تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هنگام بى نيازى شكر مى گزارد و منافق هرگاه بى نياز شود طغيان مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816721159




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عابدزاده: بيزارم از اين فوتبال كثيف


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: عابدزاده: بيزارم از اين فوتبال كثيف


فوتبال- محمود مولايي:
اهل مصاحبه نيست. حوصله صحبت كردن در مورد فوتبال را ندارد. براي همين، بايد خود را براي هر بهانه‌اي از سوي او آماده كني و براي هر بهانه راه حلي بينديشي. بعد از چندين بار برقراري ارتباط تلفني با احمدرضا عابدزاده حاضر مي‌شود گفت‌وگو كند.

چهارشنبه هفته قبل با او در مورد زمان و مكان مصاحبه صحبت كرديم. پس تا اينجا مكان مصاحبه مشخص شده؛ فست فود عابدزاده واقع در خيابان شريعتي، جايي كه هرروز عصر تا ساعات آغازين بامداد روز بعد پاتوق گلر سابق تيم ملي است.

«شنبه ساعت 11 شب.»؛ عقاب آسيا زمان را هم تعيين مي‌كند و اتفاقا در زمان مصاحبه يك موتورسوار روبه‌روي رستوران توقف مي‌كند و با شعاري عقاب آسيا را ياد آور مي‌شود:« احمد دست طلايي...عقاب آسيايي» عابدزاده دست تكان مي‌دهد و لبخند مي‌زند.

اما اين هم دليلي نيست كه عابدزاده قرار را به هم بزند. هر چه به نيمه شب نزديك مي‌شويم، مشتري‌ها يكي يكي وارد فست فود مي‌شوند و حالا عابدزاده با دستاني كه ديگر تاب دست كش و توپ را ندارد، پشت صندوق نشسته و دست راستش روي موس كامپيوتر قرار دارد و به مانتيور چشم دوخته.

دقايقي بعد به اين نتيجه مي‌رسد كه مصاحبه كند. با اولين پرسش ضبط صوت را خاموش مي‌كند:«آخه مي‌خواهي چي بپرسي؟ نمي‌شود بي‌خيال شوي؟ ببين مشتري‌ها همين جور دارند مي‌آيند. برو فردا بيا... فردا ساعت 8.» به اين ترتيب، همه‌چيز به روز بعد موكول شد. حالا، روز بعد است و عابدزاده باز هم مصاحبه را نيست. اما رستورانش خلوت است و او چاره‌اي ندارد تا برخلاف ميل باطني‌اش عمل كند.

به اين ترتيب، عابدزاده، بهترين گلر تيم ملي بعد از انقلاب روبه‌روي ما نشست. ولي هر جا لازم بود به سؤالات جواب نمي‌داد و يا با كنايه حرف مي‌زد. از دست فدراسيون فوتبال و وعده‌هايش دلش خون بود. تا جايي كه لازم مي‌ديد به فدراسيون تاخت و به كوتاهي اش در مورد سفر به سوئد براي ادامه درمان لكه خوني كه هنوز در مغزش است.

هرجا هم صلاح مي‌ديد با سياست از كنار موضوع مي‌گذشت. به‌خصوص هنگامي كه از اختلاف گذشته اش با علي پروين صحبت شد و يا وضعيت گلرهايي كه پس از دوران طلايي خودش در تيم ملي بازي كردند.

با همه اينها، مي‌شد حدس زد كه از ابتداي مصاحبه انتظار پايان را مي‌كشد. با چهره‌اي برافروخته و با چشماني پر از جذبه پشت ميز نشست. طوري كه اعتماد به نفس را از هر گفت‌وگو كننده‌اي مي‌گرفت...

* آقاي عابدزاده، مي‌شود كمي مهربان‌تر نگاه كنيد. آخر من بدون اعتماد به نفس هيچم!

(بدون هيچ تغييري در چهره اش) خب، بپرس!

* عصباني به‌نظر مي‌رسيد، چرا؟

نه. اتفاقا اينجا، توي رستوران راحت هستم.

* بالاخره نمي‌خواهيد براي ادامه درمان به سوئد برويد؟

نمي دانم.

* چرا؟

اين سؤال را من نبايد جواب بدهم. از آقايان فدراسيون فوتبال سؤال كنيد.

* ظاهرا هزينه سفر به آنجا زياد است...

30 ميليون تومان است. مشكل 15 ميليون آن درست شده و 15 ميليون ديگرش باقي مانده.

* خب، حالا مشكل 15 ميليون ديگرش چي مي‌شود؟

نمي دانم. گفتم كه از فدراسيون بپرسيد.

* از قبل با فدراسيون هماهنگ شده بود كه هزينه سفر به سوئد را پرداخت كنند؟

بله. ما هم نامه نوشتيم، هم نامه زديم، هم به آقاي خزايي نامه نوشتيم. آخرش هم نفهميديم آقاي خزايي براي كميته پيشكسوتان است. يا مقام ديگري در فدراسيون دارد، رئيس است و يا حسابدار است. حتما در همه اين كارها دست دارد و حتما در دوبي آپارتمان مي‌خرد و مي‌فروشد! به هر حال، ايشان دستشان توي كار است.

* شما مگر با شخص آقاي كفاشيان در ارتباط نيستيد؟

چرا. اتفاقا او هم هست. من به آقاي كفاشيان گفتم كه اگر نمي‌خواهيد هزينه سفر را بدهيد، حداقل پول قراردادم با فدراسيون را بدهيد.

* چه قراردادي؟

نه پول زماني كه در تيم ملي بازي مي‌كردم و نه زماني كه مربي تيم ملي اميد بودم. شما سن‌تان قد نمي‌دهد! هنوز از آن موقع به من بدهكار هستند.

* براي رفتن به سوئد تا چه زماني مهلت داريد؟

مهلتمان كه از بين رفت. در اين مملكت حتما بايد يكي بميرد تا به كارهايش رسيدگي كنند.

* اميدواريم كه اين اتفاق نيفتد....

آنها اين جوري هستند ديگر. نمي‌دانم، شايد نوبت خانواده خودشان شود تا پيگيري كنند.

* اگر فدراسيون به‌زودي شرايط سفر شما را فراهم نكند، با هزينه خودتان به سوئد مي‌رويد؟

تازگي‌ها به فدراسيون زنگ زديم، ولي هنوز كسي جوابي نداده است. فعلا روزنامه‌ها پيگير اين موضوع هستند تا ببينم چه مي‌شود. حالا تا كي مي‌خواهند فيلم بازي كنند، معلوم نيست.

* زندگي شما قبل از اين اتفاق و بعد از آن چه تغييراتي كرده؟

مگر همچين چيزي ممكن است. تو مگر مي‌داني كه زندگي ات همين فردا چه تغييري مي‌كند؟ تو الان كه داري مصاحبه مي‌كني، آيا فردا هم مي‌تواني همچين كاري كني؟!

* نه. منظور من اين نبود. مي‌خواستم تغييرات كلي كه بعد از اين اتفاقي كه افتاد را بفرماييد...

آخر يك سؤالي مي‌كني كه خودت نمي‌فهمي چي هست! واقعا نمي‌فهمم. آخر اين چه سؤالي است. گفتي اين مصاحبه را براي كدام روزنامه مي‌خواهي؟

* روزنامه همشهري عصر.

واقعا عجب روزنامه‌اي است! تو و آدم‌هاي اين روزنامه بايد بدانيد كه داريد با كي حرف مي‌زنيد! الان من مي‌خواهم با آقاي قاليباف حرف بزنم. اگر بخواهم هماهنگ كنم و از پله‌هاي دفتر ايشان بالا بروم، خيلي طول مي‌كشد.

* پيش از اين، آسيب ديدگي زانويتان سال‌ها طول كشيد. زماني كه در استقلال بازي مي‌كرديد و ظاهرا 15 تا تكه استخوان از زانوي شما برداشته‌اند؟

اين مسئله اصلا هيچ ارتباطي به سپاهان ندارد!

* گفتم استقلال...

همين. به استقلال هم ربطي ندارد. من با اين تيم قرارداد داشتم. بعد در بازي تيم ملي يك اتفاق افتاد و زانويم آسيب ديد. آن ديگر بي‌تجربگي من بود كه سال‌ها مشكل مصدوميت زانو را داشتم.

* چرا بي‌تجربگي... چي كار بايد مي‌كرديد كه انجام نداديد؟

بي تجربگي من و بي‌تجربگي دور و بر. آنهايي كه ورزش كشور را در اختيار داشتند و نمي‌دانم براي اين فوتبال دكتر انتخاب مي‌كردند. يك دكتري مثل مددي، يك آدمي كه قصاب است، يك آدمي كه دكتر نيست، مرا به اين روز انداخت.

* يعني اعتقاد داريد جراحي اولي كه روي زانوي شما انجام شد، خوب نبوده؟

من همين جا به مردم مي‌گويم و خواهش مي‌كنم پيش مددي نروند. همچين كسي هيچ وقت نمي‌تواند دكتر خوبي باشد. شايد اين آدم تا حالا خيلي از مريض‌ها را عمل كرده و خرابشان كرده. اين آدم روي هيچ آدمي نمي‌تواند تاثير مثبتي بگذارد. او مثل يك آدم ماشين فروش است. مثل يك قصاب كه مي‌خواهد گوسفند را بكشد. دكتري كه هيچ وقت درست نمي‌شود. همين الان فوتباليست‌هايي اينجا مي‌آيند كه مددي آنها را درمان كرده.

من مي‌بينم كه وضعيت آنها روز به روز بدتر مي‌شود. ولي مددي هنوز يك دكتر است و مورد قبول فدراسيون. نمي‌دانم چرا او را از اين مملكت بيرون نمي‌كنند.

* بگذريم. با شرايطي كه داريد، قبلا مربيگري كرده‌ايد، باز هم دوست داريد مربيگري كنيد؟

فعلا كه دوست ندارم مربيگري كنم. همين جا در رستوران خيلي راحت هستم. به كارهايم مي‌رسم و راضي از كاري كه انجام مي‌دهم.

* يعني اگر پيشنهادي هم داشته باشيد، قبول نمي‌كنيد؟

نه، اصلا. از كارم لذت مي‌برم. البته همه كساني هم كه الان مربيگري مي‌كنند، دارند به اين كار مي‌پردازند. خب، حتما كار آنها بهتر است كه مربيگري مي‌كنند. پس فكر نمي‌كنم نيازي به من باشد.

* اما خيلي‌ها دوست دارند كه شما برگرديد.

مردم دوست دارند. آنها لطف دارند. اما آنهايي كه مسئول هستند، دنبال جيب خودشان هستند و بگذاريد همين طوري هم باقي بماند.

* مدتي در استقلال اهواز دستيار لوكا بوناچيچ بوديد و خيلي زود از اين باشگاه جدا شديد. در مورد شما يك مسئله‌اي است كه مي‌گويند آقاي عابدزاده عادت دارد در كار سرمربي دخالت كند، بي‌آنكه اين موضوع مورد تاييد سرمربي باشد.

استقلال اهواز؟ اين جوري نبود. من زماني كه به اهواز رفتم، اين تيم در رده يازدهم جدول بود. بوناچيچ با توجه به مشكلاتي كه توي اين تيم داشت، تيم را تمرين مي‌داد. من هم كه به باشگاه رفتم، سعي كردم اول با بازيكنان رفيق شوم تا مثمرثمر باشم. مي‌خواستم ازنظر روحي و رواني بازيكنان را به شرايط بهتري برسانم.

اين موضوع را من قبلا هم بارها هم گفته‌ام. آقاي شفيع‌زاده گفتند كه بيا تا وضعيت تيم بهتر شود. من هم گفتم كه اگر تيم به رده چهارم رسيد، مي‌توانم به تهران برگردم كه گفت تيم ششم هم شد، مي‌تواني بروي. در عرض دو ماه تيم به رده چهارم جدول رسيد و من هم طبق توافقات از استقلال اهواز جدا شدم. يعني دوست داشتم به آقاي شفيع‌زاده كمك كنم. خودم هم كه بچه جنوب هستم و به خاطر هواداران مي‌خواستم به اين تيم كمك كنم.

