واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شکل گيري موج دوم بيداري اسلامي توسط "شيعيان و ميانه روهاي اهل سنت"

عصرايران ؛ سيد ضياء الدين احتشام - موج بيداري اسلامي ، پديده اي است که با پيروزي انقلاب اسلامي ايران در 1357 خورشيدي در جهان اسلام شکل گرفت و ملت هاي مسلمان ، رنجيده از جدا شدن پاره تن جهان اسلام - فلسطين - احساس کردند که سهم آنها در جهان معاصر ، نه تحقير و انزوا که رسيدن به حقوق شان است.اين بيداري ، ابتدا در حد تئوريک و در سطح کتاب ها و مقالات و سخنراني ها جريان و زندگي داشت اما رفته رفته به مرحله اي از بلوغ رسيد که مي بايست و مي توانست پتانسيل هاي نهفته در درون خود را عملياتي کند و رنسانس اسلامي را در عمل استارت بزند.اين رنسانس مي توانست مبتني بر اصلاح حکومت در کشورهاي اسلامي و دموکراتيزه کردن ساختار قدرت در اين ممالک ، تقويت نقش اسلام سياسي ، توليد علم ، تبعيض زدايي و بازيابي حقوق زنان به ويژه در کشورهاي عربي ، جهش اقتصادي ، حرکت به سوي همگرايي هاي اسلامي و نهايتاً تبديل جهان اسلام به يک قطب قدرت بسيار موثر در دنياي جديد باشد.اين نقطه مطلوب ، البته کاملا هم شدني بود چه آن که پتانسيل هاي جهان اسلام حتي در 30 سال پيش ، از قدرت ذاتي چين در همان سال ها نيز بالاتر بود با اين تفاوت که چيني ها ، رنسانس خود را از همان سه دهه پيش آغاز کردند ولي حرکت جمعي جهان اسلام که ناشي از موج بيداري اسلامي بود ، به انحراف کشيده شد.اتفاق نامبارکي که رخ داد اين بود که يک جريان عجيب الخلقه بر موج اسلامگرايي سوار شد و پتانسيل نهفته در اين موج عظيم بخصوص احساسات پاک ديني را به سمت و سويي برد که نه تنها سودي براي اسلام و مسلمين نداشت ، بلکه با عث بي آبرويي اسلام در جهان نيز شد و از دين رحمت ، چهره اي منفور و بسيار خشونت بار در اذهان عمومي شکل داد : "القاعده".بي گمان يک جريان اصيل ديني و حامي اسلام ، اين قدر فهم و شعور دارد که اولاً سر انسان ها را نبرد و ثانياً چنين اقدام وحشيانه اي را در مقابل دوربين و با پس زمينه لا اله الا الله محمد رسول الله انجام ندهد و به نمايش عمومي نگذارد.اما القاعده ، با ادعاي جنگ عليه کفار ، ماموريت موج سواري در غليان احساسات ديني و بيداري اسلامي را بر عهده گرفت و آن را در مسيري انحرافي پيش برد به گونه اي که هم اکنون ، چهره اي که از اسلام در افکار عمومي جهان غير مسلمان شکل گرفته ، بسيار متوحش و خشونت بار است و نمي توان دو مفهوم اسلام و تروريسم را به سادگي از هم تفکيک کرد.اين در حالي است که قاطبه مسلمانان در همه نقاط جهان ، انسان هايي صلح دوست هستند و از اين که چنين وحشيگري هايي به نام دين آنها انجام شده و مي شود ، تاسف مي خورند و از هر فرصت و ديالوگي براي برائت از اين جريان بهره مي گيرند.حاميان جريان ضد اسلامي القاعده نيز چند لايه اند؛ لايه رويي ، همان تشکل هاي افراط گرا مانند مدارس علميه سلفي ها در پاکستان هستند ، لايه بعدي ، سعودي ها هستند که با پول و امکانات خويش ، اين جريان را حمايت مي کنند و لايه نهايي نيز که هرگز خود را آفتابي نمي کند ، صهيونيست ها هستند که به مدد القاعده ، توانسته اند جنايات خويش را به حاشيه افکار عمومي برانند و موج اسلام هراسي را در جهان به راه اندازند.فراموش نکنيم القاعده اي که با ادعاي مبارزه با دشمنان اسلام پا به عرصه گذاشته ، تا کنون حتي يک عمليات جدي عليه متافع صهيونيست ها انجام نداده و خود مسلمانان را بيش از هر گروه ديگري کشته است.در چنين شرايطي که کشتي بيداري اسلامي ، توسط دزدان دريايي ، آن هم دزداني با ادعاي مسلماني ربوده شده ، موج دوم بيداري اسلامي با بهره گيري از تجربيات ساليان اخير شکل گرفته است.اگر در موج نخست ، وهابي ها و سلفي ها ، توانستند با اشارت و مساعدت صهيونيست ها موج سواري نمايند در موج دوم ، اين جريان شيعي و ميانه رو هاي اهل سنت هستند که با احساس خطر مشترک ، سعي در رونمايي از اسلام انساني دارند.از اين رو ، بديهي است سعودي ها که با برگ برنده اي به نام القاعده ، تا کنون نقش آفريني کرده اند ، در برابر موج دوم ، مقاومت کنند و اين مقاومت را در عرصه هايي مانند مداخله در تعيين دولت عراق ، تلاش در تضعيف حزب الله لبنان ، همدستي با آمريکا و اسرائيل عليه ايران ، فشار بر علماي اهل سنت ، تقويت روندهاي افراط گرايانه سلفي و ... به منصه ظهور برسانند.در واقع ،امروز بسياري از معادلات سياسي جهان اسلام ، بر مبناي تقابل اين دو موج است: موج اول که مبتني بر ميدانداري تندروها بود و موج دوم که مي کوشد اسلام واقعي را به بشريت عرضه کند... جهان اسلام آبستن حوادث بسيار بزرگ و استراتژيکي است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]