تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 اسفند 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866299063




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام در اولین روزهای مبارزه وعده پیروزی داد


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: امام در اولین روزهای مبارزه وعده پیروزی داد آیت الله ابوالقاسم خزعلی از هنگامی كه برای اولین بار در سال 1337 به دلیل سخنرانی علیه شاه دستگیر و تا مرز اعدام پیش رفت تا هم اینك كه به مرز 84‌سالگی رسیده است، هماره با شور و حرارتی كم مانند در آغازین صف دفاع از ارزش‌های اسلام حاضر بوده است. او همزمان با آغاز نهضت امام (ره) به عنوان شاگردی برجسته و نیز مشاوری امین همپای مقتدای خویش بود و پس از تبعید آن یگانه دوران، ‌در پس سخنرانی‌های آتشین در شهرهای گوناگون به عقوبت‌های گوناگون چون دستگیری، تبعیدهای مكرر و نیز ممنوعیت منبر تن داد.آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی پس از سال‌ها، حدیث مجاهدت و پایمردی استاد و رهبر بزرگ خویش را با نشاطی زاید‌الوصف باز می‌گوید و در نهایت سكانداری خلف صالح آن عزیز را «اكمال انقلاب» می‌نامد.از آنجا كه جنابعالی روابط بسیار نزدیكی با امام خمینی(ره)، آیت‌الله العظمی بروجردی و دیگر مراجع تقلید داشته‌اید، بیانات شما در مورد رابطه حضرت امام(ره) با آیت‌الله بروجردی، در جهت تبیین بسیاری از نكات مبهم، روشنگر و راهگشا خواهد بود.امام(ره) به آیت‌الله بروجردی علاقه بسیار داشتند و در روز فوت ایشان گفته بودند كه مرجعیت و ریاست حوزه از بین رفت. البته در مورد شیوه تنظیم حوزه، بین این دو بزرگوار اختلاف نظر وجود داشت، همچنان كه آیت‌الله شیخ مرتضی حائری یزدی هم در اینكه شیوه تنظیم حوزه به شكل موجود، منجر به اختلال و آشفتگی می‌شود، با امام‌(ره) اشتراك نظر داشتند. آیت‌الله بروجردی نود سال عمر كردند و بدیهی است كه اداره امور حوزه را باید به افرادی واگذار می‌كردند. برخی از این افراد، انسان‌های مورد اعتمادی نبودند و امام(ره) به عملكردشان ایراد می‌گرفتند.در نحوه مبارزه با بهائیت هم این اختلاف نظر وجود داشت؟بله، آیت‌الله بروجردی به مرحوم حجت الاسلام والمسلمین فلسفی نامه‌ای دادند تا در رادیو قرائت كند. ایشان در این نامه، علیه بهائیت صحبت كرده بودند. امام (ره)معتقد بودند مرجعیت نباید در این امور دخالت كند و واعظ پرقدرتی چون آقای فلسفی، برای انجام این كار، كافی است. امام (ره) اعتقاد داشتند اگر در صورت پیروی از نظر ایشان، در این مبارزه پیروز شویم، چنین تلقی خواهد شد كه اقدام یك واعظ، به موفقیت انجامید، در حالی كه هنوز مرجعیت دراین امر دخالت نكرده است و اگر ناكام بمانیم، عواقب آن فقط گریبان یك واعظ را می‌گیرد و مرجعیت لطمه نمی‌خورد. واقعیت این است كه به‌رغم دقت بالای آقای بروجردی، امام(ره) در امور سیاسی، درك عمیق‌تر و هوشمندانه‌تری داشتند. شاید علت این باشد كه آیت‌الله بروجردی شكست و تنهایی آیت‌الله كاشانی، شهادت مرحوم مدرس و شكست مشروطیت را در خاطر داشتند و نمی‌خواستند مخالفت صریح با رژیم، حوزه را - كه تازه داشت قوت می‌گرفت- در معرض خطر قرار دهد.مخالفت امام (ره) با لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی از چه زمانی شكل گرفت و شما چگونه در جریان امر قرار گرفتید؟قبل از طرح این لایحه، می‌خواستم به نجف آباد بروم و برای خداحافظی خدمت امام(ره) رفتم. ایشان فرمودند: «به علمای نجف آباد بگو آتشی زیر خاكستر است كه به زودی شعله خواهد كشید. من فریاد می‌زنم، شما هم كمك كنید.» من رفتم و این پیغام را رساندم. یك بار هم در تهران همراه با عده‌ای‌ از علما، نزد آقای بهبهانی كه مرد پخته و سیاستمداری بود، رفتیم و ایشان ما را به صبر و پایداری توصیه كردند. من درباره امام(ره) از ایشان پرسیدم. در پاسخ من گفتند: «او كوه آتشفشان است و احتیاج به سفارش ندارد.» شاه پس از فوت آیت‌الله بروجردی، برای علمای نجف تلگرام تسلیت فرستاد، ولی به علمای قم اعتنا نكرد. این رفتار تحقیرآمیز شاه، با عكس‌العمل شدید امام(ره) و مراجع در برابر لایحه انجمن‌های ایالتی، پاسخ داده شد.در جریان مبارزه امام(ره) علیه این لایحه، چه كسانی نقش مؤثر داشتند؟در جریان نهضت روحانیون در برابر این لایحه، فضلا و مدرسین، منتظر تصمیمات مراجع تقلید بودند تا نتایج آن گفت و گوها را در اعلامیه‌هایی بنویسند و در سراسر كشور پخش كنند. مرحوم آقای ربانی شیرازی، در گردآوری امضای فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم، نقش بسیار مهمی‌داشت. ایشان با اغلب مراجع رابطه نزدیك داشت و هر اعلامیه‌ای‌ را كه برای امضا نزد من می‌آورد، هشت نه امضا روی آن دیده می‌شد. من هم در جریان مبارزه علیه لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، پیوسته در خدمت امام(ره) بودم و یك لحظه هم ایشان را ترك نكردم.تحلیل امام (ره) از اهداف شاه در طرح این لایحه چه بود؟امام(ره) معتقد بودند كه شاه می‌خواهد با این لایحه، همه مردم را تحت فرمان خویش قرار دهد تا از دستگاه پهلوی اثرپذیری داشته باشند و وضعیتی را پدید آورد كه كار روحانیون به مسائل غسل، وضو، تیمم و از این قبیل محدود شود. شاه به دنبال فرصتی بود تا بساط دین را جمع كند و نفوذ علما را از بین ببرد. او در غیاب مجلس، لایحه مذكور را مطرح كرد كه كاملاً غیرقانونی بود. او می‌خواست بدین وسیله، راه را برای ادیان غیرالهی و فرقه بی‌ریشه بهائیت باز كند و نخستین گام او این بود كه سوگند به قرآن و وفاداری به مشروطه را تبدیل به سوگند به همه كتاب‌های آسمانی و نیز قسم به صداقت و امانت كرد. امام(ره) قبل از هر كسی به كنه این توطئه پی بردند.به نظر شما چرا امام(ره) در جریان مبارزه با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به قانون اساسی تكیه كردند؟ آیا به این قانون اعتقاد داشتند؟خیر، امام (ره)به قانون اساسی آن زمان اعتقاد نداشتند، زیرا از روی قوانین كشورهای اروپایی، از جمله بلژیك اقتباس شده بود. اما صرفاً برای محكوم كردن شاه به قانون اساسی استناد می‌كردند و كاملاً مشخص بود كه در پی فرصتی برای آغاز نهضت اسلامی بودند.یاوران امام(ره) در این مبارزه چه كسانی بودند و چگونه فعالیت می‌كردند؟امام(ره) در این مقطع، به نخبگان و روحانیون برجسته توجه داشتند، مثلاً واعظ معروف آقای فلسفی، در مسجد ارك و سید عزیزالله، نظریات ایشان را با قدرت تمام بیان می‌كردند. من در نجف آباد اصفهان درباره لایحه صحبت و آرای امام (ره)را بیان می‌كردم. از مراجع دیگر هم آیت‌الله گلپایگانی در راه مبارزه با این لایحه زحمات زیادی كشیدند.قیام 15 خرداد از كجا و چگونه شكل گرفت؟روز دوم فروردین‌ 1342‌، آیت‌الله العظمی گلپایگانی، به مناسبت رحلت امام صادق(ع)، در مدرسه فیضیه جلسه‌ای‌ را برگزار كردند. از سوی دیگر قرار بود در منزل هم مراسمی برگزار شود. مأمورین و مزدوران شاه، با لباس مبدل در مجلس حضور داشتند و می‌خواستند با فرستادن صلوات‌های بی‌موقع، نظم مجلس را به هم بزنند. امام(ره) به محض ورود به مجلس، متوجه این توطئه شدند و به یكی از روحانیون گفتند با صدای بلند اعلام كند كه اگر به صلوات‌های خود ادامه دهند، ایشان به فیضیه می‌روند و در آنجا سخنرانی خواهند كرد. با این اخطار امام(ره)، كماندوها و مزدوران شاه، مجبور به سكوت شدند. اما در مدرسه فیضیه، عده‌ای‌ از وابستگان رژیم در لباس روستاییان و عده‌ای‌ از افراد گارد شاهنشاهی حضور داشتند. هنگامی كه مرحوم آقای حاج انصاری شروع به صحبت كرد، با صلوات‌های مكرر مجلس را به هم ریختند و با دادن شعار جاوید شاه به جان طلبه‌ها افتادند و عده‌ای‌ را مجروح كردند. عده‌ای‌ از طلاب مقاومت كردند و پلیس در این ماجرا مداخله كرد و بسیاری در این میان صدمه دیدند. روحانیون متوجه شدند كه جان امام(ره) در خطر است و احتمال دارد عمال رژیم به خانه ایشان حمله كنند، لذا به آنجا رفتند و درهای خانه امام (ره)را بستند. امام(ره) بسیار از این عمل عصبانی شدند و دستور دادند كه درها را باز كنند، اما طلبه‌ها گفتند اجازه نمی‌دهند جان امام به خطر بیفتد. امام(ره) تصمیم گرفتند به فیضیه بروند كه طلبه‌ها به ایشان التماس كردند كه چنین كاری را نكنند. سرانجام امام(ره)كه نگرانی آنها را دیدند، شروع به دلداری طلبه‌ها كردند و گفتند: «ما از این وقایع، زیاد دیده‌ایم. ما كربلا را دیده‌ایم. چه موقع رهبران ما، خودشان را باختند؟ ما پیروزیم، اما این پیروزی هزینه زیادی دارد.» مردم آرام شدند و امام (ره)از آنان خواست كه مجروحین را به بیمارستان برسانند.پیامدهای این حادثه در سایر شهرها چگونه بود؟در تهران، مردم در روز15 خرداد در مدرسه حاج ابوالفتح اجتماع كرده بودند. عده‌ای‌ از اوباش تهران به سركردگی شعبان بی‌مخ، با دشنه و چاقو به جان مردم افتادند، اما مرحوم طیب با یاری دوستانش، مردانه در برابر آنها ایستاد و شعبان بی مخ و نیروهایش را وادار به عقب نشینی كرد. آغاز حركت مردم تهران از همین جا بود كه حتی آدم‌های گیج و ناهوشیار را هم هوشیار كرد.واكنش سایر علما نسبت به فاجعه فیضیه چه بود؟پس از فاجعه فیضیه، امام(ره) مرا خواستند و گفتند: «نزد آقایان گلپایگانی و شریعتمداری برو و از آنها بخواه تا سه نفری، اعلامیه‌ای‌ را در محكومیت جنایات رژیم شاه صادر كنیم.» من ابتدا به منزل آیت‌الله گلپایگانی رفتم كه در اثر حمله مزدوران رژیم به فیضیه، بیمار شده بودند و كسی را به حضور نمی‌پذیرفتند. بعد به خانه آقای شریعتمداری رفتم و دیدم كه بسیار ناآرام است. پیشنهاد امام(ره) را مطرح كردم و رد كرد و گفت به صلاح نیست. او معتقد بود كه اعلامیه را باید افرادی غیر از مراجع امضا كنند. البته امام(ره) این پیشنهاد را نپذیرفتند و آن اعلامیه مشهور را صادر كردند.محتوای كلی اعلامیه امام(ره) چه بود و رژیم چه واكنشی نشان داد؟امام(ره) در این اعلامیه گفته بودند كه شاهدوستی یعنی غارتگری و آدمكشی و تقیه حرام است و اظهار حقایق اسلام، ضرورت عاجل دارد. رژیم امام را در15 خرداد42 دستگیر كرد و ایشان را تا18 فروردین 1343 در زندان نگه داشت.علما و مردم در این دوران چه كردند؟آنان با پیگیری مستمر، رژیم را وادار كردند كه امام(ره) را به قم برگرداند. البته امام(ره) را پس از آزادی ابتدا به داوودیه بردند. آقای روغنی كه نماینده شركت فورد آلمان در ایران بود و خود و به خصوص پسرش، افراد متدینی بودند، ترتیبی اتخاذ كردند كه رژیم حاضر شد امام(ره) به منزل او در قیطریه بروند و به این ترتیب، امكان دید و بازدید با افراد گوناگون فراهم شد. در هر حال با كوشش و مجاهدت علمای بی‌شماری از جمله حاج شیخ مجتبی قزوینی و آیت‌الله العظمی میلانی كه از مشهد به قم آمدند، حاج روح الله كمالوند از خرم آباد و شهید صدوقی از یزد، سرانجام مأموران رژیم شاه، امام(ره) را بسیار بی‌سر و صدا و آرام تا نزدیكی منزل ایشان آوردند و سپس متفرق شدند.از دوران زندان امام (ره) خاطره‌ای‌ را نقل كنید.زمانی كه امام در زندان بودند، پاكروان رئیس ساواك نزد ایشان رفت و سعی كرد امام (ره)را از پرداختن به سیاست، منصرف كند. از جمله به ایشان گفت: «سیاست یعنی نیرنگ و در یك كلمه، یعنی پدرسوختگی و دون شأن و منزلت شماست كه به آن بپردازید.» امام(ره) در جواب گفته بودند: «آن سیاستی كه مد نظر شماست این گونه است، وگرنه سیاست كار ائمه بوده و برای رشد و تعالی مردم به كار گرفته می‌شود.» همین جواب دندان‌شكن به مأمور امنیتی رژیم شاه نشان می‌دهد كه ده ماه زندان، كوچك‌ترین تأثیری بر روحیه مبارزاتی و شجاعت امام(ره) نداشت و حتی ایشان را در این راه، مصمم‌تر هم كرد.ظاهراً شاه در سخنانی كه در همان مقطع ایراد كرد، گفته بود پانزده خرداد روز ننگینی بود، امام(ره) در پاسخ به این حرف، چه واكنشی نشان دادند؟یك روز جمعه، امام در حضور جمعی در منزلشان سخنرانی كردند و در پاسخ به این حرف فرمودند: «كاملاً صحیح است كه پانزده خرداد روز ننگینی بود، چون با پول مردم توپ و تانك و اسلحه خریدند و با آنها به جان همان مردم افتادند!»آیا در جریان مخالفت امام(ره) با ادامه فعالیت دارالتبلیغ بودید؟ علت این مخالفت چه بود؟بله، در سال 43می‌خواستم سفری به خوانسار بروم كه امام(ره) مرا خواستند و فرمودند: «آقای شریعتمداری معتقد است كه دارالتبلیغ باید به كارش ادامه بدهد. البته من با دارالتبلیغ مخالفتی ندارم، اما شیوه اداره آن طوری است كه دارد انحراف ایجاد می‌كند، بنابراین شما برو و با ایشان صحبت كن و بگو كه فعلاً دست نگه دارند.» من در فاصله 19 ساعت، نه بار بین خانه‌های آن دو رفت و آمد كردم و پیغام بردم و پیغام آوردم. آقای شریعتمداری متوجه این معنا بود كه دارالتبلیغ به تدریج دارد تبدیل به كانون انحرافی برای كوبیدن اسلام می‌شود، ولی بهانه می‌آورد و می‌گفت كه تولیت آنجا با اوست و باید مطابق وقفنامه، آن را اداره كند.نتیجه این مذاكرات به كجا كشید؟نهایتاً آقای شریعتمداری گفت كه من می‌روم و با آقای خمینی صحبت می‌كنم و اگر گفت كه دارالتبلیغ تعطیل شود، تعطیلش می‌كنم. امام(ره) با شنیدن این پیام فرمودند: «من واقعاً تا این درجه نمی‌خواستم.» و بسیار اظهار لطف كردند. من عرض كردم كه اگر مرجعی به طلبه‌ای‌ قولی بدهد، قطعاً به آن عمل می‌كند و آقای شریعتمداری بی‌تردید سر قولش می‌ماند. به سفر رفتم و بعد از ده روز كه برگشتم، دیدم كه آقای شریعتمداری همان حرفهای سابقش را تكرار كرده است. من بسیار ناراحت شدم و به دیدن او رفتم و گفتم: «مگر ده روز پیش، قول ندادید چنین و چنان كنید؟» گفت: «چرا، ولی بعد دیدم كار درستی نیست.» گفتم: «مطمئن باشید كه فضلای حوزه چون تقوا دارند به شما تهمت نخواهند زد، ولی شما را یاری هم نخواهند كرد، چون شما در حوزه اختلاف‌انداختید و آینده آن را تیره و تار كردید.» ایشان از من خیلی ناراحت شد. شانزده ماه بعد، یكی از نزدیكان آقای شریعتمداری به یكی از طلبه‌های پیرو امام(ره) سیلی زد و اختلاف بالا گرفت. آقای شریعتمداری همیشه در مقابل درخواست‌های امام(ره) و مبارزین بهانه می‌آورد. وقتی این بهانه‌ها را با امام (ره) مطرح می‌كردم، می‌فرمودند: «اطمینان داشته باشند كه مواظب ایشان هستیم.» نخستین سخنرانی امام(ره) در مورد كاپیتولاسیون چه موقع انجام و منجر به چه نتایجی شد؟در روز بیستم جمادی الثانی، یعنی روز ولادت حضرت زهرا(س)، جمعیت زیادی در محل سخنرانی امام اجتماع كردند. به محض اینكه امام وارد مجلس شدند، جمعیت به گریه افتاد. امام (ره)سخنان خود را با آیه «انالله و اناالیه راجعون» شروع كردند و كاپیتولاسیون را مادر مصائب ملت ایران به شمار آوردند. مردم با شنیدن این سخنان، متوجه عمق فاجعه شدند و سخت گریستند.رژیم چه واكنشی نشان داد؟رژیم این بار به حیله متوسل شد و برای اینكه آتش مخالفت امام(ره) با كاپیتولاسیون را سرد كند، فردی را كه بین مردم «وجیه المله» بود، نزد ایشان فرستاد، اما امام (ره)چون می‌دانستند كه رژیم از این كار چه هدفی دارد، او را به حضور نپذیرفتند. این فرد ناامید نشد و به سراغ حاج آقا مصطفی رفت و درباره اهمیت امریكا و خطر درافتادن با آن داد سخن داد، ولی این حرف‌ها در امام(ره) تأثیری كه نگذاشت، ایشان را بیش از پیش به دخالت‌های خیانتكارانه امریكا در ایران مطمئن ساخت. رژیم هنگامی كه دریافت نمی‌تواند امام (ره) را تهدید یا تطمیع كند، به فكر تبعید ایشان افتاد، زیرا اگر امام (ره) حضور داشت، هر لحظه به احساسات مذهبی مردم دامن می‌زد و در نتیجه، وحشت رژیم، هر روز از او بیشتر می‌شد.