت عضو حزب هستم. شايد مردم ما تصوير و خاطره ذهني دقيق و مثبتي از حزب و فعاليت حزبي ندارند. وقتي اسم حزب را ميآوريم آنها يا به ياد جنگ احزاب ميافتند كه عليه پيامبر يك ائتلافي تشكيل شد و صدمات مهمي به مسلمانان وارد كرد يا به ياد حزب توده ميافتند كه جوانانشان را از دست آنها ميگرفت. عضو شوراي مركزي حزب مشاركت در تشريح مواضع خود و حزب متبوعش درباره پرونده هستهاي گفت: ما احساس كرديم كه به سمت يك درگيري نظامي پيش ميرويم،در اين زمينه با مقامات گوناگون ديدار و گفتوگو و نگراني خود را اعلام كرديم و گفتيم در اينباره احساس خطر ميكنيم. ما نميگوييم غني سازي كاملاً متوقف شود ولي ميتوان براي مدتي از غني سازي دست برداريم تا آبها از آسياب بيفتد. حل اين مسئله راه دارد و به نظر من راه تيم قبلي قابل قبولتر است. دكتر روحاني مطلبي در نشريه راهبرد چاپ كرد كه همان موضع ماست. وي با بيان اينكه احزاب اصلاحطلب ضربهگير عرصه سياست بودند، اظهار داشت: اگر احزاب اصلاحطلب نبودند، پس از سال 76جنبش چريكي در ايران راه افتاده بود. اگر آقاي ناطقنوري سر كار ميآمد حتماً يك عدهاي ميرفتند توي فاز چريكي. حجاريان در پاسخ به اين سوال كه علت مخالفت حزب مشاركت و سازمان مجاهدين با جبهه دموكراسي خواهي چيست؟ بيان داشت: مشاركت در كنگره اخير خود اعلام كرده است كه در اين جبهه شركت ميكند و سه نماينده دارد. وي در پاسخ به اين سوال كه آيا جبهه دموكراسي خواهي پا ميگيرد؟ خاطرنشان كرد: اساسنامهاش را الان تمام كردهاند و دادهاند به احزاب ديگر تا آن را بخوانند. انشاءالله كار آن به نتيجه ميرسد. عضو ارشد جريان اصلاحطلب اضافه كرد: من ميگويم كه ما جبهههاي مختلف را نياز داريم، حتي يك بار گفتم كه براي صلح هم بايد جبهه راه انداخت و حتي ميتوان متفقاً با حزب موتلفه همكاري كرد. حجاريان در واكنش به اين سوال كه آينده حزب مشاركت را در پروسه جبهه اصلاحات چگونه ميبينيد و آيا اين تشكل باز هم در رأس نقشآفريني ميكند يا خير؟ گفت: حزب مشاركت ريزش كرده و انتظار رويش داريم و برنامههايي را در دست اجرا داريم. حزب مشاركت براي انتخابات رياست جمهوري بعدي برنامههاي گسترده و خاصي دارد و شخصيت سازي ميخواهد بكند و در گفتمان حزب هم تحول رخ خواهد داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]