واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نداي آسماني جبرئيل، آغاز ظهور
1. خونخواهي حسين(عليه السلام)فاجعه خون بار کربلا از حوادث بسيار مهم و جگرخراش و فراموش نشدني تاريخ بشري است و با وجود گذشت قرنها، هنوز گرمي عشق به امام حسين(عليه السلام) و يارانش در دل شيعيان و حق طلبان جهان سرد نگرديده است. چه: کشته شدن امام حسين(عليه السلام) حرارتي را در دلهاي مؤمنان ايجاد کرده که هرگز سرد نميشود.1 چنان که گويي حادثه عاشورا همين ديروز، رخ داده است.ناگفته، آشکار است که حضرت مهدي(عليه السلام)، که اسطوره ظلم ستيزي و حق طلبي است، قلبي آتشين تر از آن حادثه دارد و در سوگ جدش شبانه روز اشک ريزان است چنان که در زيارت ناحيه مقدسه آمده است:يا جداه! اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و مقدرات الهي مرا از ياري تو باز داشت و نبودم تا با آنان که با تو جنگيدند بجنگم و با کساني که با تو اظهار دشمني کردند خصومت نمايم، پس (در عوض) شب و روز برايت اشک مي ريزم و به جاي اشک برايت خون گريه مي کنم.2حضرت مهدي (عليه السلام) براي گرفتن انتقام خون جدش از وارثان آن جنايت پيشگان لحظه شماري مي کند. شايد اين سؤال به ذهن آيد که چرا امام زمان (عليه السلام) از فرزندان قاتلان امام حسين (عليه السلام) انتقام مي گيرد. اين همان سؤالي است که عبدالسلام بن صالح هروي از امام رضا(عليه السلام) سؤال کرد که:چه مي فرماييد در مورد حديثي که از امام صادق(عليه السلام) روايت شده که وقتي قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله) ظهور مي کند، نسل کشندگان حسين را نابود مي کند و آن حضرت فرمود: آري روايت درست است.هروي مي گويد: پرسيدم: پس معناي آيه «ولاتزر وازرة وزر أخري»3 هيچ گناهکاري گناه ديگري را متحمل نميشود. چه مي شود؟ آن حضرت فرمودند: همه سخنان خداوند متعال راست است ولکن ذريّه کشندگان حسين به عمل زشت پدران خود راضي و دل خوش هستند و بدان مي بالند و افتخار مي کنند و کسي که به کاري رضايت دهد، مانند کننده آن کار است. از اين رو اگر مردي در مشرق به ناحق کشته شود و ديگري در مغرب به آن قتل راضي باشد، در پيشگاه خداوند شريک قتل است و قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله) هنگامي که قيام مي کند، آنان را به خاطر رضايتشان به جنايات پدرانشان کيفر مي کند.4از اين رو مهدي (عليه السلام) هرگز از فاجعه هولناک خون بار عاشورا غافل نمي شود و بي جهت نيست که يکي از شعارهاي آن حضرت و يارانش اين است: يا لثارات الحسين!5 2. عالم در تسخير ياران مهدي(عليه السلام)يکي ديگر از ويژگيهاي ياران آن حضرت اين است که همه موجودات زميني و آسماني مسخر آنان هستند. در اين زمينه از امام باقر(عليه السلام) نقل شده که فرمود:گويي مي بينم که اصحاب قائم آل محمد بر آنچه که بين مشرق و مغرب عالم است احاطه دارند. پس هيچ چيز در عالم نيست، مگر اين که مطيع و فرمانبردار ياران مهدي است. حتي درندگان هوا و زمين، همه در پي کسب رضايت آنها هستند؛ به گونه اي که قطعه زميني بر قطعه ديگر به خود مي بالد و به آن مي گويد: امروز يکي از اصحاب قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله) از من گذر کرد.6البته چنين نيست که خداوند فقط به عنوان اين که آنان از ياران حضرت مهدي(عليه السلام) هستند، چنين کرامتي را عطا خواهد فرمود، بلکه اين امر علل ديگري نيز دارد؛ از جمله اين که خداوند به بندگاني که تقوا را پيشه خود سازند و به جز رضايت او سودايي در سر نداشته باشند، چنين عناياتي خواهد کرد. حکايت زير، تأييد اين ادعا است.در سفري که امام صادق(عليه السلام) از کوفه عازم مدينه بودند، علما و بزرگان، از جمله ابراهيم ادهم و ابن ثوري، آن حضرت را تا بيرون کوفه مشايعت مي کردند. عده اي نيز جلوتر از امام حرکت کرده بودند، اما ناگاه شيري درنده راه بر آنها مي بندد. ابراهيم ادهم مي گويد بايستيد تا امام برسد و واکنش او را ببينيد. وقتي آن حضرت مي رسد و جريان را به او مي گويند، آن جناب پيش مي رود و گوش حيوان را مي گيرد و از جلو راه دور مي کند. سپس امام روي به جمعيت مي کند و مي فرمايد: اگر مردم خداوند را آن طور که شايسته است بندگي کنند، خواهند توانست بارهاي سنگين خود را با چنين حيواني حمل کنند.7از امام باقر(عليه السلام) نقل شده که فرمودند: گويي مي بينم که اصحاب قائم آل محمد بر آنچه که بين مشرق و مغرب عالم است احاطه دارند. پس هيچ چيز در عالم نيست، مگر اين که مطيع و فرمانبردار ياران مهدي است. حتي درندگان هوا و زمين، همه در پي کسب رضايت آنها هستند؛ به گونه اي که قطعه زميني بر قطعه ديگر به خود مي بالد و به آن مي گويد: امروز يکي از اصحاب قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله) از من گذر کرد3. نقش زنان در انقلاب حضرت مهدي (عليه السلام)
طبق روايتي که از امام باقر (عليه السلام) به ما رسيده است از 313 تن اصحاب حضرت قائم(عج) پنجاه نفر زن مي باشند که در اولين فرصت در مکه خود را به امام مي رسانند. چنان که مي فرمايند: سوگند به خداوند که سيصد و اندي نفر مرد مي آيند که در ميانشان پنجاه نفر زن مي باشد، در مکه همچون ابرهاي پاييزي گردهم جمع مي شوند، بدون اينکه وعده و قراري داشته باشند. 8در حديثي ديگر مفضل بن عمر مي گويد: عده اي از زنان همراه حضرت مهدي (عليه السلام) هستند. عرض کردم: اين بانوان براي چه در کنار حضرت مهدي(عليه السلام) هستند؟ فرمود: اينها مجروحان را مداوا مي کنند و از بيماران جنگي پرستاري مي نمايند، چنانکه در زمان پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) همراه آن حضرت در جنگها اين کارها را بر عهده داشتند. 4. نداي آسماني جبرئيل، آغاز ظهورظهور خورشيد عالم تاب، مهدي موعود(عليه السلام)، مقارن با نداي آسماني جبرئيل امين و در شب جمعه، 23 ماه مبارک رمضان9 است. با شنيدن اين ندا، همه، سراسيمه از خانه هاي خود بيرون آيند و به خواب رفتگان بيدار گردند.امام باقر(عليه السلام) فرموده است:فريادگري از آسمان به اسم قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله) ندايي مي دهد که همه کساني که در مشرق و مغرب عالم هستند مي شنوند. هيچ به خواب رفته اي نيست، مگر اينکه بيدار گردد و هيچ ايستاده اي نيست، مگر اينکه بنشيند و هيچ نشسته اي نيست، مگر اينکه از ترس بايستد. خدا رحمت کند کسي که آن نداي آسماني را پاسخ مثبت دهد. اين نداي اول صداي جبرئيل روح الأمين است. 10آن حضرت از مدينه منوره ظهور مي کند؛ ولي فاصله ظهور تا قيام جهاني آن حضرت روشن نيست. خبر ظهور به سرعت در مناطق مختلف منتشر مي شود و به سفياني، حاکم ظالمي که در آن زمان بر بسياري از مناطق از جمله سوريه، اردن و فلسطين سلطه دارد، مي رسد. او سپاهي براي دستگيري حضرت مهدي (عج) به مدينه گسيل مي دارد. اما آن حضرت به امر الهي از مدينه به مکه مهاجرت مي کند. سپاه سفياني وارد مدينه مي شوند؛ ولي حضرت را نمي يابند. از اين رو براي دستگيري ايشان به مکه روي مي آورند که باز هم به حضرت دست نمي يابند و در بيابان بيداء فرود مي آيند. با خروش آسماني، سرزمين بيداء آنها را، به جز سه تن، فرو مي بلعد.امام عصر (عج) وارد مکه مي شوند. روزها و شبها سپري مي گردند تا اينکه هنگام قيام فرا مي رسد. آن حضرت در حالي که بر خانه توحيد، بيت الله الحرام، تکيه زده است، بعد از حمد و ثناي الهي و درود خالصانه بر جدّ و پدران بزرگوارش، سخنراني مهم خويش را خطاب به جهانيان آغاز مي کند. بعد از پيام جهاني حضرت مهدي (عج) ياران خاص او - که در مناطق و قبايل مختلف جهان پراکنده اند و تعدادشان 313 نفر است و جزء پرچمداران و فرماندهان لشکر پر شکوه آن حضرت هستند - سوار بر ابرهاي آسماني و يا با طي الأرض، در مکه به هم مي پيوندند و گرد ايشان حلقه مي زنند. آنان در مسجدالحرام، بين رکن و مقام، با امام و مقتدايشان پيمان مي بندند و آن حضرت نيز در حالي که عهدنامه رسول خدا را که دست به دست از ائمه اطهار (عليه السلام) به او رسيده، در دست دارد با آنان عهد مي بندد.11 هدهدي، گروه دين و انديشه تبيان1. جامع احاديث الشيعه، ج13، ص556.2. بحارالانوار، ج98، ص320.3. «و هيچ گنهکاري گناه ديگري را متحمل نمي شود» اسراء، آيه 15.4. البرهان في تفسير القرآن، ج4، ص87.5. بحارالانوار، ج52، ص308.6. نوادرالاخبار، ص270.7. موسي خسروي، پند تاريخ، ج1، ص46 به نقل از روضات الجنات، ص577.8. البرهان، ج2، ص25، بحارالانوار، ج52، ص223.9. بحارالانوار، ج52، ص230.10. همان.11. حليةالأبرار، ج5، ص310؛ اختصاص، ص256؛ معجم احاديث الامام المهدي، ج4، ص43.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 380]