واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پيش تر در قالب گزارش ايرنا، نوشتيم اين بار قصد گزارش نگاري نيست و تنها پيشنهادي است به نوشندگان طبيعت گيلان، كه قلعه رودخان را در نخست ديدارهايشان قرار دهند و چه پشيمانم ... گفته بوديم براي اين سفر بايستي عزم پگاه كرد و آخرين ستاره ها كه هنوز مي درخشند فارغ از هر قيل و قال آدمي دست خدابگيري و تنها با اندكي از تمدن به قصد نوشيدن طبيعت قلعه رودخان براه شوي ... مسير رشت را كه مي نهي راه به جاده شهر فومن گذارده اي كه در دو سو درختان آزاد سر به فلك نهاده اند و پشت در پشت هم در پگاه صبح جاده اي ساخته اند خيال انگيز... هوا تاريكي را پشت سر گذاشته و اندكي از سپيده پيداست كه در ابتداي قلعه رودخان رسيده اي و قول داده اي كه براي ساعاتي فارغ باشي و خالي خالي خالي ... هوا هنوز بنفش است و سرد و مه، صداي زنگوله مي آيد و به دنبال آن صدا ، در ارتفاع نه زياد دور صدها گوسفند به همراه چوپان و سگ گله به صف شده اند و از لابلاي سرما و مه در امتداد جنگل راه ميروند و بزغاله اي كه تازه بدنيا آمده و بوي شير خام را مي توان از هيبتش حس كرد چه خوب سبزه تازه را مي شناسد و آرام پايين مي آيد و سگ پارس مي كند... درختان بي هيچ پوششي مه خيس نوش مي كنند و رودخانه بر پايشان زنده و جوشان خروش مي كند ... اما اين بار نيز به ذوق حلاوت سفرهاي پيشين ره به سوي قلعه رودخان نهاديم راه همان، اما قلعه رودخان غرق بطري هاي پلاستيكي خوردني هاي ناسالم و بطري هايي كه جذبشان در طبيعت به گفته سمن هاي (سازمان هاي مردم نهاد) طبيعت 300 سال به طول مي انجامد. مسيري از سنگ و سيمان پلكاني مارپيچ شده و مي گويند تا انتها 800 پله است تا قلعه ... گفته بوديم راه شروع مي كني و طبيعت آرامت نمي گذارد، نه! بايستي كودك شد پس از اينجا ، وقت براي بزرگي بسيار است ... اينجا تنها رها مي شوي در صداي پرندگان ، خروش آب ، زنگوله گوسفندان ، پارس سگ ها و چيزهاي ديگر و چيزهاي ديگر و بسيار چيزهاي ديگر... اما انگار امروز بايد قلعه رودخان گيلان را با زباله سرود؛ گروه هاي كوهنوردي مارپيچ روانند و صداي خنده و شادي بپاست اما درختان هيركاني قلعه رودخان با قدمتي 10 هزار ساله - كه تازه به ثبت آثار ملي طبيعي رسيده است - نمي خندند ... به تقريب همه تحصيلكردگاني هستند كه به شوق سلامت جسم و نشاط روح آمده اند و شايد به تشويق گزارش هاي پيشين اما چگونه است كه نمي دانند كه زباله را به زباله دان مي اندازند و نه به اعماق دره اي سبز كه رودي خروشان از آن مي گذرد. گفتم شايد بايد اعتراض كرد و به سراغ جوانان بسياري كه بطريهاي خالي را به سمت جنگل نشانه مي رفتند رفتم و يكي از آنان گفت: سطل زباله در بين راه كم است و بطري هاي خالي مزاحم راه رفتن مي شوند. اما مسير پر بود از گوني هايي كه به شاخه هاي درختان به قصد جمع آوري زباله گردشگران آويزان شده بود اما انگار پرتاب بطري ها به اعماق جنگل لذت ديگري داشت! جوان ديگري كه از هيبتش تحصيلات تراوش مي كرد مؤدبانه گفت ببخشيد و بطري را برداشت و چندبطري ديگر و در مسير جلوتر به زباله دان انداخت. چقدر پشيمانم و ديگر نه از قلعه رودخان كه از سيدشت و ساقالكسار و آليان و ويسادار و هزاران نقطه گردشگري گيلان - كه تنها در خيال شايد تصورشان مي كردي - نخواهم گفت. بنا به تعاريف استادان گردشگري؛ اكوتوريسم (طبيعت گردي) سفري است مسوولانه به مناطق طبيعي كه منجر به حفظ محيط زيست شده و موجب بهبود كيفيت زندگي مردم محلي مي شود. زباله هاي بسيار رها شده در جنگل چه خوب اين تعريف را معنا مي بخشند و مرد محلي كه اسبش را به پاي رودخان آورده مي گويد اولش خوشحال بود كه گردشگران بسيارند اما امروز حال و روزشان خوش نيست . مي گويد: شهري ها رعايت نمي كنند و اگر وضع به همين منوال پيش رود از علف هاي تازه براي گوسفندان خبري نخواهد بود. فاطمه سپاسخواه كارشناس ارشد برنامه ريزي توريسم مي گويد: صنعت گردشگري در جهان با توجه به اينكه امروزه در رديف صنعتهاي پردرآمد و پاك و كم هزينه دنيا قرار دارد با ابعاد مختلف مورد توجه ويژه سازمانها و مجامع كلان جهاني ميراث فرهنگي و گردشگري قرار دارد. وي در گفت وگو با خبرنگار ايرنا اظهار داشت: چهار ركن اصلي و ضروري در گردشگري طبيعت، حداقل تاثير زيست محيطي ، حداقل تاثير و حداكثر توجه به فرهنگ مناطق ميزبان، حداكثر منافع اقتصادي براي افراد ميزبان و حداكثر رضايت تفريحي براي جهانگردان است. وي اضافه كرد: معرفي يك مكان گردشگري بايستي با برنامه ريزي صورت گيرد و آسيب نرساندن به محيط زيست بايستي با فرهنگسازي انجام شود. شايد پيشنهاد مطلوبي باشد اينكه با ورود هر خودرو يك پاكت زباله به رايگان در اختيار گردشگران قرار گيرد تا هم جنبه يادآوري باشد كه طبيعت مقدس است و هم وسيله جمع آوري زباله در دسترس باشد . و چه بهتر مي شود اگر اين سرمايه گذاري در قالب پاكت هاي كاغذي باشد كه هنوز حسي نوستالژيك را در ما زنده مي كند و پلاستيك هايي كه خود باز آلوده كننده محيط زيست هستند. انگار پاي اين موجود دوپا كم تربيت به هر گوشه طبيعت كه باز مي شود بايد تخريب انجام شود وگرنه به مذاق خوش نمي آيد ... اما از خوشي هايش باز هم نمي توان لب فرو بست و حرف نزد، اندكي از نفس پيچها، كاسته شده و پس از درست يك ساعت ارتفاع پيمايي قلعه نمايان مي شود و ديگر نمي توان وصف كرد و تنها بايد ديد و عكس ها هم دروغ مي گويند و تنها بايد ديد... قلعه رودخان يكي از شگفت انگيزترين بناهاي نظامي ايران است، اين بناي عظيم كه در 23كيلومتري جنوب غربي شهرستان فومن و در ميان جنگلهاي سر به فلك كشيده واقع شده؛ نمادي از كوشش گيلانيان براي حفاظت و صيانت از اين سرزمين است. بناي قلعه رودخان در ارتفاع 687 تا 778متري از سطح آبهاي آزاد و در دو سوي آن دو رودخانه جاري است. اين اثر تاريخي - طبيعي احتمالاً در دوره خاندان اسحقي (مقارن با سلجوقيان) كه بر غرب گيلان حكومت مي كرده اند، بنا شده است، هر چند برخي پژوهشگران بنياد آن را به پيش از اسلام نسبت مي دهند. قديمي ترين سند از اين قلعه كتيبه اي سنگي است كه تاريخ تجديد بناي آن را بين سالهاي 918تا 921 ه.ق مقارن با حكومت شاه اسماعيل صفوي ذكر مي كند. اين بنا در دوره حكومت زنديه توسط هدايت الله خان فومني حاكم فومن تعمير و توپ هايي به منظور دفاع در آن نصب شد. اين دژ نظامي به اسامي ديگري چون قلعه حسامي ، قلعه هزار پله و قلعه سگسگال نيز معروف است. طول باروي قلعه 1500متر و ارتفاع آن بين پنج تا 12متر متغير است. باروها و برج هاي متعدد قلعه با مصالح سنگ ، آجر و ملات آهكي ساخته شده اند. اين اثر ارزشمند ملي به شماره 1546و در تاريخ سي ام مردادماه 1354در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است. بر ماست كه اين يادگار گرانبهاي بازمانده از اعصار را به دست آيندگان بسپاريم.ك/4 گزارش از: مرضيه ضامن 1881/695
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]