واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار اجتماعي ايرنا، اين درحالي است كه اكثر نيروهاي امدادرسان داخلي و بين المللي دراين گونه مواقع و درساعات اوليه وقوع آن، فقط به ياري رساندن به آسيب ديدگان و انجام عمليات هاي موفق امداد و نجات از آوار و سيلاب مي پردازند و پس ازمدت كوتاهي كه اوضاع به روال عادل خود بازمي گردد، قربانيان واقعي زلزله كه همان كودكان بي سرپرست بازمانده و نجات يافته از زير آوار و كنار اجساد نزديكان خود هستند، فراموش مي شوند. بي ترديد كودكان بي سرپرست، آسيب پذيرترين گروه انساني پس از وقوع حوادث و سوانح طبيعي و غيرطبيعي از جمله زلزله و سيل هستند كه بايد با برنامه ريزي، تشكيل و تجهيز گروه هاي امدادي متخصص خدمات ويژه حمايتي و روانشناختي پايه به آنان ارائه شود. تحقيقات متعدد متخصصان عمليات هاي حمايت هاي رواني و روانشناختي نشان مي دهد تمامي كساني كه از زلزله، سيل يا سايرحوادث غيرمترقبه جان سالم به درمي برند تا مدت هاي طولاني بعد ازآن، دامنه وسيعي ازعكس العمل ها و واكنش هاي رواني از خود نشان مي دهند. اين علائم در گروهي از افراد از جمله كودكان بي سرپرست و زنان شامل اضطراب، نگراني و خاطرات ناخوشايند است. درحالي كه درعده اي ديگري از كودكان، اين حالات بسيار شديدتر است و منجر به بروز بيماري رواني مي شود كه استرس متعاقب حوادث (p.t.s.d) ناميده مي شود. كودكاني كه شاهد درگذشت اعضاي خانواده و مرگ عده زيادي در اثر وقوع اين حوادث طبيعي، غير طبيعي و انسان ساخت بوده اند، آمادگي فراواني براي ابتلا به بيماري هاي رواني دارند، اگرچه بزرگسالان نيز از اين قاعده مستثني نيستند. كودكاني كه چنين وقايع ناگواري را تجربه كرده اند نيازمند كمك هاي فراوان از سوي متخصصان روانپزشكي و گروه امدادي حمايت هاي رواني هستند. از ديدگاه روان شناسي، ضربه يا تروما به تجربه يا حادثه اي دردناك و شوك آور گفته مي شود كه داراي اثرات و عوارض روحي و جسمي است و ضربه رواني عمدتا پاسخ طبيعي بدن به يك حادثه شديد روحي پس از سانحه است. متخصصان تاكيد مي كنند هر چه ميزان و شدت مواجهه كودكان با واقعه ناگوار شديدتر باشد، احتمال بروز آسيب هاي روحي ناشي از آن نيز نزد آنان شديدتر خواهد بود. به عنوان مثال در يك واقعه زلزله، افرادي كه اعضاي خانواده خود را از دست مي دهند يا مجروح و بي خانمان مي شوند، در معرض بيشترين مشكلات رواني متعاقب آن قرار دارند. اين بيماري مشكل جدي و درازمدت ناشي از وقوع حوادث و سوانح در كودكان نجات يافته پس از زلزله است. علائم عمده اين بيماري شامل كابوس هاي شبانه ، تداعي مكرر حادثه در ذهن بيمار، رفتار تهاجمي ، كاهش تمركز، مشكلات در بروز احساسات و خواب نامنظم و غيرعادي است. ميزان شيوع اين بيماري در ميان كودكان و بازماندگان مصايب طبيعي مثل زلزله فراوان است. براي درمان اين حالات، وجود متخصصان مجرب روانپزشك ضروري است. البته بايد توجه داشت حساسيت افراد مختلف نسبت به ابتلا به اين بيماري متفاوت است و به عواملي مثل شدت و ميزان مواجهه با حادثه ، سابقه خانوادگي ابتلا به بيماري رواني ، ميزان حمايت هاي اجتماعي از مصدومان متعاقب بروز حوادث ، بستگي دارد. در اين ميان، زنان و كودكان بيش از مردان، مستعد ابتلا به حالات فوق هستند. اگرچه حوادث ناگوار طبيعي تمام افراد را تحت تاثير قرار مي دهد، اما اثرات اين شرايط بر كودكان و نوجوانان بي سرپرست بسيار شديدتر و قابل توجه است. اين عكس العمل ها براساس سن كودكان متفاوت است. در كودكان تا سن پنج سالگي، عكس العمل هاي ياد شده شامل ترس از جدايي والدين، گريه بي دليل، جيغ كشيدن، بروز ترس در چهره كودك، ترس از تاريكي، شب ادراري و مكيدن انگشتان است. در كودكان 6 تا 11 ساله بروز حالت هايي مثل كابوس شبانه، بي خوابي، ترس، عدم تمايل به حضور در مدرسه و عدم تمركز ديده مي شود. همچنين كودك از درد معده يا ديگر بيماري هايي كه هيچ گونه علايم ظاهري ندارند، شكايت دارد. اين علايم در نوجوانان 12 تا 17 ساله شبيه بزرگسالان است و شامل افسردگي، رفتارهاي غيرطبيعي ، دوري از اجتماع و انزوا و كابوس هاي شبانه و بي خوابي است. نوجوانان و بزرگسالاني كه از حادثه جان سالم به در مي برند، به علت عدم توانايي كافي در نجات ساير اعضاي خانواده ، احساس گناه و ناراحتي دايمي مي كنند. كمك هاي اوليه و فوري به بازماندگان سوانح و حوادث طبيعي بسيار مهم و حياتي است و متخصصان بهداشت رواني و روانپزشكان در اين ميان نقش مهمي را مي توانند با حمايت هاي رواني ازهمان لحظات وقوع حادثه ايفا كنند. كارشناسان حمايت هاي رواني و روانشناختي، پيشنهاد مي كنند در برخورد با موارد ياد شده حتي الامكان كودكان را از آسيب هاي بيشتر محافظت كنند و از تماس آنها با شرايط ناگوار جلوگيري شود. كودكان آسيب ديده را از معرض تماس و تماشاي غريبه ها و اخبار رسانه ها بايد دور نگه داشت و آنها را از بازماندگان مجروح و مصدوم جدا و در مكاني امن نگهداري كرد. همچنين كودكان مضطرب تا زماني كه دچار ثبات جسمي و روحي نشده اند، نبايد رها شوند وعلايم شوك و اندوه شديد شامل هراس، اضطراب، حرف هاي بي ربط و رفتارهاي نابهنجار و غيرعادي را نبايد در كنار كودكان مطرح كرد. اجتمام**7029
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 670]