واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: حتما میدانید كه خیلی از كارگردانها پشت نمادهای فیلمهایشان پنهان میشوند. یعنی به كمك نمادها ضعفهای داستانپردازی فیلم را توجیه میكنند. اما در فیلم «هیچ»... درباره فیلم هیچ ساخته عبدالرضا كاهانیفیلم «هیچ» دومین فیلم اكران شده از «عبدالرضا كاهانی» پس از فیلم «بیست» است. دو فیلم اول او یعنی «آدم» و «آن جا» به نوعی در فهرست فیلمهای توقیفی قرار گرفته و تاكنون اجازه اكران پیدا نكردهاند. البته فیلم «هیچ» نیز تا مرز توقیف پیش رفت. اما با اصلاحات حداقلی كه كاهانی در فیلمش انجام داد، «هیچ» شانس نمایش پیدا كرد و در ردیف فیلمهای اكران نوروز قرار گرفت. این فیلم به خاطر تصویر واقعگرایی كه از طبقه فقیر و تهیدست جامعه ایران نمایش میداد در جشنواره بیست و هشتم مورد توجه منتقدان قرار گرفت. خلاصه داستان: مردی كه به بیماری پرخوری مبتلا است و شكم خود را نمیتواند سیر كند، سرپرست خانوادهای پرجمعیت میشود. بازیگران: مهدی هاشمی، مرضیه برومند، پانتهآ بهرام، باران كوثری، صابر ابر، احمد مهرانفر، نگار جواهریان، مهران احمدی، نیره فراهانی و...نمادین یا غیرنمادین؛ مساله این است«هیچ» از آن دست فیلمهایی است كه میتوانیم به آن نگاه نمادین هم داشته باشیم. البته نقطه قوتش این است كه این نمادها و نشانهها و استعارهها مانع لذت بردن از اصل داستان نمیشوند. یعنی فیلم بیشتر برداستانش متكی است تا نمادهایش. حتما میدانید كه خیلی از كارگردانها پشت نمادهای فیلمهایشان پنهان میشوند. یعنی به كمك نمادها ضعفهای داستانپردازی فیلم را توجیه میكنند. اما در فیلم «هیچ» شما اگر نگاه غیرنمادین هم داشته باشید و بیخیال استعارهها شوید، باز هم میتوانید ماجراهای پرهیجان فیلم را دنبال كنید. آیا میتوانیم «نادر» را نماد یك انسان چپاولگر و استثمارگر بدانیم؟ مهم نیست كه كاهانی این نكته را مد نظر داشته یا نه. مساله این است كه این طوری تماشای فیلم برایمان جذابتر میشود. این طوری میتوانیم ساعتها درباره تاثیرات ورود نادر به زندگی این خانواده تهیدست فكر كنیم. یك سوال مهم دیگر: چرا با آمدن پول و ثروت به خانه آدمهای «هیچ» وضعیت زندگی آنها هیچ تغییری نمیكند. تازه وضع آنها از جهاتی بدتر هم میشود. چون همان اندك صمیمیتشان هم از بین میرود.یك نماد دیگر: آیا میتوانیم كلیههای نادر را نماد نفت بدانیم؟ در این صورت اتكای بیش از حد اعضای خانواده بر روی ثروت ناشی از كلیههای نادر را چطور باید تفسیر كنیم؟ «هیچ» فیلم تفكربرانگیزی است. همه این نشانهها دست به دست هم میدهند كه هیچ در جایگاه یك فیلم كمیك یا تراژیك ارزشمند قرار بگیرد. می توان گفت هیچ برای جشنواره بیست و هشتم یك غنیمت بود.نكته اصلی درباره هیچ این است كه لحنش بر مرز كمدی و تراژدی حركت میكند. وقتی به آدمهای هیچ میخندیم یاد آن شعر معروف میافتیم كه میگوید: كارم از گریه گذشته است بدان میخندم. هیچی كه تیترساز بودروزنامهنگاران و منتقدان كاهانی را به خاطر نام خوبی كه برای فیلمش انتخاب كرده خیلی دوست دارند. عنوان هیچ به مطبوعات این امكان را میدهد كه در تیترهایشان به تركیبهای خوب و جذابی از این كلمه برسند. وقتی فیلم هیچ اكران شد همراهش تعداد زیادی تیتر با عنوانهای همچون «هیچ و دیگر هیچ»، «همه برای هیچ» و... ساخته شد. تازه روزنامهنگاران خوش ذوق این فرصت را داشتند كه از عنوان «بیست» یعنی فیلم قبلی كاهانی نیز برای تیترهایشان استفاده كنند. این طوری بود كه تیترهایی چون «بیشتر از بیست»، یا «بیست نه نوزده» و... در بالای مطالب نوشته شده برای «هیچ» نقش بست.وقتی اعلام شد كه فیلمی با نام هیچ قرار است اكران شود، روزنامهنگاران رفتند به سراغ اشعاری كه در آنها این كلمه بكار رفته است. بعد متوجه شدند كه كلمه هیچ در تاریخ ادبیات ما چه كلمه پركاربردی بوده است.حتما همه این شعر را شنیدهاید:دنیا همه هیچ و كار دنیا همه هیچ/ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ/ دانی كه از آدمی چه ماند پس مرگ/ عشق است و محبت است و باقی همه هیچخیام هم رباعی معروفی دارد كه از كلمه هیچ به عنوان ردیف آن استفاده كرده است:(این نكته را در نظر داشته باشید كه عبدالرضا كاهانی اهل نیشابور است و علاقه زیادی به شاعر همشهریاش دارد)بنگر ز جهان چه طرف بر بستم؟ هیچ/ وز حاصل عمر چیست در دستم؟ هیچ/ شـمع طـربم ولی چو بنشستم هیچ/ من جامجمم ولی چو بشكستم هیچ اسامی فیلم نقش زیادی در موفقیت یا عدم موفقیت یك اثر سینمایی ایفا میكنند. این عناوین به نوعی آستانه یك اثر محسوب میشوند. یعنی مخاطب به كمك آنها وارد دنیای فیلم میشود. به نظر شما چرا كاهانی چنین عنوانی را برای فیلمش انتخاب كرده است؟طرفداران فیلم میگویند: هیچ همان شیپوری است كه احمد مهرانفر (شخصیتی كه لیدر استادیوم آزادی است) در آن میدمد و از آن هیچ صدایی بیرون نمیآید. هیچ روایت آدمهایی است كه هیچ امیدی به آینده ندارند و شنیدن خبر چند كلیه داشتن نادر میتواند تنها روزنه امیدشان به آینده باشد. آدمهای هیچ بر سر هیچ و پوچ به جان هم میافتند.مخالفان فیلم هم میگویند: كاهانی در این فیلم به دنبال ترویج «هیچ انگاری» بوده و برای این كه این پوچی آشكارتر شود، نام «هیچ» را برای فیلمش انتخاب كرده است. خیلیها هم به شوخی میگویند: نام فیلم بعدی او «ده» است. یعنی میانگینی از فیلمهای «بیست» و «هیچ» البته او نمیتواند چنین نامی را انتخاب كند. چون عباس كیارستمی قبلتر این نام را از آن خود كرده است.كاهانی خودش درباره نام فیلم میگوید: من به اسمهای تك كلمهای علاقه دارم، چون بهتر در ذهن میمانند. اگر دیدید پس از موج عنوانهای بلند همه كارگردانها به سمت نامهای كوتاه رو آوردند، خیلی تعجب نكنید. حتما به یاد دارید كه یك زمانی كارگردان در انتخاب اسامی بلند با هم كورس گذاشته بودند و از دل این مسابقه این اسامی متولد شدند: دیشب باباتو دیدم آیدا، ماهیها عاشق میشوند، لاك پشتها هم پرواز میكنند و... . ضیافت سه نسل از بازیگران در فیلم «هیچ»در فیلم «هیچ» سه نسل از بازیگران در كنار هم قرار گرفتهاند. بازیگران نسل سومی همچون نگار جواهریان (لیلا)، باران كوثری (یكتا)، صابر ابر (نیما) بازیگران نسل دومی همچون مهدی هاشمی (نادر سیاه دره)، پانتهآ بهرام (محترم) و مهران احمدی (بیك) یك بازیگر نسل اولی و پیش كسوت مرضیه برومند (عمه).درست برعكس فضای سرد و ساكن فیلم بیست، عبدالرضا كاهانی در «هیچ» فضای شلوغ و پر حادثهای را خلق میكند كه از حیث تعداد بازیگر و تنوع شخصیتپردازی و نوع كارگردانی و هدایت این شخصیتها به فیلمهای اصغر فرهادی شباهت دارد و تا حدودی هم به مهمان مامان داریوش مهرجویی. بازیها در «هیچ» یكی از نقاط قوت فیلم است كه اگر بازی خوب نگار جواهریان و مهران احمدی را كنار بگذاریم مهدی هاشمی فوقالعاده است و برگی دیگر از قدرت بازیگری او را رو میكند.شخصیتهای «هیچ» هر كدام گوشهای از معضلات و تنگناهای اجتماعی را به تصویر میكشند: دختری كه نمیتواند جهیزیهاش را تهیه كند و در دوران نامزدی طلاق میخواهد (نگار جواهریان)، زنی كه همسرش بیكار است و خودش با دلاكی پول در میآورد (مرضیه برومند)، زنی كه باردار است و خودكشی میكند (باران كوثری) و...در بین تمام این شخصیتها جذابترین و نمایشیترین شخصیت نادر (مهدی هاشمی) است. نادر با تنپروری و پرخوریاش نماینده آدمهایی است كه به عنوان افراد سربار و انگل جامعه شناخته میشوند. در فیلمهایی شبیه «مهمان مامان» و «ماهیها عاشق میشوند» غذا عنصری است كه به كمك جذابیت اثر میآید و ساختار فیلم را خوش و آب رنگتر میكند. اما در «هیچ» عنصر «غذا» كاركردی متضاد دارد. نادر آنچنان پلشت و تهوعآور غذا میخورد كه در نیمه اول فیلم حس تنفر را بیكم و كاست به مخاطب منتقل میكند. هنرمندی فیلمساز در این است كه بتدریج وجوه دیگری از شخصیت نادر را برای تماشاگر نمایان میسازد و به او نشان میدهد كه چنین آدم چركی هم میتواند دوست داشتنی باشد. كاهانی در «هیچ» به یادمان میآورد كه سینمای ما چقدر از گنجینه بازیگران نسل دومی فاصله گرفته است. در هیاهوی فیلمهای جوانپسندانه سالهای اخیر خیلی از بازیگران میانسال به حاشیه رانده شدند، اما كاهانی در «هیچ» یك بازیگر توانمند قدیمی را در مركز ثقل درامش قرار داد و از او بازی متفاوتی گرفت.نكته جالب درباره نقشآفرینیهای فیلم هیچ این است كه تقریبا بازی همه بازیگران دیده میشود. در قاب دوربین «هیچ» هم درخشش نگار جواهریان به چشم میآید و هم بازی روان و یكدست پانتهآ بهرام؛ برخلاف خیلی از فیلمها كه بازیگران نقش اول بر كل بازیها سایه میافكنند و اجازه نمیدهند دیگران دیده شوند.اگر فیلم «هیچ» اجازه داشت در بخش رقابتی جشنواره حضور یابد میتوانست خیلی از معادلات « بازیگری» را برهم بریزد. در این صورت احتمالا داوران درباره فیلم «طلا و مس» تجدیدنظر میكردند و را برای فیلم «هیچ» به «نگار جواهریان» میدادند و احتمالا «مهدی هاشمی» یكی از گزینههای اصلی «بهترین بازیگر نقش مرد» میبود. البته مخالفان سختگیر فیلم میگویند كاهانی همینقدر كه فیلمش اجازه اكران پیدا كرده باید خدا را شكر كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 963]