واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: به خودمان گل نمی زنیم بررسی سیاست نوین هسته ای ایران بازي کردن در عرصه شطرنج بين المللي قواعدي خاص خود را دارد. براي آنکه بازيگري توانمند باشيد بيشتر از آنکه به قدرت هاي متعارف و غيرمتعارف مسلط باشيد بايستي قواعد بازي را ياد بگیرید يا توانمند به تعريف قواعد جديد شويد. رویدادهای مختلف در جامعه جهاني ،يک واقعيت را به ثبت رسانده است که امتياز دادن به اميد گرفتن امتياز در آينده به هيچ وجه نمي تواند مفيد واقع گردد. شما به عنوان يک بازيگر، بيشتر از آنکه قدرتمند باشيد بايستي بدانيد که قدرتمندها چگونه مي توانند از عنصر قدرتمندي استفاده کنند. دراین باره "روسها" مثال خوبی هستند :کشور روسيه پس از فروپاشي شوروي سابق تقريبا چيز خاصي از اتحاد جماهير شوروي کم نداشت اما نتوانست جای خالی سلف خویش را در جامعه جهانی پر کند زیرا قواعد بازي قدرتمندانه از سوی سیاستمداران نسل جدید روسیه رعایت نشد . "بوریس یلتسین"در مراودات خارجی تساهل مداربود ودر مذاکرات و روابط خاص ديپلماتيک بسيار گرم مي گرفت؛او علي الخصوص با روساي دولت هاي غربي به حدي نامتعارف با شوخي می کرد تا خود را سياستمداري متفاوت با آنچه از کمونيست ها در اذهان باقي مانده معرفي کند اما غربی ها از این مداراهای غیرمعمول ،برداشت دیگری داشتند ،برداشتی که حتی به مخیله یلتسین هم خطور نمی کرد : آنها رویکرد رییس جمهور وسیه جدید رابه" ضعف مسکو "تعبیر می کردند . در نقطه مقابل این وضعیت ، رهبر فعلي کره شمالي قرار دارد که با وضعيتي اسفناک از لحاظ اقتصادي ،آنچنان پنجه در پنجه قدرت های جهاني انداخته که گويا مالک امپراتوري کمونيستي شوروي است. تفاوت اين دو نفر در اين بود که آن يکي "بازيگر خوب" بودن را با "پسر خوب"بودن در عرصه بين المللي اشتباه گرفته بود ولي اين يکي به خوبي مي دانست که اگر به نشانه حسن نيت يک قدم به عقب برگردد، طرف های مقابل این حسن نیت را "عقب نشینی " می شمارند و خود را برای پیشروی های بعدی مهیا می کنند . مقايسه سياست سابق جمهوري اسلامي ايران با وضعيت فعلي در قضيه هسته اي نيز در همين راستا قابل ارزیابی است . سياستمداران سابق مي خواستند ایران به عنوان "پسرخوب و قابل اعتماد" جامعه جهاني شناخته شود و در این راستا از هیچ لبخندی دریغ نکردند ولی افسوس که درعرصه بی رحم روابط بین الملل ، نمی توان با نرمش و لبخند کارها را پیش برد .از این رو ، آنها نه تنها نتوانستند طرف های غربی خود را به لبخند متقابل قانع کنند بلکه با تهي دستي کامل تمام امتيازها را تقديم کردند و دست آخر منتظر عنايت جامعه جهاني نشستند تا مگر آنها با اعتقاد به پاکدستي و اعتماد ايجاد شده، اجازه غني سازي را به جمهوري اسلامي اعطاء نمايند! سياست جديد جمهوري اسلامي بازگشت به "قواعد قدرتمندي" است که با توسل به شيوه هاي" بازيگري توانمندانه "راه را بر فعال سازي سياست خارجي باز نمايد.در این رویکرد قرار نیست جاده امتیازات "یکطرفه" باشد بلکه تاکید بر آن است که در مقابل "بده" ، بستان " نیز وجود داشته باشد :"دادن امتياز منوط به گرفتن امتياز آن هم به صورت في المجلس و بدون حق فسخ ". سه سال پیش ،وقتي وزراي سه کشور اروپايي به تهران نامه نوشتند ، رييس جمهوروقت به نامه آنها پاسخ داد و حال آنکه جواب نامه وزیر را باید وزیر می داد .پس از آن وزرای تروئیکای اوپایی به سعدآباد رفتند و بی آنکه امتیازی به تهران دهند ، در همان نشست ، توانستند "تعلیق" را از ایران بگیرند و با خوشحالی ناباورانه ای به پایتخت های خود برگردند. ایران ،هرچه بیشتر نرمش نشان می داد ، اروپا جری تر می شد : ابتدا تعلیق موقت و داوطلبانه غنی سازی را مطرح کردند ، سپس "تعلیق نامحدود " را به میان آوردند وبعدها خواستار "توقف"غنی سازی شدند .هژموني جهاني دست آخر وقتي دست تهران را براي دادن امتيازها اينقدر باز ديد حتي مطالعات هسته اي را نيز براي ايراني ها ممنوع اعلام کرد و از آنها خواست به اين موضوع حتي فکرهم نکنند! در چنین وضعیتی بود که دولت جديد کار خود را آغاز کرد و ورق برگشت :پلمپ های برداشته شد ، سانتریفوژها شروع به کار کردند و دیری نپایید که چرخه سوخت هسته ای ایران نیز تکمیل شد . اینک ، دستگاه دیپلماسی ایران ابتکار عمل رادر دست داشت، اگر تا قبل از این ، اروپایی ها می گفتند که مذاکرات هسته ای زمان بر و طولانی خواهد بود ، اینک تهران اعلام می داشت که اروپال برای به نتیجه رسیدن زود هنگام مذاکرات ، عجله نکند و صبور باشد .با شکل گیری گفتمان جدید مبتنی بر "بازی قدرتمندانه"،آمریکا و اروپا ، ناگزیر شدند برگ برنده خویش را رو کنند :" شورای امنیت" ! ولی شمشر "دموکلس" فقط هنگامی ترسناک است که فرود نیامده باشد ، چه آنکه اگر پایین آمد و نتوانست ببرد،کارایی خویش را از دست می دهد.اینک دیپلماسی فعال ایران ، توانسته است توپ را به زمین حریف بیندازد و بازی را به دست گیرد و این در حالی است که زمین ،همان زمین است ، بازیگران همان بازیگران و قواعد نیز همان قواعد گذشته اند ولی آنچه تفاوت کرده ، این است:" طرف ایرانی ، بازی را بر مبنای قواعد انجام می دهد و برای نشان دادن حسن نیت ، دروازه اش را به روی مهاجمان فرصت طلب حریف نمی گشاد و برای اینکه نشان دهد "پسر خوب" جامعه جهانی است ، به دروازه خودش "گل" نمی زند .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]