تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خودتان را بر خوش اخلاقى تمرين و رياضت دهيد، زيرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به در...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815299317




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره فیلم «شبانه» ساخته كیوان علیمحمدی و امید بنكدار


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: هدیه تهرانی كه 5 سال پیش در این فیلم بازی كرد، هم‌زمان در چند كار نوآورانه دیگر هم بازی كرد كه هر یك سرنوشتی مشابه این فیلم پیدا كردند. اما «شبانه» اثری است كه تصویری تازه و شاید...   چه كسی گفته كه فرمول‌های تولید و فیلمنامه و كارگردانی در سینمای ایران ثابت است؟ براساس كدام معیار می‌توان برخی فیلم‌های خاص را به حاشیه راند، چرا كه بر خلاف ذائقه تماشاگر تهیه شده‌اند؟ چرا فكر می‌كنیم كه ذائقه تماشاگر، تعریف دقیق و شفاف و روشنی دارد كه فقط آدرسش را ما می‌دانیم و به راحتی می‌توانیم با ساختن كمدی‌های بی سر و ته و ساده، به آن پاسخی درست بدهیم؟ درست است كه تماشاگران در بیشتر موارد علاقه‌مند به فیلم‌هایی هستند كه موضوع و مضمون‌شان را بسادگی در اختیار آنها بگذارند اما نیاز تماشاگران، فقط این فیلم‌های ساده‌پسند نیستند. ساختار غیرخطی و نوآورانه سریالی مثل «روزگار قریب» و استقبال فراوانی كه از سوی بینندگان از آن شد، ثابت كرد كه حتی در رسانه‌ای فراگیر مثل تلویزیون نیز می‌توان آثاری متفاوت ساخت. «شبانه» نیز یكی از همین فیلم‌هاست كه سازندگانش با توجه به پیشینه‌شان در عرصه فیلم مستند و كوتاه، آن را در قالبی متفاوت و با رویكردی غیرتجاری ساخته‌اند و صرف‌نظر از این كه «شبانه» را دوست داریم یا نه، ساخت و نمایش فیلم‌هایی از این دست، كمك بسیاری به تنوع نگاه‌ها و سبك‌ها در سینما می‌كند و جلوی انحصارطلبی عده‌ای خاص در عرصه سینمای عامه‌پسند را می‌گیرد. آثار فرمالیستی در سینمای ایران در میان آثاری كه تاریخ سینمای ایران را تحت‌تاثیر خود قرار دادند، بیش از نیمی از آنها فیلم‌هایی بودند كه با نوآوری در فرم، جای پایی از خود باقی گذاشتند. مثلاً ساموئل خاچیكیان با فیلم‌های دلهره‌آورش تحت‌تأثیر سینمای جنایی جهان، از قاب‌بندی و نوپردازی خاصی استفاده كرد كه در آن زمان هنوز باب نشده بود. «خشت و آیینه» ساخته ابراهیم گلستان اثری است با چشم‌اندازهای تازه كه در بلوا و هیاهوی فیلمفارسی نابود شد. «گاو» شیوه‌های تازه‌ای را در اقتباس سینمایی از آثار ادبی پیشنهاد می‌كند و با استفاده از سازهای سنتی، موسیقی جدیدی را به گوش تماشاگری می‌رساند كه ممكن است در ارتباط اولیه‌اش آن را پس بزند اما امروز پس از چهار دهه می‌بینیم چقدر اجزای این فیلم، درهم‌تنیدگی منطقی‌ دارند. همچنین باید از فیلم زیبا اما قدرندیده آربی آوانسیان با نام «چشمه» یاد كنیم كه شكستن منطق خطی روایت در آن به بهترین شكل انجام شد.پس تماشاگر و استقبال او از یك فیلم و به معنای دیگر آمار فروش یك فیلم سینمایی، دلیل موفقیت آن نیست. زمانی كه مرحوم فرهاد مهراد در فیلم «رضا موتوری» می‌خواند، عده‌ای از تماشاگران عادت كرده به صدای ایرج و چهچهه‌های فیلمفارسی، آن را پس زدند اما سال‌ها بعد جایگاه او در عرصه موسیقی و فیلم مشخص شد. «شبانه» نیز چهل سال پس از «گاو» با خود نوآوری‌هایی را دارد كه ساده‌ترین و بی‌خطرترین واكنش در برابر آن، مقاومت است و تأكید بر سلیقه تماشاگر و این كه «این‌گونه فیلم‌ها جایی در سینمای ایران ندارند» اما مطمئناً بدعت‌های این فیلم، حتی اگر نتواند به مذاق تماشاگران خوش آید، مقدمه‌ای خواهد بود بر جسارت‌های كارگردانان جوان دیگری كه سال‌های بعد از راه خواهند رسید. «شبانه» پس از چند سال فرصت نمایش پیدا كرده است و اكران این فیلم با وجود همه تبلیغات منفی تهیه‌كنندگان و پخش‌كنندگان سینمای تجاری، امیدواری‌های بسیاری را ایجاد می‌كند. قصه و شخصیت‌ها وقتی مسعود كیمیایی قصه‌گوی باتجربه سینمای ایران، در آخرین ساخته‌اش «محاكمه در خیابان» به شیوه‌های تازه قصه‌گویی رو می‌آورد و قواعد قصه‌گویی خطی و سنتی را كنار می‌گذارد، مشخص می‌شود كه سینمای ایران در موقعیتی قرار دارد كه فیلم‌سازانش باید درباره نوع قصه‌گویی بازنگری‌هایی در افكار و عقایدشان كنند. دیگر نمی‌توان با قصه‌گویی‌ به روش ساده و سنتی تماشاگر را سرگرم كرد. سینما نیاز به خون تازه دارد و فیلم‌هایی می‌توانند تأثیرگذار باشند كه حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشند. یكی از ایده‌های اصلی فیلم‌های نامتعارف جدید سینمای جهان، ایجاد تناسبی است میان شیوه قصه‌گویی و روحیات شخصیت‌ها. یك بار از برایان دی‌پالما پرسیده بودند كه چرا فضای فیلم «صورت‌زخمی» این‌قدر آشفته و ناآرام است و او پاسخ داده بود، به این دلیل كه روحیه قهرمان داستان من ناآرام و آشفته است.پس نمی‌توانسته فیلمی با قاب‌های شیك بسازد و با نریشنی شاعرانه، داستان زندگی یك موجود رو به زوال و به ته خط رسیده را روایت كند. به این ترتیب هر قصه‌ای روایت خود را دارد. «شبانه» نیز قصه‌اش به‌شدت آمیخته با فرم تصویری‌اش است. داستان فیلم درباره دختری است كه به همراه دو نفر از دوستانش در یك مهمانی در مصرف مواد توهم‌زا افراط می‌كنند و در آستانه مرگ شخصیت اصلی داستان گرفتار توهمات ناشی از این مواد، بخش‌هایی از زندگی گذشته و روابطش را مرور می‌كند. به این ترتیب در شرایطی كه فیلم از زاویه دید شخصیت اصلی روایت می‌شود و او دچار مشكلی است كه ذكر شد، نمی‌توان انتظار داشت كه فیلم در حال و هوای رومانس‌های تاریخی یا موزیكال روایت شود. فضاسازیچیزی كه بیش از هر چیز دیگر ساختار «شبانه» را از آثار دیگر مجزا و مستقل می‌كند، نوع فضاسازی آن است. كمتر فیلمی در تاریخ سینمای ایران دیده‌ایم كه تا این اندازه نمای درشت از بازیگران داشته باشد، اما این نماهای درشت مثل فیلم‌های هندی، در خدمت اغراق و درشت‌نمایی بازیگران تجاری فیلم نیست، بلكه نماهای درشت از شخصیت‌ها همراه با تكانه‌های دوربین و گاه مونتاژ بسیار سریعی است كه درونیات شخصیت‌ها را یادآور می‌شود. خاطراتی كه در فیلم مرور می‌شوند، مانند طبیعت ذهن، ساختار نامنسجمی دارند. یعنی گاه ممكن است خاطره‌ای كه بعداً اتفاق افتاده مقدمه خاطره‌ای شود كه خیلی قبل از اینها رخ داده است. به این ترتیب نمی‌توان توقع داشت كه فقط با یك بار دیدن فیلم، رازهای روایی آن برای تماشاگر عادی سینما كشف شود، اما بنا به گفته امبرتو اكو فیلسوف، نویسنده و منتقد بزرگ معاصر، فیلم‌ها و رمان‌های پیچیده و سخت، از این جهت می‌توانند برای تماشاگر جذابیت داشته باشند كه كشف رمز و راز آنها می‌تواند یك سرگرمی باشد مثل جدول. در اینجا هم ابهاماتی وجود دارد كه باعث پیچیدگی كار می‌شود. این پیچیدگی تعمدی است و منطق دارد و قابل كشف است. بسیار فرق هست بین یك كار پیچیده با یك كار آشفته. كار آشفته، بی‌برنامه و بی‌منطق است و قابلیت كشف ندارد. عواملهدیه تهرانی كه 5 سال پیش در این فیلم بازی كرد، هم‌زمان در چند كار نوآورانه دیگر هم بازی كرد كه هر یك سرنوشتی مشابه این فیلم پیدا كردند. اما «شبانه» اثری است كه تصویری تازه و شاید غافلگیركننده از بازیگرانش ارائه می‌دهد. علاوه بر هدیه تهرانی، كورش تهامی، ستاره اسكندری، كمند امیرسلیمانی و دیگران نیز در این فیلم می‌درخشند. این یكی دیگر از ویژگی‌های ممتاز «شبانه» است كه بازیگرانش را در موقعیت متفاوتی برای بازیگری قرار می‌دهد. كیوان علیمحمدی و امید بنكدار پیش از «شبانه» فیلم‌های مستند و كوتاه زیادی ساخته بودند. شاخص‌ترین مستند آنها «چشم‌اندازهای سیاوش‌آباد» است درباره زندگی، شخصیت و آثار سیاوش كسرایی نقاش و مهم‌ترین فیلم میان‌مدت‌شان «عشق تنهاست و از پنجره‌ای كوتاه به بیابان‌های بی‌مجنون می‌نگرد» نام دارد كه این نیز تجربه‌ای بدیع در فرم است. پس از «شبانه» این دو «شبانه‌روز» را ساختند كه ساختاری اپیزودیك دارد و به موقع در زمان اكرانش به آن هم خواهیم پرداخت.     




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 490]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن