واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: صفتی که شیطان نداشت !
تعریف تواضعدر قرآن کریم برای بندگان خدا اوصافی ذکر شده که یکی از آن ها تواضع و فروتنی می باشد، در این گفتار، نکاتی پیرامون این موضوع بیان می شود. تواضع عبارت از فروتنی و تسلیم در برابر دستورات خدای سبحان، که در روایت هم اسلام به معنای تسلیم آمده است: الاسلام هوالتسلیم 1 و تسلیم بودن در برابر دستورات پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام و خود را برتر از دیگران ندانستن می باشد.صاحب کتاب معراج السعاده می فرماید: ضد صفت کبر، تواضع است و آن عبارت است از شکسته نفسی، که نگذارد آدمی خود را برتر از دیگران ببیند. 2 تواضع در قرآن1- در سوره فرقان آمده: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا» 3؛ بندگان خدا آن کسانی هستند که با تواضع و فروتنی راه می روند.معنی کلمه هون: هون به طوری که راغب در مفردات گفته به معنای تذلل و تواضع است و بنابراین به نظر می رسد که مقصود از راه رفتن در زمین نیز کنایه از زندگی کردنشان در بین مردم و معاشرتشان با آنان باشد.4در مجمع البیان در ذیل آیه فوق از امام صادق علیه السلام روایتی آمده است که فرمود: کسانی هستند که وقتی راه می روند، همان طور که طبیعت ایشان است، قدم برمی دارند؛ در راه رفتن تصنع نمی کنند و غیرطبیعی و با تکبر راه نمی روند.2- «وَلاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً» 5؛ و با غرور بر زمین راه مرو که خداوند متکبران را دوست ندارد و در راه رفتن اعتدال را رعایت کن.3- « وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ» 6 ؛ و روی زمین با تکبر راه مرو؛ نمی توانی زمین را بشکافی، و طول قامتت هرگز به کوه ها نمی رسد . دعوت پیامبر اسلام به تواضع در برابر مومنین1- «وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» 7 ؛ در برابر هر یک از مؤمنان که از تو پیروی می کند بال فروتنی فرودآر.2- «وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» 8 ؛ در برابر هر یک از مؤمنان که از تو پیروی می کند بال فروتنی فرودآر، دستور تواضع به فرزندان در برابر پدر و مادر«وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَة» 9سوال: چرا قرآن کریم در آیه سوره فرقان و لقمان در مورد راه رفتن همراه با تواضع و فروتنی تاکید کرده است؟پاسخ: صفات و روحیات بد و نیک انسان غالباً از خلال کارهای جزئی او آشکار می شود؛ چه بسا نحوه سیگار کشیدن شخصی، کیفیت امضای فردی، نمایانگر روحیات او باشد از این جهت قرآن مجید می خواهد با روحیات بد، هنگام بروز نخستین جوانه آن مبارزه کند و هرگز نباید نسبت به این نوع کارهای جزئی با دیده بی اعتنایی بنگریم، زیرا چه بسا کار جزئی و کوچک، نشان دهنده کانون فساد در درون آدمی می باشد جوش های مختصر و یا دمل های کوچکی که در اطراف بدن نمایان می گردند، هر چند جزئی و کوچکند، اما همین ها از نظر یک پزشک نشان دهنده چرک های عظیم درونی است که در میان خون لانه گزیده اند و خود را از این طریق نشان می دهند. 10 اوصاف متواضعین در قرآنبه نظر می رسد، منشأ بسیاری از بیماری های روانی در انسان ها عدم اعتقاد به خداوند و عدم اتکای انسان بر منبع عظیم وحی الهی است. اگر انسان این نقطه اتکای اساسی و مهم را از دست بدهد، سیل حوادث و بحران های روانی او را فرا می گیرد و روان او را آماج تیرهای آفات و امراض قرار می دهد. خداوند می فرماید: «الَّذِینَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ» 11؛ و بشارت بده متواضعان و تسلیم شوندگان را همان ها که وقتی نام خدا برده می شود دل هایشان مملو از خوف خدا می گردد و آن ها که در برابر مصائبی که به آنان می رسد شکیبا و استوارند و آن ها که نماز را بر پا می دارند و از آن چه روزیشان داده ایم اتفاق می کند. در این آیه چهار ویژگی متواضعین ذکر شده که عبارتند از 1- خوف از پروردگار 2- صبر و شکیبایی 3- اقامه نماز 4- انفاق سوال: چرا صفت تواضع پیش از هر صفت دیگری در وصف بندگان خدا ذکر شده است؟
پاسخ: در درون انسان دو نیروی متضاد وجود دارد و تکامل انسان بر اثر همین دو نیروی مخالف است که در درون او در حال کشمکش اند و اگر این تضاد نبود، تکامل وجود نداشت. یکی از این دو نیرو، عقل است که انسان را به سوی صفات عالی انسانی سوق می دهد، و از رذائل اخلاقی باز می دارد، و دیگری غرائز و خواسته های نفسانی است که جز لذت چیزی نمی خواهد و برای عمل و کار خود، هیچ حد و مرزی نمی شناسد در حقیقت این غرائز حکم موتور ماشین را دارند که به انسان تحرک و جنبش می بخشد، در حالی که عقل، حکم ترمز را دارد که آن ها را محدود می کند و انسان را از سقوط در دره بدبختی باز می دارد، و از طرفی دیگر سقوط انسان به طور تدریجی انجام می گیرد و اولین نقطه لغزش او کبر است که لغزش های دیگری را به دنبال می آورد شیطان با آن همه عبادت طولانی خویش، بر اثر روح خودخواهی و کبر لغزید، که فرمود: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ12 ؛ و به فرشتگان گفتیم : آدم را سجده کنید ، همه سجده کردند جز ابلیس ،، که سرباز زد و برتری جست و او از کافران بود.اگر شیطان به صورت بدبخت ترین موجودات جهان درآمده، علتش این بوده که غرور خودخواهی، پرده ای ضخیم در برابر دیدگانش پدید آورد، به طوری که با کمال جرأت چنین گفت: «من از او بهترم، مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک» 13از این سرگذشت می توان نتیجه گرفت که نخستین پایه کفر، همان کبر و سرکشی است چنانچه در روایت آمده: «اصول الکفر ثلاث، الکبر، الحسد، و الحرص» . و نخستین پایه سعادت و پیمودن راه بندگی و پیروزی بر قوای شیطانی و اهریمنی، تسلیم در برابر آفریدگار جهان است.14 شبهه ای در تواضع و پاسخ آنبرخی از روانشناسان معتقدند، اگر انسان خویشتن را کمتر و بی ارزش تر از دیگران بداند، به عقده حقارت مبتلا شده، در نتیجه نمی تواند با دیگران ارتباط برقرار کند، نمی تواند به خوبی صحبت کند و دچار خجلت و شرم زیاد می شود و اعتماد به نفس خویش را از دست می دهد، از اجتماع گریزان شده، گوشه گیر می شود؛ حال چگونه می توان بین تواضع و اعتماد به نفس جمع کرد.پاسخ: به نظر می رسد، منشأ بسیاری از بیماری های روانی در انسان ها (بدون این که بخواهیم نقش خانواده و محیط را ندیده بگیریم) عدم اعتقاد به خداوند و عدم اتکای انسان بر منبع عظیم وحی الهی است. اگر انسان این نقطه اتکای اساسی و مهم را از دست بدهد، سیل حوادث و بحران های روانی او را فرا می گیرد و روان او را آماج تیرهای آفات و امراض قرار می دهد؛ اما اگر همه کنش ها و واکنش های خویش را با موازین آسمانی تنظیم کند، از بسیاری از آلام روانی نجات می یابد، از این جهت در روایات تواضع «به خدایی بودن»، مقید گشته است (من تواضع لله رفعه الله). اگر انسان در برابر دیگران، فقط به فکر خوشنودی خدا باشد و عمل او برای خداوند خالص گردد، هیچ حقارتی احساس نخواهد کرد پس تواضعی پسندیده است که ناشی از اخلاص برای خداوند باشد و تواضعی که ناشی از ضعف، شکست و خود کم بینی باشد، ارزشی و ثوابی ندارد.طبق این تحلیل باید گفت: اگر تواضع انسان، در برابر دیگران، تنها به دلیل عبودیت و اطاعت از فرمان الهی باشد، نه تنها موجب تضعیف نفس نخواهد شد که موجب افتخار انسان نیز می گردد، یعنی انسان تواضع را عبادت خدا می داند و بر آن افتخار می کند همان گونه که بر خاک افتادن و در مقابل ذات مقدس خداوند، پیشانی بر خاک سائیدن و سجده کردن، موجب احساس حقارت و کوچکی در هیچ مومنی نمی شود، بلکه موجبات افتخار و عزت او را فراهم می آورد. همین طور تواضع انسان در برابر دیگران، در صورتی که برای خداوند و برای اجرای فرمان او باشد، افتخار آفرین است. 14 منبع : ره توشه راهیان نور محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان 1- بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج 68، ص 210.2- معراج السعاده، ملا احمد نراقی، ص 212.3- فرقان، آیه 63.4- تفسیر المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، ج 15، ص 345.5- لقمان، آیه 18 و 19.6- اسرا، آیه 377- حجر، آیه 88.8- شعرا، آیه 215.9- اسرا، آیه 24.10- مربی نمونه (تفسیر سوره لقمان) جعفر سبحانی، ص 162.11- سوره حج، 34، 35.12- بقره 37.13- سوره ص، 77و 78.14- همان، آیه 202.15- ره توشه، محمد تقی مصباح یزدی، ج 2، ص 66 و 67.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]