واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - آیا فناوری جدید کلوک که مانع از تشخیص چهرههای شما در دوربینهای نظارتی است، خود ناقض حریم خصوصیتان است؟ بهنوش خرمروز: جک براسیل، دانشمند علوم کامپیوتری در آزمایشگاه هاولت-پاکارد (اچ.پی) پرینستون، معتقد است که با رشد بیپایان شبکههای نظارتی دوربینهای مداربسته، CCTV، باید تصورمان را از حفظ حریم خصوصی تغییر دهیم. وی در حال آزمایش فناوری جدیدی با نام کلوک است که هدف آن، کاهش میزان تعرض به حریم خصوصی افراد است. او میگوید:« سیستم ما، به جای این که مانع نظارت شود، به دنبال این است که نگذارد ناظر، بدون اجازه افراد، تصاویر ویدیویی آنها را پخش کند.» فناوری کلوک دو نیاز اساسی دارد. یکی این که کاربران سیستمهای نظارتیCCTV ، مانند انجمنهای شهری یا مراکز خرید، باید به سیستمی وارد شوند که به طور الکترونیکی چهره افرادی را که نمیخواهند تصویرشان در ویدیویی ضبط شود که ممکن است بدست دیگری هم برسد، محو میکند. به گفته براسیل، فهرست این افراد نوعی از فهرستهای ملی «تماس نگیرید» خواهد بود، همان کسانی که اعلام کردهاند نمیخواهند با آنها تماسهای تبلیغاتی گرفته شود. دومین نیاز این فناوری این است که افرادی که کلوک را انتخاب میکنند و نمیخواهند تصویرشان در ویدیوها باشد، باید وسیلهای به نام «تامینگر حریم خصوصی» را با خود داشته باشند. این وسیله را به راحتی میتوان در گوشی همراهی با قابلیت جی.پی.اس در اختیار داشت. بنابراین به صورت بیسیم، مکان و سرعت حرکت فردی که این وسیله را با خود دارد به سرور مرکزی مخابره میشود و در نتیجه این دادهها به مرکز کنترل میرسند. در صورتی که قرار باشد ویدیو پخش شود، نرمافزار پردازش تصویر از مسیر فرد مورد نظر برای تشخیص و محو کردن چهره او استفاده میکند. در نمونه شبیهسازی شده کلوک در آزمایشگاه اچ.پی، این فناوری حتی در جمعیت انبوه هم جواب داده است. این که خودش ناقض حریم خصوصی است!این ایده پرسشهای اجتماعی و قانونی زیادی را برانگیخته است. یان براون، تحلیلگر حریم خصوصی در موسسه اینترتی آکسفورد واقع در انگلستان میگوید:« به عقیده من اهداف عینی این ایده به هر حال صحیح نیست. نباید این طور باشد که مردم انتخاب کنند که از حریم خصوصیشان حفاظت کنند. به علاوه در عمل این سیستم خودش حریم خصوصی افراد را نقض میکند، چون هر لحظه به سرویس اعلام میکند که شما کجا هستید.» به نظر میرسد در اینجا تناقضی وجود دارد که به آن پاسخ داده نشده. اگر قرار باشد هر کس وسیلهای حمل کند که با استفاده از جی.پی.اس، سیستم او را شناسایی کند و چهرهاش را محو کند، آیا همین امکان خودش ناقض حریم خصوصی فرد نخواهد بود؟ یعنی اگر به بهای محو شدن چهرهتان؛ اطلاعاتی در مورد این که کجا هستید، کجا میروید، چه سرعتی دارید و مانند آن ارایه دهید، حریم خصوصی حفظ شده است؟ براسیل هم میپذیرد که راهحل پیشنهادیاش ممکن است به مذاق همه خوش نیاید؛ اما به نظر او مساله مهم، بحث در مورد حریم خصوصی است. شاید بتوان گفت مشکل اصلی در طرح این ایده که منجر به بحثهای زیادی در مورد آن شده، مشکل در تعریف حریم خصوصی در قرن حاضر باشد. بین ناشناس بودن و حریم خصوصی داشتن، تفاوت وجود دارد. به علاوه، مگر چه کسان دیگری به جز مسئولان ممکن است به تماشا و یا استفاده از این ویدیوها علاقه داشته باشند؟ آنها هم که این تصاویر را دستنخورده میخواهند. از سوی دیگر، غیر از افراد مجرم یا پارانویید، چه کسی ممکن است نخواهد که تصویرش توسط مسئولین دیده شود. وقتی در یک مکان عمومی قرار میگیرید و سایر مشتریان، رهگذران، فروشندگان، پلیس و خیلی افراد دیگر میتوانند شما را ببینند، چرا نباید مسئولین تصویر شما را با دوربین ببینند. اگر مساله شناسایی افراد باشد، درست است که تار کردن چهره قدری آن را مشکلتر میکند، اما آدمها را میتوان از روی حالات و ژست راه رفتن، دویدن، طرز لباس پوشیدن و مانند آن هم شناخت. اینها پرسشهایی هستند که منطق استفاده از این فناوری را زیر سوال میبرند. با همه این حرفها؛ کسانی هستند که نمیخواهند حس کنند همیشه و همهجا تحت نظارت و جلوی دوربین هستند. خصوصا اینکه از این تصاویر ضبطشده گهگاه، بهویژه وقتی موضوع جالب یا اتفاق خاصی مانند یک حادثه یا جرم مطرح باشد، استفادههای دیگری هم میشود. برای مثال ممکن است در یک برنامه مستند تلویزیونی، اخبار، سایر رسانهها، سایتهای اینترنتی یا برنامههای تبلیغاتی از آنها استفاده شود. البته اطمینان به اینکه این فناوری جدید راهحل مناسبی است، قدری دشوار به نظر میرسد. براون همچنین به این نکته اشاره میکند که در دو سوی اقیانوس اطلس قوانین متفاوتی در این زمینه وجود دارد. در اروپا، قوانین حفاظت اطلاعات، ویدیوهای نظارتی را منع میکند؛ در حالی که تنها در ایالتهای محدودی از آمریکا چنین قانونی وجود دارد. وی اضافه میکند که تشویق مهندسان به در نظر گرفتن حریم خصوصی از همان ابتدای طرحهایشان میتواند راهحل مناسبتری باشد. براسیل قرار است اواخر امسال کارش را به عنوان بخشی از کتاب نظارت ویدیویی منتشر کند. به عقیده وی، براون از کارش دست خواهد کشید. او میگوید: فناوری خیلی سریعتر از آن پیشرفت میکند که ما بتوانیم مفهوم حریم خصوصی را درک کنیم. اما بسیاری از مردم با این ایده موافق نیستند. به نظر بسیاری از ساکنان شهرهایی که دوربینهای نظارتی در مکانهای عمومی آنها نصب شده، این کار کمکی به حفظ امنیت شهروندان است. با توجه به ضعف سیستمهای مجری قانون، خصوصا پلیس، برای آنها مسالهای مهمتر از حریم خصوصی مطرح است. از دید آنها، در حال حاضر، داشتن مدرکی تصویری از مرتکبین جرم برای امنیت و کنترل جرایم مهمتر است. یکی از شهروندان میگوید:« من ترجیح میدهم حریم خصوصی به این شکل نداشته باشم؛ اما در عوض اگر کسی از من دزدی کرد، تصویر او روی ویدیوهای نظارتی باشد.» میتوان به موضوع جور دیگری هم نگاه کرد. در حال حاضر از تصاویر بهعنوان مدرک ارتکاب جرم استفاده میشود. با فناوری کلوک، هر کسی میتواند چهرهاش را تار کند و جرمی را که میخواهد، انجام دهد؛ یا میتواند تلفن همراهش را نزد یکی از دوستانش بگذارد و بعد ادعا کند که در آن زمان در محل وقوع جرم نبوده است. اطلاعات سیستم هم نشان خواهند داد که وی نزد دوستش در آن سوی شهر بوده است. در حال حاضر، برای کسانی که نمیخواهند در دوربینهای نظارتی دیده شوند، راههای سادهتری هم وجود دارد، بدون این که نیازی به ردیابی مسیر آنها باشد. برای مثال کلاههایی وجود دارند که سر فرد را در نظر بسیاری از انواع دوربینهای نظارتی، یک لامپ نورانی نشان میدهند و دوربین قادر نخواهد بود تصویری از فرد بگیرد. برای این که متوجه شوید این کلاهها چه طور کار میکنند، کنترل تلویزیون را رو به روی دوربین تلفن همراهتان بگیرید و سریع چند دکمه را پشت سر هم فشار دهید. در مجموع، با وجود این که ایده براسیل جالب و بحثبرانگیز به نظر میرسد، نتوانسته است منطقی قوی را پشتوانه طرح خود قرار دهد. با نداشتن تعریف مشخصی از حریم خصوصی، اشاره به آن در این طرح باعث ابهامات و سوالات بسیاری شده که اعتبار و ضرورت این ایده را مورد تردید قرار میدهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 352]