واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روزهاي تازه سينما در دنياي مجازي
در ژوئن سال 1941 يکي از سينماروهاي حرفهاي به نام ديويد استفنز نامهاي به فرانک کاپرا، کارگردان، درباره آخرين فيلمش «ملاقات باجان دو» نوشت و با اينکه استفنز نگران بود نوشتن اين نامه تاخير او براي حضور در کار را به همراه داشته باشد اما تا ساعت 3صبح بيدار ماند و براي کاپرا نوشت که نگرانيها و بدبينيها نسبت به فارغ التحصيلان دبيرستان بياساس است چون به ما در دبيرستان گفته شده بود بايد خودمان را آماده مبارزه با دنيايي بيرحم کنيم.حالا در قرن بيست ويکم شايد مشکل باشد چنين نامهاي را در فرمت 140 کلمهاي سايت اجتماعي توييتر گنجاند. اما اين سايت با پيشرفت تکنولوژي تنها يکي از ابزار موجود براي ارتباط فيلمسازان و علاقهمندان سينماست. اين ارتباط ميتواند تجربه ما را از فيلم ديدن و سازندگانش به کلي تغيير دهد. در دوران قديمي استوديويي، تنها معدود فيلمسازاني براي تماشاگران از طريق نامه قابل دسترسي بودند و اگر همه آلفرد هيچکاک را ميشناختند اما کمتر کسي با آدرس ويليام ديترل يا دبليو وان ديک آشنا بود و تنها با فرارسيدن اواخر دهه 1960 بود که ظهور کارگردانان مولف سبب شد تا کارگردانها هم ستاره باشند و امروزه اکثر آنها فقط يک کليک با تماشاگران فاصله دارند. کوين اسميت، کمدين و کارگردان فيلمهايي چون « فروشندهها» يا «دوگما» از اولين کارگردانهايي بود که با اينترنت آشتي کرد و به ارتباط با تماشاگران از اين طريق پرداخت.او براي اين کار 2سايت طراحي کرده که اخبار مربوط به فيلمهايش و همچنين برنامههاي کمدياش را براي علاقهمندانش توضيح ميدهد و حتي در اين سايتها دست به فروش برخي اقلام مربوط به فيلمهايش از جمله کتي که در فيلم «سايلنت بابت» تن خودش بود يا عينک استفاده شده در فيلم دوگما زده است. اين بخشي از امپراتوري مجازي اسميت است که توسط ديگران در سالهاي اخير کپي برداري شد. حالا استوديوديزني هم سايت ويژهاي براي هر يک از شخصيتهاي کارتون داستان اسباب بازي دارد يا جورج لوکاس در سايت جنگهاي ستارهاي دست به فروش اجناس مربوط به اولين فيلم اين سري پرطرفدار زده است.حالا در قرن بيست ويکم شايد مشکل باشد چنين نامهاي را در فرمت 140 کلمهاي سايت اجتماعي توييتر گنجاند. اما اين سايت با پيشرفت تکنولوژي تنها يکي از ابزار موجود براي ارتباط فيلمسازان و علاقهمندان سينماست.گاهي اوقات فيلمسازان حوصله حضور در دنياي مجازي را ندارند يا اصلا به آن اعتقادي ندارند و اين وظيفه طرفداران دوآتشه آنهاست که آستين بالا بزنند و سايتي براي آنها دست و پا کنند؛ سايت خوبي که براي مارتين اسکورسيزي در اينترنت وجود دارد اما به هيچ عنوان از سوي خود اين کارگردان تاييد يا حمايت نشده، ميتواند منبع اطلاعاتي خوبي براي علاقهمندان فيلمهايش باشد البته سايت مشابهي هم براي ديويد فينچر راه اندازي شده است. آخرين مطلب اين سايت آموزنده گفتوگويي با اسکات بريک، نويسنده فيلمنامه «ملاقات با راما» براساس داستاني از آرتورسي کلارک است که قرار است توسط فينچر کارگرداني شود.برخي از اين سايتها هم شما را در جريان آخرين فعاليتهاي کارگردانهايي که مدتي است در دنياي سينما حضور ندارند قرار ميدهند؛ بهعنوان مثال در يکي از اين سايتها ميتوان آخرين اخبار را درباره رني هارلين فنلاندي خواند و متوجه شد که در ماه آوريل گذشته تدوين و ساخت موسيقي آخرين فيلمش آغاز شده است و در وب سايت مايکل بي هم آخرين تيزر او براي شرکت ويکتوريا قابل دسترسي است، هر چند که او چند سالي است که فيلمي نداشته است. اهميت چنين سايتهايي زماني مشخص ميشود که به ياد بياوريم در سال قبل خبر اخراج مگان فاکس، هنرپيشه همين سري ترانسفورمرز از طريق سايت مايکل بيمنتشر شد و پس از آن فاکس هم در سايت خودش بي را با هيتلر مقايسه کرد. در ماه اکتبر گذشته هم جان آگوست، فيلمنامه نويس در سايت خودش ماجراي تمامي مصائبي را که او به همراه جوردن مشنر در ارائه فيلمنامه شاهزاده ايراني به استوديوهاي فيلمسازي متحمل شده بود و پاسخهاي منفياي را که شنيده بود روايت کرد.برخي ديگر از فيلمسازان فيلمهايشان را مجاني روي اينترنت در اختيار ديگران قرار ميدهند و برخي ديگر براي تماشا، خواهان پرداخت مبلغ اندکي ميشوند. کارگرداني مثل جان ريس و تهيهکنندهاش، تد هوپ اميدوار هستند اينترنت راهي براي ارائه هر چه آزادانهتر سينماي مستقل باشد. مايکل مور فيلم Slacker Uprising را درباره تلاشش براي ممانعت از کانديدا شدن جورج بوش در انتخابات سال 2004 رياستجمهوري آمريکا به شکل مجاني براي کاناداييها و آمريکاييها در اينترنت قرار داد و فراني آرمسترانگ مستندساز ديگر هم براي حمايت از تلاشهاي جهاني به منظور حفظ محيط زيست وب سايتي را تاسيس کرد که همه علاقهمندان بتوانند فيلمهاي مستندشان را در اين زمينه آپلود کنند. ليز روزنشتال، مؤسس سايت پاور تو پيکسل، دليل گرايش فيلمسازان به وب سايتها را برقراري ارتباط هر چه بيشتر با مخاطب ميداند و ميگويد: براي کساني که پولي براي تبليغات ندارند و شرکت بزرگي هم از آنها حمايت نميکند، اين تنها راه ارتباط با مخاطب است.فيلمسازان آوانگارد هم از اينترنت نهايت بهره را ميبرند و حالا برخي از عناوين که شايد براي مدت کوتاهي روي نوارهاي ويدئويي قابل دسترسي بود، امکان تماشا پيدا ميکنند؛ براي مثال اگر خواهان تماشاي فيلمي از پت اونيل باشيد ديگر لازم نيست به فروشگاهي براي خريد مراجعه کنيد بلکه با رفتن به سايت او ميتوانيد تمام اطلاعات مربوط به او را خوانده و هرکدام از فيلمهايش را که دوست داريد ببينيد. اين اطلاعات درباره فيلمسازاني چون کنت انگر يا سو فريدريش هم وجود دارد. فيلمسازي چون ديويد لينچ هم با اينکه چندين سايت به نامش ديده ميشود اما سايت رسمي خودش را مدتهاست که رها کرده ولي او از طريق توييتر با علاقهمندانش در ارتباط است.درنقطه مقابل لينچ بايد به سايت ورنر هرتزوگ آلماني اشاره کرد که تقريبا تمامي اطلاعات مورد نياز درباره اين فيلمساز کهنه کار را داراست. او حتي متن کامل سخنرانياش درباره سينما واريته را که تحت عنوان مانيفست مينه سوتا در مرکز هنر واکر در شهر مينهپوليس در سال 1999 بوده، هم در اين سايت قرار داده است و در اين سايت ميتوان برنامههاي بعدي سخنراني و سينمايي او را جويا شد و همچنين دلايل اهداي جايزه بهترين کارگرداني به رومن پولانسکي براي فيلم The Ghost Writer را خواند. به اين ترتيب تکنولوژي، فاصله بين کارگردانان و مخاطبان را به حداقل رسانده و ما را به شيوهاي باورنکردني به فيلمسازان مورد علاقه مان نزديک کرده ولي افسوس که با هر چه نزديکتر شدن به فيلمسازان اين دوره، احساس ميکنيم فيلمهايشان کوچکتر شدهاند.ترجمه اميررضا نوري زاده/ همشهري تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]