واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: او روبهروی من زوزه میكشید و كسی هم نبود كه او را نگه دارد تا مبادا یك وقت به من حمله نكند. یكباره این حس در من ایجاد شد كه قرار است صورتم را از دست بدهم. همان جا به یاد فیلم «تغییر چهره» افتادم!.... بازیگری دروغی است كه حقیقت را میگوید نیكلاس كیج پس از بازی در چند نقش كماهمیت در دهه 80 ، خیلی زود تبدیل به یكی از موفقترین بازیگران دوران خود شد. «شاگرد جادوگر» آخرین فیلم او روی پرده سینماها بود كه شكست سخت تجاری خورد. فیلم تازه او «فصل جادوگری» هفته قبل به نمایش عمومی درآمد و فروش متوسطی در جدول گیشه نمایش داشته است. در قصه این درام فانتزی ماجراجویانه، كیج در نقش یك سلحشور قرن پانزدهمی بازی میكند. او پس از بازگشت از یك جنگ سخت به خانه، متوجه میشود طاعون سیاه همه جا را گرفته است. مسبب اصلی این طاعون یك جادوگر اهریمنی است كه توسط راهب بزرگ به یك شهر كوچك فرستاده میشود. كاراكتر نیكلاس كیج در فیلم، همراه چند نفر دیگر این موجود اهریمنی را به آن شهر كوچك میبرند تا چند نفر از آدمهای آن محل طلسم این جادوگر را باطل كنند. كیج در گفتوگوی زیر درباره این فیلم، شیوههای بازیگری، تنوع در كار بازیگری و كارهای تازه خود صحبت میكند. قبل از این در گفتوگویی این طور گفته بودید كه به دنبال چیزهای مرموز و خارقالعاده هستید. در فصل جادوگری چه جور رمز و رازی وجود دارد؟وقتی فیلمنامه این فیلم را خواندم، احساس كردم كه قصه پر رمز و راز و مرموزی دارد. شما در این فیلم با یك سری كاراكتر خاص (هم راهب و هم شوالیه) طرف میشوید كه به شكل انیمیشنی ساخته و پرداخته شدهاند. برخی از آدمهای ماجرا، توسط نیروهای اهریمنی احاطه شدهاند و این نیروها روح و روان آنها را تسخیر كردهاند. این قصه همچنین حیواناتی را در دل خود دارد كه با رفتار عجیب و غریب خود بر رمز و راز ماجرا میافزایند. جادوگران فیلم تبدیل به چیزها و موجودات دیگر میشوند. همه اینها دست به دست هم میدهند تا یك قصه مرموز را خلق كنند. شما هم در قصه این فیلم درگیر یك سری جادو میشوید. آیا چیزهایی مثل شعبدهبازی و جادوگری را باور دارید؟همیشه سعی میكنم نسبت به مسائل مختلف دید باز و روشنی داشته باشم. به همین دلیل، هیچ وقت به قضاوت درباره آدمهایی كه این موضوع را باور دارند یا ندارند نمیپردازم. به اعتقاد من، هر آدمی این حق را دارد كه چیزی را باور و دوست داشته باشد یا خیر. حقیقت امر را بخواهید تا به امروز دوستی نداشتهام كه به سراغ این جور چیزها رفته باشد و درباره تجربیاتش با من صحبت كند. از آنجا كه قصه فصل جادوگری درباره نبرد دو نیروی خیر و شر و پیروزی خوبی بر بدی است، باید بگویم امیدوارم همیشه نیروی خیر به نیروی شر پیروز شود. فصل جادوگری مثل بعضی از فیلمهایتان است كه برای بچهها ساخته شده، اما این طور به نظر میرسد كه میتواند فیلم محبوب آنها باشد و بچهها در مقایسه با بزرگترها، مسائل قصه فیلم را به اصطلاح بهتر بگیرند.خیلی خوب این موضوع را مطرح كردید. بله، فكر میكنم همینطور باشد. یك نكته مهم این است كه جادو چیزی است كه بچهها آن را راحتتر میپذیرند و باورش میكنند. این دنیای جادویی موجود در قصه فیلم، برای آنها حكم یك دنیای واقعی را دارد. بچهها به دلیل سن و سال خود هنوز با دنیاهای رویایی و خیالی رابطه نزدیكتری دارند و توانایی فكر كردن درباره آن و خلق تخیل در رابطه با آن را دارند. برای همین است كه فكر میكنم آنها راحتتر میتوانند اتفاقات داخل قصه فیلم و ماجراجوییهای آن را قبول كنند. نگاه بچهها به زندگی و محیط پیرامونشان یك نگاه رویایی، خیالی و جادویی است و این مساله، آنها را به خط اصلی قصه فیلم نزدیكتر و همراهتر میكند. بازی در فصل جادوگری را چگونه ارزیابی میكنید؟بازی در این نقش برایم حكم آرزویی را داشت كه بالاخره برآورده شد. در تمام دورانی كه مشغول كار بازیگری بودهام، همیشه دلم میخواست جلوی دوربین نقش یك شوالیه دوران كهن را بازی كنم. از همان دوران كودكی در حیاط خانهمان به خودم نقش یك شوالیه قهرمان را میدادم كه با نیروهای اهریمنی پر قدرت مبارزه میكند. البته مدت زمان خیلی طولانی و زیادی طول كشید تا این رویا به واقعیت بپیوندد، ولی بالاخره این اتفاق افتاد. ولی این فیلم با كارهای قبلیتان تفاوتهایی هم دارد.بله. فصل جادوگری در عین حال حكم یك تغییر كلی را هم در رابطه با سبك كارم داشت. این فیلم، به نوعی یك نیكلاس كیج جدید را مطرح و معرفی میكند. این تغییر همزمان با شروع سال جدید میلادی است. هدفم ایجاد یكسری تغییرات تازه بود كه تماشاگران مرا با یك چهره و حال و هوای تازه ببینند. شما با نقشها و كاراكترهای اكشن بیگانه نیستید. این فیلم با بقیه كارهای اكشنی كه تا قبل از این داشتهاید چه فرقی دارد؟برای من نام شوالیه مترادف با شمشیر و طناب است. پروسه یادگیری شمشیربازی هم خیلی جالب بود. یكی از دلایل اصلی بازیگر شدنم هم همین است كه میتوانم با كمك هر فیلم تازهای وارد یك دنیای ناشناخته جدید بشوم و در این رابطه، چیزهای تازه و متفاوتی را یاد بگیرم. بازیگری یعنی ورود به دنیاهای تازه و متفاوت و كسب تجربههای هیجانانگیز جدید. بازی در فیلمهای اكشن برای بازیگران خطرات زیادی در بر دارد و باعث جراحت آنها میشود. هنگام بازی در صحنههای اكشن فصل جادوگری مشكلی نداشتید؟كیج: نباید به آنچه كه موجود است قناعت كرد. باید سدها را شكست و جلو رفت. فقط با شكستن قواعد و سنن موجود و تلاش برای خلق یك چیز تازه است كه میتوان تبدیل به یك بازیگر خوب به معنای واقعی شدصحنههای اكشن فیلمهایم را دوست دارم و همیشه خودم این صحنهها را بازی میكنم و علاقهای به استفاده از بدلكار ندارم. اما آن صحنهای كه باید با یك گرگ واقعی بازی میكردم یه كمی ترسناك بود. او روبهروی من زوزه میكشید و كسی هم نبود كه او را نگه دارد تا مبادا یك وقت به من حمله نكند. یكباره این حس در من ایجاد شد كه قرار است صورتم را از دست بدهم. همان جا به یاد فیلم «تغییر چهره» افتادم! چند دهه است كه دارید فیلم بازی میكنید. چه حسی نسبت به این مساله دارید؟بازیگری میتواند موفق بماند و چند دهه دوام بیاورد كه ضرورتهای زمان و دوران خود را درك كرده و تلاش داشته باشد كارهای نو ارائه كند. در همه حال باید سعی كرد كه الگوها و روشهای جدید خلق كرد و از یك شیوه كاری تكراری و كلیشهای پیروی نكرد. در مدرسه بازیگری به من یاد دادند كه همیشه در حال یادگیری و تغییر سبك باشم. شما به بازیگران ماندگار و موفق نگاه كنید. همه آنها در دوران كاری خود سعی كردند كه نقشها و كاراكترهای تازه و متفاوت را بازی كنند. از آنجا كه من بازیگر پركاری نیستم و هر چند وقت یكبار جلوی دوربین ظاهر میشوم، سعی میكنم این موضوع را رعایت كرده و هر بار در نقش كاراكتری بازی كنم كه متفاوت از نقش و كاراكتر فیلم قبلیام است. این كار جذابیتها و نمكهای خاص خودش را دارد. برای اینكه یك بازیگر خوب بود چه باید كرد؟نباید به آنچه كه موجود است قناعت كرد. باید سدها را شكست و جلو رفت. فقط با شكستن قواعد و سنن موجود و تلاش برای خلق یك چیز تازه است كه میتوان تبدیل به یك بازیگر خوب به معنای واقعی شد. با وجود بازی در یكسری فیلم پرفروش، در چند كار هنری و غیرمتعارف هم بازی كردهاید. دلیلش چیست؟برای بازیگری كه فیلمهایش از نظر تجاری موفق است و لقب یك بازیگر قابل سرمایهگذاری را گرفته، بسیار خطرناك و مخاطرهآمیز است كه در فیلمهای مستقلی مثل «ارباب جنگ» یا «هواشناس» بازی كند. علتش هم این است كه چنین فیلمهایی حتی اگر با تحسین منتقدان روبهرو شوند، فروش پایینی در جدول گیشه نمایش خواهند داشت و تهیهكنندگان را نسبت به انتخاب شما برای فیلمهای پرخرج خود، به شك و تردید میاندازند. بازی در این فیلمها مثل حركت روی لبه تیغ است و ریسك زیادی را از جانب بازیگر میطلبد، اما برای من بازی در این گونه فیلمها، اهمیتی برابر با حضور در فیلمهای عامهپسند و سرگرمكننده دارد. من هیچوقت نخواستم فقط یك ستاره سینما و بازیگر فیلمهای پرفروش باشم. دوست دارم مردم مرا به عنوان كسی بشناسند و معرفی كنند كه در كارنامهاش، تعدادی فیلم مستقل و قابل دفاع هم دارد. بازیگری برای شما در كل چه معنی و مفهومی دارد؟به یاد میآورم پابلو پیكاسو، نقاش معروف یك بار گفت هنر دروغی است كه حقیقت را میگوید. برای من هم بازیگری مثل همین جمله است. شما با بازیگری دروغی را به نمایش میگذارید كه قصد دارد برخی حقایق را برای تماشاچی بازسازی كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 488]