تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندان خود را به كسب سه خصلت تربيت كنيد: دوستى پيامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820421146




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رودرو با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: اگر نيامده بودم اتفاقي نمي‌افتاد -


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: رودرو با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: اگر نيامده بودم اتفاقي نمي‌افتاد PhonieX 30 فروردين 1388, 11:34مشغله‌های فراوان وزیر ارتباطات و فشردگی کارها در روزهای پایانی سال، باعث شد گفت و گوی سالانه عصر ارتباط با محمد سلیمانی، به فروردین 88 موکول شود. در رزوهایی که دولت نهم فقط چند ماه با پایان دوران خود فاصله دارد، حجم بیشتر گفت و گو به بیان دستاوردهای دوران وزارت سلیمانی گذشت. انتخابات دور دهم ریاست جمهوری نزدیک است و شاید چند ماه بعد مرد دیگری سکان‌دار کشتی ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور شود. این موضوعی است که سلیمانی نیز به آن واقف است، اما می‌گوید مشکلی با آن نخواهد داشت. بازگشت به دانشگاه و ادامه کار در آن‌جا افق پیش روی وزیر ارتباطات دولت نهم است که می‌گوید در این سال‌ها متوجه شده شغل وزارت،‌سخت‌ترین مشاغل است. چرا که نمی‌توان لحظه‌ای این لباس را از تن درآورد. گفتگو: مجتبي محمودي ناشر: هفته نامه عصر ارتباط طرح اصلاح ساختار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات که به نوعی حذف رگولاتوري در آن دیده می‌‌شد، مسکوت ماند. براي رسيدن به اين موضوع، وزارتخانه چه تلاشی انجام داد؟ آيا اين به اين معناست که حذف رگولاتوري از دستور کار خارج شده يا همچنان تلاش‌هايي براي اين کار وجود دارد؟ از چند جنبه مي‌توان به بحث رگولاتوري نگاه کرد. فکر کنم کسي نمي‌تواند در ضرورت آن ترديد داشته باشد. رگولاتوري خصوصا در حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات، ضرورتي قطعي و دستاوردي است که استاندارد شده و تمام سازمان‌هاي جهان مثل ITU، UPU هم توصيه کرده‌اند و در واقع آن را به‌عنوان يک شاخص براي ارزيابي ارتباطات يک کشور مد نظر قرار داده‌اند و کمک مي‌کنند در کشورهايي که چنين ساختارهايي وجود ندارد، ايجاد شود. در کشور ما هم سال 82 این قانون تصويب شده که کار خوبي بوده و قدم مهم و اساسي در کشور براي ايجاد رگولاتوري بر داشته شده و به نظرم کار بزرگي بوده است. تا الان هم کسي را نداريم که بگويد مصوبه‌هاي سازمان تنظيم مقررات و کميسيون تنظيم مقررات خلاف قانون است يا مشکل دارد. - کجا ممکن است به مصوبات رگولاتوری ایراد بگیرد؟ مثلا يک سازمان نظارتي بيايد مصوبات را لغو کند. وقتي مصوبه‌اي بيرون مي‌آيد هم سازمان‌هاي نظارتي و ديوان عدالت اداري مي‌توانند مصوبه را لغو کنند؛ ولي ما در اين 5 سال هيچ موردي را نداشتيم در مطبوعات و رسانه‌ها هم که بحث مي‌شود نديده‌ام بحث محتوايي شود که اين مصوبه اشکال ايجاد کرده يا به نفع بخش خاصي است. حداقل من نديده‌ام چنين بحث‌هايي در مطبوعات وجود داشته باشد. رگولاتوری در جهتي که بتواند روابط بين اپراتورها را تنظيم کند، موفق بوده. الان هم پروانه اپراتور اول و دوم صادر شده، پروانه اپراتور سوم هم در سال گذشته صادر و در سايت‌ها هم گذاشته شد. مخابرات وقتي مي‌خواست به بورس برود پروانه‌اش در سايت سازمان بورس گذاشته شد و همه به آن دسترسي پيدا کردند. علاوه بر اينکه خودمان هم تکثير کرديم، اپراتور سوم هم همين طور، چون مزايده بوده و بايد در اختيار همه قرار مي‌گرفت. تا الان ما نداشته‌ايم که کسي بگويد اين بند از پروانه اين مشکلات را ايجاد مي‌کند. نه اينکه اشکالي نباشد، سازمان جوان و تازه کار است؛ ولي چیزی منعکس نشده است. پس مخالفت‌ها ريشه در چه چيزي دارد؟ در بحث استقلال، بايد ديد استقلال از چي؟ استقلال به اين مفهوم نيست که چيزي معلق باشد. بالاخره بايد از فلان جا مستقل باشد و به فلان جا متصل. نمي‌تواند معلق باشد. شما اگر تجربه دنيا را قبول کنيد، تجربه دنيا نشان مي‌دهد که در بيش از 120 کشور،‌ رگولاتوري وابسته با حوزه ICT کشور است. حالا ممکن است در کشوري ICT به صورت وزارت باشد ممکن است به صورت زيرمجموعه‌اي از وزارتخانه ديگر باشد ممکن است به صورت يک نهاد مستقل باشد و اسمش وزارتخانه نباشد. ولي در واقع اگر نگاه کنيد پيوستگي‌اش به حوزه سياستگذاري ICT قطعي است. ما نتوانسته‌ايم کشوری را پیدا کنیم که رگولاتوري به حوزه اقتصاد وابسته باشد. چون کار تخصصي است . البته تمام کارها در نهایت اثرات اقتصادي دارد. یک اپراتور در نهايت درآمدزايي یک بنگاه اقتصادی است. ولي بحث ما، فني است. تنظیم روابط بین اپراتورها یک کار فني است. تنظيم دستورالعملي نيست. يا نامبرينگ ‌کاري کاملا تخصصي و در حوزه ICT است. يا مثلا در حوزه اينترنت، نام‌گذاری دامين‌ها اگر مديريت و ساماندهي نشود ، به هم ريختگی ایجاد می‌شود. البته کشور ما هنوز وارد اين مقوله نشده ولي بايد بشود. مي‌خواهم بگويم از هر زاويه‌اي نگاه کنيم، ‌بحث‌ها فني است. از زاويه ديگر نگاه کنيد. این مسئله در وزارتخانه‌هاي ديگر نیز وجوددارد. مثلا وزارت علوم مجوز تاسيس دانشگاه مي‌دهد. دانشگاه مهمتر است يا دفتر خدمات ارتباطی؟ اين کارها نمي‌تواند به جايي مانند شوراي رقابت برود. در قانون هم وظايف شوراي رقابت مشخص است. شورا نمي‌تواند وارد حوزه اجرايي شود. پس استقلال به آن مفهومي که گفته مي‌شود، بي‌معني است. اگر منظور وابستگي به اپراتور باشد که اپراتور هم دارد جدا مي‌شود. شما اين موارد را برای نماينده‌هاي مجلس هم مطرح کرديد؟ اين‌ها منجر به مسکوت ماندن اين طرح شد؟ بله. اين يک بعد است؛ بعد ديگري هم دارد که مهمتر از اين‌ها است. شايد کمتر از 10 درصد کار سازمان تنظيم مقررات، رگولاتوري است. فعاليت‌هاي ديگري هم دارد که مديريت فرکانس کشور است. قانون اصل 44 مديريت فرکانس را غير قابل واگذاري اعلام کرده. اين جزو حاکميتي است و در اختيار وزارت ارتباطات است؛ ولي سازمان اجرايي مي‌خواهد. با يک اداره کل نمي‌شود. فقط کار ستادي و سياستگذاري نيست. الان سازمان در 8 منطقه، مرکز و تجهيزات دارد و هر فرستنده‌اي در کشور روشن شود، جهت‌يابي مي‌کنند. اگر به ياد داشته باشيد مدتی پيش شبکه موبايل تهران مختل شد. در 10 روز اول کسي نمي‌دانست چه شده، اما بالاخره همين سازمان گشت و پيدا کرد که يک فرستنده در حاشيه تهران در همان باند فرکانسي روشن شده است. اگر کسي در شبکه‌هاي ارتباطي اپراتورها فرستنده‌اي روشن کند، چه کسي مي‌خواهد آن را پيدا و پلمپ کند؟ چه کسي مي‌خواهد تخصيص فرکانس و مديريت کند. اين کار یک سازمان اجرايي گسترده و طويل مي‌خواهد. در اين زمينه هنوز ضعف داریم و در ابتداي کار هستيم. بايد تمام طيف فرکانسي را تا چند ده گيگاهرتز پوشش دهد ما الان تمام اين پوشش‌ها را نداريم. الان سازمان يکسري ايستگاه‌هاي سيار دارد و در جاهاي مختلف کشور، طيف فرکانسي را اندازه‌گيري مي‌کنند. این مربوط به امنيت کشور است. همينطور که يک وجب خاک براي شما و هر ملتي مهم است، باند فرکانسي هم مهم است. اين استدلال‌ها منجر به مسکوت ماندن طرح شد؟ به هر حال با کميسيون‌هاي مختلف مجلس گزارش داده شد و آن‌ها هم تامل مي‌کنند و عجله نمي‌کنند. تقريبا تا چند ماه ديگر دولت نهم تمام مي‌شود. ممکن است شما در دولت دهم هم وزير باشيد يا نه که‌ بستگي به انتخابات دارد. دولت قبلي يکسري چيزها براي شما به يادگار گذاشت - مثبت و منفي-. يک‌سري قرردادها بود مانند قرارداد ايرانسل، ‌تاليا و PAPها که اين‌ها پيش‌تر از زمان شما شروع به کار کردند. يکسري دستاوردها داشتند که شما براساس آن‌ها ادامه راه داديد. شما به دولت بعدي چه چيزي ارائه مي‌دهيد يا با خودتان چه چيزي براي دولت بعدي مي‌بريد؟ روند توسعه هر کشور و جامعه‌اي اين‌گونه نيست که في البداهه خلق شود. بالاخره مرحله به مرحله هرکسي يک خشت مي‌گذارد و سازندگي به جلو مي‌رود. هيچ‌کس نمي‌تواند به فعاليت گذشتگان و آيندگان و کساني که الان کار مي‌کنند، خدشه وارد کند. مي‌تواند آن‌ها را نقد کند. اما بحث، بحث بهره‌وري، سرعت، نياز، کاهش هزينه‌ها ، مديريت و ايجاد فضا است. دولتي مي‌آيد که کارش توسعه سياسي است. دولت ديگري مي‌آيد و مي‌گويد مي‌‌خواهم سازندگي انجام دهم و دولت ديگري مي‌گويد توسعه مردمي، سياسي، اقتصادي و زيرساختي انجام مي‌دهم. دولتي مي‌گويد شهرها را آباد مي‌کند و دولتي مي‌گويد تمام کشور را آباد مي‌کنم. اين ديدگاه‌هايي است که مسئولان دارند. در حوزه‌هاي مختلف بايد بررسي کنيم. آمار و ارقام خود را نشان مي‌دهد. مثلا در حوزه تلفن ثابت، انقلاب که پيروز مي‌شود، 850 تلفن در کشور بوده. ما الان مي‌توانيم اعلام کنيم که کم کاري کرده‌اند. مي‌توانستند توسعه بدهند. چون در همان سال‌ها که انقلاب پیروز شد، براي تحصيل به فرانسه رفتم. آنجا در هر شهر و روستايی مردم تلفن داشتند. پس مردم ما هم مي‌توانستند داشته باشند؛ ولي نداشتند. این 850 هزار تا به جلو مي‌آيد به دولت نهم که مي‌رسد 18 ميليون مي‌شود. درطول 27 سال به 18 ميليون مي‌رسد. نسبت به قبل از انقلاب قابل مقايسه نيست، خيلي رشد کرده. مشکلاتی هم وجود داشته. جنگ بود، امکانات مالي نبود، در دهه اول انقلاب ما را گرفتار کردند؛ ولي نتيجه اين است که رشد کمي است. چرا که آن را با کشورهاي ديگر مقايسه مي‌کنيم. دولت نهم آن را به 25 ميليون در ظرف 40 ماه مي‌رساند. نکته ديگر که در همين زمينه بود و هست، مقايسه است. نه اينکه ديگران نخواستند. ما مي‌گوييم ما با مديريتي که انجام داديم... اهداف آنها چيز ديگري بوده؟ اهداف شما اين بوده؟ نه ممکن است هدفشان هم همين بوده. بحث مديريتي، انگيزه‌ها، ‌تلاش‌ها و شبانه‌روزي کار کردن هم هست. اهداف هم سر جاي خودش. الان دولت اگر تمام ديدگاه‌ها و نگرشش در بحث‌هاي سياسي باشد، ما نمي‌توانيم بحث توسعه‌اي را جلو ببريم. ولي اگر گرايش‌اش توسعه باشد، هر پيشنهادي در زمينه توسعه بدهيم سريع تصويب مي‌کند و اختيارات مي‌دهد. به نظرم اين کارها را 10 سال پيش و حتي 15 سال پيش هم مي‌شد انجام داد. به نظرم اگر من نيامده بودم، در اين دولت هم اتفاق نمي‌افتاد. البته اين يک ادعاست و نمي‌توان آن را ثابت کرد. نکته ديگر روستاهاست. کشور ما روستا زياد دارد. در برخي استان‌ها 60 درصد مردم، روستانشين هستند. پراکندگي و گستردگي وجود دارد. بعد از به روزرساني تلفن در شهرها، براي روستاها برنامه‌ريزي کرديم و الان تمام روستاهاي بالاي 50 خانوار داراي تلفن خانگي هستند. امسال قصد داريم روستاهای 20 خانوار به بالا تلفن خانگي بگيرند. اگر اين اتفاق بيفتد، يعني شما ارتباطات را به آخر خط رسانده‌ايد. در حوزه موبايل این موضوع ملموس‌تر است. در سال 73 موبايل وارد کشور ما شده. ترکيه هم تقريبا اين‌گونه بوده است. سال 73، 9 هزار و 200 تلفن به مردم مي‌دهند. سال 74 نزديک به 15 هزار تا، ‌سال 79 به 900 هزار تا مي‌رسد. ببینید ترکیه در این مدت به کجا رسیده؟ مثلا بالاي 45 ميليون. پس مي‌شده که آنها انجام داده‌اند. مي‌رسد به دولت نهم. شهريور 84، سيم کارت توزيع شده بين مردم، 7 ميليون شمار بوده است. ظرف سه سال و نيم، ‌تلفن‌هاي همراه کشور بالاي 45 ميليون سيم‌کارت شده است. قيمت چي؟ الان هرکسي با 4، 5 و 10 هزارتومان مي‌تواند صاحب سيم‌کارت شود. تمام آن هم اپراتور دوم نبوده، اپراتور اول از 7 ميليون به 31 ميليون رسيده است. به نظر بنده سال 74، 79 و 80 هم مي‌توانستيم اينکار را بکنيم. قبول داريد اپراتور دوم در به تحرک درآوردن اپراتور اول نقش داشته است؟ بله. اين‌ها را مي‌توانيم بگوييم. در هزينه و قيمت اثر دارد. چرا اين گرايش و شيوه را در عرصه فناوري اطلاعات به کار نبستید؟ ما قبول داريم که در عرصه مخابرات، تلفن ثابت، تلفن همراه .... حالا آن را بعدا توضيح مي‌دهم. نکته ديگري که درموبايل اتفاق افتاد، بحث نسل 2 ، 5/2 و 75/2 است. سال 73 اين شبکه شروع به کارکرده، ما که آمديم همچنان نسل دو بود. آيا نسل دو واقعا سال 84 به بازار آمده است؟ اين طور نيست. ما بايد قاعدتا خيلي جلوتر به ارتقای شبکه می‌پرداختيم که اين کار را نکرديم. ما این کار را انجام داديم. ما هم مي‌توانستيم انجام ندهيم. کسي از ما خواسته بود؟ نه. البته مردم را نمي‌گويم؛ از نظر قانونی منظور است. الان تقريبا بيش از 25، 26 هزار روستا تحت پوشش موبايل (همراه اول) است. حالا قطعي و کيفيت را کاري ندارم. آن‌ها سر جاي خود که ان‌‌شاء‌ا... حل مي‌شود. قرارداد اپراتور دوم هم مهم است. قرارداد آن را دولت نهم بسته. درست است کارهايش در دولت هشتم انجام شد،‌ ولي به نظرم اگر غير از دولت نهم بود، نمي‌توانست تصميم بگيرد. شما مي‌دانيد يک برنده‌اي از کار کنار مي‌رود و برنده ديگري جايگزين می‌شود. تصميم، تصميم بزرگ و ريسک‌پذيري بود. اگر اين تصميم گرفته نمي‌شد، اپراتور دوم هم تا حالا راه نيفتاده بود. بحث شبکه فيبرنوري در اين حوزه مهم است. فيبر نوري سال 64، 65 وارد کشور ما شد ايجاد کارخانه شهيد قندي که توليد فيبرنوري مي‌کند، کار بزرگ و خوبي بود. فراگير شدن آن سال 67، 68 بود. سال 84 که ما آمديم اگر يادتان باشد جشني هم براي شبکه فيبرنوري برگزار شد. خودشان 56 هزار کيلومتر فيبرنوري اعلام کردند. الان بيش از 125 هزار کيلومتر فيبرنوري در کشور هست. درست است خشتي در دولت چهارم، ‌پنجم، ششم، هفتم و هشتم گذاشته شده، ولي به 60 هزار کيلومتر رسانده. اين دولت در اين زمان کوتاه به بيش از 120 هزار کيلومتر رسانده است. پس اين هم زير‌ساخت‌ها است. کسي نمي‌تواند بگويد زيرساخت‌ها وجود داشته. به اندازه همان زيرساخت، دوباره زيرساخت اضافه شده است. در زمینه اینترنت هم تا سال 84، ضريب نفوذ در کشور ما 10 درصد بود الان مي‌گويند تقريبا بالاي 21 ميليون نفر کاربر وجود دارد. چرا اين اتفاق افتاده؟ بستر سازي شده است. اين اتفاق در دولت قبل هم مي‌توانست بیفتد. فکر مي‌کنيد وزير بعدي يا شما در دولت بعدي، به چه مشکلاتي بايد فکر کنيد؟ يکي اينکه، اپراتور اول دو سال ديگر باید بتواند سرويس‌هاي نسل سوم را ارائه کند. این موضوع به این دولت نمی‌رسد. - بعد از پايان محدوديت اپراتور سوم. دو، سه سال زمان مي‌برد. يکي ديگر NGN (نسل جديد شبکه‌ها) و کاربردش در شبکه‌هاي تلفن ثابت است. ما در سه استان پايلوت آن را قرار داديم. اين عزم، مديريت، ‌پيگيري و سرمايه‌گذاري نياز دارد. بحث NGN در دولت قبل هم وجود داشت. مثل بحث ديجيتال است. ممکن است 10 سال طول بکشد. آنالوگ به ديجيتال در کشور ما 15 سال به طول انجاميد. اين 15 سال را مي‌شد به 5 سال کاهش داد. NGN هم همين طور است. اگر بدون برنامه پيش برويد، ممکن است 20 سال طول بکشد. يکي ديگر، خصوصي‌سازي پست است که کارهاي اوليه آن در حد تصويب اساسنامه در حوزه وزارت انجام شده و به دولت ارسال شده و کار بزرگي است که بايد انجام شود و نياز به برنامه‌ريزي دارد. اين اگر مديريت شود، در مدت يکسال انجام مي‌شود یعنی اگر شما در دولت بعدي هم باشید، ‌سال ديگر اين موقع انجام شده است؟ سال ديگر اين موقع حتما انجام شده است. در مورد پست بانک همين‌طور است. تمام کارهاي آن انجام شده و از نظر خصوصي‌سازي از پست جلوتر است. پست بانک مي‌تواند وارد روند خصوصي‌سازي شود و منتظر سازمان بورس هستند. چون موانعي داشت که برطرف شد. چه موانعی؟ مثلا گفتند بانک‌هايي که مي‌خواهند خصوصي شوند، بايد سرمايه‌شان بالاي 200 ميليارد تومان باشد. اينها سرمايه‌شان بيش از 64، 65 ميليارد تومان نيست. بالاخره مجوزی گرفتيم که استثنائا پست بانک مي‌تواند اين کار را انجام دهد، ولي بعدا در مدت دو، سه سال سرمايه‌اش را بيشتر کند. مسئله ديگري که براي دولت بعدي وجود دارد، مخابرات است. تا الان مخابرات در اختيار وزير ارتباطات بوده، در آينده در اختيار وزير ارتباطات نيست. در اختيار وزير اقتصاد است؟ نه. در اختيار او هم نيست. خصوصي است. اينجا توسعه در نقاط محروم و روستايي مبهم مي‌شود. حتما دولت بعدي براي توسعه ارتباطات در جاهايي که مقرون به صرفه نيست؛ بايد تدبير، ‌راهکار و برنامه‌ريزي داشته باشد و منابع اختصاصي دهد. اگر بي‌توجهي شود، شکاف عقب‌افتادگي زياد مي‌شود و آنها عقب مي‌افتند. الان برنامه پنجم را در دست تدوین دارید. در چه مرحله‌اي است؟ آيا مانند برنامه چهارم داراي شاخص‌هاي کمي هم هست يا فقط کيفي است؟ کميسيون‌هاي مربوطه تشکيل شده و قاعده به اين صورت است که هر کدام از شرکت‌هاي داخل وزارت و وزارتخانه‌هايي که به نحوي درگير هستند، کار کارشناسي خود را انجام مي‌دهند و نظرات خود را به کميسيون تدوين برنامه مي‌آورند و در آنجا بحث مي‌شود. کار کميسيون، لايه‌هاي مختلفی دارد. يکي تهیه احکام است. ديگري اهداف کمي و کيفي است. ماموريت سازمان‌ها، اينکه مشخص شود هر کدام از سازمان‌ها بايد چه کارهايي انجام دهند. پيشنهاد ما اين است که يک‌سري پروژه‌هاي ملي هم تعريف شود و فقط مسائل کلي نباشد. منظورتان از تعريف پروژه ملي چيست؟ پروژه ملي يعني اينکه ممکن است فرابخشي باشد و در يک حوزه نباشد. مثلا در طرح تحول اقتصادي، کليه خريد و فروش‌ها بايد در بستر فناوري اطلاعات قابل ثبت و ضبط و پيگيري باشد. اين پروژه‌اي ملي و مانند کارت سوخت است. یا مثلا بانک‌هاي اطلاعاتي که ايجاد می‌شوند، بايد به هم وصل شوند. کد ملي، کد پستي، سازمان ثبت و تامين اجتماعي و ... اين حوضچه‌ها بايد به هم وصل شوند. اين واقعا پروژه‌اي ملي است که بايد هم به آن اعتبار اختصاص داد و هم با برنامه‌اي قدم به قدم پيش رفت تا به نتيجه برسد که اگر به نتيجه برسد، کشور جهش خوبي انجام مي‌دهد. ما اين نوع کارها را در برنامه سوم و چهارم نداشته‌ايم. اميدوارم بتوانيم در برنامه پنجم.... اين پيشنهادها را مشخصا داده‌ايد؟ الان نه، هنوز نهايي نشده در حال بحث است. فکر مي‌کنيد چند پروژه ملي قابل ارائه باشد؟ حداقل پنج، شش پروژه است. اين را وزارت ارتباطات پيشنهاد مي‌دهد؟ يا نه دستگاه‌هاي ديگر هم هستند؟ نه. در کميسيون، دستگاه‌هاي زيربط هستند. بحث فناوري اطلاعات را که شما مطرح کرديد، فناوري اطلاعات مثل بحث فرهنگ است همه متولي هستند. تکليف اين قضيه در برنامه پنجم توسعه مشخص مي‌شود يا نه؟ حالا مي‌خواهم بگويم بايد راهکار پيدا کنيم. بحث‌هايي مانند مشخص شدن متولي را بايد کنار بگذاريم. همين ماموريتي کنيم. مثلا بگوييم بانک‌هاي کشور بايد اين سرويس‌ها را به مردم بدهند زيرساخت، ارتباطات، سيم کشي و اتصال آن را چه کسي بايد بدهد؟ قبلا هم اينگونه بود. نه. حکم قانوني برايش نبوده است. شما در برنامه توسعه چهارم پيدا نمي‌کنيد مثلا آن‌طور که نوشته شده ضريب نفوذ فلان به اين عدد برسد. يعني براي اين سرويس‌ها و خدمات مي‌خواهيد اهداف مشخص داشته باشيد؟ حکمي باشد که بانک مرکزي و مجموعه بانک‌هايش فعاليتي اين‌گونه را در مدت يکي،‌ دو سال انجام دهند و نهايي کنند. نه اينکه معلوم نباشد چه زماني مي‌خواهد انجام شود. آقاي رياضي در همايش ماهر گلايه داشتند که بودجه IT بسيار کم است و مثلا در بودجه 88 مي‌توان گفت جزئي از بودجه‌اي بوده که مد نظرشان بوده است، براي اين چه راهکاري انديشيده‌ايد؟ اگر پروژه‌ها اين‌گونه تعريف شود، منابع مالي‌اش هم مي‌آيد. الان بودجه‌ها مخفي يا نامرئي است. الان بانک‌ها براي خودشان سرويس‌هاي اينترنتي بانکي ايجاد مي‌کنند. اينها در حوزه IT است، ولي اگر به آن‌ها بگوييد بودجه IT شما چقدر است، ممکن است عددي نگويند. منظور آقاي رياضي همان بودجه مشخصي بوده که هميشه براي پروژه‌ها و کارهاي IT بوده، اين کاهش پيدا کرده است. اگر پروژه‌هاي ملي تعريف شود، آن اتفاق مي‌افتد ولي اگر نشده باشد، نمي‌شود. تا چه حد خوش‌بين هستيد که پروژه‌هاي ملي در دولت اتفاق بيفتد؟ خوش‌بينم. همه به این نتیجه رسیده‌اند که کارهاي بزرگ تعريف کنند و زمان آن را معلوم و منابع به آن اختصاص دهيم. متولي يک‌جا خواهد داشت؟ بله. هر پروژه‌اي متولي بايد داشته باشد. خصوصا کارت سوخت چون جواب داده، کار را براي اين تيپ کارها آسان کرده است. در واقع قرار است از آن الگوبرداري شود؟ بله. براي کارت سوخت نزديک به 100 ميليارد تومان هزينه شد، ولي صرفه جويي زياد شد. نشان مي‌دهد خيلي اقتصادي است و بعد متولي آن مشخص و وظايف ساير دستگاه‌ها مشخص است. مثلا کارت ملي هم مي‌تواند پروژه‌اي ملي باشد. منبع ()




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن