تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعا كردن را در هنگام رقّت قلب غنيمت شمريد، كه رقت قلب، رحمت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820239533




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

16 مرداد 1388 / 15 شعبان 1430 / 7 اوت 2009


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
16 مرداد 1388 / 15 شعبان 1430 / 7 اوت 2009
16 مرداد 1388 / 15 شعبان 1430 / 7 اوت 2009

1) درگذشت عالم نيكوكار آيت‏اللَّه "سيدرضا فيروزآبادي" در ري (1344 ش): آيت‏اللَّه سيدرضابن‏سيدهاشم فيروزآبادي در حدود سال 1251 ش در فيروزآباد از نواحي اطراف شهر ري در خانواده‏اي كشاورز به دنيا آمد. وي پس از گذراندن مقدمات علوم در تهران، راهي نجف اشرف شد و از محضر استاداني همچون آخوند خراساني و ميرزا حسين خليلي تهراني و در كربلا از درس آيت‏اللَّه سيد اسماعيل صدر بهره‏ها بُرد. آيت‏اللَّه فيروزآبادي سپس به ايران بازگشت و در زادگاهش به انجام وظايف ديني مشغول شد. وي از دوران كودكي در انديشه خدمت به خلق خدا بود و حتي‏المقدور از آنان دستگيري مي‏كرد. ايشان در اوايل مشروطيت، چهار دوره، نماينده مجلس شوراي ملي بود. حضور وي در مجلس تنها براي دفاع از حقوق ملت را برعهده داشت، چنان كه يك ريال از حقوق ماهيانه آنجا را تصرف نكرد و حقوق جمع شده چندين ساله را با اجازه مراجع تقليد به بناي بيمارستاني در شهر ري اختصاص داد. آيت‏اللَّه فيروزآبادي تا اواخر عمر از رسيدگي به وضع بيماران كوتاهي نمي‏كرد و حتي تا نيمه‏هاي شب به قسمت‏هاي مختلف بيمارستان سركشي و از بيماران دردمند عيادت مي‏نمود. از آثار خيريه اين عالم نيكوكار مي‏توان به بيمارستان هزار تخت‏خوابي در ري، زايشگاه، پرورشگاه و دارالايتام، مسجد جامع و مدرسه اشاره كرد. آيت‏اللَّه فيروزآبادي سرانجام در شانزدهم مرداد 1344 ش در 93 سالگي به جوار رحمت حق شتافت و در ميان حزن و اندوه دوستداران، در مقبره‏اي كه در كنار بيمارستان در ري براي خود بنا نموده بود، به خاك سپرده شد.

2) انتخاب "جمشيد آموزگار" به نخست‏وزيري رژيم پهلوي (1356 ش): پس از روي كار آمدن جيمي كارتر به رياست جمهوري آمريكا، شاه براي جلب رضايت صدرنشين جديد كاخ‏سفيد، حاضر به قرباني كردن نزديك‏ترين كسان خود، حتي هويدا، نخست وزير مطيع و وفادرش بود. از اين رو پس از دوازده سال و نيم نخست‏وزيري هويدا، او را از كار بركنار كرد تا خود را بيشتر از قبل با سياست‏هاي آمريكا موافق نشان دهد. شاه براي جانشيني هويدا به دنبال كسي مي‏گشت كه ضمن فرمانبرداري از او، از اعتماد و توجه ويژه آمريكا نيز برخوردار باشد. تا اين كه جمشيد آموزگار را كه به مدت بيست سال در صحنه سياسي ايران در جريان انواع كارها قرار گرفته بود، به اين سمت انتخاب كرد. فاجعه آتش‏سوزي سينما ركس آبادان، شهادت آيت‏اللَّه سيد مصطفي خميني، اعلام فضاي باز سياسي، چاپ مقاله اهانت‏آميز عليه امام در روزنامه اطلاعات، وقايع خونبار 19 دي قم و 29 بهمن 56 در تبريز از جمله وقايع دوران نخست وزيري آموزگار بود. سرانجام اين عنصر خود فروخته پس از يك سال صدارت، به علت عدم موفقيت در كنترل نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(ره) و گسترش انقلاب به سراسر كشور در چهارم شهريور 1357 از مقام خود استعفا داد.

3) تشكيل جهاد دانشگاهي به فرمان "امام خميني"(ره) (1359 ش): پس از پيروزي انقلاب اسلامي، فضاي جامعه از فرهنگ طاغوتي پاك نشده بود و مظاهر آن در همه جا به چشم مي‏خورد. همچنين عوامل فعال طاغوتي در دانشگاه‏ها مانع اشاعه فرهنگ اسلامي بودند. در نتيجه دانشجويان در برابر اين مسأله، به مقابله برخاستند و دانشگاه‏ها تعطيل شد. حضرت امام با تأييد اين حركت، فرمان تشكيل نهاد انقلابي جهاد دانشگاهي را صادر كردند تا پس از تشكيل ستاد انقلاب فرهنگي، فرهنگ منحط غربي از مراكز علمي و فرهنگي كشور زدوده شود. اين مركز فرهنگي در سال 1363، به عنوان ستاد اجرايي انقلاب فرهنگي تغيير نام داد تا اين كه در سال 1364، پس از استقلالِ دانشگاه‏ها و جدا شدن وزارت فرهنگ و آموزش عالي، مجدداً به عنوان جهاد دانشگاهي مطرح گرديد. بر اساس اساسنامه اين نهاد جهاد دانشگاهي نهادي است عمومي و غير دولتي، زير نظر شوراي عالي انقلاب فرهنگي، داراي شخصيت مستقل و از لحاظ استخدامي و مالي، تابع مقرراتي است كه در چهارچوب اختيارات قانوني به تصويب هيئت امناي جهاد دانشگاهي مي‏رسد. از سال 1369، جهاد دانشگاهي به عنوان پلي ميان دانشگاه و بخش صنعتي و خدماتي كشور معرفي و محل استقرار آن، بيرون از دانشگاه تعيين شد. گسترش تحقيقات و شكوفايي روحيه پژوهش، گسترش طرح‏هاي كاربردي و نيمه صنعتي از طريق پيوند با مراكز علمي و تحقيقاتي به منظور به كارگيري وظايف و توسعه امور فرهنگي در سطح جامعه از طريق همكاري با حوزه و دانشگاه و ساير مراجع و نهادهاي فرهنگي به ويژه براي نسل جوان، از اهداف مهم جهاد دانشگاهي مي‏باشد.

4) عمليات قدس 5 در منطقه هورالهويزه توسط سپاه (1364 ش)

5) تغيير قبله از "مسجد الاقصي" در بيت المقدس به "مسجد الحرام" در مكه به روايتي(2 ق): تغيير قبله از بيت المقدس به مسجدالحرام در ركوع ركعت دوم نماز ظهر روز سه‏شنبه نيمه‏ي شعبان روي داد. اين واقعه سيزده روز پس از واجب شدن روزه‏ي ماه رمضان بود. ابن هشام مؤلف سيرةالنبي معتقد است كه تغيير قبله در نيمه‏ي ماه رجب، هفده ماه پس از ورود پيامبر به مدينه اتفاق افتاده است.

6) ولادت با سعادت منجي عالم بشريت حضرت ولي‏عصر، امام زمان(عج)(255 ق): معصوم چهاردهم، حجت دوازدهم، ولي اللَّه المنتظر، بقيةاللَّه الاعظم، حضرت امام زمان، مهدي موعود(عج) در نيمه‏ي شعبان سال 255 هجري قمري در سامرا به دنيا آمد. پدرش امام حسن عسگري(ع) و مادر آن حضرت،نرجس خاتون مي‏باشد. آن امام، هم‏نام و هم‏كنيه‏ي پيامبر اسلام(ص) و داراي القاب قائم، منتظر، حجت، مهدي، خلف صالح، صاحب الزمان، بقيةاللَّه و... مي‏باشد. رهبري پيشوايان الهي به منظور هدايت مردم به سر منزل كمالِ مطلوب است و اين امر در صورتي ميسَّر است كه آنها آمادگي بهره‏برداري از اين هدايت الهي را داشته باشند. اگرچنين زمينه‏ي مساعدي در مردم وجود نداشته باشد، حضور پيشوايان آسماني در بين مردم ثمري نخواهد داشت. فشارها و تضييقاتي كه از جانب خلفاي جور بني‏عباس، به ويژه از زمان امام جواد(ع) به بعد، بر امامان معصوم وارد شد و محدوديت‏هاي فوق‏العاده‏اي كه از طرف دستگاه حاكم برقرار گرديد، فعاليت‏هاي امامان را به حداقل رسانيد. وجود اين وضعيت خاص در زمان امامت حضرت مهدي(عج) و همچنين احتمال به شهادت رساندن آن حضرت در آن شرايط حساس، نشان داد كه زمينه‏ي مساعدي جهت بهره‏مندي از هدايت‏ها و راهبري‏هاي امامان در جامعه وجود ندارد. از اينرو حكمت الهي اقتضا كرد كه حضرت مهدي(عج) به اذن خداوند متعال غيبت اختيار كند تا موقعي كه آمادگي لازم در جامعه به وجود آيد. او روزي خواهد آمد و زمين را كه از ظلم و جور پر شده است، از عدل و داد پُر خواهد كرد. 7) درگذشت "علي بن محمد سَمَري" نايب خاص امام‏زمان و پايان غيبت صُغري (329ق): ابوالحسن علي بن محمد سَمَري چهارمين و آخرين سفير و نايب خاص حضرت صاحب الزمان(عج) است كه به امر آن حضرت در سال 326 ق به سفارت آن امام برگزيده شد. سَمَري به مدت سه سال نيابت خاص امام عصر را برعهده داشت و چند روز قبل از وفات، نامه‏اي از جانب امام به او رسيد كه وي را آخرين نايب حضرت معرفي نمود. با وفات او، باب وكالت و سفارت و نيابت خاصه مسدود شد و با به انتها رسيدن غيبت صغري، غيبت كبري آغاز گرديد. 8) انقراض سلسله‏ي آل‏بويه توسط "طغرل سلجوقي" مؤسس سلسله‏ي سلجوقي(447 ق): بغداد از ساليان قبل توسط اُمراي آل بويه اداره مي‏شد تا اين كه طغرل سلجوقي، نيشابور، گرگان و طبرستان و... را فتح كرد. طغرل، در سال 447 ق بغداد را از مَلِك رحيم ديلمي، آخرين حاكم آل‏بويه گرفت و اين سلسله را برانداخت و خاندان سلجوقي را بنيان نهاد.