* يعني به خاطر اختلاف با بوناچيچ اين كار را نكرديد؟

نه بابا. البته من با بازيكنان رابطه خيلي خوبي داشتم.

* در اين مدتي كه نبوديد، تا حالا پيش آمده پيشنهادي را رد كرده باشيد؟

پيشنهاد كه داشتم. ولي نمي‌خواهم برگردم.

* حتي پرسپوليس؟

اصلا دلم نمي‌خواهد. البته دوست دارم براي پرسپوليس كاري كرده باشم. اگر آنها پيشنهاد دهند دوست دارم كه برگردم به فوتبال. اما فعلا نه.

* چرا فعلا نه؟

چون از اين فوتبال كثيف بدم مي‌آيد.

* چرا بايد اين جوري باشد؟

فوتبال ايران را كه نگاه مي‌كنم و مي‌بينم اينقدر كثيف شده، نمي‌خواهم بر گردم. مگر بيكارم كه برگردم؟ فوتبال ايران روز به روز بدتر مي‌شود. شكل بازيكنان تغيير مي‌كند ولي بازي‌شان بهتر نمي‌شود. حرفهايي كه توي تلويزيون و راديو گفته مي‌شود، همه باعث مي‌شود كه برنگردم. گاهي پيش خودم فكر مي‌كنم كه اصلا براي چي بايد از فوتبال حرف بزنم؟

* از فوتبال بيزار شده ايد؟

بله. آخر چيزي كه ارزش ندارد، اصلا دوست ندارم ببينم.

* اين احتمال هست كه چند سال ديگر عقيده شما تغيير كند و به فوتبال برگرديد؟

عقيده من كه تغيير نمي‌كند. يعني هميني هست كه گفتم. آن موقعي كه ما بوديم، با جان و دل فوتبال بازي مي‌كرديم. حالا معلوم نيست يكسري‌ها از كجا مي‌آيند كه رئيس مي‌شوند و پست مي‌گيرند. اصلا شناسنامه‌اي در فوتبال دارند؟ بايد براي آنها شناسنامه ساخت. نمي‌دانم آنها چه كار مثبتي مي‌كنند.

* يعني سيستم مديريت ورزشي در ايران دارد به بيراهه مي‌رود؟

سيستم فوتبال ما اشتباه است. هميشه مي‌خواهم خوشبين باشم و مي‌گويم ممكن است آدم‌هاي بعدي بهتر از قبلي‌ها باشند. اما هر چه مي‌رود جلو بدتر مي‌شود.

* مثلا چه كساني... مي‌شود اسم هم بياوريد؟

براي چي اسم بياورم؟ با كد‌هايي كه مي‌دهم همه چيز خيلي روشن و واضح است. با بودن اين آدم‌ها ديگر جايي براي ما نيست.

* ولي فوتبال دهه 60 هم دست كمي از فوتبال امروز ايران نداشت. چه بسا وضعيت مديريتي در آن دوران بدتر از امروز بود.

فكر مي‌كنم آن موقع بهتر بود. حداقل آن موقع چاپلوسي نبوده مثل امروز. در اين 4-3 ساله وضعيت فوتبال ما به اين شكل در‌آمده است. اما زمان ما اصلا اين طوري نبود.

* اگر شما رئيس فدراسيون فوتبال بوديد، چه كسي را براي مربيگري تيم ملي انتخاب مي‌كرديد؟

من كاري به اين ندارم كه چه كسي سرمربي تيم ملي است. هر كسي مي‌خواهد بيايد. ولي مسئله اين است كه ما با تصميمي كه گرفتيم، چه كاري مي‌خواهيم انجام دهيم. من مي‌گويم هر كسي مي‌خواهد بشود. مهم اين است كه آن فرد يك شناسنامه فوتبالي داشته باشد. بايد سابقه اين افراد را در بياوريم و ببينيم قبلا چه كارهايي در فوتبال اين مملكت انجام داده‌اند.

* با اين حساب مربيگري علي دايي در تيم ملي مورد قبول شما است؟

چرا دايي بد باشد. يكي كه از جانش مايه گذاشته و مي‌داند كه ورزش چيست. ولي وقتي فلان مربي را نگاه مي‌كنيد كه در فوتبال هيچ نقشي نداشته، حالا براي خودش كاره‌اي شده، آدم تأسف مي‌خورد.

* كدام مربي؟
ديگر اسم مشخص است. حالا شايد شما روزنامه‌ها متوجه نمي‌شويد و اين حرف‌ها را نمي‌فهميد!
* ... (خنده)

چرا مي‌خندي؟ اين يك واقعيت است. موقعي كه طرف در تلويزيون صحبت مي‌كند، طرف مقابل نمي‌داند چه جوابي بدهد! اصلا نمي‌داني از كجا آمده. حالا من كه نمي‌توانم اسم از كسي بياورم. چون هزاران اسم است.

* فكر مي‌كنيد مشكل چي است؟

هيچ‌چيز سر جايش نيست.

* خب، اين در سيستم فوتبال ما موضوع غيرطبيعي و جديدي نيست...

ببينيد وقتي علي دايي مي‌آيد، بهزاد غلامپور مي‌آيد، باعث خوشحالي است. چون آنها خاك اين فوتبال را خورده‌اند. اين يك بحث ديگري است. كسي به آنها نمي‌تواند نه بگويد.
وقتي شما مي‌گوييد اگر پيشنهادي داشته باشيد، قبول نمي‌كنيد و خودتان را كنار مي‌كشيد، ممكن است از آدم‌هاي به قول شما غيرفوتبالي وارد فوتبال شوند.
آخر با كي برم! با كي كار كنم.

* اگر دايي به شما پيشنهاد مي‌داد، قبول مي‌كرديد؟

ايشان لطف دارند. ان شاءالله كه موفق باشند. دايي به من پيشنهاد مربيگري ندادند. من كاري با اين فوتبال ندارم. فقط به فوتبال نگاه مي‌كنم. وقتي برنده مي‌شوند خوشحال مي‌شوم. وقتي مساوي مي‌شود، مي‌خندم و وقتي هم كه مي‌بازند، باز هم مي‌خندم. يعني از مسخره فوتبال ايران مي‌خندم!

* فكر مي‌كنيد تيم ملي با علي دايي موفق مي‌شود؟

شما داري سؤالت را عوض مي‌كني! يك بار سؤالت را خط بزن و دوباره بپرس. يك سؤال كه پرسيديد بس است. حالا سؤال بعدي را بپرسيد.(ناگهان عصباني مي‌شود.)

* نه... من مي‌خواستم در مورد عملكرد دايي صحبت كنيد. اينكه نتايج او در تيم ملي چطور بوده و آينده تيم ملي با دايي را چطور...

يك بار گفتي ديگر. چند تا سؤال از دايي كردي و غيراز اين نبايد حرف ديگري بزنم. يك چيزي هست ديگر! حالا سؤال بعدي را بپرس.

* بازي خداحافظي شما مقابل ستاره‌هاي بايرن مونيخ يكي از آن اتفاقاتي بود كه كمتر براي خداحافظي بازيكنان ايراني تدارك مي‌بينند. مصاحبه‌هاي شما چند ماه قبل از اين مسابقه را مي‌خواندم كه بارها گفته بوديد؛ دوست داريد توي بازي خداحافظي تان با حضور بازيكنان استقلال و پرسپوليس برگزار شود. فكر مي‌كرديد جلوي بايرن مونيخ رسما از فوتبال خداحافظي كنيد؟

يك بازي خداحافظي بود ديگر. بازي كه خوردبين و پروين هم بودند.

* ولي خيلي از هم دوره‌اي‌هاي شما در حسرت يك بازي تداركاتي ماندند...

بازي خداحافظي به‌نظر من خوب است. اميدوارم باشگاه‌ها زمينه‌اي را فراهم كنند تا اين اتفاق بعد از خداحافظي هر بازيكني بيفتد. يعني همين كاري كه پرسپوليس در زمان انصاري فرد انجام داد. بعد ديگر مسئله خاصي در مورد بازي با بايرن مونيخ نبوده.

* بازي‌هاي پرسپوليسي را دنبال مي‌كنيد...به‌خصوص توي هفته‌هاي آخر ليگ؟

بازي‌ها را تا آنجا كه بتوانم مي‌بينم.

* آقاي قطبي از همان روزهاي اول حضورش در تهران پرسپوليس را شانس اول قهرماني مي‌دانست. آنها يك نيم فصل نتايج قابل‌قبولي توي ليگ گرفتند، اما در حال حاضر ديگر شانس اول قهرماني نيستند. شما نتايج آقاي قطبي با پرسپوليس را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

نظر من كه نيست! اين موضوع با توجه به هماهنگي كاشاني با استيلي و قطبي مشخص مي‌شود. من كه نمي‌توانم نظر بدهم.

* چرا؟

من كه توي باشگاه نيستم. آنها توي باشگاه هستند، بازي‌ها را مي‌بينند و مي‌توانند در مورد قطبي نظر بدهند. چرا، چون آنجا نيستم و آنها هستند و بهتر مي‌توانند حرف بزنند.( با لحني كنايه آميز)

* اما نظر شما به‌عنوان بازيكن سابق باشگاه پرسپوليس محترم است.

عزيز من، گفتم كه من نيستم. اگر در كنار آنها بودم، مي‌توانستم نظر بدهم. سؤال شما طوري است كه نمي‌شود از بيرون حرف زد! حالا خيلي‌ها دوست دارند از بيرون نظر بدهند و خيلي حرف‌ها بزنند. مثلا امروز تيم چي كار كرده، بازي با مس چي شده، خوب بوده يا بد. ولي من نمي‌توانم.

* خب، شما به‌عنوان شخصي كه از بيرون به مسائل فوتبال نگاه مي‌كند، نظرتان درباره پرسپوليس قطبي چيست؟

توي اين مواقع شما يكطرفه قضيه را مي‌بينيد. توي فوتبال يك طرف نيست! يك طرف به داخل زمين برمي گردد، يك طرف به روي نيمكت، يك طرف به مديريت باشگاه و.... فقط آدم نمي‌تواند ازبالا به قضيه نگاه كند و حرف بزند. مثلا همين آقاي حاج رضايي و محصص كه مدام نظر مي‌دهند، از بالا به مسائل فوتبال نگاه مي‌كنند. آنها از درون يك تيم خبر ندارند. مثلا آنها امروز مي‌گويند فلان بازيكن بهترين بوده و هفته بعد همين بهترين بازيكن مي‌شود بدترين.

* البته يك بازيكن در عرض يك هفته مي‌تواند افت كند و نتواند درخشش هفته گذشته اش را داشته باشد. بنابراين، طبيعي است.

نه. اين جوري نيست. وقتي نظر كارشناسان توي يك هفته تغيير مي‌كند، معلوم است كه آنها دارند اشتباه مي‌كنند. چون آنها درون يك تيم را نمي‌بينند.

* حالا اگر دوست داريد قهرمان ليگ را پيش‌بيني كنيد. پرسپوليس نسبت به گذشته افتي داشته و الان سپاهان شانس اول قهرماني است. پرسپوليس و صباباتري هم جزو مدعيان اصلي هستند.

خب، سپاهان دارد خوب كار مي‌كند. شما نمي‌توانيد بگوييد كه نمي‌تواند قهرمان شود. سپاهان همان كاري كه مي‌خواهد انجام مي‌دهد. بازيكنان خوبي دارد. 3 سال است كه پشت سر هم توي ليگ قهرمانان آسيا بازي مي‌كند. مديريت اين باشگاه طوري است كه اگر 3دوره در ليگ قهرمانان حضور دارد، به حضور چهارم توي اين مسابقات هم فكر مي‌كند. اين مسئله شايد براي استقلال و پرسپوليس مهم نيست.

تاريخ درج: 26 ارديبهشت 1387 ساعت 11:59 تاريخ تاييد: 26 ارديبهشت 1387 ساعت 12:40 تاريخ به روز رساني: 26 ارديبهشت 1387 ساعت 12:38
 پنجشنبه 26 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 556]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن