واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: هنگامیکه برای این گفت وگو با وی تماس گرفتیم سرلوکیشن فیلم تلویزیونی «روز شصتم» بود. در فرصت آزاد با کمال میل پذیرفت که پاسخگوی سوالات ما درباره نقش آفرینیاش در مجموعههای «عملیات ۱۲۵» و «بانو» باشد... اگرچه جوان است و تازه کار اما با بازی در مجموعه «رستگاران»، به همه ثابت کرد که توانایی بالقوه ای در ارائه نقش خوب دارد. پیش از این، بازی وی را در «پول کثیف» دیده بودیم اما با «رستگاران» در بین مردم شناختهتر شد. هنگامیکه برای این گفت وگو با وی تماس گرفتیم سرلوکیشن فیلم تلویزیونی «روز شصتم» بود. در فرصت آزاد با کمال میل پذیرفت که پاسخگوی سوالات ما درباره نقش آفرینی اش در مجموعههای «عملیات ۱۲۵» و «بانو» باشد. «کاوه خداشناس» هم چنین مشغول تمرین تئاتر «گالیله» به کارگردانی «داریوش فرهنگ» است که قرار است در جشنواره تئاتر فجر به روی صحنه رود.گفت وگوی ما را با «علیرضا»ی مجموعه «عملیات ۱۲۵» و «منصور» مجموعه «بانو» بخوانید. آقای خداشناس این روزها، هم زمان دو کار از شما روی آنتن است. مجموعه «بانو» که پخشش به پایان رسید و «عملیات ۱۲۵»، ابتدا از «عملیات ۱۲۵» بگویید که این همکاری چگونه محقق شد؟بدعت آن از سری اولش گذاشته شد. چون ما سری اول بازی کرده بودیم به لحاظ اخلاقی و کاری، متعهد بودیم که در سریهای بعدی مجموعه همکاری کنیم. جدا از بحث اخلاقی و کاری، مسئله این بود که خود من هم به حال و هوای کار علاقه داشتم. در سری اول که کارگردانی آن را «بهروز افخمی» برعهده داشت، پایهها را گذاشت و شخصیتها و فضاها را ایجاد کرد. برای بازی در سری دوم هم دعوت به کار شدم. فیلم نامه را برایم فرستادند و خواندم و قرار بود که در این سری نگاه و رویکرد اکشن تری داشته باشند همین اتفاق در مرحله ساخت افتاد و خدا را شکر فکر میکنم کار قابل قبولی از آب درآمده است. از ویژگیهای «علیرضا بذرافشان» مجموعه «عملیات ۱۲۵» برایمان بگویید که چگونه شکل گرفت؟علیرضا پسر بازاری و رفیق بازی بود و در سری اول، شاهد بودید که به خواسته دوستش «عباس» به آتش نشانی رفت. اما کم کم در مسیری که پیش رو داشت به این حرفه علاقه مند شد و دوست داشت آتش نشان شود. ویژگی دیگر شخصی که از علیرضا تعریف شده بود، این بوده است که علاقه مند کمک به هم نوعهای خود بود. او در خانواده ای بازاری پرورش یافته و یک سری عقاید مذهبی و نگاه انسان دوستانه ای دارد. معتقدم این حرفه هم به واقع حرفه ای است که تا نگاه انسان دوستانه نداشته باشی، نمیتوانی کار کنی. این شخصیت سری دوم در موقعیتهای سخت عملیاتی قرار میگیرد. میبینید که او در مواجهه با اتفاقاتی که میافتد، بسیار احساساتی میشود. همه این عوامل دست به دست هم دادند، تا شخصیت «علیرضا»ی قصه شکل بگیرد. شما در سری اول و دوم «عملیات ۱۲۵» بازی کردید. این شخصیت نسبت به سری اول چه تغییری کرده است؟«علیرضا» باتوجه به تغییر مکان و موقعیتی که قرار میگیرد، خود به خود رشد کرده است. این شخصیت در سری اول پیش از ورود به آتش نشانی، دورههای آموزشی را گذراند. تست و آزمون ورود به آتش نشانی را داد. اما در سری دوم، شاهد هستید که هر کدام از جوانها وارد یک ایستگاه میشوند و اولین عملیاتهای شان را انجام میدهند. اطمینان دارم سری سوم مجموعه که ساخته شود در عملیاتهای مهم تر شرکت کنند. هر کدام از این جوانها فولاد آب دیده شوند و عکس العملهای شان نسبت به وقایع به گونه ای دیگر باشد. آیا انتخاب علیرضا به عنوان راننده ایستگاه آتش نشانی به خاطر بیماری قلبی اش بوده است که حرکات اکشن کمتری انجام دهد؟به طور دقیق براساس بیماری قلبی که علیرضا دچارش شده بود، این پیشنهاد از سوی یکی از رئیسهایش به او میشود که اگر اصرار دارد در آتش نشانی بماند، باید گواهینامه پایه یک بگیرد. به همین منظور علیرضا گواهینامه پایه یک میگیرد. حتی در یکی از عملیاتها برای اولین بار به شکل خیلی اتفاقی مجبور میشود که در سکانس گروگان گیری رانندگی کند. همه اینها نشان میدهد تمایلی ندارند علیرضا به دلیل بیماری قلبی، در اتفاقات و عملیاتها شرکت کند. من در مجموعه بیشتر در جایگاه دستیار یا راننده حضور دارم. کارگردانی «محمدرضا آهنج» چه طور بود؟ آیا دست بازیگر را در ارائه نقش باز میگذاشت و اجازه بداهه پردازی هم به بازیگر میداد، یا این که خیلی خط کشی شده، با بازیگر روبه رو میشد؟آقای «آهنج» و گروه او، تیم جوانی هستند و نگاهی نو به مقوله فیلم سازی دارند. شکستن قواعد و قالبها برایم جالب و دلپذیر بود. ما چنین شیوه سریال سازی را در تلویزیون تجربه نکرده بودیم. خوشحالم که من جزو کسانی بودم که توانستم در کنار آهنج این تجربه را کسب کنم. امیدوارم ثمره اش برای مردم و مخاطبان قابل قبول بوده باشد. بازیگران بسیار دستشان در کار باز بود و راحت بودیم. کارگردان در کار نرم، سیال و روان بود. در این کار به مشکل برنخوردیم و همه چیز، با خوبی و خوشی پیش میرفت. فقط سختی کار در مورد اتفاقها و حوزه عملیاتی و اجرایی بود. شما در چه شرایطی حضور در مجموعه «بانو» را قبول کردید؟تصویربرداری سری اول «عملیات ۱۲۵» که به پایان رسید، بازی در مجموعه «بانو» به من پیشنهاد شد. فیلم نامه را مطالعه کردم و متوجه شدم فیلم نامه خوب و جالبی است. «حسن هدایت»- کارگردان قبلی مجموعه- لطف کرد و این شجاعت را به خرج داد و شخصیت «منصور» را به من سپرد. من نیز نهایت تلاش خود را برای ارائه این نقش کردم، تا تماشاچی با آن ارتباط برقرار کرده و باورش کند و دوستش داشته باشد. منصور شخصیتی بود که شاید خیلیها در نگاه اول، تصور میکردند که من نباید این نقش را بازی کنم. اما هدایت نقش را به من داد. باتوجه به شخصیتی که منصور دارد، خیلی جاها در قصه دیدید که او روند سالمیرا رقم نمیزند. شما در مجموعه «بانو» برخلاف «عملیات ۱۲۵»، نقش منصور جوانی را در دوره تاریخی خاصی بازی کردید. شخصیت خود را در قصه چگونه دیدید؟ ویژگیهای مجموعه «بانو» با «عملیات ۱۲۵» فرق میکند. مجموعه «بانو» روایت گر مقطع تاریخی سال ۱۳۱۵ بود. انسانها، روابط آنها با یکدیگر، اتفاقات و فضای کار با «عملیات ۱۲۵» متفاوت بود بنابراین در ابتدای کار به کمک «حسن هدایت» و «داریوش ارجمند» و خیلی از دوستان دیگر، سعی کردم به فضای آن سالها و حال و هوا نزدیک شوم. آن چه که در نقش ارائه دادم همان چیزی است که شاهدش هستید. آیا برای ارائه بهتر نقش «منصور» درباره آن دوره تاریخی تحقیق کردید؟بله، مطالعاتی از قبل در این رابطه داشتم. هم چنین هنگامیکه میخواستم این نقش را ارائه دهم، در خصوص تاریخ معاصر به خصوص دوره دیکتاتوری اول که همان دوره رضاشاه بود مطالعه کردم. مطالعاتم در این زمینه به کمکم آمد اما مهم تر از همه همان گپ و گفتها و صحبتهایی بود که پیرامون مجموعه، با «حسن هدایت» داشتم. زیرا او اشراف زیادی به آن مقطع تاریخی و حرفهای زیادی برای گفتن داشت. علاقه ندارید بازی در فیلمیسینمایی را تجربه کنید؟چرا، علاقه مندم تا در فیلم سینمایی بازی کنم، زیرا حرفه ام بازیگری است. سینما، تئاتر و تلویزیون برایم فرقی ندارد. بلکه بازی در کنار تیمیخوب، برایم حائز اهمیت است اما تاکنون پیشنهاد خوب برای بازی در سینما نداشته ام.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 951]