9) روز جهاني مستضعفان 10) تولد "فرانچِسْكو پِتْرارْكْ" شاعر و اديب برجسته ايتاليايي (1304م): فرانچسكو پِتْرارْكْ، اديب معروف ايتاليايى در هفتم اوت 1304م، در اين كشور به دنيا آمد. وي در ابتدا در رشته حقوق تحصيل كرد اما دنباله آن را نگرفت و همه وقت خود را به ادبيات مصروف داشت. مدتي نگذشت كه به سبب هوش سرشار، فرهنگ وسيع، دانستن آداب و ظرافت در رفتار، توجه مقامات حكومتي و مذهبي را به خود جلب كرد و به مشاغل دولتي دست يافت. وي طي سال‏هاي بعد، با مطالعه فراوان، معلومات هنري و فكري را بر وسعت تجربه افزود و با سرودن اشعاري زيبا، نشان افتخار شاعران ايتاليا را در 37 سالگي دريافت كرد. پترارك با سرودن ديوان نغمه‏ها، در سراسر اروپا از احترام و ستايش بزرگان ادب برخوردار شد و رو به ترقي نهاد. در پترارك، عشق به فرهنگ و ادب كهن يونان و روم كه بر مبناي انساني قرار داشت، بسيار شديد بود. مطالعات او را در اين زمينه نمي‏توان مطالعات مردي محقق يا گردآورنده دانست، بلكه كوشش فاضل و اديبي است كه قصد دارد جهان از دست رفته‏اي را دوباره زنده كند. وي در اثر دو جلدي خود به نام زندگي در انزوا، زندگي در عالم انزوا را كه به بشر امكان مي‏دهد تا قواي معنوي و اخلاقي خود را تكامل بخشد ستايش مي‏كند. شاعر، زندگي در انزوا را در برابر زندگي پرمشغله و پر اضطراب قرار مي‏دهد كه به سبب جاه‏طلبي و هواي نفس، پيوسته دچار آشفتگي است. زندگي در تنهايى، انسان را به تفكرات مذهبي كه بيشتر جنبه فلسفي دارد، هم‏چنين به لذت بردن از طبيعت وا مي‏دارد. علاوه بر آن، ادبيات و زندگي، از نظر پترارك در زمينه بشر دوستي با يك‏ديگر تلفيق مي‏يابد. پترارك در طي سال‏هاي پس از آن، منظومه افريقا در نه جلد، ديوان پيروزي و قطعه شعرهاي روستايى را سرود. اما مهم‏ترين اثر پترارك، نامه‏ها نام دارد كه در 24 جلد به نگارش درآمد و اين نامه‏ها، مدارك بسيار پرارزشي در تاريخ فرهنگ اروپا به شمار مي‏آيد. پترارك از نظر تبحّر در علوم ادبي و پيروي از زبان و ادبيات باستاني يونان و روم، پيشواي نهضتي فرهنگي است كه سراسر جهان را فرا گرفت. از نظر شعر، پترارك، قالب غنايى و سنتي شعر را تكميل كرد. پترارك قدرتي بلامنازع در فرهنگ و ادب عصر خود به شمار آمده و به نحو قاطعي در تعيين راه ذوق و سليقه زندگي معنوي دوره رنسانس نفوذ داشته است. به طوري كه پترارْكيسْمْ، تمايل شاعرانه‏اي است در پيروي از اشعار پتراركْ كه ابتدا در ايتاليا و سپس در اروپا تا قرن شانزدهم ميلادي رواج داشته است. به طور كلي، افكار پترارك بر ضد افكار قرون وسطي بود. وي در بسياري از علوم خصوصاً تاريخ و باستان‏شناسي مطالعاتي داشت و سبك خاصي كه آميخته با سبك نويسندگان قديم و معاصر بود، به وجود آورد و غزلياتي به زبان عاميانه سرود. وي محقق و مورخي بزرگ و صاحب مطالعات زياد در كتب خطي قديم و يكي از مبرّزترين افراد بشر دوست در عصر تجدد بود. پترارك عقيده داشت كه نبايد پيوسته به فكر رستاخيز و آخرت بود بلكه بايد از زيبايى و لذت‏هاي زندگاني بهره‏مند شد. وي با سنن و عاداتْ، مخالفت مي‏كرد و مي‏گفت حقايق را بايد به وسيله مشاهده و پژوهش و استدلال كشف نمود. با داشتن اين عقايد، پترارك قهراً وجه اشتراكي با دوره‏هاي درخشان يونان و روم پيدا مي‏كرد. به اين جهت كوشيد تا فرهنگ باستان را زنده كند و در آثار خود و كتاب‏هايي كه در ادبيات و نقد شعر و اخلاق نوشت، اوج گذشته را ظاهر سازد. فرانچسكو پترارك سرانجام در 21 نوامبر 1374م در هفتاد سالگي درگذشت و در معبد بزرگي در رُم كه افراد برجسته را در آن تجليل مي‏كردند، مدفون شد. 11) درگذشت "آنتوني فانْ ديكْ" نقاش معروف بلژيكي (1641م): آنتوني فان ديك، نقاش معروف بلژيكي در 23 نوامبر 1599م بلژيك به دنيا آمد. وي از سال‏هاي اوليه عمر، نقاشي را زير نظر استادان هنرپرور زمان آموخت و همين كه به حد رشد رسيد، خود، در نقاشي يك استاد مسلم شد. فان ديك پس از آن مدتي در ايتاليا زندگي كرد و از آثار نقاشان ونيزي بهره برد. دوره ايتاليايى كارِ فان‏ديك با چهره نگاري و نقاشي موضوعات مذهبي، به شيوه‏اي شخصي، براساس دست‏آوردهاي استادان ونيزي مشخص مي‏شود. وي سالياني نيز در انگلستان حضور يافت و به مقام نقاش دربار چارلْزْ اول پادشاه انگليس رسيد. فان ديك در انگلستان شيوه‏اي در چهره‏نگاري و رسم پُرْتْرِه يا صورت ابداع كرد كه با سليقه اشرافيت انگليسي سازگار بود به طوري كه پُرتْره‏هاي او از اشراف و بچه‏هايشان در ميان زيباترين آثار فان ديك قرار دارند. فان ديك استانداردهاي ويژه‏اي براي پُرتره انگليسي وضع كرد كه از ويژگي‏هاي فان ديك در نقاشي، پوشاك فراوان بود. او يك سري گراور و نقاشي سياه قلم از نويسندگان و هنرمندان روزگار خويش پديد آورد كه در شمار شاه‏كارهاي نقاشي قرار دارند. وي هم‏چنين مجسمه‏هايى از چهره مشاهير روزگار خود ساخت. فان ديك غالباً مدل خود را به طرزي با وقار و پرشكوه بر پس زمينه‏اي از منظره طبيعي، نقاشي مي‏كرد كه اين شيوه كار او، تا دو قرن بعد سرمشق چهره‏نگاران انگليسي قرار گرفت. از فان ديك صدها اثر مهم بر جاي مانده كه چارلز اول در شكار و رستاخيز مسيح(ع) از آن‏جمله‏اند. آنتوني فان ديك به عنوان مشهورترين نقاش پُرتْره‏پرداز قرن هفدهم، سرانجام در هفتم اوت 1641م در 42 سالگي درگذشت.

12) فاجعه آتشفشان كوه "په‏له" در "جزيره مارتينيك" و مرگ چهل‏هزار نفر (1902م): جزيره مارتينيك يكي از جزاير كوچك واقع در اقيانوس اطلس است كه 1100 كيلومتر مربع وسعت و نيم ميليون نفر جمعيت دارد. با فعال شدن كوه آتشفشان معروف "په له" در اين جزيره در هفتم اوت سال 1902م، شهرسن پيِر با بيش از 300 هزار سكنه، زير آتش و لايه غبار پوشانده شد و چهل هزار نفر را به كشتن داد.

13) درگذشت "رابيندرانات تاگور" فيلسوف، نويسنده و شاعر هندي (1941م): رابيندرانات تاگور، فيلسوف و اديب شهير هندي در 6 مه سال 1861م در خانواده‏اي برهمايى در كلكته هندوستان به دنيا آمد. پدربزرگش مروج آيين برهمايى و پدرش مردي دانشمند بود. وي از كودكي شعر مي‏سرود به طوري كه در چهارده سالگي نخستين شعر خود را در جشن ملي - فرهنگي بنگالي‏ها خواند. تاگور در سيزده سالگي به همراه پدر به سير و سفر پرداخت و در هفده سالگي به همراه برادر به انگلستان سفر كرد و در رشته حقوق به تحصيل پرداخت. او در آن كشور شروع به مطالعه زبان انگليسي و تحقيق و جستجو درباره شاعران انگليسي نمود و خود نيز كتاب‏هايى را كه به زبان بنگالي نوشته بود به انگليسي ترجمه كرد. وي به زودي به اصول تعاليم كهن و مكتب‏هاي فلسفي هند روي آورد و به آثار شاعران گذشته بنگالي و انگليسي دلبستگي يافت. وي تا قبل از 18 سالگي 7000 بيت شعر سرود و در اين كار تبحّر يافت. اين متفكر هندي در سال 1901م مدرسه‏اي با نام خانه صلح تأسيس كرد و همه نظرياتش را درباره چگونگي آموزش و پرورش، در اين مدرسه به مرحله اجرا و عمل درآورد. تاگور در اين مؤسسه، همواره به تربيت و ارشاد جوانان هندي و در پيشرفت معنويشان براساس انديشه‏هاي مذهبي و سنتي مي‏پرداخت. اين سازمان تربيتي در سال 1921م توسعه يافت و به دانشگاه تبديل شد. تاگور به موازات نشر مقالات و كتاب‏هاي گوناگون، درباره مسائل تربيتي و فرهنگي، همچنان به خلق آثار ادبي محض، ادامه داد. تاگور از دوستان نزديك گاندي، پيشواي هند بود و خود نيز هنرمند و متفكري بزرگ با افكاري بلند و نوشته‏ها و تابلوهايى بسيار جالب به شمار مي‏رفت. اين شاعر هندي در اشعار و نوشته‏هايش، توصيفات لطيفي از طبيعت را با تفكرات مذهبي و فلسفي در هم آميخته است. فلسفه تاگور نيز مخلوطي از فلسفه شرقي و اخلاقيات مسيحي و يهودي بود. وي چندان رغبتي به حيات اخروي نشان نمي‏داد و آنچه بيشتر مورد توجه او بود تحول مترقيانه انسان در زندگي فعلي او بود. تاگور عقيده داشت كه اين تحولْ فرايند يادگيري از طريق رنج است. او اين انديشه را به زيبايى تمام در يكي از اشعار خود بيان مي‏كند. از ميان آثار منثور تاگور كه بيان كننده فلسفه اوست، شايد دل‏انگيزتر از همه، مجموعه نامه‏هاي خارجي است كه در سال 1921م انتشار يافت. هم‏چنين از رابيندرانات تاگور حدود 60 ديوان شعر، چهل داستان كوتاه و بلند، پنجاه نمايش‏نامه و تعدادي رساله و كتاب فلسفي به جاي مانده كه بيشتر آن‏ها به زبان انگليسي ترجمه شده است. اين انديشمند هندي در 1913م به عنوان اولين آسيايى، جايزه نوبل ادبي را دريافت كرد و شهرتي جهاني يافت. اين جايزه، نه تنها به خاطر زيبايى شاعرانه سبكش در نوشتن، بلكه به خاطر عمق فلسفي افكارش به او اعطا شد. تاگور تنها شاعري غزل‏سرا نبود، بلكه مديحه‏سرا، حماسه‏سرا و نويسنده‏اي ميهن‏پرست بود، براي كودكان شعر مي‏سرود و در كنار انديشه‏هاي فلسفي استوار، طبع بذله‏گو و طنزآميزش نيز تجلي مي‏كرد. نمايش‏نامه‏هايش از محيطي رنگين و خوش‏آهنگ و هيجان فراوان برخوردار بود. به موسيقي و نقاشي علاقه خاص داشت و موسيقي را زبان روح و نقاشي را وسيله نزديكي به عالم طبيعت مي‏دانست. تاگور اساس مذهب را برپايه نيكي و زيبايى نهاده بود و تمدن واقعي را در تحمل سختي‏ها و متانت روح مي‏دانست. از نظر تاگور، كمال مطلوبْ در عظمت روح و دست يافتن به عالم ناشناخته است و بشر تا درون خود را نشناسد معني واقعي زندگي را درك نمي‏كند. اما مفهوم اين نظر، كناره‏گيري از زندگي و لذت نيست. آثار متنوعي از تاگور بر جاي مانده كه باغبان، گورا، وطن و جهان، گيتاجاني، خاطرات من، قرباني و پُست‏خانه از آن جمله است. رابيندرانات تاگور سرانجام پس از يك عمل جراحي، در هفتم اوت 1941م در هشتاد سالگي در خانه‏اي كه به دنيا آمده بود، درگذشت.

14) روز ملي و استقلال "ساحل عاج" از استعمار فرانسه (1960م) /خ
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن