واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - نیلوفر عاکفیان 1-وقتی اسم فناوری اطلاعات و استفاده گسترده از آن میآید، اولین مصداقی که به ذهنمان میرسد، سیستم بانکداری الکترونیک است و دریافت و پرداخت و انتقال وجه از این طریق. این روزها به مرحمت قانون جدید امتناع متصدیان بانک از دریافت قبوض، پرداخت قبضهای مختلف هم به یکی از کاربردهای ملموس فناوری اطلاعات تبدیل شده و بیشتر شهروندان شهرهای بزرگ را مشتری ITکرده است اما چند نفر از ما با اطمینان کامل به سراغ این دستگاهها میرویم و تا قبض بعدی نگران اشتباه سامانه بانکی و خورده شدن پولمان نیستیم؟ 2- خانم میانسالی بعد از معطلی چند ده دقیقهای در صف بانک و رسیدن به جلوی باجه، با ارجاع متصدی به دستگاه ATM برای پرداخت قبض تلفن منزل، دست از پا درازتر به سمت در بانک رفت و با گذاشتن قبض در کیفش نشان داد از پرداخت آن پشیمان شده است. وقتی از او سوال کردم چرا قبض را با استفاده از کارت خود پرداخت نمیکند، گفت بلد نیستم. جایم را در صف به نفر جلویی سپردم و همراه او به سراغ دستگاه رفتیم. وقتی گام به گام، مراحل پرداخت را طی کردیم، باورش نمیشد این کار اینقدر آسان باشد. چه کسی مسئول از بین بردن اینرسی اولیه و آموزش استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات است؟ 3- با ترس و لرز شروع کرد به پر کردن فرم اینترنتی. فقط کافی بود یک کد را اشتباه وارد کند و مثلاً به جای برق شریف، آمار ابرقو قبول شود! هر بار که دکمه اینتر را فشار میداد، حس میکرد قلبش از جا کنده میشود. دقایق به سرعت میگذشتند و با سرعت کند شبکه، هزینه استفاده از اینترنت در کافینتی که پیدا کرده بود هم بالا میرفت. ناگهان همه جا تاریک شد. احساس کرد دنیا روی سرش خراب شد. برق رفته بود و او هم با خاموش شدن رایانه، DC شده بود! حالا باید چه میکرد؟ فرم انتخاب رشته، دوباره در اختیارش گذاشته میشد یا مجبور بود در همان چند رشتهای که توانسته بود بزند، قبول شود؟ 4- بدون برنامهریزی قبلی تصمیم گرفته بودند به سفر بروند. فکر کرده بود گردشگری الکترونیک از برخی جهاتش همین الان به درد میخورد. هم میتواند سفر نرفته، یک دور در شهر بزند و جاهای دیدنی را یاد بگیرد و هم از مزایای رزرو بلیت و هتل استفاده کند. حالا که در هتل نشسته بودند، کلی جلوی همسرش سربلند بود! با استفاده از مزایای فناوری اطلاعات، همه چیز ردیف بود! تا چند دقیقه دیگر مثل یک راهنمای تور میتوانست مکانهای دیدنی شهر را هم به او نشان دهد. نفس راحتی کشید. باور نمیکرد همه چیز به این راحتی باشد. 5- ساخت یک شهر الکترونیک یک سوی داستان است و زندگی کردن در آن، یک سوی دیگر. آمادهسازی زیرساختها و بسترسازی برای داشتن یک شهر الکترونیک واقعی با امکان زندگی واقعی مسلماً از وظایف دولت است و از حقوق شهروندان. آموزش مستقیم و غیرمستقیم، استفاده از رسانههای دیداری و شنیداری و فراگیر کردن و جا انداختن فرهنگ استفاده از فناوری اطلاعات و ابزارهای آن هم از بدیهیترین وظایف سیستم به شمار میرود اما ما شهروندان شهرهای الکترونیک چه مسئولیتی داریم؟ باید منتظر بمانیم تا کسی ما را با این نوع از زندگی آشنا کند و عینک بدبینیمان را به چشمهایمان نگه داریم تا خلاف آن به ما ثابت شود؟ پس تکلیف گامهای خودمان چه خواهد شد؟ 6- دنیا با شتاب بیاندازهای به سمت الکترونیکی شدن پیش میرود. تنها نتیجه نشستن در کنار گود و منتظر دیگران شدن، جا ماندن از این قافله است و تنها شرط یک شهروند الکترونیکی واقعی شدن، زندگی در یک شهر الکترونیکی واقعی نیست. اولین شرط آن است گام اول خود را برداریم و قدم در مسیر بگذاریم. 7- یاعلی...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 600]