واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ازغدی: نگاه شريعتی با نگاه مدعيان يكسان شمرده نشود اما شريعتي نگاهي متفاوت به ايدئولوژي داشت؛ شريعتي بر ايدئولوژي انقلابي و جهانبيني حركتآفرين تاكيد داشت و در واقع معتقد بود با تاكيد و تكيه بر ايدئولوژي ميتوان در جهت اصلاح مسير حركت كرد. در نگاه شريعتي ما بايد در هدف ايدهآليست باشيم و در روش رئاليست ؛ يعني در هدف مطلقگرا و در واقع در كنار آن واقعبين باشيم. ایسنا: حسن رحيمپور ازغدي گفت كه نگاه شريعتي به روشنفكري از آنچه، از سوي عدهاي از روشنفكران در دودهه اخير به نام روشنفكري ديني، تبليغ ميشود، متفاوت است.اين مدرس دانشگاه كه عصر روز سهشنبه در برنامه يادمان دكتر شريعتي با عنوان «شريعتي، روشنفكري و ايدئولوژي» كه از سوي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه تهران در تالار فردوسي دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران برگزار شد، سخن ميگفت، با بيان اينكه « در اين جلسه هدفم صرفا تجليل از شخص دكتر شريعتي نيست» افزود: دكتر شريعتي از خاطرهي جمعي ما محوشدني نيست. ممكن است به دكتر شريعتي نقدهايي وارد باشد، ولي اين نقدها بايد علمي باشد، نه احساسي و نه اينكه حمايت افراطي از يك شخص بكنيم.وي همچنين با بيان اينكه «بعد از انقلاب اسلامي و در دو دههي اخير جرياني به نام روشنفكري ديني پا به عرصهي جامعهي ما گذاشت كه با نگاه شريعتي داراي تفاوتهاي زيادي است» گفت: نگران اين هستم كه برخي تصور كنند چون شريعتي كروات ميزد و يا تيپش فلان بوده است، بگويند او نيز از جملهي اين افرادي است كه در اين دو دههي اخير ادعاي روشنفكري ديني دارند.وي تصريح كرد: اين تصور جفا در حق انقلاب و همچنين دكتر شريعتي است.ازغدي همچنين با اشاره به بازخواني نسلي ديدگاههاي شريعتي و بيان اينكه « من نگران ايجاد آلزايمر سياسي و معرفتي در جامعه هستم» گفت: نبايد نگاه شريعتي با نگاه كساني كه در اين دو دههي بعد از انقلاب ادعاي روشنفكري ديني دارند، يكسان شمرده و باعث ايجاد سوءتفاهم شود؛ در واقع جرياني كه به عنوان روشنفكري ديني بعضا در اين دو دهه شاهد آن بوديم در پي مهار جرياني بود كه امثالي مانند شريعتي به راه انداختند؛ از همين بابت است كه بازخواني انديشههاي شريعتي بسيار مهم است.اين مدرس دانشگاه با بيان اينكه « نقد شريعتي به شرط علمي و مفيد بودن آن مفيد و لازم است» اظهار كرد: هدف ما بازگشت به عقب نيست و براي اينكه درك درستي از انديشههاي شريعتي و تفاوت آن با گفتماني كه عدهاي بعد از انقلاب به عنوان روشنفكري ديني به راه انداختهاند، داشته باشيم چند سوال را مطرح ميكنم؛ آيا روشنفكري در گفتمان شريعتي مساوي است با دانشمندبودن، فيلسوف بودن يا فرد آكادميك بودن؟ نه اينگونه نيست. در آن زمان مسئلهاي وجود داشت و آن اينكه افراد تصور ميكردند كسي كه تحصيلات آكادميك دارد روشنفكر است و كسي كه به غرب رفته و تحصيل كرده روشنفكرتر است. شريعتي اين تفكر را مورد نقد قرار داد. از نظر وي روشنفكر كسي است كه بين فكر و عمل پلي بزند و چه بسا افرادي باشند كه روشنفكر باشند اما غيردانشگاهي و يا افرادي دانشگاهي باشند ولي روشنفكر نباشند. روشنفكر كسي است كه نسبت به وضعيت جامعهي خود احساس مسووليت كند.وي ادامه داد: شريعتي معتقد بود فيلسوفها و جامعهشناسان نميتوانند بخشهاي مختلف جامعه را هدايت كنند و باعث بسيج تودهها شوند؛ چرا كه اينها معمولا حرفها و شعارهاي تازهاي ندارند و همان چيزهايي را كه خواندهاند پس ميدهند. روشنفكر شخصيتي است آگاه و مسوول در برابر سرنوشت جامعه و انسانهاي آن.