جریان دستگیری امام (ره) به چه شكل بود؟سردمداران حكومت پهلوی می‌دانستند دستگیری امام(ره) در روز، خشم مردم را برمی‌انگیزد، به همین دلیل شبانه، با عده زیادی از كماندوهای چترباز به منزل ایشان یورش بردند. امام (ره)مشغول نماز بودند و مأموران، اطرافیان امام و ساكنان خانه را مورد ضرب و شتم قرار دادند. امام(ره) با شنیدن فریاد و ناله، از درِ پشتی خانه كه به كوچه منتهی می‌شد، خود را به در اصلی رساندند و خطاب به مأموران فریاد زدند: «با مردم چه كار دارید؟ خمینی من هستم.» امام(ره) را با یك فولكس واگن به خیابان بردند و از آنجا به ماشین دیگری منتقل كردند. در بین راه، مأمورین، امام(ره) را تهدید كردند، اما رفتار امام(ره) با آنها كاملاً عادی بود. پس از رسیدن به تهران، بلافاصله امام(ره) را به تركیه تبعید كردند.با توجه به اینكه جنابعالی در تمامی مراحل انقلاب و پس از پیروزی، از یاران نزدیك امام(ره) و پس از رحلت ایشان نیز عضو مجلس خبرگان بودید، با تأسف از اینكه حجم یك مصاحبه اقتضا می‌كند كه عجالتاً از خاطرات شما در باب بسیاری از موضوعات مهم این مقاطع بگذریم، لطفاً مراحل انتخاب رهبری پس از فوت امام بیان كنید.خبرگان رهبری پس از رحلت امام(ره) اقدام سریع و مفیدی انجام داد كه برای خارجی‌ها اعجاب‌آور بود، یعنی همزمان با برگزاری مراسم بزرگداشت و تجلیل از امام، رهبر انقلاب انتخاب شد تا خللی در امور پدید نیاید كه موجب سوءاستفاده دشمنان شود. اینجانب عضو مجلس خبرگان بودم و در متن قضیه قرار داشتم و قبل از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای‌ به رهبری هم با ایشان در این باره صحبت كرده بودم. در جلسه خبرگان، ابتدا بحث بر سر این بود كه آیا یك نفر رهبر شود یا این كار به صورت شورایی اداره شود؟ همه اعضای خبرگان به تیزهوشی آیت‌الله خامنه‌ای‌ و همچنین بینش سیاسی ایشان اعتماد داشتند.آیا امام (ره) هیچگاه اشاره‌ای‌ به شایستگی آیت‌الله خامنه‌ای‌ برای رهبری كرده بودند؟با صراحت، یك بار كه ایشان برای بازدید رسمی به كره شمالی رفته بودند، پاسخ سؤالات سیاستمداران و خبرگان را چنان ماهرانه دادند كه امام (ره) كه از تلویزیون شاهد این برنامه بودند بسیار خرسند شدند و فرمودند: «او لیاقت رهبری را دارد.» این تمجید امام (ره)، اشاره مهمی بود تا آیت‌الله خامنه‌ای‌ به عنوان رهبر در اذهان مطرح شوند.امروز پس از سپری شدن 16 سال از آن انتخاب، از این رویداد چه تحلیلی دارید؟هر قدر از آن زمان می‌گذرد به عظمت این كار و اینكه قطعاً انجام آن یك امداد الهی بود بیشتر پی می‌برم. در این 16 سال پس از رحلت امام، انقلاب به مدد تقوا، صبر و بصیرت آیت‌الله خامنه‌ای از بحران‌های سختی عبور و به رغم سختی و مظلومیت، برای اعتلای كلمه اسلام بسیاری از مصائب را تحمل كرده است. البته این برای من غیرمنتظره نبود، چون سال‌های طولانی است كه ایشان را می‌شناسم، از سوابق او در خراسان مطلع هستم، از جبهه و جهادش خبر دارم. می‌دانم كه