واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - دارکبات، انجمن مخترعان دیوانهای است که از فناوریهای پیشرفته برای خرابکاریهای سختافزاری بهره میبرند مجید جویا: چه شباهتی بین یک ساعت که نیروی خود را از میگوهای در حال فساد میگیرد، آزمایشی با مثانه یک فیزیکدان و یا تخممرغ بازی با لامپ روشن ممکن است وجود داشته باشد؟ پاسخ، دانشمند دیوانهای است که آنها را اختراع کرده است، یا آنگونه که جیمز لارسن ترجیح میدهد به آن نام خوانده شود، «چند خرابکاری سختافزاری از سر لودگی». ولی روح همه کارهایی که او انجام میدهد در یک کلمه نهفته است: مسخرگی. او میگوید: «من پنج سال پیش کارم را با ساعتی که از ساندویچ میگو نیرو میگیرد؛ شروع کردم، و اختراعاتم از آن زمان تا کنون خیلی احمقانهتر شده است». آقای لارسن توانست با اتصال چند حسگر و یک کامپیوتر قدیمی به یک ساندویچ میگو، از فرایند فساد و تجزیه آن به عنوان مقیاس از گذشت زمان استفاده کند. او اذعان دارد که «این کار کاملا ناجور است، هیچ کس علاقهای ندارد که زمان حرکت خود را برای رسیدن به قطار با آن تنظیم کند». تا همین چند سال پیش، لارسن به اختراع چیزهای جدیتر اشتغال داشت، از پروژههای هوش مصنوعی گرفته تا تجهیزات گرافیک کامپیوتری. ولی زمانی رسید که دیگر علاقه خود را به این کارها از دست داد و در نتیجه تصمیم گرفت که اختراعات تجاری را تعطیل کند. مطلقا خطرناکاو سپس در مورد دارکبات شنید؛ گروهی که در تمام دنیا فقط از روی تفریح به ابداع چیزهای جدید برقی میپرداختند؛ این همان چیزی بود که او میخواست. خودش میگوید: «من دلقکی بالفطرهام. در دوران کودکی از تلویزیون منع شده بودم. هنگامی که در مورد دارکبات شنیدم، احساس کردم که این همان چیزی است که در تمام عمرم دنبال آن بودم». اساس دارکبات «انجام کارهای عجیب و غریب با برق» است و کارهایی که آنها انجام میدهند، خیلی عجیبتر از کارهای آقای لارسن نیست، کارهایی که شامل یک ویرایش 30 هزار ولتی از یک بازی کلاسیک شهر بازی میشود که در آن، بازیکن باید یک قلاب را با دقت از طول سیمی خمیده بگذراند و از برخورد قلاب با سیم خودداری کند، همان بازی کنترل اعصاب . اما در بازی ابداعی لارسن، زنگ بازی با یک جرقه آبی بزرگ جایگزین شده است. او میگوید: «من همیشه فکر میکردم که بازی اصلی خیلی خستهکننده است، در نتیجه تصمیم گرفتم تغییراتی در آن ایجاد کنم. این کار به شما اجازه میدهد که کارهای برقی جالبی مانند آتش روشن کردن روی چیزها و یا ذوب کردن آنها انجام دهید». در تغییر یک بازی قدیمی دیگر، لارسن به سراغ تخممرغهای برقی رفت. در این بازی، دو بازیکن تخم مرغهای پخته خود را به هم میزنند و هر کس که تخم مرغش شکست، بازنده بازی است. اما در تخم مرغ بازی برقی آقای لارسن، دو لامپ با میکروفونهای کوچک به هم وصل میشوند تا صدای ضربه را تقویت کنند. لارسن چنین توضیح میدهد: «اگر آنها مستعمل باشند، بعضی از رشتههای تنگستن از دیگران قویترند و در نتیجه هنگامی که 1100 ولت از آنها بگذرد، یک نور فلاش شدید را خواهیم دید. انجام دادن این بازیها خیلی جالب و در عین حال خیلی خطرناک است. به غیر از خطر فرو رفتن خردههای شیشه شکسته داغ حباب لامپ، خطر برق گرفتگی نیز وجود دارد». در حالی که اغلب مخترعان دیوانه دارکبات، دوست دارند که اختراعات خود را که از فناوری بالایی بهره میبرند به دیگران نشان دهند، آقای لارسن علاقهای به پیچیده کردن اختراعاتش ندارد: «اگر یکی بخواهد که چیزی را که در درون یک کارت گرافیکی میگذرد تصور کند، باید بگویم که یک مدار مجتمع خیلی پیچیده است و هیچ گاه نمیتوانید به طور کامل دیدی از آن پیدا کنید. ولی در این کارها، فقط یک جریان لازم است و نتیجه آن هم یک جرقه است، این مساله کاملا قابل درک و ملموس است». شاید یکی از کاربردی ترین اختراعات او، دستگاه غذا دادن به گربه با یک دستگاه ویدیو است. او به عنوان یکی از طرفداران دستگاههای قدیمی پخش ویدیو، تصمیم گرفت راهی برای زندگی مجدد آنها بیابد. خارج کردن موتور آن و وصل کردنش به یک چرخ گوشت که غذای تازه گربه تولید میکند، آشکار ترین قسمت این کار است؛ ولی بقیه بخشهای دستگاه نیز بیکار نماندند و هر یک کاری شبیه به کار اصلی خود را داشتند. مثلا، زمان سنج آن به جای این که برنامه مورد علاقه شما را راس ساعت مقرر از تلویزیون ضبط کند، طبق گفته آقای لارسن برای غذا دادن به گربه «راس ساعت مقرر» به کار میرود. آخرین پروژه او نیز مورد علاقه گربهها خواهد بود. لارسن آن را آزمایش مثانه شرودینگر مینامد، «ویرایش ادراری» از آزمایش اصلی شرودینگر که از یک گربه درون جعبه به همراه سم، برای تشریح یکی از مسائل بنیادی فیزیک کوانتوم استفاده میکند. در این آزمایش از یک جعبه چوبی شامل یک شمارشگر گایگر مولر، یک پمپ حاوی مایع زرد رنگ و هر ماده رادیواکتیوی که میشد پیدا کرد، استفاده شد. آزمایش اصلی شرودینگر برای این است که نشان دهد هیچ چیز تا زمانی که شمارش نشود واقعی نیست، ولی آزمایش آقای لارسن پایان شوخ طبعانهتری دارد: «در آزمایش من، آقای شرودینگر مواد دفعی متفاوتی داشت که وابسته به فساد مواد رادیواکتیو بود». او امیدوار است که در گردهمایی کریسمس دارکبات، شادی را نیز وارد ابداعاتش کند. گردهماییهای دارکبات هر ماه برگزار میشود. او در حال حاضر یک کار روزانه نیز دارد، به عنوان یک طراح سیستمهای کنترل فوارههای شهری، تعمیرات آنها را بر عهده دارد. البته به نظر نمیآید که در آینده نزدیک او بتواند کار روزانه و تفریح شبانهاش را با هم ترکیب کند، ولی کاملا آشکار است که قلبش با کدام یک است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 832]