تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833233953
گزارشی از پشت صحنه سریال جدید مهدی فخیمزاده
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: زیاد منتظر نمی‌مانم. مهدی فخیمزاده با سری تراشیده و دستانی با طرح خالكوبی عقرب از در وارد میشود. خیلی زود متوجه می‌شوم این كارگردان... نوشتن درباره آثاری كه مهدی فخیمزاده می‌سازد برای هر خبرنگاری جذاب است؛ جذاب از جهت شخصیت و خلق و خویی كه خود فخیمزاده دارد و البته به لحاظ نوع نگاهی كه به جامعه پیرامون خود دارد ؛ نگاهی كه همواره با ظرافت و دقت نظر همراه است و با زبانی مردمی آن را در قالب فیلم‌های سینمایی یا مجموعه‌های تلویزیون، پیش‌روی مخاطب خود قرار می‌دهد. این كارگردان كه در چند سال اخیر، علاوه بر ساخت مجموعه‌های تاریخی، با رویكرد تازه‌ای داستان‌های پلیسی و جنایی از جنس مردم‌پسند را مقابل دوربین برده به گونه‌ای كه سریال «خواب و بیدار» را برای تثبیت جایگاه پلیس 110 با پشتیبانی مستقیم فرمانده نیروی انتظامی آن زمان، سردار محمدباقر قالیباف مقابل دوربین برد و پس از آن سراغ مجموعه «حس سوم» رفت و نوعی فانتزی از سناریو داستان‌های پلیسی و جنایی را در ارتباط با مواد مخدر و قرار دادن شامه قوی در یك زن را كه بعد با پلیس همكاری می‌كند، دستمایه قرار داد تا ماجرای مواد مخدر را به تصویر بكشد و دست آخر هم با مجموعه «بی‌صدا فریاد كن» مسائل پیرامون قرص‌های روانگردان را به نمایش گذاشت. فخیمزاده این روزها مشغول ساخت جدیدترین سریال خود با نام بازپرس است. وی در این سریال داستانك‌های كوتاه را كه در یك ساختمان 12 طبقه می‌گذرد، به بهانه یك قتل مقابل دوربین برده است؛ از همین رو در یك روز گرم تیرماه در دمای بالای 40 درجه، سراغ گروه فخیمزاده رفتیم تا ببینیم پشت صحنه سریال بازپرس چه می‌گذرد و آنها را جایی حوالی پیست سواركاری چیتگر دیدیم كه در ساختمانی نیمه كاره درست كنار اتوبان تهران كرج مشغول كار بودند. وارد ساختمان نیمه كاره می‌شوم. از حیاط خانه با سقفی پوشیده از ایرانیت به پاركینگی كه اتفاقا یكی از لوكیشن‌های سریال است وارد می‌شوم و بعد متوجه می‌شوم این ساختمان نیمه‌كاره با یك طبقه 4 واحدی استودیوی تصویربرداری مجموعه بازپرس است كه قرار است ماجراهای مجموعه در همین یك طبقه تصویربرداری شود؛ طبقه‌ای كه با طراحی صحنههای مختلف باید جای 12 واحد را بگیرد و لوكیشن یك واحدی را ساختمانی با 12واحد جلوه دهد. زیاد منتظر نمی‌مانم. مهدی فخیمزاده با سری تراشیده و دستانی با طرح خالكوبی عقرب از در وارد میشود. خیلی زود متوجه می‌شوم این كارگردان در تست گریم برای ایفای نقش قدرت در سریال «بازپرس» است. از فخیمزاده می‌خواهم درباره كاراكتر قدرت و چگونگی شخصیت او در این مجموعه بگوید. فخیمزاده ابتدا قدرت را سردسته باند خلافكارها معرفی می‌كند و می‌گوید: این مرد خانه‌ای برای پرورش گدا و اداره امور خلافكاران دارد كه با زنی خلاف كار به نام رویا با بازی رویا نونهالی به عنوان یك زوج خلاف، مجموعه خلافكاران را رهبری می‌كنند. در واقع این زن با پیشینه‌ای كه دارد به شخصیت ناتاشا در سریال خواب و بیدار خیلی شبیه است اما جنس خلاف رویا با ناتاشا متفاوت است به این معنی كه رویا در بازپرس نقش زن شیك‌پوشی را بازی می‌كند كه سركرده گدایان تهران و مسوول پخش آنها در سطح شهر است و خانه‌ای دارد كه به این گدایان پناه داده است؛ اما ناتاشا در خواب و بیدار در عین خلافكار بودن با اصغركوپك ناسازگار است و همكاری نمی‌كرد اما به عنوان خلافكار تحت تعقیب پلیس بود. از بازیگر سریال بازپرس درباره چگونگی تبدیل شدن فخیمزاده و نونهالی به زوج هنری در نقش خلافكارها می‌پرسم كه در عین تایید مطلب به تفاوت جنس بازی هریك از آنها در دو مجموعه بازپرس و خواب و بیدار اشاره می‌كند و می‌گوید: نكته درستی را مطرح كردید، اما جنس بازی در هر دو كار بسیار متفاوت است به این معنا كه در «خواب و بیدار» اصغركوپك و ناتاشا یك رابطه فامیلی با تضاد و اختلاف نظر فراوان با هم داشتند اما در این مجموعه مشخصا همكار یكدیگر هستند.وی در ادامه به داستان بازپرس اشاره می‌كند و می‌گوید: بازپرس، داستان یك آپارتمان 12 طبقه است كه در آن یك جسد پیدا میشود و این جسد سرنخ خیلی از مسائل دیگر است و به نوعی باعث میشود، گذشته آدم‌های ساختمان و شخصیت‌های داستان سریال بازگو شود و پس از آن هم یك بازپرس وارد داستان میشود كه تحقیقات او اكتشافات تازه‌ای از كلیت داستان را در بردارد و باعث میشود كه نیشتری به دیگر ماجراها خورده شود. فخیمزاده در ادامه به تفاوت‌های این سریال با دیگر كارهای پلیسی كه در گذشته انجام داده است، اشاره كرد و گفت: تفاوت اصلی این سریال برخلاف دیگر سریال‌هایی كه در ژانر پلیسی ساخته‌ام این است كه بازپرس مجموعه‌ای اكشن از نوع برخوردهای پلیس و متهم نیست چراكه محور اصلی داستان یك كارآگاه است كه با فكر و دانش خود اكتشافاتی را انجام می‌دهد و حقایق را می‌یابد و هیجان كار در نظرات و اكتشافات او نهفته است؛ در واقع داستانی كارآگاهی است كه كشف ماجرا می‌كند و اكشن مجموعه در درون داستان نهفته است. این كارگردان خوش‌ذوق سینما و تلویزیون در ادامه به تداوم فعالیت‌های خود در ساخت مجموعه‌های تلویزیونی اشاره كرد و گفت: در كشور ما ژانر ملودرام بیشترین سابقه ساخت را در زمینه تجربه انواع ژانرها در سینما و تلویزیون دارد و معمولا در ژانرهای دیگر چنین سابقه‌ای وجود ندارد، بنابراین ژانر ادبیات پلیسی، حادثه‌ای، وحشت و اقمار آن یكی از انواع گونه‌هایی است كه طرفداران بسیاری دارد و نكته جالب این است كه اولین سریال‌های وارداتی از كشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس كه با مخاطب نیز ارتباط برقرار كرد سریال‌هایی در ژانر پلیسی بوده و از سوی دیگر این استقبال در ادبیات پلیسی از قبیل داستان، فیلمنامه و نمایشنامه نیز بشدت دیده میشود و حالا این مخاطب داشتن حسن بزرگی برای ایجاد انگیزه و كار در این ژانر و تعالی آن است؛ به همین دلیل و البته علاقه شخصی خود دوست دارم در این ژانر و اقمار آن كار كنم و این علاقه در طول این چند سال به وجود نیامده، چراكه در اوایل انقلاب هم به دلیل این علاقه فیلم سینمایی میراث من جنون را كارگردانی كردم؛ فیلمی پلیسی، جنایی و روانی كه در شرایط آن روز كم نظیر بود، البته بگویم كه بازپرس سفارش هیچ نهاد و سازمانی نیست و مانند سریال‌هایی چون حس سوم و بی‌صدا فریاد كن سفارش سازمان صدا و سیماست و هیچ نهاد دیگری در تولید آن نقش ندارد، تنها سریال سفارشی من به پیشنهاد آقای قالیباف برای تعریف و تثبیت جایگاه پلیس 110، خواب و بیدار بود و دیگر از هیچ سازمان و نهادی سفارش نگرفتم. چگونگی چیدمان كاراكترها كنار هم در پیشبرد داستان یكی از ویژگی‌های آثار فخیمزاده است كه توجه به این نكته را از ابتدا و درانتخاب عوامل تولید بویژه بازیگران در نظر می‌گیرد، از همین رو از این كارگردان می‌خواهم كه درخصوص چگونگی چیدمان كاراكترهای این مجموعه كنارهم بگوید: «مجموعه تلویزیونی بازپرس برخلاف دیگر سریال‌هایی كه در همین ژانر ساخته‌ام از لحن و لهجه دیگری برخوردار است، به این معنا كه در عین این‌كه یك ماجرا و معما را بررسی می‌كند، شخصیت‌ها و كار را با توجه به گره‌گشایی كه انجام می‌دهد كنار هم می‌چیند؛ بنابراین كوشیدم براساس نیازی كه فیلمنامه دارد، حركت كنم و در این میان از بازیگرانی استفاده كردم كه از طنز و شیرینی خاصی برخوردار هستند.صدای آژیر نصب شده در لوكیشن كار كه حكایت از آمادگی گروه برای تصویر برداری دارد، نشان داد كه همه چیز منتظر فرمان فخیمزاده است. ساعد هدایتی كه مخاطبان او را به عنوان بازیگر طنز می‌شناسد در این مجموعه پلیسی نقش یك طلافروش را كه در این آپارتمان زندگی می‌كند، دارد و قرار است صحنه گفتگوی ابراهیمی (طلافروش) و اكبر رسولی یكی از شركا و سرمایه‌گذاران این آپارتمان با بازی مهدی میامی تصویربرداری شود. پلاتوی كوچكی از آشپزخانه و میز ناهارخوری 2 نفره با سبد میوه‌ای كه روی آن چیده شده فضای مناسبی را برای تصویربرداری این صحنه مهیا كرده است و این فضا با نگاه نكته‌بین فخیمزاده كامل میشود. فخیمزاده پس از بازرسی كامل صحنه، فرمان حركت را می‌دهد و ابراهیمی در حالی كه دو فنجان چای در دست دارد كنار گاز آشپزخانه ایستاده و اكبر در حالی كه روزنامه مطالعه می‌كند خطاب به ابراهیمی می‌گوید: می‌خوای ما پادرمیانی كنیم؟ ابراهیمی با 2 فنجان چای در دست در جواب می‌گوید: دعوامون نشده كه رفته خونه باباش می‌گه تا این خونه رو عوض نكنی، برنمی‌گردم.اكبر: خونه رو واسه چی؟ابراهیمی: چه می‌دونم، والا از وقتی كه استخوان‌ها پیدا شده پاك ترسیده! می‌گه من پا تو این خونه نمی‌ذارم (در حالی كه چای را روی میز می‌گذارد و روبه‌روی اكبر می‌نشیند) ادامه می‌دهد: گفته باید اینجا رو بفروشی و بری یه جای دیگه رو بخری، هرچی می‌گم نمی‌شه مگه به خرجش می‌ره.اكبر با نگاهی مرموز جواب می‌دهد: پس نمی‌خواد برگرده ؟ابراهیمی: تا تو این خونه هستم نه.اكبر با خنده‌ای ادامه می‌دهد: پس حالا حالاها عزب اوغلی هستی؟ابراهیمی: آره دیگه.اكبر: می‌تونی تحمل كنی؟ابراهیمی: چی كار كنم چاره‌ای ندارم.اكبر: همچین بیچاره بیچاره هم نیستی.ابراهیمی: یعنی چی؟اكبر: بشین تا بگم.كات. سكانس پلان، طولانی صحنه گفتگوی این دو دوست قدیمی پس از گوشزدهای فخیمزاده و تكرار صحنه به پایان رسید. پس از پایان این صحنه، ساعد هدایتی تایید بازی خود را از فخیمزاده گرفت.از هدایتی درباره بازی در «بازپرس» پرسیدم و او در پاسخ گفت: این دومین تجربه همكاری من با مهدی فخیمزاده است و پیش از این نقش كوتاهی در «حس سوم» بازی كردم و حالا هم در «بازپرس» یكی از نقش‌های اصلی را كه كاراكتر یك طلا فروش است، بازی می‌كنم. البته جدا از فرعی یا اصلی بودن نقش، خیلی خوشحالم كه در كنارآقای فخیمزاده كار می‌كنم و به عبارت بهتر یاد می‌گیرم چراكه كار با ایشان آدم را پخته می‌كند. خیلی ظرایف و ریزه‌كاری‌ها از نوع كارگردانی ایشان یاد گرفته‌ام بخصوص این كه برخلاف كارهای گذشته در یك پروژه پلیسی كاملا جدی بازی می‌كنم و آقای كارگردان برای ارائه بازی بهتر، كمك بسیاری به من كرده است و كاركردن با ایشان افتخاری بزرگ برای من است.بازیگر كمیك در سریال پلیسیبه نظر می‌رسد ساعد هدایتی اشاره درستی به كار در یك مجموعه جدی با كمترین رنگ مایه‌های طنز كرد، در واقع بیننده او را بازیگری می‌شناسد كه در مجموعه‌های طنز مهران مدیری بازی كرده است و حالا یكی از چهرههای جدی این مجموعه را به خود گرفته است، به همین دلیل از او درخصوص حال و هوای تغییر فضای بازی از طنز به یك كار جدی می‌پرسم و او در پاسخ می‌گوید: همان طور كه از اسم مجموعه پیداست این كار، جدی است و بازیگر اگر از توانایی لازم برخوردار باشد هر نقشی را در هر ژانر بازی می‌كند. بنابراین جایگاه این دو از نظر بازی تفاوتی ندارد كما این كه ممكن است در یك كار طنز یك نقش كاملا جدی را بازی كرد. به عنوان نمونه نوروز 87 در «مرد هزار چهره» به كارگردانی مدیری در نقش یك قاضی بازی كردم. در آن سریال با توجه به فضای حاكم برآن نقشی كاملا جدی را بازی كردم ضمن این كه بازی در یك نقش جدی را دوست دارم ابراهیمی كه جواهرفروش بازار است، یكی از نقش‌های اصلی داستان است كه در این آپارتمان زندگی می‌كند و علاوه بر دردسرهایی كه در آپارتمان با آن مواجه است، دچار یك ماجرای دیگر میشود و آن سرقت از جواهرفروشی است كه یك آدم دیگر هم در این سرقت كشته میشود، اما خود شخصیت ابراهیمی آدم ساده‌ای است كه كار به كسی ندارد و همین سادگی او باعث میشود بلاهای بسیار به سرش آید و در یك نگاه كلی، آدم شیرینی است كه اتفاقا در موقعیت‌های طنز قرار می‌گیرد.وی در پایان صحبت‌های خود به استقبال از این مجموعه اشاره می‌كند و می‌گوید: طبق نظرسنجی‌هایی كه در گذشته صورت گرفته، سریال‌های فخیمزاده پربیننده است و از آنجا كه مجموعه بازپرس كار متفاوتی است و محور اصلی آن بر اكتشاف قرار دارد، گمان می‌كنم با استقبال مواجه شود بخصوص این كه فخیمزاده كارگردان حساسی است كه به جزییات اهمیت ویژه‌ای می‌دهد. به همین دلیل گمان می‌كنم مورد استقبال تماشاگر قرار گیرد.پیش به سوی تولید استودیوییكار كردن در یك آپارتمان 12 طبقه و روایت یك ماجرای كارآگاهی در هر 4 واحد از این طبقات كار دشواری است ولی آنچه دشواری قضیه را پررنگ‌تر می‌كند پیدا كردن لوكیشن متناسب با فضای قصه است كه تقریبا با توجه به ازدحام جمعیت غیرممكن است، اما یكی از ویژگی‌های كار فخیمزاده در این مجموعه ساخت دكور با طراحی محسن شاه‌ابراهیمی است به این معنا كه تنها یك طبقه از این 12 طبقه با پاركینیگ طراحی و اجرا شده كه روایت قصه این قتل در هر یك از این آپارتمان‌ها تنها با عوض كردن شماره واحدها انجام میشود و نیازی به حضور در فضایی واقعی نیست و تمامی كار به مدت 9 ماه در این استودیو تصویربرداری میشود؛ طراحی این دكور به نوعی حركت تازه‌ای در صنعت سریال‌سازی سیما به شمار می‌رود.از فخیمزاده درباره كار در استودیو پرسیدم و او در پاسخ گفت: كار كردن در یك آپارتمان 12 طبقه‌ای در تهران با توجه به ازدحام جمعیت، كار سختی است و عملا ناممكن است و اصولا مهندسی ساختمان‌های شهری برای كار فیلمبرداری ساخته نشده است، به عنوان نمونه من با راهروهای پهن و عریض بسیار كار دارم كه راهروهای ساختمان‌های معمولی امكان مانور را نمی‌دهد، ضمن این كه وقتی در فضاهای واقعی مشغول كار می‌شویم تنها یك یا دو روز اول برای اهالی ساختمان جذاب هستیم ولی پس از چند روز كار، گروه مزاحم زندگی مردم می‌شوند یا ساكنان، مشكلاتی را برای گروه ایجاد می‌كنند؛ بنابراین با آقای شاه‌محمدی صحبت كردیم و به ساخت استودیو شامل پاركینگ، راه‌پله، آسانسور و سه طبقه 4 واحدی رسیدیم كه این طبقه در طول زمان به طبقه دو و سه تبدیل میشود و تا 12 نیز ادامه می‌یابد و داستان در هر طبقه و واحدهای آن تعریف میشود. در ادامه، از این كارگردان درباره تجربه كار در استودیو پرسیدم و او در پاسخ گفت: كار در فضای استودیو، نخستین تجربه كاری من نیست، من تجربه دكور در كارهای تاریخی بسیار داشتم و اولین تجربه كار دكور را در سریال‌های غیرتاریخی در مجموعه بی‌صدا فریاد كن داشتم كه بخش‌هایی از تصویربرداری را در دكور انجام دادم و فضای آگاهی را به صورت كامل در استودیو كار كردم؛ نكته جالب این كه بسیاری به غلط گمان می‌كنند كار در فضای دكور، تنها به مجموعه‌های تاریخی اختصاص دارد؛ در حالی كه چنین نیست در كارهای معاصر هم برای بالا بردن كیفیت كار باید به سوی تولید توسعه یافته حركت كنیم و كار در استودیو، یكی از راهكارهای حركت به سوی تولید توسعه یافته است؛ اتفاقی كه سال‌های بسیار دور در همه دنیا افتاده، ولی صنعت تولید ما بتازگی به آن رسیده است.فخیمزاده در پایان، به تولید توسعه یافته اشاره كرد و گفت: واقعیت این است كه دوره لوكیشن‌یابی به پایان رسیده و تولید سینما و تلویزیون باید به جهتی حركت كند كه تا جای ممكن، از كار در فضاهای واقعی دوری كند، چراكه كار در فضاهای واقعی دشوار شده است و دیگر نمی‌توان برای گرفتن یك پلان ما به ازای واقعی آن را پیدا كرد به همین دلیل باید به سوی ساخت استودیو حركت كرد، چراكه فضاهای بیرون هم به لحاظ اقتصادی هم به جهت كیفی، مناسب كار نیست، چراكه برای هیچ یك از عوامل صدا، دوربین و نورپردازی طراحی نشده است و این در حالی است كه ساخت دكور، امكان مانور بیشتر به كارگردان را می‌دهد و چاره‌ای نداریم جز این كه به سمت تولید توسعه یافته برویم. صحبت‌های كارگردان مجموعه «بازپرس» به اینجا كه رسید، بد ندیدم كه سراغ طراح دكور را بگیریم تا درباره این استودیو با او نیز گپی بزنم، ولی محسن شاه‌ابراهیمی نبود و دستیارش رامین آشوری درخصوص كار طراحی دكور مجموعه «بازپرس» توضیحاتی داد، وی گفت: در گذشته، طراحی‌هایی از این دست در كارهای تاریخی بسیار داشته‌ایم، اما این اولین بار است در یك مجموعه پلیسی با موضوع روز استودیو می‌زنیم؛ زمانی كه فیلمنامه را خواندم، با صحبت‌هایی كه آقای شاه‌ابراهیمی با كارگردان داشت، به این نتیجه رسیدیم كه یك پاركینگ با 4 واحد طراحی كنیم كه هر 12 طبقه را به هم ربط دهد كه پس از قطعی شدن طراحی دكور را آغاز كردیم كه حدود 2 ماه زمان برد و می‌توان گفت این كار جدیدی است و می‌تواند به عنوان یك صنعت در تلویزیون به لحاظ بالا بودن حجم كار مطرح شود، اما متاسفانه تهیه‌كننده‌ها به دلیل هزینه طراحی و اجرای چنین دكورهایی زیر بار آن نمی‌روند؛ در حالی كه كار در دكور به لحاظ اقتصادی به‌‌صرفه‌تر از پیدا كردن لوكیشن‌های واقعی است، ولی تهیه‌كننده‌های ما از صرف چنین هزینه‌هایی در كار تولید، فراری هستند؛ ولی امیدوارم روزی برسد كه توسعه یافتگی صنعت را در سینما و تلویزیون شاهد باشیم. سختگیری برای نتیجه بهترمهدی میامی نقش اكبر رسولی را در سریال بازپرس بازی می‌كند؛ این بازیگر درباره نقش خود در این مجموعه می‌گوید: داستان در یك آپارتمان تعریف میشود و هر یك از این مجموعه‌ها در چند قسمت با حضور یك بازپرس شكل می‌گیرد، به این ترتیب كه یك جنازه در پاركینگ پیدا میشود و همه اهالی آپارتمان درگیر ماجرا می‌شوند. زمانی كه فیلمنامه را خواندم، حس خوبی از بازی در این مجموعه داشتم و حالا كه در بطن كار قرار گرفتم، به این نتیجه رسیده‌ام كه بازپرس یكی از بهترین مجموعه‌هایی است كه در ژانر پلیسی كار شده است و شاید یكی از بهترین كارهای فخیمزاده باشد، چراكه داستان با روابطی سنجیده بین افراد تقسیم شده، البته شاید داستان‌ها خیلی تازه نباشند و حكایت از روزمرگی‌ها داشته باشند، اما خوشبختانه آنقدر درست پرداخته شده كه یكی از جذاب‌ترین مجموعه‌های پلیسی است. وی در ادامه با اشاره به جذابیت فیلمنامه گفت: قصه بر مبنای جسدی است كه در یك آپارتمان پیدا میشود و داستانك‌هایی كه در طول این كشف و شهود تعریف میشود، آنقدر جذاب است كه فكر می‌كنم بیننده را راضی نگه می‌دارد، با این اوصاف، فكر می‌كنم مجموعه «بازپرس» جایگاه رفیعی بین فیلم‌های پلیسی- جنایی دارد. وی در ادامه به تجربه كار با مهدی فخیمزاده اشاره كرد و گفت: مجموعه «بازپرس» سومین تجربه كاری من با فخیمزاده است در تجربه نخست ایشان به عنوان بازیگر مقابل دوربین محمدعلی سجادی در فیلم جدال رفتند و من هم در آن فیلم كه جزو اولین تجربه‌های بازی‌‌ام بود، بازی می‌كردم، ولی بعد كه آقای فخیمزاده كارگردانی كرد، همیشه آرزو داشتم كه با فخیمزاده كار كنم تا این‌كه برای بازی در مجموعه ولایت عشق دعوت شدم و تجربه موفقی كسب كردم.میامی در پایان به نحوه كار با این كارگردان اشاره كرد و گفت: كاركردن با فخیمزاده از بیرون خیلی ترسناك جلوه می‌كند و بسیار شنیده بودم كه فخیمزاده آدم بداخلاقی است، اما من چون شخص خود فخیمزاده را دوست دارم و آثارش را می‌پسندم، با كمال میل پذیرفتم كه در كنار ایشان كار كنم، ضمن این كه در طول كار متوجه شدم اصلا این گونه كه فكر می‌كردم، نیست و فخیمزاده تنها در مقابل كسانی كه كارشان را بدرستی انجام نمی‌دهند، عصبانی میشود و به نظر من، این یك اصل در اخلاق حرفه‌ای هنرمند است كه دوست دارد همه كارها به شكل حرفه‌ای انجام شود. ساعت به 5 عصر نزدیك میشود و گروه از ساعت 8 صبح كار خود را آغاز كرده و رفته رفته به پایان یك روز كاری نزدیك می‌شوند. وقت خداحافظی است و باید منتظر ماند و نتیجه كار را از آنتن شبكه 2 سیما به تماشا نشست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3189]
-
گوناگون
پربازدیدترینها