تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):همانا نفرت انگیزترین مخلوق خدا بنده ای است که مردم از شرّ زبان او پرهیز می کنند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831316684




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وطنی اندوهگین، چون من


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وطنی اندوهگین، چون منشعر معاصر کردستان عراق
وطنی اندوهگین، چون من
برزان هستیار شاعر معاصر کرد در سال 1963 در شهر سلیمانیه عراق متولد شده و همان جا تحصیلاتش را به اتمام رسانده است. از دهه هشتاد میلادی آثار خود را در روزنامه ها و ماهنامه های کرد زبان در عراق منتشر کرده و در زمینه ترجمه عربی به کردی نیز دستی دارد. اولین مجموعه شعر خود را در سال 2000 در سلیمانیه و دومین مجموعه را در هولیر توسط نشر آراس منتشر کرده است. در سال 2008 همان ناشر مجموعه شعر « یک سال در تشویش» او را منتشر کرده و چهارمین مجموعه شعر او توسط انتشارات سه رده م( زمان ) به سرپرستی شیرکو بیکس در سلیمانیه چاپ شده است .برزان هستیار از سال 1995 در کلن آلمان به سر می برد و تا کنون چندین همایش شعری برای او در کشورهایی چون سوئد، انگلستان و هلند بر پا شده است .برزان هستیار جزو شاعران نسل سوم کردستان عراق و از هم نسلان شاعرانی چون دلاور قره داغی، کژال ابراهیم خدر و هیوا قادر می باشد و هم اکنون پس از سپری شدن سه دهه فعالیت مستمر همچنان فعال و پرکار است.برزان هستیار شاعری ست با زبان خاص و نگاهی معطوف به انسان امروزی که جابجا در آثارش رد پای این انسان سرگشته و در تعلیق مانده، پیداست. انسانی که از اصل خود، از سرزمین خود جدا مانده، اما خاطرات زخم های دیرین این سرزمین به شکل تصویرهایی زیبا و مکرر همیشه و هر جا در شعرهای او خودنمایی می کند. شعر برزان، شعری ست که خواننده را در ابهام های قرن از هم گسیختگی با تصویرهایی ناب که از مولفه های شعری اوست همراهی می کند. در زیر نمونه ای از شعرهای او به فارسی برگردانده شده است.وطنی اندوهگین، چون مناندیشیدن به وطن ...نیش آن عقرب ناامیدی ستکه مابین شراره های آتشآنرا در مغز خود فرو می کند،اندیشیدن به وطن ...دست در زلف دلاویز زنی ست...بالابلندبه زیر تابش مهتاب در شبی تابستانی،اندیشیدن به وطنزهری ستکه از بوسه ی معشوق شیرین کام تر استو تکه قندی ست که از فراقشکشنده ترو من چون یک کودککه دلخوش از آمدن اولین روز عید استهمان گونه به وطن می اندیشمبه جنگ هایی که با هم داشتیمبه آن « دام » هایی که به اسم و رسم عشق ورزیبه روی برف « تزویر» از برای هم جا گذاشتیمو به آن تهمت هایی که به بهانه های زشت به هم زدیمو آن « مین» هایی که بر سر راه هم کاشتیممین عشق و خیانت وگمراهی ومین همه چیزها، همه چیز ...............! ×××خوب می دانم که خواب، مرگی ست لحظه ایاما اندیشیدن به وطن، زندگانی جاودانی ستمرگی ست بسیاربلندوطن، با قلبی زلالو با همه ی هیبت ژولیده و بویناکشدر کرانه ی رود «راین»پرسه می زند با منو با تعدادی از لوله شکسته های فاضلابشبا من به کلیسای پُرهیب ِ «دُم» می آیدو در خیابان های پر چاله چولهدست احساس وطندست در بازوی من انداخته وبه سوپر مارکت ها می رویمبا کت و شلواری مندرس...پیش از من خود را به باری پر ازدحام می رساندو با آن زبان نیمه جانش...دو نوشیدنی سفارش می دهدآه که چه زیباست وطنبدون آنکه آرایشی کند،...همراهم به جشن می آید ومی رقصد و می خواند،از صفا و سادگیاز بی کسی و تنهاییو از زشتی اش خجل نیست ،از آن زمان که وطن، وطن بودهچون مادرمهر دم و همیشه مشغول زاد و ولدشستن و روبیدن و سابیدنو مهمانان را راه انداختن بوده،و مانند مادر بزرگمدست هایش می لرزند وچشمانش دیگر سو ندارد،در هیاهوی خیابان پر ازدحامبوق ماشین ها سر سام اش کرده اندو کسی نیست دستش را گرفته، به پیاده رو برساند ×××××وطن بی در و پیکرم،وطن آس و پاسم،وطن فرشته و نازم،وطن تابناکم،......هر روز و همیشه تا آستانه ی بهشت می برند واجازه داخل شدن به او نمی دهندو هیچ روزی نبوده، او را تا دم دوزخ نکشند وسوزاندنش را نشانش ندهندوطن وحشی ام، چه ساده و نزار استکه حتی نام و نشانی اش را نمی داندهر روز در محله های خودمان گم می شودو همسایه های فاسداو را باز می گردانند. مقدمه و ترجمه: بابک صحرانوردتهیه و تنظیم : مهسا رضایی- ادبیات تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن