واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: صدور پروانه برای فیلمهای «مقصد» و «تبعید سایهها»و «خانه پدری»، پیام آشكاری را با خود به همراه دارد؛ این كارت دعوتی است كه برای فیلمسازان شاخص و مطرح ارسال میشود، آن هم در شرایطی كه... منتقد سیاستهای سینمایی در همه این سالها، كه بارها عنوان كرد ریلگذاری سینمای ایران باید عوض شود، حالا در مسند معاونت سینمایی میتواند تفكرات خود را اجرایی كند. جواد شمقدری فعالیت خود را با یك شوك مثبت آغاز كرد و در همان گام اول، مشكل«به رنگ ارغوان» حاتمیكیا را حل كرد. تغییرمدیران سینمایی، بهخصوص در دو حوزه با اهمیت اداره كل نظارت و ارزشیابی و فارابی را نیز باید مطلعی بر تغییر ریل قطار سینمای ایران دانست. جواد شمقدری خواهان تغییرات اساسی در سینماست و حتی قرار است تعابیر و اصطلاحات سینمایی نیز دچار تحول شوند.او از به كار بردن لفظ فیلمفارسی، سینمای معناگرا و فیلم فرهنگی انتقاد كرد و استفاده از چنین تعبیرهایی را در شأن سینمای ایران ندانست؛ چنانكه علیرضا سجادپور مدیركل تازه اداره نظارت و ارزشیابی نیز از لزوم تحول در شیوه اكران فیلمها سخن گفت. به گفته او قرار است از این پس تكلیف اكران فیلمها از همان مرحله صدور پروانه ساخت مشخص شود. سینمای ایران روزهای پرخبری را پیشرو دارد. به رنگ اكران رفع توقیف به رنگ ارغوان به عنوان اولین اقدام مدیریت تازه سینما، آنقدر خبرساز بود كه همه را متوجه روزهای پرخبر آتی كند. در حالی كه فیلم حاتمیكیا 6سال در محاق به سر میبرد و حتی عوضشدن دولت هم نتوانست تغییری در وضعیتش حاكم كند، شمقدری در همان روزهای اول حضورش در بهارستان مشكل فیلم را حل كرد؛ هرچند با این پیش شرط كه به رنگ ارغوان ابتدا در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید؛ اقدامی كه برخی آن را حسابگرانه خواندند ولی كاملا طبیعی است كه معاون امور سینمایی به فكر پررونق برگزار كردن اولین جشنوارهای كه تحت مدیریت او اداره میشود باشد. به این ترتیب جشنوارهای كه گفته میشد امسال چراغش كم سوتر از همیشه خواهد بود، حالا یك برگ برنده را برای روكردن دارد. در دورهای كه خبری از كیمیایی، مهرجویی، بیضایی، مجیدی، درویش، تبریزی و حتی دهنمكی نیست، نمایش فیلم جنجالبرانگیز حاتمیكیا میتواند همه نگاهها را متوجه فجر بیست و هشتم كند. جدای از این، نمایش عمومی مهمترین فیلم كارنامه یكی از شاخصترین فیلمسازان پس از انقلاب میتواند پاسخگوی كنجكاوی عمومی سینما دوستانی باشد كه در همه این سالها به انتظار دیدن یك «آژانس شیشهای» دیگر به تماشای فیلمهای حاتمیكیا نشستهاند و اغلب مغبون از سالن خارج شدهاند. با هر متر و معیاری تماشای به رنگ ارغوان روی پرده نقرهای، یك اتفاق مهم سینمایی است. كارت دعوت برای نامهای بزرگ اولین جلسه شورای صدور پروانه ساخت با حضور مدیران تازه سینما، خروجی جالبتوجهی داشت. صدور پروانه برای فیلمهای «مقصد» (بهرام بیضایی) و «تبعید سایهها»(مسعود كیمیایی) و «خانه پدری»(كیانوش عیاری)، پیام آشكاری را با خود به همراه دارد؛ این كارت دعوتی است كه برای فیلمسازان شاخص و مطرح ارسال میشود، آن هم در شرایطی كه در یك سال گذشته، كمتر فیلمساز معتبری فیلمی را جلوی دوربین برده و طبق آمارهای رسمی، بیش از نیمی از پروژههای تولیدشده متعلق به كارگردانهای كمتجربه بوده است. حالا اما شمقدری و گروهش، ترجیح میدهند در همان ماههای اول حضورشان امكان فیلمسازی برای كارگردانان شاخص را فراهم كنند.این فراخوان از نامهای بزرگ برخلاف آنچه برخی نوشتهاند به جشنواره امسال قد نمیدهد ولی نفس فعالیت سینماگران معتبر میتواند دریچههای تازهای را بگشاید و البته سهمی موثر در از میان برداشتن ركود حاكم بر سینما ایفا كند. فیلمنامه« مقصد» را بیضایی در دهه 70 نوشت؛ اثری جادهای با تنها 3كاراكتر محوری كه میتوانست پروژهای كم هزینه باشد ولی با ساختنش در آن مقطع مخالفت شد و البته بیضایی بارها و بارها با تعجب در مصاحبههایش گفت كه هرگز نفهمیده چرا جلوی ساخت مقصد را گرفتهاند. حالا بار دیگر پرونده یكی از فیلمنامههای بیمسئله بیضایی بازگشایی میشود. بخش قابل ملاحظهای از داستان« تبعید سایهها» كار تازه كیمیایی هم دردهه 20 میگذرد و احتمالا اثری در حال و هوای «سرب» خواهد بود. « خانه پدری» عیاری هم كه ماجراهایش در سال 1310 رخ میدهد. به این ترتیب نامهای بزرگ در حالی وارد میدان میشوند كه آثارشان احتمالا حساسیتی را نیز برنخواهد انگیخت. در كنار اینها صدور 2پروانه ساخت برای «یاسهای پنهان»(جمال شورجه) و «شور شیرین»(جواد اردكانی) كه آثاری با مضمون دفاع مقدس هستند میتواند تعادل و تناسبی را در این میان برقرار كند. وقتی درهای فارابی گشوده میشودكاملا مشخص بود كه با رفتن جعفری جلوه،مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی نیز صندلی خود را ترك خواهد كرد. در كنارگذاشتهشدن مجید شاهحسینی، اتفاقنظر میان اغلب اهالی سینما وجود داشت و حتی مراسم تودیع او نیز با چاشنی اعتراض برگزار شد. جالب اینكه جای یك پزشك علاقهمند به مباحث نظری سینما كه زمانی به عنوان كارشناس پای ثابت برنامه «سینما ماوراء» بود را یكی از تهیهكنندگان سینمای ایران گرفته است. احمد میرعلایی به فارابی میآید تا درهایی را كه در طول 26ماه حضور شاهحسینی روی سینماگران بسته شده بود بگشاید. فارابی در شرایط فعلی بیش از هر چیز به تحرك و عملگرایی احتیاج دارد تا دیگر تعداد فیلمهایی كه واقعا مورد حمایتش قرار میگیرند از تعداد انگشتان یك دست كمتر نباشد، ضمن اینكه با سیاست تازه معاونت سینمایی، فارابی باتمركز بر بخش تولید امكان بیشتری برای ارائه خدمات به سینماگران خواهد داشت، چون این نهاد دیگر متولی برگزاری جشنواره فیلم فجر نخواهد بود. به این ترتیب فارابی تن به جراحی میدهد و با كاستهشدن از شرح وظایفش، نقش یك نهاد پشتیبانی كننده را برای معاونت سینمایی ایفا خواهد كرد. بنیادی كه 26سال پیش و با هدف اعتلا، پیشرفت و جهت دادن به تولیدات سینمایی تاسیس شد در طول این 2 سال چنان از اهداف اولیه تاسیساش فاصله گرفت كه خانه سینما پیشنهاد انحلال آن را داد تا گرهای از كار فروبسته سینماگران باز شود. توقف در گام اول پیشبینی اینكه « نگاهی دیگر» به عنوان طرح تازه اكران فیلمهای فرهنگی در مرحله اجرا با مشكلاتی مواجه شود، باتوجه به مسبوق سابقه بودن طرحهای ناكام مشابهی در این سالها، كار دشواری نبود. اما شاید كمتر كسی تصور میكرد كه نگاهی دیگر در همان قدم اول با مشكلات جدی مواجه شود. اعضای شورای صنفی نمایش پس از مدتها بررسی، طرح نگاهی دیگر را برای سامان بخشیدن به وضعیت نمایش عمومی فیلمهای هنری تدوین كردند. جزئیات طرح در رسانهها منتشر و قرار شد ابتدا 4فیلم «صداها»(فرزاد موتمن)، «خانه روشن»(وحید موسائیان)، «حیران»(شالیزه عارفپور) و «استشهادی برای خدا» (علیرضا امینی) به نمایش عمومی درآیند. یك ماه پیش رسما اعلام شد كه این فیلمها از تاریخ 29 مهرماه و با قید حداقل 70 سانس نمایش روی پرده خواهند آمد. تاریخ مقرر فرارسید اما خانه روشن بیدردسر اكران شد. صداها با انتقادهای گسترده تهیهكنندهاش به مافیای اكران و اینكه اجازه نمایش مطلوب فیلم فرهنگی را نمیدهند، با وساطت مدیر كل اداره نظارت و ارزشیابی با یك روز تاخیر بهنمایش درآمد. حیران به گفته پخشكنندهاش چون سینماداران حاضر نبودند جز به صورت تكسانس آن را به نمایش درآورند امكان اكران عمومی نیافت و استشهادی برای خدا نیز گویا به دلایلی مشابه به چنین سرنوشتی دچار شد. خب مشكل به نمایش درنیامدن این فیلمها و نمونههای مشابه از ابتدا چیزی جز مخالفت سینماداران بود؟ چگونه طرحی با سروصدای فراوان توسط شورای صنفی نمایش و با هماهنگی اداره نظارت و ارزشیابی به تصویب میرسد، پیش از اینكه رضایت سینماداران به دست آید؟ كاملا مشخص است كه الزام حداقل 70سانس نمایش برای هر فیلم، باعث مخالفت سینمادارانی شده كه سالهاست عادت كردهاند این نوع فیلمها را به صورت تكسانس به نمایش درآورند. در مورد «صداها» اعتراض پردامنه و گسترده تهیهكننده فیلم، باعث شد تا مدیر كل اداره نظارت در اولین روزهای كاریاش، وارد میدان شده و قضیه فیصله داده شود. حالا هم كه صحبت از تغییرات كلی در شیوه اكران فیلمهاست و گویا «نگاهی دیگر» خیلی زودتر از آنچه تصور میشد، غزل خداحافظی را خواهد خواند. معضل اكران فیلم فرهنگی، هنری، مخاطب خاص یا هر عنوان دیگری كه بر این دست آثار گذاشته شود، همچنان پابرجاست. وقتی در عمل قدرت تصمیمگیری برای نمایش فیلمها به سینماداران داده شده، طبیعی است كه بهسادگی نتوان آنها را مجبور به نمایش فیلمهایی كرد كه درست یا غلط «بفروش» به نظر نمیرسند. وقتی سینمایی كه متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، جز به صورت تكسانس حاضر به نمایش فیلم حیران نمیشود، دیگر از سالنهای دیگر چه توقعی میتوان داشت؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]