واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: فرصت يك ماهه كبري رحمانپور براي نجات از مرگ عبدالصمد خرمشاهي وكيل مدافع متهم گفت: شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي تهران به كبري رحمانپور يك ماه فرصت داده است تا رضايت اولياي دم مقتول را كسب كند. در صورتي كه كبري در اين مدت موفق به اين كار نشود حكم مجازات او اجرا ميشود. کبري رحمانپور مدت يك ماه فرصت دارد با كسب رضايت از اولياي دم مادر شوهرش از اعدام نجات پيدا كند. عبدالصمد خرمشاهي وكيل مدافع متهم در گفتوگو با فارس با اعلام اين خبر افزود: شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي تهران به كبري رحمانپور يك ماه فرصت داده است تا رضايت اولياي دم مقتول را كسب كند. در صورتي كه كبري در اين مدت موفق به اين كار نشود حكم مجازات او اجرا ميشود. وي ادامه داد: در اين باره امروز جلسهاي در شعبه شماره 11 شوراي حل اختلاف برگزار شد. در اين جلسه من به عنوان وكيل متهم، رياست شورا و عضو شعبه 509 شوراي حل اختلاف حضور داشتند كه اميدواريم اولياي دم مقتول در اين فرصت كم در شوراي حل اختلاف حاضر و به درخواست كبري رحمانپور كه قرباني اين پرونده است پاسخ مثبت دهد. تاكنون چندين جلسه براي كسب رضايت اولياي دم در شعبه حل اختلاف برگزار شده است اما اولياي دوم مقتول حاضر به دادن رضايت نيستند. بنا بر این گزارش، كبري رحمانپور متهم است در سال 81 مادر شوهرش را به قتل رسانده است. او پس از دستگيري در خصوص روز حادثه گفته بود: من دختري 18 ساله بودم و خانواده فقيري داشتم. عليرضا كه مردي 65 ساله از يك خانواده مرفه بود بهخواستگاريام آمد و با آنكه پدر بيمار و از كار افتادهام مخالفت ميكرد، من تن به اين ازدواج دادم تا باري از دوش خانوادهام بردارم. شوهرم عليرضا قبلا ازدواج كرده بود و پسري 18 ساله داشت، تصميمگرفتم با همه مشكلات بسازم ولي مادرشوهر پيرم مرا كلفت خانه ميدانست و رفتار تحقيرآميزي با من داشت، اين پيرزن مرتب نيش زبان ميزد و تحقيرم ميكرد، ميگفت خيالنكن تو عروسخانوادهام هستي، تو را براي كلفتي به خانهام آوردهام. شوهرم دوستم داشت و نميخواست از من جدا شود ولي بهاصرار مادرش دوباره مرا با چشمگريان به خانه پدرم برگرداند و من به خاطر خانوادهام با خواهش و التماس برگشتم. ضمنا ازدواج ما قانوني نبود و هيچ عقدنامهاي نداشتيم، به همينخاطر هيچ مدركي نبود كه ثابت كنم همسر عليرضا هستم. آن روز عليرضا از من خواست تا لباسهايم را بپوشم و با او بروم، من هم فكر كردم ميخواهد مسائل گذشته را از دل من بيرون بياورد. لباسهايم را پوشيدم و سوار ماشين عليرضا شدم، اطراف پل سيد خندان بود كه عليرضا بيست هزار تومان به من پول داد و گفت، فعلا بهخانه پدرت برو تا دوباره تو را بهخانهمان برگردانم، از ماشين پياده شدم و كمي در خيابان راه رفتم، با خودم گفتم، به خانه برميگردم و سعي ميكنم ناراحتي عليرضا را برطرف كنم، در را باز كردم، وارد منزل كه شدم ديدم مادر شوهرم روي مبل دراز كشيده، وقتي چشمش به من افتاد يكدفعه شروع به فحاشي كرد و به پدر و مادرم فحش داد، سعي كردم آرامش كنم اما مرتب فحش ميداد، يك باره به طرف كشوي شوهرم رفت، چاقويي از داخل آن برداشت و به من حمله كرد، ديگر حال خودم را نميفهميدم، حالت جنون بهسرم زده بود، چاقو را از دستش گرفتم و چند ضربه به او زدم كه باعث مرگش شد. گفتنی است كبري رحمانپور هم اكنون در زندان در انتظار نظر رييس قوه قضاييه در خصوص وضعيت خود است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]