تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833766361
سردار سرخيري :با آزادسازي خرمشهر فلسفه شکست ناپذيري صدام از بين رفت
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اين گوشه اي از سخنان عباس سرخيري، از سرداران جنگ در عمليات بيت المقدس است که اضافه مي کند: رمز حماسه بيت المقدس در همان جمله حضرت امام که فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد کرد متجلي است، اين جمله سري دارد و آن ، اين که عقلانيت، شجاعت و توکل در اين عمليات متجلي شد. فرمانده توپخانه قرارگاه نصر گفت: آمريکايي ها از تصرف 10 ها هزار کيلومتر از مرزهاي ايران خوشحال بودند که با اين عمليات به طور مجدد دغدغه و وحشت آنها از پيروزي انقلاب اسلامي متجلي شد، اين پيروزي همانطور که براي دوستان انقلاب اسلامي مسرت بخش بود براي دشمنان ما بسيار ناراحت کننده بود. سرخيري ادامه مي دهد: تصور دشمن اين بود که اگر بخواهيم خرمشهر را آزاد کنيم بايد با گذر از روبه روي کوت شيخ و يا عبور از ضلع جنوبي کارون در منطقه فياضيه آبادان وارد شده و دشمن را شکست دهيم، استحکامات دشمن به تصور اين که ممکن است از طريق هوايي، منطقه بين پمپ بنزين تا پليس را هلي برد کنيم بي حد و حصر بود به گونه اي که منطقه را از لوله هاي آهني، ماشين هاي اسقاطي و انواع و اقسام اشيايي که در هنگام ورود چترباز باعث از بين رفتن او شود مملو کرده بود. وي افزود: در منطقه عمومي خرمشهر حد فاصل شهر خرمشهر تا حدود پنج کيلومتري آن را دشمن به تصور اين که ما از اين منطقه وارد مي شويم از سيمهاي خاردار، بشکه هاي فوگاز و انواع و اقسام مين ها انباشته کرده بود، عبور از اين منطقه براي نيرويي با مشخصات سپاه، بسيج و حتي ارتش با آن همه توانمندي امکان پذير نبود، اينجاست که جمله معروف امام خود را نشان مي دهد يعني تدبيري را خداوند در ذهن فرماندهان ايجاد کرد که از نقطه ديگري وارد شوند و از اين نقطه وارد شدن به معناي انتحار است. سرخيري اضافه کرد: در عمليات هاي قبلي مانند عمليات فتح المبين و طريق القدس هم به نوعي ديگر دشمن را غافلگير کرده بوديم و عنايت الهي شامل حال فرماندهان و رزمندگان اسلام شده بود اما وسعت عمليات بيت المقدس که شايد نيمي از خاک لبنان يعني حدود هفت هزار کيلومتر را شامل مي شد تدبير بزرگتري مي خواست و به همين دليل است که امام آن جمله معروف را فرمودند. وي گفت: تدبير ديگري که به عنوان يک راهکار اساسي توانست به کمک رزمندگان و فرماندهان بيايد طرح ريزي و شناسايي بود که قبل از عمليات فتح المبين در همين منطقه انجام شد، در حدفاصل روستاي محمديه تا سلمانيه شناسايي انجام و متوجه شديم عراق در اين منطقه تا 70 کيلومتري بالاي اهواز هيچ نيرويي ندارد و اين موهبت الهي بود که با وجود اين که ارتش عراق در ضلع جنوبي کارون از تجمع نيرو و استحکامات بي حد حصري برخوردار بود اما از حدود 30 تا 40 کيلومتر بعد از اين منطقه تا ساحل کارون عاري از نيرو بود و اين يک فرصتي براي رزمندگان اسلام بود که از آن استفاده شد. مسوول ادوات تيپ هشت نجف اشرف اظهار مي دارد: با شناسايي که انجام شد مشخص شد که راهکار جبهه از اين نقطه است و ما بايد در يک فاصله دورتر آنجايي که دشمن غافل است وارد شويم. سرعت عملي که بچه هاي اطلاعات انجام داده و اين نقطه را شناسايي کردند باعث شد تا آمادگي لازم براي عمليات فتح المبين فراهم شود، يعني همزمان با عمليات فتح المبين، شناسايي و طرح ريزي عمليات بيت المقدس هم در حال آماده سازي بود. سردار سرخيري اظهار داشت: از طرفي براي ارتش عراق با توجه به ضربات سختي که در عمليات ثامن الائمه و طريق القدس متحمل شده بود فرصت و توان اين که بتواند ساحل طولاني کارون را به موازات جاده آبادان- اهواز بپوشاند مقدور نبود هم از جهت نيروهاي کمي و کيفي و هم اين که ضربات اين سه عمليات کاملا عراق را از پا انداخته بود، تنها کاري که عراق انجام داد اين بود که سراسر جاده خرمشهر را با استفاده از خاکريز پوشانده بود، در فواصل مشخص هر يکصد متر سنگر کار گذاشته بود که از دور به نظر مي رسيد سنگر نفرات آماده است و خيلي عجولانه هم در حد فاصل کارون تا جاده هم کمين هايي را کار گذاشته بود اما اين ها نمي توانست براي عراق راهکار و چاره ساز باشد، به محض اين که عمليات فتح المبين با موفقيت انجام شد و خطوط پدافندي را به لشگر 77 واگذار کردند سپاه به همراه بسيج به سرعت خود را به جبهه جنوب رساندند که اين سرعت عمل براي ارتش عراق امکان پذير نبود. مسوول ادوات تيپ 46 فجر افزود: براي عراق که در جبهه هاي فتح المبين و طريق القدس با شکست سنگيني مواجه و بسياري از نيروهايش منهدم شده بود امکان اين که بتواند خود را به سرعت به جبهه جنوب برسانند امکان پذير نبود، استقرار نيروهاي بسيج در سراسر جاده اهواز – آبادان در حوالي دارخوين به طرف آبادان دشمن را متوجه کرد که فلش حمله اينجاست که اقدام به شناسايي از طريق هواپيما کرد و برخي هواپيماهاي آنها که وظيفه بمباران داشتند در حدود روستاي سلمانيه برخي مواضع نيروهاي خودي را بمباران کردند و يکي از هواپيماهاي آنها که سوخوف هفت بود توسط پداقند هوايي سرنگون و خلبان آن نيز دستگير شد، خلبان را که دستگير کرديم گفت که هواپيماي شناسايي هستم شوق رزمندگان براي دستگيري خلبان که اهل سنت بود در هنگام سقوط هواپيما مثال زدني بود، خلبان با چتر نجات به پايين مي آمد و رزمندگان از پايين مثل موجي به طرف او مي آمدند. وي ادامه داد: قرار شد که نيروهاي سپاه و ارتش از کارون عبور کنند که اين توکل بسيار بالايي بود و قابل قبول نيست که يک نيروي نظامي عمده قواي خود را از نقطه رهايي به ساحلي ببرد که پشت سر آن رودخانه باشد و اين خود جسارت خاصي مي خواست لذا با ايجاد سه پل روي رودخانه کارون در ساعت 24 روز 10 ارديبهشت از اين رودخانه عبور کرديم، در مرحله اول بين 30 تا 35 کيلومتر هيچ نيرويي به جز کمين هايي از دشمن که مقاومت هاي کمي از خود نشان دادند و توسط نيروهاي خودي منهدم شدند بر سر راه نبود. سرخيري خاطرنشان کرد: در لحظات اوليه بچه هاي آبادان و خرمشهر جاده را که ديدند خوشحال شدند جاده را مي بوسيبدند و شور و شوق عجيبي در آنها بود، چرا که سرزمينشان بود و 22 ماه دست دشمن بود، ساعت ها به اين منوال گذشت هنوز يک حالت احساسي همراه با شور و شوق در رزمندگان غالب بود،در اين فاصله برخي نيروهاي ارتش عراق که به مرخصي رفته بودند در حال بازگشت بودند و فکر مي کردند که مثل روزهاي اول مي توانند به خرمشهر بروند، راننده هاي ماشين هاي عراقي که از جاده عبور مي کردند باورشان نمي شد که اين جاده به دست نيروهاي نظامي ما افتاده بود. حدوداي ساعت 10 بود که متوجه شدند و ديده بان هاي عراق و عوامل خبري از حضور نيروهاي ايراني در جاده با خبر شدند. وي اضافه کرد: به اين نحو مرحله يک به اتمام رسيد در فاصله بين اين مرحله و مرحله دوم کار آماده سازي نيروها انجام شد، تدبيري که سردار رشيد به خرج داده بودند اين بود که گفت تانک هاي خودي با چراغ روشن حرکت کنند و هر تانکي چراغ خاموش بود را مورد هدف قرار مي دادند که به اين نحو مرز به دست نيروهاي خودي افتاد. سرخيري شاه بيت پيروزي در عمليات بيت المقدس را مربوط به مرحله سوم اين عمليات دانست و گفت: در اين مرحله در پنج کيلومتري خرمشهر بوديم که برخي ترديدها به وجود آمد اما با تدابيري که انديشيده شد قرار شد وارد خرمشهر شويم که در اين مرحله به طور کامل خرمشهر محاصره شده بود در اين فاصله دو تن از افسران گارد عراقي آمدند و خود را تسليم کردند که به حضور سردار شهيد صياد شيرازي برديم که اعلام کردند به اين هايي که در خرمشهر محاصره شده اند امان دهيد تسليم مي شوند. وي ادامه داد: در حوالي گمرک بلندگويي به روي آمبولانسي که از عراقي ها به غنيمت گرفته بوديم نصب شد يکي از برادران که اصفهاني بود اما لهجه عربي زيبايي داشت شروع به صحبت با نيروهاي عراقي که در خرمشهر محاصره شده بودند کرد. مسوول ادوات تيپ 46 فجر گفت: در خرمشهر بسياري از افسران عراقي بودند که مانع تسليم شدن بودند و اين کار را مشکل مي کرد بعد از اين که امان داده شد نيروهاي عراقي خود را تسليم کردند. در اين کشاکش، نيروهاي تدارکاتچي تمامي نياز رزمندگان را اعم از غذا، مهمات و هر چيز ديگر با شجاعت خاصي تا پاي نيروها مي آوردند که يکي از نقاط مثبت جنگ ما بود که تمامي خطوط ما هم پاي هم مي آمدند. اين سردار جنگ اظهار داشت: بعد از اين که امان داده شد و جنگ و گريز در خرمشهر ادامه داشت در نهايت خط دفاعي در خرمشهر شکسته شد و به يک باره فوج فوج نيروهاي عراقي در حالي که خسته و گرسنه بوده و پيراهن نظامي خود را از تن در آورده بودند يا خميني گويان از خط خرمشهر عبور کرده و وارد نيروهاي خودي شدند به حدي تجمع اسراي عراقي زياد بود که جيپي در دستم بود آن را کنار زدم، نشستم و به اين ها نگاه مي کردم، عبور براي هيچ خودرويي ميسر نبود ، حدود 10 ، 20 هزار نيرو وارد جاده 20 متري شدند و اين در حالي بود که صداي انفجار، تيراندازي و انفجار خمپاره 60 در داخل خرمشهر به گوش مي رسيد و نشان مي داد درگيري بين موافقان و مخالفان تسليم وجود داشت. وي اين ها را نويد دهنده اولين بارقه هاي اميد براي آزادي خرمشهر عنوان کرد و گفت: اين در حالي بود که به پنج کيلومتري خرمشهر رسيده بوديم و در اين مرحله تيپ هاي امام حسين(ع) و هشت نجف ، تيپ المهدي و تيپ 27 عمده قوايي بود به همراه ارتش که قرار بود مرز را نگه دارد که مقاومت عراقي ها با اين نيروها مثال زدني بود و منجر به اين شد که عمده قواي اينها به شکل وحشتناکي از بين روند. وي خاطرنشان کرد: خرمشهر سرزميني بود که صدام در جمله اي گفته بود خرمشهر به مثابه بالشتي براي بصره است يعني استراحتگاه بصره است به تعبيري هم گفته بود کليد فتح بصره خرمشهر است. روش صدام اين بود وقتي شکست مي خورد شايد هم براي احياي روحيه از دست رفته نظاميان خود اقدام به دادن مدال مي کرد ، اما اطلاعاتي که از افسران اصيل به دست آمده اين که مي گفتند صدام به حدي متاثر بود که وقتي مدال را به افسراني که در خرمشهر شکست خورده بودند مي داد مي گفت دلم مي خوالست سرهاي شما را زير تانک مي گذاشتم و له مي کردم. اي واي که محمره از دست رفت و اين افسوس صدام بود. فرمانده تيپ زرهي 72 محرم گفت: وقتي خرمشهر به دست ما افتاد، کسينجر، گفته بود منطقه به خطر افتاد و نخست وزير وقت اسرائيل نيز گفته بود اگر ايران از دجله عبور کند ما وارد خواهيم شد فتح خرمشهر نتايج خيلي بزرگي داشت تا اون موقع صدام به عنوان قدرت اول منطقه و شخصي نفوذناپذير و شکست ناپذير در منطقه وانمود مي شد ، اما از آن سوي هم ملت هاي در بند اين ها که طرفدار جمهوري اسلامي بودند دغدغه شکست انقلاب را داشتند که با پيروري و فتح خرمشهر فلسفه شکست ناپذيري صدام از بين رفت و عزت و سربلندي براي جمهوري اسلامي را در برداشت و از نتايج گهربار اين عمليات متولد شدن حزب الله در لبنان بود. وي يادآوري کرد: عراف در جنگ هشت ساله 200 ميليارد دلار خرج کرد و بعد از عمليات بيت المقدس مشاوره جهاني به صدام داده شد و. 48 ساعت قبل از عمليات رمضان قطعنامه 514 را شوراي امنيت تصويب کرد که همه نيروها عقب نشيني کرده و آتش بس برقرار شود و به مرزهاي بين المللي برگردند چون وحشت اين را داشتند که پيشروي نيروهاي ايراني صدام را در معرض خطر قرار دهد. 645/642
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 634]
-
گوناگون
پربازدیدترینها