رحيمپور همچنين با بيان اينكه «در آن زمان رسانههاي غربي در زمان جنگ سرد به سركوب جنبشهاي ضداستعماري ميپرداختند و ايدئولوژي را مساوي با دگماتيسم و نفي عقلانيت و آزادي معرفي ميكردند» ادامه داد: اما شريعتي نگاهي متفاوت به ايدئولوژي داشت؛ شريعتي بر ايدئولوژي انقلابي و جهانبيني حركتآفرين تاكيد داشت و در واقع معتقد بود با تاكيد و تكيه بر ايدئولوژي ميتوان در جهت اصلاح مسير حركت كرد. در نگاه شريعتي ما بايد در هدف ايدهآليست باشيم و در روش رئاليست ؛ يعني در هدف مطلقگرا و در واقع در كنار آن واقعبين باشيم.اين استاد دانشگاه، در ادامه با بيان اينكه « روشنفكر ديني به دنبال تحقق ارزشهاي ديني در جامعه است» اظهار كرد: جرياني كه در دو دههي اخير با برخي نامها بعد از انقلاب اسلامي ايجاد شد به دنبال خصوصي كردن دين و برچيدن ارزشهاي ديني از جامعه است؛ جريان روشنفكرياي كه گفتمان خود را از جريان روشنفكري زمان مشروطه و دههي 20 و 30 گرفته است.وي با بيان اينكه « از نگاه شريعتي علمي بودن به معناي بيطرف بود نيست» گفت: در آن زمان تلاش ميشد تعهد به عنوان تعصب معنا شود؛ در حالي كه شريعتي معتقد بود علمي بودن به معناي بيطرف بودن نيست؛ در واقع در آن زمان در دانشگاهها كاري كردند كه افراد از ترس تعصب به تعهد پشت كنند و وقتي صحبت از عقيده ميشد، بگويند «ما آكادميك هستيم و بيطرف»؛ در حالي كه نگاه شريعتي متفاوت بود. در آن زمان به نام بينظري اولا دانشگاهيان ما از صحنهي دفاع از حقيقت خارج ميشدند و در واقع روشنفكر يك دانشگاهي علمزده شده بود؛ در صورتي كه نگاه شريعتي اينگونه نبود و افرادي مانند جلال آلاحمد و شريعتي از جريان سكولار كه نگاهي متفاوت با انديشههاي آنها داشتند دشنامهاي زيادي شنيدند.وي ادامه داد: شريعتي آن زمان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي گفت « من بوي انقلاب ديني را احساس ميكنم» در دوراني كه مذهبي بودن در دانشگاهها فحش شده بود، يك مرتبه نسل انقلابياي پيدا شد. در زماني كه اسم زهرا و مرضيه، فحش محسوب ميشد، اين اسمها باعث افتخار شد و خانمهاي بدحجاب به سمت داشتن حجاب حركت كردند و در واقع يك ايدئولوژي آگاهانه در حال ايجاد شدن در جامعه بود. رحيمپور ازغدي افزود: ايدئولوژي حاكم بر ذهن دانشجويان عوض شد و در واقع شريعتي در همان زمان گفت كه بوي انقلاب اسلامي را احساس ميكند؛ اسلامي كه به متن ميآيد و بر جامعه حاكم ميشود.وي در ادامه با اشاره به تاثير مرگ مشكوك دكتر شريعتي و حجتالاسلام والمسلمين مصطفي خميني بر شدت نهضت مردم، گفت: شريعتي به امام و نهضت امام معتقد بود و اين نظام را قبول داشت؛ در واقع اسلام از حالت يك عادت و دكور خارج شد و به صحنهي جامعه آمد و اين را شريعتي متوجه شده بود. شريعتي تاكيد داشت بايد چهرهي حقيقي اسلام را بشناسيم؛ در واقع معتقد بود اسلام انقلابي يك موتور حركت است نه مانع حركت، اسلام يك ايدئولوژي كامل است؛ در حالي كه گفتماني كه در دو دههي اخير در جامعه رواج پيدا كرد در تلاش است بگويد اسلام يك امر شخصي، دروني و نسبي است.ازغدي همچنين گفت: شريعتي روشنفكر را مسوول ميدانست و بر آسيبشناسي روشنفكري و طبقهي روشنفكري تاكيد داشت. از نگاه شريعتي روشنفكر نه يك فيلسوف و دانشمند و يك نويسنده بلكه يك متعصب خودآگاه و منطقي است كه نياز روح زمان خود را درك ميكند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]