واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کتابشناسی شمس آلاحمد
بخش اول:استاد شمس آلاحمد در عرصه ادبیات، پژوهش و سخنوری، چهره شناخته شدهای است. آثار او گرچه به تعداد اندک و انگشت شمارند، اما به لحاظ محتوا و مضمون و شیوه کار، آثاری درخور توجهاند. شمس آلاحمد برعکس آنها که اندک میخوانند و بسیار مینویسند، بسیار خوانده و کمتر نوشته است. عرصه کمتر شناخته شده توانایی او، پس از پیروزی انقلاب، قدرت سخنوری، قوت استدلال و بیان گرم و گیرا، و تأثیرگذار او بود.آنچه در پی میخوانید، تنها معرفی کوتاهی از هفت اثر اوست:
نام کتاب: طوطی نامه - جواهر الأسمارنویسنده: عماد بن محمد النعری به اهتمام: شمسالدین آلاحمدچاپ اول: تهران / 1352انتشارات بنیاد فرهنگ ایران در این اثر، از قلم استاد شمس آلاحمد میخوانیم: ادبیات کهن هند را میتوان جزو نخستین آثار تمثیلی بشری دانست؛ و چون جواهر الأسمار ترجمه گزیدهای است از قصص هند باستان، این حکم درباره این کتاب نیز بیربط نخواهد بود. در دنیای جواهر الأسمار، انسان به تنهایی «گویا» نیست و «سخن گفتن»، وجه مشترک انسان و طوطی و شیر و مار و باز و خلاصه تمام موجودات است.جواهر الأسمار، اثری است مربوط به قرن هشتم هجری و به مفهوم «گوهر افسانهها» همان که ما از آن «چهل طوطی» را داریم.جواهر الأسمار را استاد شمسالدین آلاحمد به پیشنهاد مجتبی مینوی و جلالآل احمد از روی نسخه منحصر به فرد کتابخانه مجلس شورای ملی سابق تصحیح و برای چاپ آماده کرده است. پیش درآمد روشنگر، مفصل و پنجاه و دو صفحهای شمس آلاحمد در چند و چون کتاب و مقایسه آن با افسانههای دیگری از این دست، و رسم نمودارها و جدولهایی برای توضیح بیشتر محتوای کتاب، همه و همه بر غنای این اثر داستانی افزوده است. جواهر الأسمار، جدای از ارزش ادبی، از جهت جامعهشناسی، مردمشناسی، فرهنگ، آداب و رسوم و آشنایی با مشاغل و هنرهای مختلف قرن هشتم هجری نیز راهنمای مفیدی برای پژوهشگران این زمینهها و نمونهای است از کاری دقیق و بایسته در حوزه تصحیح متون.
نام کتاب: گاهوارهنویسنده: شمس آل احمد چاپ اول، تهران / 1354انتشارات رواقگاهواره از شش داستان: «زمزمه محبت»، «پل پیروزی»، «چاقوی دسته صدفی»، «دست سبک و دست سنگین»، «آنچه در باران گذشت» و «صدای قلب غده»، تشکیل شده است. از مجموع این شش اثر، «زمزمه محبت و دست سبک و دست سنگین» حاوی یادماندهها و خاطرات تلخ و شیرین نویسنده از دوران کودکی، دبستان، خانواده، محیط و بستگان است. در «پل پیروزی»، تصویرهای کودکی شمس از جنگ جهانی دوم و فضای تهران در آن سالها ارایه شده است. «چاقوی دسته صدفی»، گزارشی است از خبر و مراسم درگذشت و خاکسپاری آیتالله سیداحمد طالقانی؛ پدر نویسنده در زمان معلمیاش در تهران همراه با یادی از جلال آل احمد. «صدای قلب غده»، در حقیقت صدای اعتراض طنزآلود نویسنده از پزشکان تاجر مسلکی است، که تشخیصهایشان، گاه شگفتآور است!«آنچه در باران گذشت»، روایتی هنرمندانه و نکتهدار از جریان مرگ مشکوک جلال در اسالم گیلان و در واقع، به شرح سفر نویسنده به شمال و گزارش حال و قال نویسنده، سیمین دانشور، خبرهزاده و دیگر دوستان جلال در مواجهه با مرگ جلال و پیشنهادهایی است که هر یک برای مکان خاکسپاری او دارند. این داستانها که جملگی متأثر از سبک جلال در قصهنویسی است، از طنز ویژه و لحن خاص شمس آل احمد در آن سالها حکایت دارند.
نام کتاب: عقیقهنویسنده: شمس آل احمد چاپ اول، تهران / 1355 انتشارات رواقعقیقه همچون گاهواره، مجموعه شش داستان گزارشگونه است که همگی بر محور مصایب ماشیندار شدن نویسنده و مشکلات بعدی آن میچرخد. عنوان اثر، از داستان سوم کتاب گرفته شده، حکایت معلمی که با مشکلات فراوان، فولکس دست دوم خود را میفروشد تا پیکانی قسطی بخرد و به پیشنهاد خواهرش وادار میشود که گوسفندی را قربانی کند.در این مجموعه، هر داستان موضوعی خاص و مستقل دارد که البته بیارتباط با داستان های بعدی نیست و در مجموع کلیت واحدی را تشکیل میدهند. جانمایهی همه داستانها، گزارش زندگی قسطی و مصرفی قشری از کارمندان دولت در جامعه غربزده و تحت سلطه پیش از انقلاب است. شمس آل احمد در این «گزارش داستانها»، به شیوه خاص خود، با لحنی انتقادی و طنزی ویژه، روابط انسانها را در خانواده و در جامعهای مقلد و مصرفی تشریح میکند. این داستانها گرچه فاقد ویژگیهای اثری داستانی با فراز و فرودها، کشمکشها، گرههای داستانی و گشودگی آنهاست؛ اما داستانوارههایی رئال، ملموس، درست، طنزآمیز و انتقادی است. ادامه دارد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2628]