تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866398510


زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم

نام حجتالاسلام محمدعلی زم برای بسیاری از اهالی سینما تداعیگر دوران رونق حوزه هنری است. دورانی که طی مدت مدیریت او محصولات جسورانهای روانه پردههای سینما شد . فیلمهایي همچون «آدم برفی»، «شوکران»، «آب و آتش» و «زیر نور ماه» ثمره دوره مدیریت حجتالاسلام زم در حوزه هنری است. این بار آقای زم با فیلم «دموکراسی تو روز روشن» به عالم سینما بازگشته که از همان ابتدا به دلیل مضمون شبهه برانگیز آن و دادن دستمزد غیرمتعارف به یکی از بازیگرانش خبرساز شد. گفتوگوی «تهران امروز» را با ایشان میخوانید.دوست دارم در همين ابتدا كمي به عقب برگرديم، به هفتم آذر 1380 روزي كه حكم عزل شما توسط سيد مهدي خاموشي (مدير وقت سازمان تبليغات اسلامي) امضا شد. شما تنها مدير فرهنگي كشور بوديد كه توانست بيش از 20 سال پشت ميز مديريت دوام بياورد و با تغيير دولتها سمتش تغيير نكند. سوال اينجاست چرا درست زماني كه حوزه هنري داشت به يك قطب فرهنگي، هنري و سينمايي ايران تبديل ميشد رفتيد؟ چرا از آن زمان تا به امروز حرفي در رابطه با اين بركناري نزديد؟اولا من در رابطه با مسئوليت حوزه هنري يا حوزه انديشه و هنر اسلامي از هيچ كس حكمي نگرفته بودم و ثانيا جناب آقاي خاموشي هم حكم عزل بنده را امضا نكردهاند بلكه حكم جانشيني مرا در حوزه بهنام مهندس جناب آقاي بنيانيان امضا كردند. اين توضيح را دادم تا قدري از بار خشونت سوال شما را كاسته باشم!ببينيد نظامها و حكومتهاي ماندگار نخستين ضرورت كار خود را دسته بندي و هدفمند كردن مسائل فرهنگيشان ميدانند و براي توسعه زير ساختهاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه خود به اندازه اقتداري كه از فرهنگ بهدست آوردهاند، مديريت ميكنند و هر حكومتي با تثبيت عناصر فرهنگي خود به آرمانها و آمالهاي خود دست مييازد. من از اين سوال شما هم خوشحال هستم و هم ناراحت. در آن 22 سال خدمت خوشحال بودم كه در نظام جمهوري اسلامي توانستهام سازماني را با مقبوليت فرهنگي اداره كنم و همه تلاش حوزه اين بود كه با اين الگوسازي بتواند روي مراكز ديگر فرهنگي همچون كانون پرورش فكري، صدا و سيما و وزارت ارشاد تاثير گذاشت اما متاسفانه اين اتفاق در جاهاي ديگر صورت نگرفت.به هرحال گلايههاي رهبر معظم انقلاب در ـ ادامه گذشته ـ و در روزهاي اخير در ديدار با دستاندركاران حوزه نشان ميدهد كه ماشين فرهنگي انقلاب رو به جلو نميرود در حالي كه خاصيت اين ماشين همچون هرماشيني رو به جلو حركت كردن است. در جا زدن و دنده عقب رفتن براي چند ثانيه زيبنده است و خيزش براي حركت رو به جلو داشتن از مزيتهاي هميشگي يك ماشين سرپاست.البته اين گلايه ايشان از كاهش كيفيت و كميت فعاليت و تاثير فرهنگي انقلاب صرفا معطوف به حوزه هنري نيست چون همه امكانات فرهنگي كشور كه در اختيار حوزه نيست اما احتمالا از حوزه بهعنوان نهادي برخاسته از انقلاب انتظاري بيش از حد جاري آن دارند.شكل اصلي فرهنگ ناشي از اين است كه در كشور يك نگاه كليدي و استراتژيك نسبت به مقوله فرهنگ نداشتهايم به همين دليل همواره در اين حوزه شاهد نوساناتي در بخش مديريت، آثار توليدي و جغرافياي فرهنگي هستم و تا زماني كه چشمانداز ما نسبت به فرهنگ مشخص نشود يا نگاه موجود نسبت به فرهنگ كه آن را «كبريت بيخطر » دانستن است، اصلاح نشود بعيد است كه اوضاع فرهنگ و به تبع آن هنر و سينما و موسيقي بهبود بيابد اما تغيير بنده از مديريت حوزه هنري اولا خواست و مقدر الهي چنين بود و من از كسي گلايه ندارم.بههر حال بنا نبوده و نيست كه كسي براي هميشه بر سر يك كار بماند، آنچه مهم است توجه به اصل و استمرار تقويت بنيه فرهنگي هنري انقلاب، نظام و پيشبرد آرمانهاي جمعي است، افراد ميآيند و ميروند اما اين رفت و آمدها بايد منجر به پايداري مكتب و رونق انقلاب اسلامي شود. آنكه در دنيا و آخرت و هميشه باقياست، ذات خداي تعالي است.حتي پيامبران كه نورچشميهاي آفرينش هستند نيز در حال رفت و آمد و در معرض تغيير تاكتيكي ماموريتهايشان هستند. بايد در هر دورهاي از پيشروي كجبيني و كجشناسيها در گروههاي پنهان موثر در ساختار نظام و انحراف دادن، تعطيلي كشاندن و ايجاد بيانگيزگيهاي فرهنگي در كشور مواظبت كرد. برخي از كج رويهاي پنهان زيانش براي انقلاب بسيار بيشتر از برخي انحرافات آشكار است مثلا در همين قضيه محو مجسمهها در تهران ببينيد شكل و سكوت خبري باعث شده است كه ذهن جامعه به سوي يك گروه خاص كه مخالف مجسمه و مجسمه سازي هستند، سوق پيدا كند. اينكه به دور از چشم نيروهاي انتظامي و امنيتي جامعه كه در سطح شهر حضور فيزيكي و غيرفيزيكي دارند و قاعدتا بايد شهر را در كنترل داشته باشند، چندين مورد اقدام مشابه و پيدرپي انجام ميشود و هيچ سرنخي هم بهدست نميآيد يا اگر بهدست آمده افشا نميشود.ضرر اين كار بيش از هر چيزي يك زيان فرهنگي رواني و ايجاد شوك در ذهنيت نخبگان جامعه است! به هرحال اگر اين اقدام از منظر حذف فرهنگي مجسمه صورت گرفته است، پرسش جامعه فرهيخته نياز به پاسخ دارد و اگر اين اقدام سرقت است بايد پرسش همين جامعه كه حاكي از احساس ناامني مردم نسبت به مال و ناموس خويش است داده شود، ضمن اينكه اين ذهنيت نيازمند آن است كه بداند سارق يا سارقان كيستند؟ و چرا دستگير نميشوند؟ اينها چه گروه متشكل و داراي چه مباني فكري بودهاند كه دست به چنين كاري زدهاند مگر يك مجسمه 500 كيلويي يك قطعه الماس 500قيراطي است كه نتوان رد آن را پيدا كرد.جناب زم در همان سالهاي ابتداي مديريت شما عدهاي از افراد و كاركنان داخل حوزه نيز با شما اختلاف نظر پيدا كردند و با بيرون آمدن از آنجا اعتراض خود را نشان دادند. مانند جمال شورجه كه حدودا 10 روز بعد از عيد بود كه بيانيهاي عليه شما در خبرگزاريها به چاپ رسانيد به اين مضمون كه شما مانع رشد بچههاي برآمده از دل انقلاب ميشديد و امكانات را در اختيار افراد ديگري قرار ميداديد.در ابتدا بايد به اين مسئله اشاره كرد كه حوزه هنري هيچگاه يك نهاد حزبي، سياسي و دولتي نبوده، حوزه يك نهاد برخاسته از انقلاب است كه ضرورتهاي انقلاب آنجا را به وجود آورده بود و همان ضرورت سبب بقا تا بهامروز بوده است.گرچه ممكن است در شكل و محتواي بخشي از كارش تغييراتي ايجاد شده باشد. در سالهاي بعد از پيروزي انقلاب هر چقدر ما به جلو ميرفتيم، دولتها خواهان دست اندازي به اداره اين نهادها بود و به بهانههاي ناهماهنگي و... قصد داشتند اين مراكز را از آن دولت يا در واحدهاي مشابه دولتي اقدام كنند. همين تفكر از همان ابتدا ميگفت با وجود وزارت ارشاد فلسفه وجودي نهادي چون حوزه انديشه و هنر چيست؟ ما ميگفتيم اينجا مركزي است خارج از دستورالعمل ها،ضوابط و بودجههاي دولتي و برخاسته از دل انقلاب و صرفا جايي است كه ميخواهد نيروهاي مستعد جوان را شناسايي كند و به آنها ميدان كار دهد.كار دولت نظارت و سياستگذاري و حمايتهاي كلان و فعاليت نظاير حوزه، توليد، تربيت و اجراي برنامههاي بلند مدت هنري و فرهنگي است در چنين شرايط ساختاري كه رقيب شما دولت باشد، كار خيلي سخت و دشوار خواهد بود. وزارت ارشاد با مديريت آقاي محمد خاتمي در آن روزگار قدرت عجيبي داشت اولا پدر ايشان معتمد و نماينده امام خميني بودند و ثانيا خود ايشان از دوستان نزديك مرحوم احمد آقا (فرزند و مسئول بيت و دفتر امام ) بودند ثالثا، در مجلس طرفداران فكري و حزبي (مجمع روحانيون )آقاي خاتمي زياد بودند و رابعا در دولت نخست وزير وقت ايشان عنصر تاثيرگذاري بهشمار ميآمدند.در دهه نخست شكل گيري حوزه، همواره برخوردهاي با حوزه، سخيف و تنگنظرانه بود و از آغاز شكوفايي بهتدريج حسادت، بخل و كارشكني هم به آن اضافه ميشد. عدهاي وجود حوزه را زائد ميدانستند. عدهاي ميگفتند چون دولتي نيست، پس سزاوار نيست كه از بودجه دولتي به آن كمك شود، عدهاي با اصل هنر مسئله داشتند، عدهاي ميگفتند در زمان جنگ هنر ميخواهيم چه كنيم؟ عدهاي (از روشنفكرها و لائيكها كه در ساختار و حاشيه قدرت تاثيرگذار بودند)با هنر مذهبي مسئله داشتند و ميگفتند نسبت بين مذهب و هنر فقط «حرمت و حرام بودن» است براي چه زوركي تلاش ميكنيد اين دو را با هم آشتي دهيد. عدهاي با برخي آدمهاي حوزه مسئله داشتند، عدهاي با برخي كارهاي حوزه مسئله پيدا كردند، عدهاي هم حسادت ميكردند. نهادهايي كه خود را از حوزه عقبتر ميدانستند در پي جذب و بيرون كشاندن نيروهاي موثر حوزه بر ميآمدند.به هرحال در برابر همه اين گرفتاريها بايد مجموعه حوزه سر پا ميايستاد و روبه جلو ميرفت و توليد اثر و تربيت نيرو ميكرد. در درون حوزه و بين بچهها هم اختلاف مسئله حسادت و سوءظن فراوان بود و بچههاي هنري به خاطر خوي و خصلتهايشان با هم كمتر سازگاري داشتند. استراتژي من در درون حوزه «رقابت آميخته با رفاقت» و در خارج از حوزه، «مقاومت آميخته با حركت» بود كه به فراخور شرايط، حوادث، مسائل بايد اشخاص و موضوعات تدبير ميشد.در حوزه هر كس كه آگاهي و توانايي و خلاقيت داشت طبيعتا از ديگري يا ديگراني كه همه يا يكي از اين ويژگيها را نداشتند يا كم داشتند پيشي ميگرفت و نوعا اين قبيل افراد هميشه عامل عقب ماندن خود را، ديگران ميدانستند. تقريبا اين مسئله در جامعه ما فرهنگ شده است كه «پيروزيها از آن خود افراد و عامل شكستشان ديگران هستند.»به قول آن متفكر «پيروزي هزار پدر دارد و شكست يتيم است». حوزه يك جامعه پوياي فرهنگمدار ولايه ولوي بود كه حول انديشه شيعي و باور انقلاب اسلامي فعاليت ميكرد، عدالت شيعي در ابعاد بسيار وسيعي در آن به اجرا در آمده بود.اگر كسي آگاهي، توانايي و استعداد و خلاقيت ميداشت بايد خود را در حوزه نشان ميداد و كساني كه نميتوانستند در اين سطح و وزن كشتي بگيرند قاعدتا بايد در سطح و وزن كمتري در خارج حوزه خود را نشان داده باشند!در آخرين برنامه دو قدم مانده به صبح (25 اسفند 1388) در سال گذشته آقاي مسعود فراستي مهمان برنامه آقاي جيراني بودند و در آنجا عنوان كردند كه شما زماني كه مديريت حوزه را بر عهده داشتيد با بهوجود آمدن جريان ضدگلخانهاي(محصول فارابي) مخالفت ميكرديد و نميگذاشتيد ايشان و شهيد آويني خلاف جريان گلخانهاي زمان محمد بهشتي مطلب بنويسند.شهيد آويني، روايتگر و نويسنده فيلمهاي «روايت فتح» بود و پس از دوران جنگ كه جهاد به سمت دولتي شدن رفت و واحد تلويزيوني جهاد به هم ريخت، من تصميم گرفتم بچههاي با استعداد و خوب اين واحد را جدا كنم تا زير دست و پاي جريان دولتي حاكم بر جهاد از بين نروند، عدهاي از مسئولان آن گروه از طريق بورسيه عازم خارج از كشور شده بودند و غربت عجيبي بر بچههاي فرهنگي جنگ عارض شده بود.عدهاي چون مرتضي آويني، محمد علي فارسي و مهدي همايونفر كه رغبتي براي كار دولتي نداشتند را دعوت كردم تا به حوزه بيايند و واحد تلويزيوني حوزه را فعال كنند و آقا مرتضي درد، عرضه و علاقه زيادي به كار داشت و او اعلام آمادگي كرد كه براي نشريه سوره مطلب بنويسد و در هنرهاي تجسمي حوزه فعاليت داشته باشد. تدريجا من از شهيد آويني خواستم جاي برادرشان، (سيد محمد) سردبيري مجله سوره را بر عهده بگيرد و بعدا تحت نظر ايشان دفتر مطالعات ديني هنر راهاندازي شد. يكي از ويژگيهاي شهيد آويني سعهصدر فراوانش بود. در سعه صدر او حتي افراد چپ و... هم جا ميگرفتند. او بحمدالله با قدرت معنوي و بينش فرهنگياي كه داشت معتقد بود ميتواند روي افراد تاثير داشته باشد. در آن روزگار و شرايط حوزه تحت كنترل شديد نگاههاي سخت و تند مذهبي قرارداشت و برخي از مخالفان حوزه در كمين پيدا كردن اشكال براي كوبيدن آن بودند. برخي از دلسوزي نگران انحراف احتمالي حوزه بودند. من هم نگران بودم كه مبادا صفا وسادگي هميشگي آويني و امثال او به حركت رو به جلوي ديني و انقلابي حوزه آسيبي نزند. اين نگرانيها همواره وجود داشت. پيامد اين مسائل اين شد كه كمكم جرياني عليه آويني در داخل و خارج حوزه شكل گرفت و طيفي تحت عنوان انجمن هنرمندان مسلمان از بچههاي تند آن روزگار در همسويي با روزنامه كيهان كه تحت مسئوليت «مهدي نصيري» بود، عليه آويني و بهتبع او عليه حوزه شكل گرفت و حملات عليه من، حوزه و آويني آغاز شد. از سويي واحد تلويزيوني حوزه با حمايت حضرت رهبري به توليدات نسبي و قابل توجهي رسيده بود كه چون اين موفقيت با حمايت مادي و معنوي رهبر معظم انقلاب عايد حوزه شده بود، مديريت تلويزيون وقت را دچار نگراني كرده بود.بههرحال من بايد از موضع مديريت به اين قضايا نگاه ميكردم و دوستان هنرمند و از جمله آويني را وادار ميكردم كه از موضع توليد فرهنگي به قضايا نگاه كنند و درگير حاشيهها نشوند.روزي به آقاي آويني گفتم شرايط بدي در اطراف حوزه حاكم است و ما و شما بايد بيشتر مواظب افراد و اطرافيان حوزه باشيم. او گفت من از همه چيز آگاهم اما من و تو مسئوليت داريم كه افراد را بسازيم اينكه فلان شخص گرايشاتي مخالف ما دارد درست اما من و تو ميتوانيم آرام آرام روي اينها تاثير بگذاريم و آنها را از خود كنيم. ظاهرا در جشنواره هشتم فيلم فجر بخش سينمايي مجله تصميم گرفت بود آثار مطلوب خود در جشنواره را انتخاب و معرفي كند آثاري كه به نوعي در تقابل با فيلمهايي همچون «هامون»،« نار و ني» (روشنفكري مخاطب خاص) و آثار سخيف سينما (مخاطب عام) قرار ميگرفت كه عموما شامل فيلمهاي روشنفكري،بي مخاطب كه در پي ترويج نوعي از عرفان گلخانهاي بود و توسط بنياد فارابي حمايت ميشد.در آن دوره يادم هست كه روي فيلم «عروس» و «نياز» تاكيد ويژه شد و اينها فيلمهاي انتخابي مجله سوره شدند. «سوره » پس از جشنواره فجر تيتري زد كه: «عروس، سينماي مطلوب ما» در آن شرايط، فيلم «عروس» به دليل عبور از خط قرمزهاي آن روزگار از طرف طيف عزيزان حزب اللهي و همان انجمن هنرمندان مسلمان مورد غضب قرار گرفته بود.به آقا مرتضي آويني گفتم اين چه تيتري است كه شما زده ايد؟و واقعا «عروس» سينماي مطلوب ماست؟ اين ما كيست؟ و پايگاه فرهنگياش چيست؟ گفتم اگر من جزو اين ما هستم «عروس» را مطلوب نميدانم. ميتواند نشان يا نشانهايي را از سينماي مطلوب داشته باشد، چون اين فيلم به نحوي است كه هم مخاطب خاص با آن ارتباط بر قرار ميكند و هم مخاطب عام. به هر حال مرحوم آويني گفت كه من هم با تو هم نظر هستم و اين تيتر خوبي نيست. در كاوشهايي كه به عمل آمد بعدا شايع شد كه اين تيتر نظر شهيد آويني هم نبوده كار يكي از مديران اجرايي مجله بوده،او بعضا مطالبي هم در مجله مينوشت كه مخالفت آن طيف را عليه حوزه( آويني و من) تشديد كرد.يادم هست در آن روزها كه روزهاي غريبي بود بعضي اوقات آويني نميتوانست، حتي روزها به اتاق من بيايد.قرار ميگذاشتيم - در يك اقدام تاكتيكي - طوري وانمود كنيم كه بين ما اختلاف است تا قدري از فشارها روي حوزه كاسته شودو برخي شبها من منزلشان ميرفتم يا در خيابان ويلا – در جايي - همديگر را ميديديم و گفتوگوهايمان را ميكرديم طوري كه جريان فشار بعدا باورش شده بود كه اختلاف من و او جدي است.يك سوي فشار را متوجه من كرده بود كه پس چرا او را در حوزه نگه داشتهاي و اخراجش نميكني! البته مطالبي در مورد چگونگي دلخوريهاي آويني و جريان فشار وارده به او و حوزه وجود دارد كه فعلا در اين مجال نميگنجد. اين مسائل سبب پيدايش كدهايي شده بود كه ديگران احساس كنند واقعا اختلاف من و آويني جدي و واقعي است!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]
صفحات پیشنهادی
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم-زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم نام حجتالاسلام محمدعلی زم برای بسیاری از اهالی سینما تداعیگر دوران رونق حوزه هنری ...
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم-زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم نام حجتالاسلام محمدعلی زم برای بسیاری از اهالی سینما تداعیگر دوران رونق حوزه هنری ...
با آنكه باور مذهبي داريم چرا دچار.......
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم-زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم ... چرا از آن زمان تا به امروز حرفي در رابطه با ...
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم-زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم ... چرا از آن زمان تا به امروز حرفي در رابطه با ...
اختلاف در حزب مردم سالاري
اختلاف در حزب مردم سالاري ما داخل حزبي هستيم كه نمي توانيم حرف خودمان را به راحتي بزنيم، حق بگوئيم، انتقاد كنيم و ... زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم ... ...
اختلاف در حزب مردم سالاري ما داخل حزبي هستيم كه نمي توانيم حرف خودمان را به راحتي بزنيم، حق بگوئيم، انتقاد كنيم و ... زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم ... ...
كاهش بودجه حوزه هنري اصلاح شد
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم اولا من در رابطه با مسئوليت حوزه هنري يا حوزه انديشه و هنر اسلامي از هيچ كس حكمي ... از كاهش كيفيت و كميت فعاليت و تاثير ...
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم اولا من در رابطه با مسئوليت حوزه هنري يا حوزه انديشه و هنر اسلامي از هيچ كس حكمي ... از كاهش كيفيت و كميت فعاليت و تاثير ...
سينماي جنگ با سينماي معنوي آميخته است
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم این بار آقای زم با فیلم «دموکراسی تو روز روشن» به عالم سینما بازگشته که از همان ابتدا به ... در جا زدن و دنده عقب رفتن براي ...
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم این بار آقای زم با فیلم «دموکراسی تو روز روشن» به عالم سینما بازگشته که از همان ابتدا به ... در جا زدن و دنده عقب رفتن براي ...
توليدات فرهنگي و هنري پاسخگوي نيازهاي جوانان نيست
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم سوال اينجاست چرا درست زماني كه حوزه هنري داشت به يك قطب فرهنگي، هنري و سينمايي ... كيفيت و كميت فعاليت و تاثير ...
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم سوال اينجاست چرا درست زماني كه حوزه هنري داشت به يك قطب فرهنگي، هنري و سينمايي ... كيفيت و كميت فعاليت و تاثير ...
چرا موبایل من خاموش است؟
چرا موبایل من خاموش است؟ ... البته من در میانه راه به این پروژه آمدم و مسئولیت تهیهکنندگی کار را برعهده گرفتم.قبل از من ... زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم ...
چرا موبایل من خاموش است؟ ... البته من در میانه راه به این پروژه آمدم و مسئولیت تهیهکنندگی کار را برعهده گرفتم.قبل از من ... زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم ...
اختلافات حوزه هنری با وزارت ارشاد
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم همين تفكر از همان ابتدا ميگفت با وجود وزارت ارشاد فلسفه وجودي نهادي چون حوزه انديشه و هنر چيست؟ ما ميگفتيم اينجا مركزي ...
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم همين تفكر از همان ابتدا ميگفت با وجود وزارت ارشاد فلسفه وجودي نهادي چون حوزه انديشه و هنر چيست؟ ما ميگفتيم اينجا مركزي ...
آدريانو: مي خواهم با رم قهرمان چمپيونز ليگ شوم
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم · عضو بيت رهبري به كيهان ابلاغ كرد: گلايه رهبر معظم انقلاب از درج مطالب اغراق آميز درباره ايشان · فرشته خمینی دختر سید ...
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم · عضو بيت رهبري به كيهان ابلاغ كرد: گلايه رهبر معظم انقلاب از درج مطالب اغراق آميز درباره ايشان · فرشته خمینی دختر سید ...
وزير ارشاد: موضوع جهاد اقتصادي شامل همه مردم و مسوولان مي شود
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم همين تفكر از همان ابتدا ميگفت با وجود وزارت ارشاد فلسفه وجودي نهادي چون حوزه انديشه و هنر چيست؟ ... تا زير دست و پاي جريان ...
زم: من و آويني وانمود ميكرديم اختلاف داريم همين تفكر از همان ابتدا ميگفت با وجود وزارت ارشاد فلسفه وجودي نهادي چون حوزه انديشه و هنر چيست؟ ... تا زير دست و پاي جريان ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها