واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: یادداشت شفاهی عماد افروغ برای عصر ایران هتک حرمت نوه امام (ره) ،یادآور حادثه سال 1363 در مسجد وکیل شیراز بود امیدوارم عقلای قوم به ویژه جناح اصولگرای غالب این عمل را تقبیح کنند ، در غیر این صورت دیر یا زود شاهد تکرار وقایع تاریخی خواهیم بود و یک چنین حادثه ای یا مشابه آن گریبان آنان را نیز خواهد گرفت . عصر ایران - حادثه ای که هنگام سخنرانی سید حسن خمینی در حرم امام رخ داد ، مرا به یاد نماز جمعه شیراز در سال 1363 می اندازد و من فکر می کنم که بهترین فردی که حس و حال آقای حاج سید حسن خمینی را می فهمد آقای حائری شیرازی امام جمعه وقت شیراز است .
در آن زمان هم عده ای به اصطلاح طرفدار آیت الله منتظری تلاش کردند که نماز جمعه را به اغتشاش بکشانند و با پرتاب دمپایی و حتی مهر مانع ایراد خطبه از سوی آقای حائری شوند .واقعه شیراز بسیار دردناک بود . من هم آن موقع واکنش نشان دادم و به هر حال تلاش کردم به سهم خودم جلوی حادثه را بگیرم . صحبت آقای حائری حکایت از این نکته داشت که نبایستی حرمت نماز جمعه شکسته شود . نبایستی حرمت مسجد شکسته شود و ایشان خیلی کوتاه دو خطبه را ایراد کرد و بعد به هر حال به نماز ایستاد . آن زمان آن تعداد کم ( که بعد هم به راه افتادند و از مسجد خارج شدند ) ، شناسایی شدند و تا آنجایی که امکان پذیر بود با آنها برخورد شد . بنده اگر بخواهم برخورد خطی و جناحی بکنم باید بگویم کار آنها ناپسند بود اما کار اینها که به اصطلاح در خط مقابل آیت الله منتظری هستند در حادثه 14 خرداد 1389 صواب بود .اما اگر بخواهیم برخورد منصفانه و عادلانه داشته باشیم و ملاحظات خطی ، صنفی و جناحی را کنار بگذاریم ؛ هر دو حادثه از یک جنس اند ، هر دو مبتنی و معطوف به حرمت شکنی اند . در آنجا حرمت نماز جمعه و امام جمعه و مسجد شکسته شد و در اینجا هم حرمت آرامگاه امام (ره) ، حرمت امام در سالگرد ارتحال امام و همین طور حرمت نوه ایشان هم در پیشگاه روح پر فتوح امام و هم در محضر مقام معظم رهبری ، شکسته شد .به مراتب حرمت شکنی حادثه 14 خرداد89 جانکاه تر و عمیق تر از حرمت شکنی سال 63 بود . من امیدوار هستم همانطور که در سال 63 تلاش شد تا با حرمت شکنان برخورد شود ، اینجا و در این مورد هم سعی شود با خط دهندگان و حرمت شکنان اصلی حادثه 14 خرداد برخورد شود .چرا که نفس حرمت شکنی مذموم است ، از سوی هر جناحی که می خواهد باشد . نکته دیگر آن که اگر آن حرمت شکنان (سال 63) باقی ماندند و نام نیکی از آنها به جای ماند، مطمئن باشید که نام نیکی از حرمت شکنان 14 خرداد نیز به جای خواهد ماند ؛ همانگونه که تاریخ درباره آن حادثه خوب قضاوت نکرد مطمئن باشید که درباره این حرمت شکنان هم قضاوت خوبی نخواهد کرد . ای کاش آنهایی که توسط عده ای تحریک شدند و حرمت شکنی کردند صبر می کردند تا نوه امام جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج سید حسن خمینی ، مطالب خودش را ایراد کند . چه بسا متناسب با نامگذاری آن روز که دایر برمدار وحدت بود سخن از محوریت اندیشه های سیاسی امام (ره ) و به طور خاص ولایت فقیه با رهبری مقام معظم رهبری به میان می آمد ؛ خوب این فرصت را از ایشان گرفتند!حتی اگر به تصور شما ایشان می خواست حرف ناصوابی بزند باید به او این اجازه را می دادید ، چون این حرف به اصطلاح ناصواب به عنوان سندی تاریخی و منسوب به ایشان به ثبت می رسید ؛ وانگهی فراموش نکنیم که سخنران فصل الخطاب مقام معظم رهبری بودند که در صورت صلاحدید به اصلاح مواضع سخنرانان قبلی می پرداختند .ای کاش همه ما یاد بگیریم که با حوادث ناگوار ، برخورد فراجناحی ، عادلانه و منصفانه بکنیم و به این آموزه انبیایی توجه بکنیم که " کار بد را مگیرید حتی از اهل خیر و کار خوب را بگیرید حتی از اهل کفر " ؛ مهم نفس یک عمل است .این عمل حکایت از یک ناپختگی و غره شدن بود . معمولا قدرت مستی می آورد و من مطمئن هستم که این حادثه از پیش طراحی شده بود . کما اینکه در سال 63 نیز ، روز قبلش به من گفته شد که فردا قرار است در مسجد وکیل شیراز اتفاقی رخ بدهد و از قبل قرار است عده ای در آنجا تجمع کنند . من بر خلاف همیشه ساعت 10 صبح رفتم مسجد و مشاهده کردم که تمام شبستان پر است . شبستانی که در جمعه های عادی تا ساعت 11 و نیم صبح هم پر نمی شد . به هر حال جای تاسف دارد . ما اگر این عمل را تقبیح نکنیم ، مطمئن باشید که واقعه ای مشابه سراغ خودمان هم خواهد آمد . به هر حال آن حادثه را آن روز طرفداران حضرت آیت الله منتظری تقبیح نکردند و متاسفانه بار دیگر و به صورتی معکوس تکرار شد . امیدوارم عقلای قوم به ویژه جناح اصولگرای غالب این عمل را تقبیح کنند ، در غیر این صورت دیر یا زود شاهد تکرار وقایع تاریخی خواهیم بود و یک چنین حادثه ای یا مشابه آن گریبان آنان را نیز خواهد گرفت .به هر حال یک چنین هتک حرمتی زیبنده یک چنین مراسمی نبود و شما به عنوان یک خبرگزاری شاهدید که بنده در ماه های اخیر هیچ گونه موضعگیری مصداقی نکرده ام و بنای موضع گیری مصداقی هم نداشتم ، اما این حادثه را آن چنان دردناک دانستم که سکوت را جایز ندانسته و موضعگیری را عین صواب و در راستای وظیفه روشنفکری خود دانستم . و لو بلغ ما بلغ .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]