واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مناظره امام رضا علیه السلام با دانشمند یهودی.
قسمت اول را اینجا بخوانیددر اینجا امام رو به (رأس الجالوت) بزرگ دانشمندان یهودی كرد و فرمود: تو از من سوال میكنی یا من سؤال كنم؟ ـ : من سؤال میكنم... با كدام دلیل نبوت محمد را اثبات میكنی؟ امام: موسی بن عمران، و عیسی بن مریم، و داود نماینده خدا در زمین، به رسالت او گواهی دادهاند. ـ : گواهی موسی را بر رسالت او ثابت كن. امام: میدانی كه موسی به بنیاسرائیل فرمود كه: «بطور حتم پیامبری از برادران شما برای شما مبعوث میشود، حتماً او را تصدیق كنید، سخن او را بشنوید» آیا برای بنی اسرائیل برادرانی جز فرزندان اسماعیل میدانی؟... ـ : مطلبی را كه نقل كردید، گفته موسی است و ما آن را انكار نمیكنیم. امام: آیا از برادران بنیاسرائیل پیامبری جز محمد برای شما آمده؟ ـ : نه. امام: آیا آنچه گفتم صحیح نیست «و نبوت محمد را اثبات نمیكند» ـ : چرا، ولی دوست دارم صحت آن را بوسیله تورات تأیید كنید؟ امام: آیا نمیپذیری كه تورات به شما میگوید: «روشنائی، از كوه طور سینا، آمد، از كوه ساعیر بر ما پرتو افكند و از كوه فاران بر ما آشكار شد»؟ ـ : این كلمات در تورات هست ولی مقصود از آنها را نمیدانم. امام: من مقصود را بیان میكنم: مقصود از این جمله (نور از طرف طور سینا آمد) مطالبی است كه به عنوان وحی خداوند به موسی بر كوه طور نازل فرمود. و مقصود از جمله (پرتو افكند بر مردم از كوه ساعیر)، «ساعیر» كوهی است كه خدا بر آن به عیسی وحی مینمود. و مقصود از جمله (از كوه فاران بر ما آشكار شد)، «فاران» كوهی است از كوههای مكه، بین آن و مكه مسافت یك روز راه فاصله است. و «شعیای پیامبر» در مطالبی كه تو و یارانت آن را جزء تورات میدانید گفته: «دو سوار دیدم كه زمین برای آنها روشن شده بود، یكی سوار بر درازگوش و دیگری سوار بر شتر» مقصود از سوار بر درازگوش، و سوار بر شتر چیست؟ ـ : نمیدانم شما بفرمائید. امام: مقصود از اولی عیسی، و از دومی محمد است، آیا انكار میكنی كه این جزء تورات باشد؟ ـ : نه. امام: (حیقوق) پیامبر را میشناسی؟ ـ : آری میشناسم. امام: او گفته و كتاب شما به آن گواهی میدهد: «خداوند از كوه فاران سخنی روشنگر آورد، و آسمانها از تسبیح احمد و پیروانش پرشد، او لشكر خود را در دریا حمل میكند چنانكه در صحرا... برای ما كتاب نو میآورد بعد از خراب شدن بیتالمقدس». «مقصودش از كتاب، قرآن است» آیا این مطلب را میدانی و به آن معتقدی؟ رأس الجالوت: حیقوق پیامبر، این مطلب را گفته و ما منكر نیستیم. امام: داود در زبور گفته، و تو آنرا میخوانی: «خدایا به پادازنده سنت پس از فترت را مبعوث كن». آیا جز محمد پیامبری را میشناسی كه «چنین كاری را انجام داده باشد»؟ ـ : این گفته داود را قبول داریم و انكار نمیكنیم، ولی مقصودش از این سخن عیسی است... امام: نفهمیدی، زیرا عیسی با سنت ـ پیش از خود ـ مخالفت نكرد و با سنت تورات موافق بود تا هنگامیكه خدا او را بسوی خود بالا برد، و در انجیل نوشته: و او سنگینیها را سبك میكند، وهر چیزی را برای شما توضیح میدهد، و او به من گواهی میدهد همانطور كه من باو گواهی دادم، من برای شما مثلها آوردم و او «توضیح آنها» را برای شما خواهد آورد. آیا معتقدی كه این مطلب در انجیل هست؟ ـ : آری انكار نمیكنم. امام: درباره پیامبرت موسی سؤالی از تو دارم؟ ـ : بپرس. امام: دلیلی كه نبوت موسی را اثبات میكند چیست؟ ـ : معجزاتی آورد كه هیچیك از انبیاء پیش از او نیاورد. امام: مانند چه؟ ـ : مانند شكافتن دریا، تبدیل كردن عصا به مار زنده و ... معجزات دیگری كه هیچكس نمیتواند مانند آن را بیاورد. امام: درست میگوئی «هیچكس از مردم عادی كارهائی را كه موسی انجام میداد نمیتواند انجام دهد، ولی اگر شخص دیگری هم ادعای نبوت كندو معجزاتی هم داشته باشد، آیا بر شما لازم نیست او را تصدیق كنید؟» ـ : نه، مگر اینكه او هم معجزاتی مانند موسی داشته باشد. امام: بنابراین چگونه شما به انبیاء پیش از موسی اعتقاد دارید، در صورتیكه آنها معجزات موسی را نداشتند؟ ـ : لازم نیست معجزاتشان عین معجزات موسی باشد، همین مقدار كه معجزه داشته باشند برای تصدیق نبوتشان كافی است. امام: بنابراین پس چرا شما به نبوت عیسی ایمان نمیآورید، او هم معجزه داشت، مرده را زنده میكرد، كور و پیس را شفا میداد، از گل مجسمه میساخت و در آن میدمید، به صورت پرندهای در میآمد؟ ـ : اینها همه نقل قول است، ما كه زمان عیسی نبودهایم تا ببینیم این كارها را انجام داده یا نه. امام: مگر زمان موسی بودهای، و معجزات او را دیدهای، آیا اینطور نیست كه در مورد موسی هم تنها اخبار افراد مورد اطمینان از یاران موسی معجزات او را ثابت میكند؟ ـ : چرا همینطور است. امام: در مورد عیسی هم مانند موسی خبرهای متواتر و قطعی به شما رسیده كه عیسی چه كارهائی را انجام داده، پس چهطور كارهای موسی را تصدیق میكنید ولی عیسی را نه؟ دانشمند یهودی در پاسخ فروماند، ولی امام ادامه داد و فرمود: در مورد محمد ـ صلی الله علیه و آله - و هر پیامبری را كه خداوند برانگیخته نیز مطلب همینطور است.یكی از معجزات محمد ـ صلی الله علیه و آله - این بود كه او یتیمی بود بینوا، چوپان و كارگر، و نوشتن نمیدانست، كلاس درس ندیده بود، و با این وصف پس از بعثت قرآنی آورد كه در آن داستانهای پیامبران و اخبار آنها كلمه به كلمه نقل شده، و خبرهای پیشینیان، و آیندگان تا قیامت در آن درج گردیده است. علاوه بر این، او اسرار و رازهای مردم را بازگو میكرد، و به آنچه در خانههاشان بود خبر میداد و معجزات بیشمار دیگر. ـ : معجزات عیسی و محمد، برای ما ثابت نشده، و از این لحاظ ما نمیتوانیم رسالت آنها را تصدیق كنیم. امام: یعنی میخواهی بگوئی اینها كه معجزات عیسی و محمد را نقل میكنند دروغگو هستند «ولی آنها كه معجزات موسی را نقل كردهاند راستگو»؟ دانشمندان یهودی پاسخی نداشتند.-------------------------------------------------------------------------------- ادامه دارد..........................تنظیم برای تبیان گروه حوزه علمیه[1] . برای توضیح این كلمه ر.ك: به كتاب انیس الاعلام ج1، ص 8. [2] . ر.ك به: انیس الاعلام ج 2، ص 61.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 529]