واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: عمادافروغ:آزادی بیانم محدود شده
عماد افروغ به خبرنگار ايسنا گفت:« احساس ميكنم فضاي آزادي بيان با توجه به موانعي كه بيشتر به گروهها، صاحبان قدرت و صاحبان منافع مختلف برميگردد، مقداري تنگ و حتي نسبت به گذشته تنگتر شده است. بايد بگويم فضا بهقدري تنگ شده كه من حتي نميتوانم بهراحتي حرفهاي گذشته خود را بيان كنم.» رييس كميسيون فرهنگي مجلس در گفتوگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران، در پاسخ به اين پرسش كه آيا اصولا داشتن چارچوب درمسأله طرح انديشه درست است يا خير؟، گفت:« بحث چارچوب داشتن يا نداشتن فرع بر يك اصل است. چراكه مسألهي اصلي اين است كه اين چارچوب چگونه بهدست آمده باشد.» وي با تأكيد بر اينكه بحث اين نيست كه چارچوب نداشته باشيم، گفت:« هيچكس مدافع اين نيست كه آزادي بدون حصر و بدون قيد و چارچوب باشد.» به گفتهي وي، اگر تفكر و انديشه را از هر قيد و بند دروني يا بيروني و يا قيد و بند نشأتگرفته از ترس كه خود ناشي از مصلحت، منفعت، ميل، هوي، هوس است و نيز از قيد و بندهاي بيروني تحت هر عنواني اعم از سنت، تاريخ، فرهنگ، مذهب و يا موانع ديگري از جمله قانون؛ آزاد گذاريم خود به يك چارچوب ميرسد. وي تصريح كرد:« بهتر است به جاي آنكه اين چارچوب را ديگري با منفعتطلبيهاي مختلف تعريف كند، اين چارچوب ناشي از آزادي تفكر و آزادي انديشه باشد.» عضو فراكسيون اصولگرايان افزود:« بحث اين است كه ما خود به مانع و خط قرمز برسيم و كسي با شائبه و منفعتي اين چارچوب را براي ما، بويژه براي اصحاب فكر و فرهيختگان و صاحبان انديشه تعريف نكند.» وي با بيان اينكه در جامعه اقشار مختلفي وجود دارند، تأكيد كرد كه نميتوان اين نسخه را براي همگان پيچيد و افزود:« ممكن است بسياري از ميانهي راه، ميانبر زده و بدون توجه به مباني، خواهان شكستن همهي قيدها و خط قرمزها شوند تا هر كاري خواستند بكنند، اما منظور من، راههاي ميانبر توسط چنين افرادي نيست؛ منظورم آن فرهيختگاني است كه مباني مسأله را درك ميكنند و مدرك معناي آزادي تفكر هستند.» وي با بيان اينكه ما ناگزير از چارچوب هستيم و با تأكيد بر اينكه سوال اصلي اين است كه اين چارچوب چگونه حاصل ميشود، گفت:« قدر مطلق و مشترك موانعي كه همهي نظامهاي سياسي از آن ياد ميكنند، قانون است كه يك شبه بهدست نيامده است.» افروغ با تأكيد بر اينكه "مدافع سرسخت آزادي تفكر هستم" گفت:« قيد و بندها اگر از آزادي تفكر بهدست آمده باشند كاملا مطلوبند.» وي در ادامه اين گفتوگو با بيان اينكه اين آزادي تفكر را بايد براي همهي انسانها توصيه كرد، گفت: «در اين روند به آراء ديگري ميرسيم و قطعا اين موضوع بلااشكال است؛ اما بايد اين آراء را به هم زده و به عرصهي گفتوگو كشاند.» وي معتقد است كه در جريان آزادي تفكر، اگر كسي مدعي شد كه همهي حقيقت نزد اوست، امري بلااشكال است؛ به شرط آنكه حاضر باشد كه در ارتباط با حقانيت انديشهي خود به گفتوگو بنشيند. رييس كميته فرهنگي فراكسيون اصولگرايان در اين راستا بر لزوم پايبند بودن طرفين گفتوگو به قواعد احتجاج، استدلال و برهان جهت اقناع تأكيد كرد. افروغ با بيان اينكه در آزادي تفكر مانعي وجود ندارد، در عينحال افزود:« مهم اين است كه وقتي فرد به نتيجهي يك آزادي تفكر ميرسد تا چه اندازه در بيان آن آزاد است.» نماينده تهران با بيان اينكه ممكن است در صورت غلظت شديد موانع، فردي احساس كند كه حتي آزادي تفكر هم ندارد، اين پرسش را مطرح كرد كه تا چه اندازه وراي آزادي تفكر، براي بيان آن تفكر آزاد هستيم؟ و افزود:« متأسفانه فضاي آزادي بيان آنچنان كه بايد و شايد حتي براي كساني كه به يك چارچوبي برخاسته از آزادي تفكر رسيدهاند، نيست.» به گفتهي وي، اين در حاليست كه اين چارچوب در صورت به بحث گذاشتن ميتواند مورد تأييد بسياري باشد. افروغ با بيان اينكه كسي را مقصر نميداند، گفت:« ما به بسياري از مسائل كه ناشي از آزادي تفكر است، ميرسيم اما احساس ميكنيم كه در بيان آن آزاد و راحت نبوده و از شرايط ايمني برخوردار نيستيم.» وي با تأكيد بر لزوم احصاء انواع شرايط ناامن اعم از ذهني و عيني و در نهايت مقابله با آنها، گفت:« فضاي احساسي، هيجاني و عوامانه كه توسط خيليها تحريك ميشود، شرايط را براي بيان آزاد تفكرات ديگر، از جمله براي من محدود كرده است.» وي اين امر را يك مانع تلقي كرد و بر ضرورت آگاهيبخشي به تودهها با نشانه گرفتن عقل انسانها به جاي احساسات شان تأكيد و خاطرنشان كرد:« مسلم است كه منافع برخي از گروههاي اجتماعي اعم از رسمي و غيررسمي در برخوردهاي احساسي تودهها است.» وي بر اين اساس نتيجه گرفت كه مانع سر راه بيان ناشي از آزادي تفكر، صرفا مردم نبوده بلكه منافع گروهها و جناح ها اعم از رسمي و غيررسمي است. افروغ در ادامه گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران بر لزوم مقابله با اين گروهها تأكيد و خاطرنشان كرد:« شيوهي مقابله بايد شيوهاي باشد كه حساسيتها را كمتر تحريك كند و بتواند باعث رشد افراد شود.» وي بر ضرورت گسترش آزادي تفكر و تجلي آن به نام آزادي بيان، با شيوههاي مطلوب و معقول بدون آنكه موجب پسروي آن آزاديها باشيم، تأكيد كرد. اين استاد دانشگاه به فشارهايي كه در اثر انتقاد بر وي وارد ميشود اشاره كرد و گفت:« فشارهايي را كه روحا احساس ميكنم به انقلاب اسلامي، فلسفه سياسي آن و جمهوري اسلامي ربط نميدهم؛ بلكه آنها را به يك سري گروهها و جناحهايي ربط ميدهم كه عادت نكردهاند حرف مخالف را بشنوند و اين امر را نشانهي رشدنايافتگي گروهها و حتي بخشي از جامعه ميدانم.» وي با تأكيد بر لزوم ايجاد فضاي معقول گفتوگو، اظهار داشت:« مدتي است احساس ميكنم خيلي حرفها براي گفتن دارم اما به نظر ميرسد كه شرايط روحي امن را براي بيان آن ندارم.» وي عدم انتقال اين سخنان خود به جامعه را موجب وارد شدن ضرر و زيان به جامعه دانست و به ايسنا گفت:« تاكنون، به لطف خدا موفق شدم كه اين موانع را عليرغم تمام دشواريهاي آن، پشت سر گذاشته و حرفم را بگويم اما واقعيت آن است راحتي دلچسب و دلخواه را ندارم و دائم به خود تلقين ميكنم.» افروغ تأكيد كرد:« اين مباني مشروعيت نظام جمهوري اسلامي و فلسفهي سياسي آن است كه به من اين جسارت و قابليت را ميدهد كه نتيجهي آزادي تفكرم را اظهار كرده و تلاش كنم كه جامعه را به رشد مطلوب برسانم.» به گفتهي وي، عدهاي كه اين مباني جمهوري اسلامي و ارزش آزادي را خوب فهم نميكنند تلاش ميكنند با انواع مانعتراشيها به نام دفاع از تودهها، مانع رشد تاريخي تودهها شوند.» وي با بيان اينكه انقلاب اسلامي صبغهي فرهنگي و فلسفي خاصي دارد، گفت:« انقلاب اسلامي مدافع حقوق جامع شهروندي است و يكي از شاهكارها و افتخارات آن، استقبال از آزادي اعم از فردي و جمعي بوده است اما متأسفانه امروزه شرايطي پيش آمده كه ما احساس ميكنيم آنچنان كه بايد و شايد آزاد نيستيم كه حرفهاي خود را بهعنوان يك تربيتشدهي اين انقلاب بيان كنيم.» وي تصريح كرد:« در اين خصوص بزرگان قوم و آنها كه طرفدار آزادي هستند بايد چارهانديشي كنند.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]