مردی است فاضل، دانشمند و پخته. پیش از انقلاب و در تبعید همچنین زندگی پنهانی او را دیده‌ام و او را مردی متواضع یافته‌ام. بعد سخنرانی‌هایش را شنیدم و به دانش و پختگی‌اش پی بردم. امروز هم می‌گویم از ایشان بهتر نداریم. در مجموع، فضایل او از همه بالاتر است. ببینید كسی مثل آقای منتظری از نظر فقهی خیلی خوب بود، ولی از نظر سیاسی خام . آقای منتظری با من رفیق بود. اتفاقاً می‌گفت من هر وقت قرآن می‌خوانم، ‌یاد خزعلی می‌كنم، ولی من از اول هم با رهبری او مخالف بودم، چون می‌دانستم او ساده است. وقتی كه خبرگان برای قائم مقامی او رأی گرفتند، من و آقای جوادی آملی و چند نفر دیگر رأی ندادیم. موقعی بود كه هنوز بعضی از مسائل درباره او مطرح نشده بود. اغلب آقایان رأی دادند، ولی سه چهار نفر رأی ندادند كه یكی از آنها من بودم. گفتم این فرد ساده است. ولی شما نگاه كنید به آیت‌الله خامنه‌ای كه چقدر بیدار است. در لیبی خیمه‌ای بر پا كرده بودند كه ارتفاع درِ‌آن كوتاه بود و هر كس كه می‌خواست وارد خیمه شود باید خم می‌شد و در نتیجه، ناخواسته در مقابل عكس قذافی سر خم می كرد. آقای خامنه‌ای وقتی می‌خواهند وارد شوند، از پشت وارد می‌شوند تا در مقابل عكس قذافی سر خم نكنند. واقعاً بهتر از آیت‌الله خامنه‌ای نداریم. منتها بعضی‌ها نمی‌فهمند یا می‌فهمند و عمله دشمن هستند، غربزده هستند، غربزده‌اند. من بالای منبر گفتم بعضی از اینها منافقند. اگر صبر كنیم نفاقشان گل می‌كند.از شب رحلت امام(ره) خاطره‌ای‌ را نقل كنید.ده دقیقه‌ پس از رحلت امام(ره) به جماران رفتم. در را كه باز كردم، دیدم همه دارند گریه می‌كنند. آیت‌الله خامنه‌ای‌،‌اندوهگین كنار درختی نشسته بودند. نزد ایشان رفتم. یكی از آقایان آمد و به ایشان گفت: «می‌خواهیم تا24 ساعت خبر فوت امام(ره) را اعلام نكنیم تا تكلیف جانشین امام معلوم شود.» آیت‌الله خامنه‌ای‌ گفتند: «اگر24 ساعت معطل كنید و مردم، این خبر را از رادیوهای خارجی بشنوند، آبروی همه می‌رود و مردم می‌گویند كه خبر رحلت امام را از ما پنهان كرده‌اند. فردا صبح رادیوهای خارجی را گوش بدهید، اگر خبر به آنها رسیده بود كه آن را اعلان كنید، وگرنه تا24 ساعت كتمان كنید.» در نتیجه توصیه هوشمندانه بود كه در اخبار ساعت بامداد، خبر رحلت امام اعلام شد. در مورد رهبری هم آیت‌الله خامنه‌ای‌ این سمت را قبول نمی‌كردند و فقط در نتیجه اصرار دوستان پذیرفتند.حضرت امام(ره) در میان شخصیت‌های دینی ـ سیاسی بیشتر به چه كسانی علاقه داشتند؟مرحوم مدرس در نگاه امام از شأن بسیار بالایی برخوردار بود. ایشان همیشه درباره بلایی كه دودمان پهلوی بر این روحانی وارد كرده بود، سخن می‌گفتند. یك بار درباره او به من فرمودند: «مدرس ذخیره‌ای‌ بود از سوی خداوند متعال كه زودتر از همه به مفاسد خانواده پهلوی پی برد.» امام(ره) در دشمن شناسی و درك زمان تا حدودی تحت تأثیر مرحوم مدرس بودند. منبع: جوان آنلاین




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 660]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن