واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کلینیک اینترنتی رایگان (6)ده نسخه شفابخش برای درمان خشم
هو الشافیبه کلینیک اینترنتی "نور" خوش آمدید. اینجا یک مرکز بهداشت اخلاقی است.در اینجا با تجویز نسخه های شفابخش کلام خدا و اهل بیت علیهم السلام، در پی آنیم تا خود و شما را از شر بیماریهای مهلک روحی و اخلاقی برهانیم. پس اگر دردمند هستید و در پی درمان، با این اوراق همراه شوید.ملاحظه: جهت آشنایی بیشتر با این مرکز درمانی پیشنهاد می کنم مدخل این سلسله نوشتار را حتما بخوانید. تعریف بیماری: خشم و غضبغضب عبارت است از: حالت نفسانیّهای كه باعث حركت روح حیوانى و از داخل به جانب خارج از براى غلبه و انتقام مىشود و هرگاه شدت نمود باعث حركت شدیدى مىشود كه از آن حركت، حرارتى مفرط حاصل، و از آن حرارت دود تیرهاى بر مىخیزد و دماغ و رگها را چنان پر مىسازد كه نور عقل را مىپوشاند، و اثر قوه عاقله را ضعیف مىكند. و مخفى نماند كه: مردمان در قوه غضبیه بر سه قسماند: بعضى در طرف افراط هستند، كه در وقت غضب فكر و هوشى از براى ایشان باقى نمىماند و از اطاعت عقل و شرع بیرون مىروند. و طایفه اى در طرف تفریطند، كه مطلقا قوه غضبیه ندارند. و در جائى كه عقلا و یا شرعا غضب لازم است مطلقا از جا بر نمىآیند. و گروهى بر جاده اعتدال مستقیماند، كه غضب ایشان به موقع، و غلظت ایشان به جاست. و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمىكنند. و شكى نیست كه حد اعتدال آن، مرغوب و مطلوب است. بلكه آن فی الحقیقه غضب نیست، بلكه شجاعت و قوّت نفس است. و طرف تفریط آن نیز اگر چه غضب نباشد اما مذموم و قبیح، و نتیجه جبن و خوارى است. و بسا باشد كه از غضب بدتر بوده باشد، زیرا كه كسى را كه هیچ قوه غضبیه نباشد بىغیرت و خالى از حمیّت است. و از این جهت گفتهاند: «كسى كه در موضع غضب به غضب نیاید عاقل نیست». و از حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - مروى است كه: «حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - از براى دنیا هرگز به غضب نمىآمد. اما هرگاه از براى حق، غضبناك مىشد احدى را نمىشناخت، و غضب او تسكین نمىیافت تا یارى حق را نمىكرد». و از آنچه گفتیم معلوم شد كه: غضب مذموم، آن است كه: در حد افراط باشد، زیرا كه: اعتدال آن، ممدوح است. و تفریط آن غضب نیست، اگر چه از صفات ذمیمه است. از حضرت امام محمد باقر - علیه السلام - مروى است كه: «این غضب آتش پارهاى است از شیطان، كه در باطن فرزند آدم است. و چون كسى از شما غضبناك گردید چشمهاى او سرخ مىگردد و باد به رگهاى او مىافتد و شیطان داخل او مىشود»غضب مفرط و مفاسد آن بدان كه غضب مفرط، از مهلكات عظیمه و آفات جسمیه است. و بسا باشد كه: به امرى مؤدّى شود كه باعث هلاك ابد و شقاوت سرمد گردد، چون قتل نفس، یا قطع عضو.و از این جهت است كه گفتهاند: «غضب جنونى است كه دفعى عارض مىگردد». و بسا باشد كه: شدت غضب، موجب مرگ ناگهانی گردد. و بعضى از حكما گفتهاند كه: «كشتى كه به گرداب افتاده باشد و موجهاى عظیم آن را فرو گرفته باشد و بادهاى شدید آن را به هر طرف افكند به خلاص و نجات نزدیكتر است از كسى كه شعله غضبش به التهاب آمده باشد». و در اخبار و آثار، مذمت شدید در خصوص غضب وارد شده است. حضرت رسول - صلّى اللّه علیه و آله - فرمودند كه: «غضب ایمان را فاسد مىگرداند چنانكه سركه عسل را فاسد مىكند». و از حضرت امام محمد باقر - علیه السلام - مروى است كه: «این غضب آتش پارهاى است از شیطان، كه در باطن فرزند آدم است. و چون كسى از شما غضبناك گردید چشمهاى او سرخ مىگردد و باد به رگهاى او مىافتد و شیطان داخل او مىشود». پیغمبر خدا - صلّى اللّه علیه و آله و سلم - فرمودند كه: «شجاع، كسى است كه: در حالت غضب خود را تواند نگاه داشت». ده نسخه شفابخش برای درمان غضب
چون مفاسد غضب را دانستى بدان كه علاج آن موقوف است بر چند چیز: اول آنكه: سعى كند در ازاله اسبابى كه باعث هیجان غضب مىشود، مثل: فخر و كبر و عجب و غرور و لجاج و مراء و استهزاء و حرص و دشمنى و حب جاه و مال و امثال اینها، كه همه آنها اخلاق ردیّه و صفات مهلكه هستند، و خلاصى از غضب با وجود آنها ممكن نیست. پس باید ابتدا ازاله آنها را كرد تا ازاله غضب سهل و آسان باشد. دوم آنكه: ملاحظه اخبار و آثارى كند كه در مذمت غضب رسیده چنانچه شمهاى از آنها گذشت. سوم آنكه: متذكر اخبار و احادیثى گردد كه در مدح و ثواب نگاهداشتن خود از غضب وارد شده است، و فوائد آن را به نظر درآورد. همچنان كه از حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - مروى است كه: «هر كه غضب خود را از مردم باز دارد، خداوند - تبارك و تعالى - نیز در روز قیامت عذاب خود را از او باز مىدارد». و از حضرت امام محمد باقر - علیه السّلام - مروى است كه: «در تورات نوشته شده است كه: از جمله چیزهائى كه خدا به موسى - علیه السّلام - فرمود این بود كه: نگاهدار غضب خود را از كسى كه من تو را صاحب اختیار او كردهام، تا من نیز غضب خود را از تو نگاه دارم». و حضرت صادق - علیه السلام - فرمودند كه: «خدا وحى فرستاد به بعضى از پیغمبران خود كه: اى فرزند آدم در وقتى كه غضبناك گردى مرا یاد كن تا من هم تو را یاد كنم و در وقت غضبم و تو را هلاك نسازم». چهارم آنكه: هر قول و فعلى كه از او سر مىزند ابتدا در آن فكر كند و خود را از صدور آثار غضب محافظت نماید. پنجم آنكه: اجتناب كند از مصاحبت كسانى كه قوه غضبیه ایشان غالب و از فضیلت حلم خالى هستند. و در صدد انتقام و «تشفّى غیظ» خود مىباشند، و این را مردى و شجاعت مىنامند و مىگویند: ما از كسى متحمل درشتى و سختى نمىشویم، و بر فلان امر صبر نمىكنیم. بلكه مجالست كند با اهل علم و حلم و وقار، و كسانى كه مانند كوه پا بر جاى با هر باد ضعیفى از جاى در نمىآیند. ششم آنكه: تأمل نماید و بداند كه هر چه در عالم واقع مىشود همه به قضا و قدر الهى است و جمیع موجودات، مسخّر قبضه قدرت او، و همه امور در ید كفایت اوست. و خدا هر چه از براى بنده مقرر كرده است البته خیر و صلاح آن بنده در آن است. و بسا باشد كه مصلحت او در گرسنگى و بیمارى، یا فقر و احتیاج، یا ذلت و خوارى، یا قتل یا امثال اینها باشد.و چون این را دانست، مىداند كه: دیگر غضب كردن بر دیگران، و خشم گرفتن بر ایشان راهى ندارد، چرا كه هر امرى هست از جانب پروردگار خیر خواه او مىرسد. هفتم آنكه: متذكر شود كه غضب نیست مگر از بیمارى دل و نقصان عقل، كه باعث آن ضعف نفس است نه شجاعت و قوت نفس و از این جهت است كه: دیوانه زودتر از عاقل غضبناك مىگردد. و مریض از تندرست زودتر به غضب مىآید. و همچنین پیران ضعیف المزاج زودتر از جوانان، و زنان زودتر از مردان از جا در مىآیند. و صاحبان اخلاق بد زودتر از ارباب ملكات فاضله به خشم مىآیند. چنانكه مىبینى كه كسى كه: رذل است به فوت یك لقمه خشمناك مىگردد. و بخیل به تلف شدن یك حبه از مالش غضب مىكند حتى بر دوستان و عزیزان خود. اما صاحبان نفوس قویّه، شأن ایشان از آن بالاتر، و رتبه ایشان از آن والاتر است كه به امثال این امور، متغیّر و مضطرب گردند. هشتم آنكه: به یاد آورى كه تسلط و قدرت خدا بر تو، قوىتر و بالاتر است از قدرت تو بر این ضعیفى كه بر او غضب مىكنى، و تو در جنب قوه قاهره الهیه غیر متناهیه به مراتب ضعیفتر و ذلیلترى از این ضعیف ناتوان كه در جنب قدرت توست. پس بترس و حذر كن از اینكه: چون تو غضب خود را بر او جارى سازى خداوند قهار نیز در دنیا و آخرت غضب خود را بر تو جارى بكند. غـم زیـر دستان بـخور زینهار بتـرس از زبـر دستى روزگار لب خشك مظلوم را گو بخند كه دندان ظالم بخواهند كند در آثار پیشینیان رسیده كه: هیچ پادشاهى در بنى اسرائیل نبود مگر اینكه حكیمى دانشمند با او بود و صحیفهاى در دست داشت كه بر آن نوشته بود كه: بر زیردستان رحم كن، و از مرگ بترس، و روز جزا را فراموش مكن. و هر وقت كه پادشاه غضبناك شد آن حكیم، صحیفه را به دست او دادى تا خواندى و غضب او ساكن شدى.
نهم آنكه: متذكر گردى كه: شاید روزگار، روزى آن ضعیفى را كه تو بر او غضب مىكنى قوّت دهد و كار او بالا گیرد و بر تو زبر دست شود و در صدد انتقام و مكافات بر آید. لا تهین الفقیر علّك ان تركع یوما و الدهر قد رفعه 1 دهم آنكه: بدانى كه: هر حلیم و بردبارى غالب و قاهر، و در نظر اولى «البصائر» عزیز و محترم مىباشد. و هر غضبناك مضطرب الحالى پیوسته مغلوب، و در دیدهها بىوقع مىگردد. تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر بل ز صد لشكر ظفر انگیزتر دوازدهم آنكه: تصور كنى كه در وقت غضب، صورت تو چه نوع قبیح و متغیر، و اعضاى تو متحرك و مضطرب، و كردارت از نظم طبیعى بیرون، و گفتارت غیر مطابق قاعده و قانون مىشود. دهم: و از جمله معالجات غضب آن است كه: آدمى در وقت هیجان، به خدا پناه برد از شر شیطان، و بگوید: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم». و اگر ایستاده باشد بنشیند، و اگر نشسته باشد بخوابد. و وضو گرفتن و غسل كردن با آب سرد از براى تسكین آتش غضب مفیدند. و اگر غضب بر كسى باشد كه قرابت رحم با یكدیگر داشته باشند دست به بدن او گذارد غضب او ساكن مىگردد چنانچه در اخبار وارد شده است.2 فرآوری: گروه دین و اندیشه تبیان[1]. و بیچارهاى را خوار مكن، شاید روزى از مقامت تنزل كنى و بیچاره شوى و روزگار، آن بیچاره را بلند كرده و به مرتبه بالا برساند. [2]. معراجالسعاده، ملا احمد نراقی، با تلخیص
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]