واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شاهکاری در تفسیر منظوم قرآن(قسمت اول)
تفسیر صفیعلى شاه كه شاید تنها تفسیر منظوم كامل قرآن باشد، در نوع خود بىنظیراست. این تفسیر دریاى مواجى است كه غواصان حكمت و عرفان مىتوانند گوهرهاى فراوانى از آن استخراج كنند. تعداد ابیات آن را اگر در هر صفحه به طور میانگین 46 بیت محاسبه كنیم، حاصل ضرب آن در 830 صفحه، حدود 180,38 بیت مىشود.مفسر و سراینده این تفسیر مرحوم میرزا حسن ملقب به صفیعلى شاه، حدود 5/1 قرن قبل مىزیسته و داراى تألیفات متعدد بوده است. از جمله تألیفات وى اسرار المعارف است كه توسط انتشارات اقبال چاپ شده است. مرقد وى در خانقاه معروف واقع در خیابان صفیعلى شاه نزدیك میدان بهارستان تهران است. او كل این 38 هزار بیت را در 2 سال سروده كه شگفتانگیز است. او خود در این باره چنین مىگوید: نعــمــت خــود بــر صفى كرد او تمام شاید ارگویم سپاسش صبح و شام جــز عنـایــات ایـن نبــود از ذوالــجلال كـه به نظم این نامه آمد در دو سال كـى مـرا ایـن بــود هـرگــز در گـمــان یـا گــمــان هـیـچــكـس از بـخــردان كـه دو سال ایــن نامــه بـر پایان رسد بل به عمـرى تا كـه لب بر جان رسد چون هزار و سیصد از هجرت گذشت در ششم سال ابتدا این نامه گشت در هـزار و سیصد و هشـت ایـنچنین گـشــت خـتـم از عون رب العـالمین بنابراین، كتاب را در 1306ق آغاز كرده و در 1308ق به پایان رسانده است.مفسر و سراینده این تفسیر مرحوم میرزا حسن ملقب به صفیعلى شاه، حدود 5/1 قرن قبل مىزیسته و داراى تألیفـات متعـدد بوده است. از جمله تألیفات وى اسرار المعـارف است كـه تـوسط انتشـارات اقـبـال چــاپ شده است. مرقد وى در خانقاه معروف واقع در خیابان صفیعلى شاه نزدیك میدان بهارستان تهران است ویژگىهاى این تفسیر1. ترجمه آیات قرآن با نثر ساده و تحت اللفظى و نسبتا دقیق نگاشته شده و زیر متن عربى آیات شریفه قرآن آمده است.2. مفسر پس از ذكر چند آیه مربوط به هم و ترجمه منثور آنها به ترجمه منظوم آیات به صورت آزاد پرداخته و در لا به لاى ترجمه، توضیحات تفسیرى و تاریخى و شأن نزول آیات را آورده است. به عنوان نمونه به سرودههاى ذیل توجه كنید: سوره نصر:بسم اللّه الرحمن الرحیمإِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ چونكه یارى كردن آید از خدا هم زمان فتح مكه بر شما وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًاچـون ببـیـنـى مـردمــان در دیـن حق فــوج فـــوج آیــنــد هـــر روز از فـــرق وعده حق بر تو خواهد گشت راست نیست شك در آنچه معهود خدا است فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ پس تو كن تنزیه مقرون بر سپاس
هر دم از پروردگارت بىقیاس وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا هم كن آمرزش ز فضل او طلب كه بود توبه پذیر از بنده رب سوره زلزال:بسم اللّه الرحمن الرحیمإِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَاچونكه جنبانیده گردد این زمین باز جنبانیدن سخت از یقین وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَازانكه چون ارض از خود اندازد برون بارهاى خود كه دارد در كمون یعنى اموات و دفائن كان و گنج كه بُد آنها موجب طغیان و رنج وَقَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا آدمى گـوید در آن حال این زمین چیست او را كه بجنبد این چنین؟ یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا مر زمین آن روز آید در سخن بدهد اخبار از عملها تن به تن هرچه هر كس كرده اندر پشت او بازگوید بىتأمل مو به مو اوفتد از پرده بیرون رازها ماند از خجلت به كام آوازها بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا ارض آید پس به عرض حالها خود بان ربك اوحى لها مفسر پس از ذكر چند آیه مربوط به هم و ترجمه منثور آنها به ترجمه منظوم آیات به صورت آزاد پرداخته و در لا به لاى ترجمه، توضیحات تفسیرى و تاریخى و شأن نزول آیات را آورده است3. صفیعلى شاه كه شیعه دوازده امامى بوده، اعتقادش به امامت و عشقش به سید الاوصیاء امیرالمؤمنین(ع) و نیز خاتم الاوصیاء حضرت مهدى(عج) در موارد گوناگونِ تفسیر وى درخشندگى خاصى دارد. وى گرچه در صدد تتبع كامل نبوده تا در تفسیر خود همه آیاتى را كه به نحوى به امامت مربوط مىشود مورد بحث قرار دهد، اما در دهها مورد از این گونه آیات، تفسیر آنها را بر اساس دیدگاه ولایى و شیعى به نظم آورده است، كه تفسیر آیه اكمالدین و اتمام نعمت، دوام خلافت اللهى حضرت آدم در امامان اهل بیت(ع) و حضرت مهدى(عج)، ایمان ابوطالب، تفسیر «فجعله نبسا وصهرًا» به فاطمه(ع) و على(ع)، بیان مصادیق «الذین انعم اللّه علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین»، انگشتر بخشیدن على(ع) در ركوع، و موارد دیگر را مىتوان به عنوان نمونه نام برد. براى مثال، به ذكر دو نمونه اكتفا مىشود:1. وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِیقًا (نساء / 69). كرده حق بر چهار قسم اخیار را برگزیده بر عباد این چار را انبیا كه محرم راز وىاند در حریم قرب دمساز وىاند صادقان اهل عیاناند و شهود دیده ز اشیا سرّ سلطان وجود وان شهیدان رسته از آمال خویش در ره او داده جان و مال خویش صالحان بر پاس امر حضرتش كرده واحد هم خود در طاعتش از نبییّن قصد او پیغمبر است هم ز صدیقین مرادش حیدر است گر به لفظ جمعشان بستوده حق
جامعند این دو در اوصاف فرق بحر گویى كافى است از ذكر دُرّخاصه بحرى كو ز گوهرهاست پر یك على گو كار خود یكباره كن پرده چشم دو بین را پاره كن از شهیدان شد اشارت بر حسین هر نبى و هر ولى را نور عین صالحان اولاد او تا خاتماند بر وجوب لطف از حق دائمند هر زمانى را ولیّى لازم است وین ولایت در مدار قائم است صد چراغ از شمع واحد روشناندجمله یك نورند گرچه صد تناند مىتوانى كز چراغى صد چراغبرفروزى در سرا و دشت و باغ شرط نقلش لیك باشد اشتعالبى ز شعله نیست ممكن انتقال اشتعال آن اتصال است از ولىهمچنین تا اصل آن ذات العلى * 2. قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّكُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره / 38) بشنو از قلنا اهبطوا راز دگر یافت چنگ بوالبشر راز دگر شد خلیفه بر زمین یعنى كه شاه در زمین تا باشد او غوث و پناه همچنین یابند از دنبال او این خلافت اهل بیت و آل او هست هر دور این خلافت مستقل تا به مهدى كو است اكنون شاه دل دور دورِ مهدى است و طور او مىكند گردش فلك بر دور او اى هدایت پیشگان گر قابلید در فداى مهدى صاحبدلید اى خلیفهزادگان گر آگهید بر فلك در دوره مهدى مهید غیبت او غیبت جان در تن استاندر این غیبت ظهور ذوالمن است جنبش اعضا دلیل آن بودكاین بدن در اهتزاز جان بود تا خدا هادى است مهدى نایب استوز عیان بىحضور آن غایب است مهدى آخر زمان خود احمد استدورها دائر به وى تا سرمد است ز آدمِ اول كه قطب عالم استتا هنوز او آدم است و خاتم است بود آدم مهدى و هم خاتم اواز محمد متصل تا آدم او همچنین تا این زمانى كآخر استدوره او قائم است و دائر است آنكه اعلى رتبه باشد در مقامهست در هر دورهاى شاه و امام صاحب فرق از پس جمع است اورهروان را در زمین شمع است او از خطاب اهبطوا بر خاكیانرهبر است و قبله افلاكیان ادامه دارد ... نویسنده: زمانی، محمد حسنشکوری_گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]