تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815603673




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دیبای شهادت بر قامت امام دانش(علیه السلام)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دیبای شهادت بر قامت امام دانش (علیه السلام)
امام صادق
در اصول كافی، ارشاد شیخ مفید، كشف الغمه و برخی كتابهای دیگر، از رحلت امام صادق - علیه السلام - به لفظ «مضی‏» ، «مات‏» و «قبض‏» تعبیر شده است. ظاهر این لفظها نشان می‏دهد امام به مرگ طبیعی جهان را بدرود گفته است، اما در فصول المهمه و مصباح كفعمی (به نقل مجلسی در بحار) نیز در كتابهای دیگری آمده است: امام را زهر خوراندند.1ابن شهر آشوب در مناقب نوشته است ابو جعفر منصور او را زهر خورانید 2 و بایست چنین باشد، زیرا با كینه‏ای كه منصور از او داشت و بیمی كه از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمی‏نشست. آنان كه با تاریخ زندگی این مرد آشنایند، می‏دانند او به كسانی كه برای رساندنش به مسند خلافت هر كوشش را به كار بردند، رحم نكرد و از جمله آنان ابو مسلم بود كه برپایی دولت عباسیان مرهون رنجهایی است كه او در این باره بر خود نهاد. گناه ابو مسلم - چنان كه از اسناد تاریخی بر می‏آید، این است كه هنگام خلافت‏ سفاح، به منصور چنان كه باید حرمت نمی‏نهاد، پس طبیعی است كسی را كه از او می‏ترسد و از علاقه و احترام مردم بدو آگاه است آسوده نگذارد و تحمل نكند. ولی چنان كه خواهیم دید، به ظاهر از رحلت آن امام بزرگوار دریغ می‏خورد. كلینی به اسناد خود از ابو ایوب روایت كند: نیم شبی منصور مرا خواست. چون بر او در آمدم، بر كرسی نشسته بود و شمعی پیش روی داشت و نامه‏ای می‏خواند و می‏گریست. بر او سلام كردم. نامه را به سوی من انداخت و گفت: از محمد بن سلیمان است. از مرگ جعفر بن محمد خبر می‏دهد و سه بار «انا لله و انا الیه راجعون‏» را بر زبان آورد و گفت: كجا مانند جعفر یافت می‏شود؟ سپس گفت: بنویس! در بالای نامه نوشتم اگر شخص معینی را وصی قرار داده گردن او را بزن. چون پاسخ نامه رسید، معلوم شد پنج تن را وصی خود كرده است: منصور، محمد بن سلیمان، عبد الله، موسی و حمیده. و در روایت دیگری به جای محمد بن سلیمان، محمد بن جعفر است و به جای حمیده، مولایی از موالی ابو عبد الله و اضافه دارد: منصور گفت اینان را نمی‏توان كشت.3یعقوبی از اسماعیل بن علی بن عبد الله بن عباس روایت كند: بر منصور در آمدم، دیدم ریش او از اشك چشمش نمناك است. سبب پرسیدم، گفت: نمی‏دانی به خاندان تو چه رسیده است. - امیر مؤمنان چه شده؟ - سید و عالم و باقی مانده گزیدگان آنان درگذشت. - امیر مؤمنان چه كسی؟ - جعفر بن محمد! - خدا امیر مؤمنان را مزد دهد و او را برای ما باقی گذارد. - جعفر از آنان بود كه خدا در باره‏شان گفته است: ثم اورثنا الكتاب الذین اصطفینا من عبادنا 4 و  از كسانی بود كه خدایش گزید و از سابقان در خیرات بود.5ابن فضال روایت كند: نزد ام حمیده رفتم تا او را به رحلت امام تعزیت دهم. گریست و من از گریه او به گریه در آمدم. پس گفت: اگر ابو عبد الله را هنگام مرگ می‏دیدی چیزی شگفت مشاهدت می‏كردی. چشم خود را گشود و گفت: هر كس را با من خویشاوندی دارد گرد آورید. همه را گرد آوردیم. بدانها نگریست و گفت: شفاعت ما به كسی نمی‏رسد كه نماز را سبك بدارد.6كلینی به روایت‏خود از امام موسی بن جعفر روایت كند: من پدرم را در دو جامه شطوی7كفن كردم كه آن دو، جامه احرام او بود و در جامه‏ای از جامه‏هایش و عمامه‏ای كه از علی بن الحسین بود برای آنكه آن را به چهل دینار خریده بود.8یكی از اصحاب آن حضرت گفته است: بر او در آمدم موسی بن جعفر پیش روی او نشسته بود و او وی را وصیت می‏كرد. آنچه از آن وصیت‏به یاد دارم این است: پسركم وصیت مرا بپذیر و گفتارم را به خاطر سپار. اگر آن را به خاطر سپاری خوشبخت زندگی خواهی كرد و ستوده خواهی مرد. پسركم! آنكه بدانچه خدا بدو داده قناعت كند بی‏نیاز بود، و آنكه دیده به مال دیگری دوزد مستمند می‏میرد. آنكه بدانچه خدای عز و جل بدو داده خرسند نباشد خدا را در قضای او متهم كرده است. آنكه گناه خود را خرد داند گناه جز خود را بزرگ شمارد. و آنكه گناه دیگری را خرد به حساب آرد، گناه خود را بزرگ انگارد. آنكه پرده از عیب دیگری برگیرد، عیبهای درون خانه‏اش آشكار شود. آنكه شمشیر ستم كشد، بدان كشته شود. آنكه برای برادر خود چاهی كند، خود در آن بیفتد. آنكه با سفیهان بیامیزد حقیر شود و آنكه با علما نشیند وقار یابد. آنكه در جای‏های بد در آید متهم شود. پسركم حق را بگو! به سودت باشد یا به زیانت. از سخن چینی بپرهیز كه آن كینه را در دلهای مردم می‏كارد. پسركم! اگر جستجوی بخشش می‏كنی به معدنهای آن روی آور. 9 تنظیم: جهرمی زاده - گروه دین و اندیشه تبیان[1] . ج 47، ص 2 - 1. [2] . مناقب، ج 4، ص 280. [3] . اصول كافی، ج 1، ص 310. [4] سپس میراث دادیم كتاب را به كسانی كه برگزیدیم از بندگانمان (فاطر: 32). [5] . تاریخ یعقوبی، ج 3، ص 117. [6] . ثواب الاعمال، ص 205، بحار، ج 47، ص 2. [7] . دهی در مصر كه در آن چنان پارچه را می‏بافتند. [8] . اصول كافی، ج 1، ص 476. [9] . حلیه الاولیاء، ج 3، ص 195، صفه الصفوه، ج 2، ص 170.سید جعفر شهیدی، زندگانی امام صادق (ع)، ص 85





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن