واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: از جنگ هفته تا سريال آينه و سربداران
مروري بر جذابترين برنامهها و سريالهاي دهه 60 از جنگ هفته و ديدنيها تا سربداران و آينه و هزاردستان حالا که در انتهاي دهه 80 ايستادهايم، با نگاهي به برنامههاي تلويزيوني دهه 60 آنقدر اين دو را متفاوت مييابيم که عملا حاصل اين مقايسه، چيزي نيست جز اعتراف به پيشرفت صنعت برنامه سازي در تلويزيون. اين روزها تلويزيون از حيث شکل و تکنيک برنامهها، استانداردهاي بالايي را تجربه ميکند. تعدد شبکه ها با 30 سال پيش قابل قياس نيست. آن روزها 2 شبکه نيمه وقت بود و يک سري برنامه که بايد گروه هاي مختلف مخاطبان را با علايق گونه گون پوشش مي دادند. به رغم محدوديت زماني، به دليل تنوع مخاطبان، تلويزيون ناچار بود در حوزه هاي گوناگون برنامه بسازد و به همين دلايل، بيشتر برنامهها هفتگي تهيه مي شدند.اين محدوديتها به همراه اقتضائات اجتناب ناپذير دوران جنگ، گرچه فضاي رشد را بسته تر از حال حاضر نشان مي دهد اما همين محدوديت ها باعث مي شد تا کاربلد ترين افراد آن زمان وارد تلويزيون شوند و با خلاقيت خود آثاري خلق کنند که از قضا ماندگاري شان از آثار تلويزيوني دهه هاي بعد بيشتر شد.گرچه ممکن است با استاندارد هاي کنوني، آن برنامه ها از کيفيت بالايي - به ويژه از حيث تکنيک هاي فني -برخوردار نباشند ولي براي آن دوران قابل قبول به حساب مي آمدند. ضمن آنکه به لحاظ محتوايي هنوز بسياري از اين برنامه ها قابل دفاع تر و موثرتر از نمونه هاي امروزي است و احساس مي شود اصالت و صداقت بيشتري دارد. "سيماي اقتصاد ما" از آن دست برنامه ها بود که با تلفيق آيتم هاي نمايشي و بخشهاي کارشناسي، به اقتصاد خانواده ميپرداخت و مرحوم ناصرمندوب هاشمي با کاراکتر آقاي اقتصادي شهره شده بود."جنگ هفته" برنامه اي ترکيبي بود با محوريت نقد اجتماعي که عصر جمعه پخش ميشد وآيتمهايي نظير هشدارهاي پليس،آقاي شهروندي، وآقاي گرفتار را ميان مردم جا انداخت. "جنگ هنرهفته" نيز جمعه شبها از شبکه 2 پخش مي شد و از معدود برنامه هاي هنري آن دوره به حساب مي آمد که رخدادهاي سينما و تئاتررا بازتاب مي داد. "ديدنيها" از جمله محبوب ترين برنامه هاي آن روزها بود که با اجراي جلال مقامي و صداي جادويي اش بدجوري ميان عامه مردم جا باز کرده بود و با جمع آوري صحنه هاي ديدني ماهواره اي ازسراسر جهان و همچنين توليد آيتم هاي جذاب وطني، يک برنامه مفرح تدارک ديده بود. "ديدنيها" تا مدتها هر يکشنبه شب ميهمان خانه ها بود. "گزارش هفته" علاقه مندان حوزه سياست را نشانه رفته بود. اين برنامه هفتگي تلاش مي کرد تا گزيده گزارش هاي سياسي هفته را جمع بندي کند. "گزارش ورزشي" عصر روزهاي پنجشنبهها پخش مي شد و علاقه مندان ورزش را پوشش مي داد. برنامه "ورزش و مردم" که هنوزهم پخش مي شود ابتدا با اجراي مجيد وارث و پس از مدت کوتاهي با اجراي بهرام شفيع، يکشنبه شب هاي هرهفته روي آنتن مي رفت. بعد ها برنامه " ورزش از شبکه 2" نيز به کنداکتور پخش اضافه شد. اين حجم برنامه را با يک بخش خبري کوتاه هرروزه جمع کنيد تا ببينيد مقايسه مجموع برنامه هاي ورزشي آن روزها با حجم سرسام آور ورزش در سيماي اين روزها چه قياس خنده داري است. "سيماي هفته" به معرفي برنامه هاي تلويزيون در هفته آينده اختصاص داشت؛ برنامه اي که بعدها "شما و سيما" جايگزين آن شد و تا به حال هم ادامه دارد.تلويزيون در حوزه مسابقات و سرگرمي، آن روزها فعال و موثر عمل مي کرد. مسابقه هاي جذابي مثل "نامها و نشانهها" با اجراي رضا معيني، "يک مسابقه، سي سوال" و" مسابقه و جدول" با اجراي حسين باغي، "مسابقه علمي" که از شبکه 2 پخش مي شد و بار علمي قابل توجهي داشت از جمله مسابقات موفق آن دوره بودند. بعدها "مسابقه هفته" با اجراي مرحوم منوچهر نوذري هم سال ها روي آنتن رفت.آن روزها ارتش، سپاه پاسداران و نيروي دريايي نيز برنامه هاي جداگانه اي داشتند که به دلاوريها و حماسهها ميپرداخت و توانمنديها و تجهيزات را به رخ مي کشيد. وجود اين برنامه ها با توجه به فضاي جنگي دهه 60 طبيعي مينمود. " روايت فتح" ازجمله مشهورترين برنامههاي مستند تلويزيون در دهه 60 و حتي دهه 70 بود که با محوريت شهيد مرتضي آويني و با صداي خود او پخش مي شد. نمايش بي واسطه خطوط مقدم جبهه و بعدها تبعات جنگ وبازماندگان آن محوراصلي مجموعه مستند هاي آويني بود. آويني در ثبت واقعيت هاي جنگ، که ويژگي اصلي روايت فتح است بسيار موفق و تاثيرگذار عمل کرد. "درسهايي از قرآن" به همراه "ورزش و مردم" جزو قديمي ترين و پايدارترين برنامه هاي تلويزيون به شمار مي آيد. اين برنامه که از ابتدا تا کنون با اجراي حجت الاسلام قرائتي پخش مي شود، تلاش مي کند تا با زباني همه فهم، مفاهيم قرآني را براي عوام و خواص بصورت کاربردي تشريح کند. سريالهاي ايرانيسريالهاي ايراني نيز در دهه 60 به رغم ضعف نسبي تکنيک، از مضامين گاه درخشان و اغلب مفيدي برخوردار بودند که به تبع شرايط اجتماعي آن روزها در برخي موارد گاه مرزهاي شعارزدگي را هم پشت سر مي گذاشت اما در مجموع، دوران درخشان مجموعه سازي در تلويزيون ايران همين دهه 60 و اوائل 70است. تاريخ و ملودرام دو ژانر مورد علاقه فيلمسازان بود. تمرکز روي موضوعات خانوادگي و تمايل سازندگان و مخاطبان به ژانر ملودرام هم از ويژگي هاي برخي سريال هاي آن دوران بود. بسياري از اين مجموعهها بهترين اثر سازندگانشان تا به امروزند و خود آنان نيز هرگز نتوانستند موفقيت اين سريال ها را تکرار کنند. "آيينه" از جمله سريال هاي خاطره انگيز دهه 60 است که مسائل درون يک خانواده و مشکلات همسايگان را با هدف اصلاح به نمايش مي گذاشت و با اصرار بر پيشنهاد راه حل، بخشي با عنوان زندگي شيرين مي شود را هم طراحي کرد که اين عبارت به فرهنگ محاورات روزانه مردم نيز راه يافت و ماند. اين مجموعه را غلامحسين لطفي کارگرداني مي کرد و بسياري از بازيگران شناخته شده در آن بازي مي کردند. "آيينه عبرت" به مشکلات اعتياد مي پرداخت و مصائب خانواده و جامعه را در مواجهه با اين معضل به نمايش مي گذاشت. آتقي با بازي جواد گلپايگاني به چهره اي مشهور بدل شد ،همچنين محمود ديني، جوان اول آن مجموعه که حالا سالهاست ازهردوآنها خبري نيست.
"هزار دستان" شاهکار بي بديل مرحوم علي حاتمي که بي شک در ميان دوسه مجموعه تلويزيوني برتر تاريخ تلويزيون ايران قرار دارد با درخشش انبوه بازيگران نامداري که هريک ستوني در هنر بازيگري اين مملکت به حساب ميآيند، "کوچک جنگلي" که با ناصرتقوايي شروع شد و با بهروز افخمي به پايان رسيد و ترانه پاياني اش ماندگار شد و عليرضا مجلل اش هم تا امروز بهترين ميرزاي سينما وتلويزيون است "اميرکبير" سعيد نيک پور که امير را ديگر جز با چهره او نميتوان به ياد آورد و محمد مطيع و فخري خوروش که هردو درخشان بودند "سلطان و شبان" داريوش فرهنگ با بازي استثنايي مهدي هاشمي و معرفي گلاب آدينه "سربداران" محمدعلي نجفي با آن شيخ حسن جوري - امينتارخ منحصربه فردش که همواره توصيه مي کرد؛ به جماعت باشيد و قاضي شارح که به گمانم هنوزبهترين نقش آفريني علي نصيريان است و طوغاي که نام مرحوم فيروز بهجت محمدي را زنده نگاه مي دارد وافسانه بايگاني که از آنجا جلوه کرد "بوعلي سينا"ي مرحوم رهگذار که روايتي صادقانه از زندگي شيخ الرييس بود "گالشهاي مادربزرگ" که در آن مرحوم نيکو خردمند مادرانگي کرد و مرحوم حسين پناهي صميميت و صداقت را نمايش داد "رعنا"ي داود ميرباقري که پرويز پرستويي وگلچهره سجاديه را معرفي کرد "گرگها" که باز مجموعه اي ماندني بود از داود ميرباقري "شاه شکار" که روايتي دلنشين از دوران پيروزي انقلاب بود "پاييز صحرا" که مرحوم جميله شيخي شاه نقش منفي ماندگاري را بازي کرد و شهلا مير بختيار با صحرا در يادها ماند، "دليران تنگستان" که هنوز هم در عجبم چه آني دارد وهنوز از دلنشين ترين مجموعه هاي تاريخي است "گل پامچال" که خرمشهرش از همه مجموعه ها و فيلم ها واقعي تر است با ترانه اي ماندگار "مثلآباد" که بسياري از ضربالمثل هايي که بلديم با تصاوير آن عجين شده و يک سکانس علم علم معروف ومرحوم رضا ژيان که روح آن مجموعه بود "خانه در انتظار" با نگاه فراموش نشدني و نگران مهوش افشار پناه "مدرس" با بازي قدرتمند مرحوم خسرو شکيبايي "آرايشگاه زيبا"ي مرضيه برومند با حضورگرم رضا بابک و با محمود بصيري يي که از خاطر نمي رود، نهضتهاي آزاديبخش (ايندولند و دمولند) با هنرمندي انکار ناپذير داود رشيدي و مجموعه هاي ديگري که هر کدام خاطراتي تکرار نشدني را برايمان در کودکي و نوجواني ساختند و حالا مي توانيم حسرتشان را بخوريم.خوش به حال ما و نسل ما که حالا براي حسرت خوردن چيزي هرچند ناچيز داريم. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 664]