واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کجای قرآن از حجاب سخن گفته شده است ؟!
در چند سوره از قرآن کریم ، مسأله ی حجاب تصریح شده است که نشان از اهمیت موضوع دارد . در سوره احزاب آیه ۵۹ می خوانیم : ای پیامبر به زنان خود و دختران و زنان مؤمن بگو روسریها و مقنعه های خود را بپیچانند . این جور به عفیفه بودن و شریف بودن شناخته می شوند ،تا کسی معترض ایشان نشود وایشان را آزار ندهد و خداوند آمرزنده و مهربان است .در جای دیگر می فرماید : " وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ " [1] .اسلام در مورد صحبت کردن با زنان پیامبر ، کسی را منع نمی کند بلکه می گوید ، اگر خواستید چیزی به همسران پیغمبر بدهید و بگیرید ،ضابطه ای داشته باشید « فَسْئَلُوهُنَّ » ، سؤال کنید از اینها « مِنْ وَراءِ حِجابٍ » یعنی از پشت پرده . یعنی بین شما و نامحرم یک حریم و پرده وجود داشته باشد ،به راحتی و بدون رعایت ضابطه وحریم نباشد . اسلام با حضور زن در جامعه مخالف نیست . اسلام با تبرّج ،خود نمایی وبی عفّتی مخالف است .در تاریخ اگر مطالعه ای داشته باشیم خواهیم دید که زنان بزرگی در جامعه حضور داشته اند و کارهای بزرگی هم انجام داده اند . مسأله ی حجاب در قرآن ؛در قرآن با تعبیرات گوناگون از حیا (حجاب) سخن به میان آمده است : حیا در زبان (انعام ۱۰۸) ،حیا در طرز سخن گفتن (احزاب ۳۲) ،حیا در راه رفتن (قصص۲۵) ،حیا در شرکت در مجالس میهمانی (احزاب ۵۳) ،حیا در نگاه کردن (نور۳۰ و ۳۱) ،حیا در امور اقتصادی (بقره۲۷۳) ،حیا در ورود به منازل (نور ۵۸و59) .در اینجا به شرح مختصری از انواع حجاب ها (حیا) که در قرآن ذکر شده می پردازیم ؛رعایت (حجاب) در راه رفتن در اسلام :قرآن درباره تعریف دخترشعیب می فرماید ، دختر خوبی بود « تَمْشی عَلَى اسْتِحْیاءٍ » [2] ، « تَمْشی » راه میرفت « عَلَى اسْتِحْیاءٍ » روی حیا راه میرفت .َ در جای دیگر می فرماید : " ولا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ " [3] .در قدیم زنانی بودندكه خلخال (مثل النگو) به پایشان بود ، و وقتی راه میرفتند صدا میكرد و مردم متوجه میشدند و جلب توجه می شد .خداوند به خاطر سالم ماندن قلب ها و جامعه ، این قبیل رفتارها را منع کرده است .حجاب در کلام (نحوه ی سخن گفتن ) : اسلام نمیگوید زن حرف نزند ، میگوید حرف بزند اما با کرشمه وناز وخضوع در مقابل نامحرمان حرف نزند ؛ « فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً » [4] ، « تَخْضَعْنَ » از خضوع یعنی حرف که میزنند نازک و با کرشمه نباشد . چرا؟ برای اینکه « فَیَطْمَعَ » طمع میکند « الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ » آن کسی که در قبلش مرض است . قرآن میگوید خانم ها ،گفتگوهایتان بانامحرم خاضعانه نباشد . « فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ »حجاب چشم ؛قرآن می گوید : برای حفظ عفت عمومی كسی بدون اجازه وارد خانه كسی نشود . حتی بچههایی كه به تكلیف نرسیدهاند اگرخواستند وارد خانه كسی بشوند در بزنند . در جای دیگر می فرماید ؛« قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ »[5] ؛ برای حفظ عفت عمومی چشم خود را پایین بیاندازند .قانون ، قانون است ! وقتی حدیث داریم نابینا كه وارد خانه پیامبر شد ،ایشان به همسرانش فرمود حجاب كنند ، گفتند نابینا است ، گفتند : حتی نسبت به مرد نابینا هم باید حجاب داشته باشید .چون قانون نباید لغو شود . چراغ قرمز آدم باید بایستد ولو نیمه شب باشد و ماشینی نیز نیاید . یعنی وقتی گفتند : چراغ قرمز است و ایست ! رعایت كن ! نباید بگوییم فلسفه چراغ قرمز این است كه ماشین ها به هم نخورند و حالا نیمه شب كه ماشینی نیست . نه ! وقتی گفتند ایست و چراغ قرمز ، چه ماشین باشد و چه نباشد باید رعایت شود . قانون نباید لغو شود . چراغ قرمز آدم باید بایستد ولو نیمه شب باشد و ماشینی نیز نیاید . یعنی وقتی گفتند : چراغ قرمز است و ایست ! رعایت كن ! نباید بگوییم فلسفه چراغ قرمز این است كه ماشین ها به هم نخورند و حالا نیمه شب كه ماشینی نیست . نه ! وقتی گفتند ایست و چراغ قرمز ، چه ماشین باشد و چه نباشد باید رعایت شود . مقام زن :قرآن فرموده است ، زن كوثر است « إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ »[6] ، خدا به پیغمبر فاطمه داد ، كوثر داد ، كوثر از كثیر است به معنای خیر بسیار ، زن مقامی این گونه دارد . امیر المؤمنین(ع) میفرماید : « إِنَّ الْمَرْأَه رَیْحَانَه وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَه » [7] . زن ریحانه است ، كار خشونت آمیز به زن ندهید . زن میتواند الگوی تمام نسل بشر باشد . چگونه ؟! « وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ »[8] . خداوند یك مثل زده است ، « للذین امنوا » برای كسانی كه ایمان دارند . برای همه مؤ منین مثل زده است ، « امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ » نمونه و مثال ، زن فرعون است . یعنی زن میتواند به جایی برسد كه نمونه تمام انسانها باشد . تمام مردها و زن ها باید از این زن یاد بگیرند . در اسلام حق انتخاب شوهر با زن است . امیر المؤمنین (ع) وقتی به خواستگاری حضرت زهرا (س) آمد ، رسول خدا فرمود اجازه بدهید كه من از فاطمه (س) اجازه بگیرم . رسول الله ازفاطمه اجازه میگیرد . قرآن میگوید زنان تاریخ و مردان تاریخ همه باید از زن فرعون درس بگیرند که چگونه در محیط کفر و در کنار مردی که خود را خدای عالم می دانست و همه چیز را از آن خود می دانست ،خود را حفظ کرد و نمونه ای برای عالمیان شد . باید از این زن درس گرفت ! سرانجام فرعون ، غرق شدن و نابود شدن از صحنه ی جهان ، و اما سرانجام آسیه ، نمونه و الگو شدن !زن در اجتماع ،آری یا خیر ؟!اسلام با حضور زن در جامعه مخالف نیست . اسلام با تبرّج ،خود نمایی وبی عفّتی مخالف است .در تاریخ اگر مطالعه ای داشته باشیم خواهیم دید که زنان بزرگی در جامعه حضور داشته اند و کارهای بزرگی هم انجام داده اند . مگر حضرت زینب (ع) کربلا نرفتند و در شهرها و مسجدها سخنرانی نکردند ؟ حتی در تاریخ داریم که زنی در مسجد سخنرانی داشت و حضرت رسول او را بسیار تشویق کرد . خدیجه (س) همسر پیامبر تاجر نمونه ی زمانش بود .در عین حال که در جامعه فعالیت اقتصادی بزرگی انجام می داد ،ذرّه ای از حجاب و عفّتش کمرنگ نشد .پس باتوجه به این بررسی ها می توانیم به این نکته ی مهم برسیم که حضور زن یک اصل است و عفت عمومی هم یک اصل ، و هیچ کدام نباید به بهانه ی دیگری کنار گذاشته شود . تنظیم :زهرااجلال-گروه دین واندیشهپی نوشت ها :1-احزاب /532- قصص /253- نور /314- احزاب /325- نور /306- کوثر /17- نهج البلاغه /نامه 318- تحریم /11
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 488]