واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: درس های ویژه جنگ حزب الله و اسراییل امیر علی مهدوی نبرد حزب الله و ارتش اسراییل، سومین هفته خود را پشت سر می گذارد. در طول این مدت، رویدادهای نظامی و سیاسی متعددی در سطح منطقه و جهان به وقوع پیوسته است که اندک تاملی درباره آنها، درس های مهمی برای زیستن در جهان قرن 21 را یادآور می شود: 1. در طول ایام اخیر، تمام ساز و کارهای موجود برای برقراری صلح که محصول خردجمعی بشر در دهه های گذشته است، عملاً به مترسک هایی بی مصرف تبدیل شده اند. سازمان ملل متحد با آن سابقه دیرینه و شوکت ظاهری اش، شورای امنیت با آن قدرت سیاسی مطلق اش، مجامع منطقه ای و جهانی همانند اتحادیه اروپا، سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب، جی – 8 و ... همه و همه، در جریان جنگ اخیر، نقش بهتر از تماشاچی را ایفا نکرده اند. در جنگی که در جریان است، مقررات بین المللی، سازمان های منطقه ای و جهانی و مناسبات سیاسی و دیپلماتیک، هیچ کدام نتوانسته اند حملات اسراییل به لبنان را متوقف کنند. چیزی که لبنان را حفظ کرده، نه این نظامات سیاسی، که نظام تسلیحاتی حزب الله بوده است. به تلخی باید گفت که در دنیای امروز، «موشک»، بهتر از «قطعنامه» عمل می کند و «بمب» بر «عقل» غلبه دارد. بی گمان، اگر ما نیز به عنوان یک ملت تاریخی، بخواهیم در این «جنگل واره» حیات خویش را تضمین کنیم، چاره ای جز قدرتمند شدن نداریم. بزرگترین اشتباهی که می توانیم مرتکب شویم، این است که نابخردانه دل به تشکیلات بین المللی ببندیم و یا به حمایت دوستان خارجی امیدوار باشیم. نه چین، نه روسیه، نه کشورهای اسلامی و عربی و نه حتی سوریه، هیچ کدام دوستان واقعی ما نیستند. هیچ کدام از نهادهای بین المللی نیز برغم اساسنامه هایشان، مدافع حقوق ما، حتی اگر حق با ما نیز باشد، نیستند. دوست ما و مدافع ما، فقط «قدرت» ماست. راستی، اگر حزب الله لبنان، همین چند موشک را هم نداشت، اکنون حال و روزش چگونه بود و جغرافیای سیاسی منطقه چه شکلی داشت؟! 2. ارتش اسراییل، قطعا به خود می بالید که توانسته است ظرف شش روز، همه ارتش های عربی را شکست دهد و اراضی زیادی از آنها را به اشغال خود درآورد. این ارتش، حتما در آرشیو افتخارات خود، برای پیشروی تا بیروت آن هم فقط با 2 کشته در دهه 1980 جای ویژه ای باز کرده است. اینک، ارتش اسراییل، به لحاظ قدرت نظامی و تسلیحاتی به مراتب قدرتمندتر از دهه های گذشته است. با این حال، ارتشی که ظرف شش روز همه ارتش های عربی را شکست داد، اینک پس از قریب به سه هفته، نتوانسته است حتی یک شهر کوچک را در جنوب لبنان اشغال کند و این درحالی است که قدرت مجموع بمب هایی که این ارتش طی جنگ جاری بر سر مردم لبنان ریخته، از بمب اتمی هیروشیما، بیشتر بوده است. اسراییل در 16 روز نخست جنگ، 5 هزار سورتی پرواز بر فراز لبنان انجام داده و از زمین، دریا و آلمان، به طور بی وقفه ای به حملات خود ادامه می دهد. جالب است، ارتشی که 25 سال پیش، فقط با 2 کشته توانسته بود تا بیروت برسد، اینک در مرز اسراییل و لبنان زمینگیر و با دادن بیش از 50 کشته، از هر گونه دستاورد نظامی محروم مانده است. البته، جنگ همچنان ادامه دارد و معلوم نیست آینده، بستر چه اتفاقاتی است ولی حتی اگر مقاومت حزب الله به همین میزان کنونی محدود شود، باز هم نشانگر آن است که ارتش اسراییل، بیش از آنکه «قدرتمند» باشد، «قدرتمندنما»ست و الا چگونه می توان خود را ششمین ارتش منظم جهان خواند و از عهده گروهی که فقط موشک های کوتاه برد و سلاح های سبک دارد، بر نیامد؟! عیان شدن این واقعیت، از نتایج این جنگ است و البته این واقعیت، دل آدمی را می سوزاند که اعراب چقدر از غیرت و شرافت و شجاعت تهی اند که در مقابل اسراییل حقیر، تا بدین حد به حقارت و ذلت خود تن داده اند! افَُلهم! 3. برغم برتری تسلیحاتی ارتش اسراییل بر حزب الله لبنان، آنچه به لحاظ نظامی، باعث شده است اسراییل تا بدین جای کار نتواند مقاومت اسلامی را نابود کند، سیستم جنگی حزب الله است که بر پایه نیروهای نامنظم و چریکی استوار است. حزب الله، در همه جای جنوب لبنان حضور دارد ولی در عین حال، در هیچ جا نیست. وقتی هواپیماهای ارتش اسراییل، مقر تلویزیون المنار – وابسته به حزب الله – را بمباران کردند برنامه های این تلویزیون، فقط 6 دقیقه قطع شد. این اتفاق به تنهایی نشان می دهد حزب الله از پیش، همه تهمیدات را اندیشیده و تمام توان خود را در یک نقطه به کار نگرفته بود. حتی سیستم موشکی حزب الله نیز بر پایه سایت های سیار استوار شده است و بلافاصله بعد از هر شلیکی، دیگر نشانی از سامانه شلیک کننده در آن نقطه نیست. از نظر نیروی انسانی نیز، حزب الله عملکردی شبیه به بسیج در ایران دارد. گروه مقاومت، شامل یک نیروی تمام وقت مرکزی است که تعداد آنها، چندان پر شمار نیست ولی در اکثر شهرها و روستاها به ویژه ها در جنوب بیروت و جنوب لبنان، نیروهای آموزش دیده مردمی دارد که هر کدام از این نیروها، در ایام غیر جنگ، به کسب و پیشه خاص خود مشغول اند و در عین حال، با حزب الله ارتباط مستمر دارند. آنها، در زمان مورد نیاز، در قالب نیروهای از پیش سازماندهی شده، سلاح به دست می گیرند و به دفاع از منطقه خود می پردازند. بدین ترتیب، حتی اگر در یک بخش، ارتش اسراییل، موفق به پیشروی شود و کل نیروهای حزب الله را در آن ناحیه از بین ببرد، خللی به سایر خانه های شطرنج وارد نمی شود.انجام چنین سامانی از عهده ارتش های منظم و کلاسیک بر نمی آید. به نظر می رسد با توجه به وجود زیرساخت ها دفاعی مثل بسیج در ایران و نیز تهدیداتی که از سوی آمریکا متوجه کشورمان، ایجاد یا تقویت ساختار بومی دفاع شطرنجی می تواند ارتش های قدرتمند جهان را در ایران نیز زمینگیر کند. 4. نکته ضعف حزب الله و کلاً لبنان، دفاع هوایی آن است. نظیر این وضعیت، پیش از این، در جریان اشغال عراق نیز مشاهده شد و ارتش آمریکا به اتکاء برتری مطلق هوایی خویش توانست عراق را تصرف کند. تاکنون پدافند هوایی لبنان و توپ های ضد هوایی حزب الله، موفق نشده اند حتی یک فروند هواپیماهای اسراییلی را که به راحتی و در ارتفاع بالا به بمباران لبنان می پردازند، ساقط کنند. اف – 16 ساقط شده اسراییل در هفته گذشته نیز بر اثر نقص فنی سقوط کرد. این نکته ای است که حتماً در کانون دغدغه های نیروهای مسلح کشورمان نیز قرار دارد و بی تردید برنامه هایی نیز برای کاهش سیطره هوایی مهاجمان احتمالی به ایران، در دستور کار است. با درسی که از لبنان گرفته می شود به نظر می رسد باید این برنامه ها تقویت شوند. 5. در فوتبال، قاعده ای وجود دارد که بسیاری از مربیان زبده جهان از آن استفاده می کنند: «باید دفاع را از زمین حریف آغاز کرد» این قاعده درباره مواجهه ایران و اسراییل نیز صادق است. آمریکایی ها از سال ها پیش، برنامه استقرار نیروهای خود در کشورهای پیرامونی ایران را آغاز کرده اند و همچنان به این پروژه ادامه می دهند تا علاوه بر تدارک زدن گل به دروازه ما، دفاع در مقابل هرگونه حمله ما را، از محوطه 18 قدم ما آغاز کنند. مشابه چنین رویکردی نیز از جانب ایران، ضرورت دارد. اینک، اسراییل بزرگترین دشمن منطقه ای ایران به شمار می رود و سران تل آویو نیز بارها و به صراحت، از تهدیدات خود علیه ایران سخن گفته اند. بنابراین عقل سلیم حکم می کند که ایران نیز اهرم های فشار خود را در مجاورت اسراییل تقویت کند. این اهرم ها دستکم در دیپلماسی به عنوان برگ برنده به کار می آیند. مقاومت و اثرگذاری حزب الله در همین چند روز اخیر، باید انگیزه های ایران را در پیاده سازی این قاعده جدی تر کرده باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 740]